استارتآپهای
خود راهانداز یا Bootstrapping برای معرفی برند خود، ساعتهای زیادی را
صرف ایجاد کمپینهای بازاریابی غیرمعمول در شبکههای اجتماعی آنلاین
میکنند. مهمترین دلیل استفاده از این روش، هزینه کم آن برای انتشار نام
شرکت در میان مشتریان هدف است.علیرغم وجود شیوههای بازاریابی رسانهای
سنتی و غیرسنتی، امروزه کارآفرینان باید شیوه بازاریابی خود را به سمت
بازاریابی تجربی سوق دهند و با مشارکت مشتریان و سرمایهگذاران احتمالی در
این فرآیند و ایجاد شور و هیجان در میان عموم مردم، از این فرصتها نهایت
استفاده را ببرند.
بازاریابی تجربی فرآیندی است که بر ایجاد یک تجربه خوشایند و به یادماندنی
برای مشتری تمرکز دارد و این کار را ازطریق به وجود آوردن یک ارتباط حسی
میان مشتری و برند یا محصولات و خدمات انجام میدهد. کمپین بازاریابی تجربی
اپلیکیشن MOOLAGRAM نمونه موفقی است که اخیرا اجرا شده است. این اپلیکیشن
شرایطی را برای ارتباط میان مردم و صاحبان کسبوکار فراهم میکند. برای
معرفی این برند و برگزاری کمپین، از موسسه ICE Factor، با هدف تعامل با
مشتریان و جلب آنها به دانلود، عضویت، استفاده فعال از اپلیکیشن و
بهطورکلی افزایش آگاهی مردم از برند، کمک گرفته شده است.
این کمپین، شامل نمایندگان برند و ” Moolamen ” بود که لباسهای یکسره
قرمزرنگی شبیه به مورف به تن داشتند. به گردن آنها یک کد QR آویخته شده
بود. این کد به حاضرین فستیوال اطلاعاتی در رابطه با برنامه و نحوه ثبتنام
میداد. اولین فعالسازی بیش از سه روز طول کشید و در این مدت حدود ۶۴۰
کاربر عضو برنامه شدند و بیش از ده هزار تعامل یا ایمپرشن از اپلیکیشن ثبت
شد.
به دلایل مختلفی از Moolamen در این کمپین استفاده شد. اول اینکه رنگ
قرمز روشن باعث جلبتوجه شرکتکنندگان فستیوال میشد و با ایجاد حس صمیمیت و
راحتی در مخاطب امکان تعامل را افزایش میداد. لباسهای قرمز رنگ برند این
شرکت را تقویت میکردند. این شرکت میخواست خود را بهعنوان یک شرکت هیجان
انگیز و پویا نشان دهد، و برای همین رنگ قرمز را برای اپلیکیشن خود انتخاب
کرد. مهمترین بخش این کمپین کدهای QR بود. وجود این کد یک مرحله از
مراحل دانلود برنامه را کاهش میداد و اطلاعاتی سریع و قابل سنجش از میزان
فعال سازیهای موفق ارائه میداد. تقریبا همه شرکتکنندگان در فستیوال در
هنگام خروج از این رویداد، تجربهای از این تیم و برند کسب کرده بودند.
براساس ارزیابیهای بسیاری از متخصصان حوزه کسبوکار، امروزه رشد
بازاریابی تجربی از تبلیغات دیجیتال هم فراتر رفته است و با گسترش شبکههای
اجتماعی، ابزاری جدید و فوقالعاده برای تبلیغات فراهم آمده که با نیازهای
شرکتهای نوپا سازگار است. با کمک این روش، استارتآپها مانند گذشته
مجبور به استفاده از منابع مالی و اعتباری خود برای تبلیغات نیستند چراکه
این کمپینها نهتنها باعث شکل گیری تعامل میان مشتری و محصول و تجربه برند
میشوند بلکه همزمان باعث میشوند نام برند در ذهن مشتری نقش ببندد.
در چند سال اخیر، پیدایش و توسعه شبکههای اجتماعی و دیگر پلتفرمها، عامل
تحول و تکامل در فرآیند جذب مشتری شده است. امروزه برای بازاریابی موفق
باید تجربه مشتری را هدف قرار داد و با تحریک حواس چند گانه، ارتباط حسی
مشتری با برند را تقویت کرد. درواقع با استفاده از ابتکار و خلاقیت میتوان
اثر مثبتی روی مشتری ایجاد کرد که درنهایت روی احساس مشتری نسبت به برند
تاثیر بگذارد.
در اینجا هشت راهکار مهم مطرح میشود که در صورت استفاده از آنها در
کمپینهای بازاریابی تجربی، موفقیت برند استارتآپ تضمین خواهد شد.
۱-منحصر به فرد باشید
اگر قصد دارید کمپین خود را به همراه دیگر گروهها در یک رویداد یا
نمایشگاه ارائه دهید بهتر است تلاش کنید در جایی قرار بگیرید که همه به
راحتی بتوانند شما را ببینند. هدف اصلی دیده شدن هر چه بیشتر برند شما است.
درواقع هرچه تعداد بازدید شرکتکنندگان از یک برند و تجربه آن بیشتر باشد
کمپین آن برند موفقتر خواهد بود.
۲-خلاق باشید
عنصر اصلی دیگر، خلاقیت و نوآوری است که قابل آموزش دادن نیست. پیشنهاد یا
مشورت دادن به کسی در مورد نحوه برنامهریزی برای فعالسازی موثر
اپلیکیشن، درست شبیه به سفارش ساخت یک ویدیوی ویروسی توسط یک شرکت است، به
این دلیل که در هر دو مورد، توانایی پیشبینی اینکه بیننده یا مشتری چگونه
با آن برند ارتباط برقرار میکند، مثل غیب گویی است.
با حضور افرادی که برند را بهخوبی میشناسند جلسات طوفان فکری برگزار
کنید و در مورد اهداف کمپین و آنچه قرار است کمپین ارائه دهد یا هر ایده
جدیدی صحبت کنید. مهمترین مسئله این است که تمام ایدههای مطرح شده در این
جلسات باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد چراکه اغلب تبلیغهای به یاد
ماندنی و خاطره انگیز از یک ایده بنیادی و محرک نشات گرفتهاند و درنهایت
عامل ایجاد واکنشهای حسی در مشتری شدند.
۳-حواس پنج گانه را به کار بگیرید
خاطرات خود را مرور کنید و زمانی را به خاطر بیاورید که در مهد کودک در
مورد بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه آموزش دیدهاید. همانطور که
در سراسر این مقاله اشاره شد موفقیت شما وابسته به جذب حواس مشتری است. اوج
موفقیت و درواقع نهایت بازدهی برای یک شرکت هنگامی است که توسط مشتریهایی
که آن برند را تجربه کردهاند به یاد آورده شود. در اصل رسیدن به این نقطه
همان هدف مهم و دشواری است که بسیاری از استارتآپها برای دست یابی به آن
تلاش میکنند.
۴- کمپین خود را طوری طراحی کنید که قابل مدیریت باشد
پس از توافق بر روی یک ایده، نوبت به طراحی خلاق آن میرسد که باید علاوه
بر بهصرفه بودن، بهسادگی هم قابل مدیریت باشد. یک استارتآپ میتواند
بهترین ایده جهان را داشته باشد اما در صورتیکه صاحبان ایده نتوانند آن را
به نتیجه برسانند درواقع تنها چیزی که خواهند داشت یک ایده است نه کمپین.
به همین دلیل، ضروری است در طراحی استراتژی، اصولی و منطقی عمل کنید.
قدمهای بزرگ بردارید یا حداقل تظاهر کنید که بزرگ هستید.
۵- تا آنجا که میتوانید ارگانیک عمل کنید
نه در حوزه موادغذایی، بلکه در هر زمینهای سعی کنید اثری طبیعی بر تجربه
مشتری ایجاد کنید. کمپینی که ارگانیک نباشد و تاثیری غیرطبیعی ایجاد کند
کمتر در میان مردم دهانبهدهان منتشر میشود. درنتیجه لازم است کمپینتان
علاوه بر دارا بودن جنبههای جذاب و غیرقابل پیش بینی، بر اساس مولفههای
قابل سنجش طراحی شود تا بتواند به تعامل میان مشتری و برند کمک کند.
۶- خاطره انگیز باشید
روشهای متعددی برای فعالسازی بازاریابی وجود دارد که بهطور موثری، باعث
شدهاند مشتریان سالها در مورد شرکتی صحبت و بدون هیچ هزینهای، برای
شرکت در گفتگوهای معمول خود تبلیغ کنند. بزرگترین و مهمترین منبع این
تبلیغات، مدتزمانی بود که بازاریابها صرف مصاحبه و نظرسنجی از مشتریان در
مناطق هدف میکردند. زمان موسسان استارتآپها و کارکنان آنها، یکی از
منابعی است که با وجود ارزشمند بودن بسیار محدود است. به همین دلیل است که
بازاریابی تجربی برای استارتآپها کارآیی بسیاری دارد.
۷- حرفهای رفتار کنید
پر انرژی و مشتاق بودن معمولا مهمترین مولفههای یک بازاریابی موفق است.
بااینحال، نمایندگان برند باید در تمام مدت کمپین و حتی در مکانهایی که
از هیجان بالایی برخوردار است حرفهای برخورد کنند. در بعضی موارد،
برنامههای تبلیغاتی باعث میشوند افراد از مسیر اصلی و حرفهای خود منحرف
شوند. بنابراین برای استفاده کامل از فرصتهای موجود، همه باید بدانند که
کمپین بازاریابی مکان و زمان مناسبی برای تفریح نیست.
۸- از فناوری استفاده کنید
با تکیه بر روشهای جدید جذب مشتری به روش تجربی، جمعآوری دادهها اهمیت
ویژهای دارد. دادههای جمعآوری شده، علایق و تمایلات مشتری را نشان
میدهند و به بازاریاب کمک میکنند که کمپین خود را متناسب با نیاز مشتری و
در تعامل کامل با او طرح ریزی کند. این دادهها تاثیر بازاریابی را روی
کاربر نهایی هم نشان میدهند. از فناوری میتوان بهعنوان ابزاری برای
فراهم کردن این دادهها استفاده کرد.
هدف نهایی بازاریابی تجربی آن است که مشتری، تجربه برند را فراموش نکرده و
پس از کمپین هم در مورد آن با دیگران گفتگو کند. مسئله مهمتر آن است که
مشتری باید بتواند پس از کمپین، برند و کاربرد آن را تشخیص دهد. ابداع و
نوآوری به همراه نیروی انسانی ( بهجای منابع مالی) ترکیب کاملی برای
اثربخشی یک کمپین است و همین موضوع، بازاریابی تجربی را به گزینه مناسبی
برای استارتآپها تبدیل کرده است.
با وجود اینکه اهمیت بازاریابی دیجیتال را نمیتوان نادیده گرفت و نباید
از آن غافل شد، اما استارتآپها باید به شیوههای جذاب و هیجان انگیزتری
روی بیاورند. دیدن گروهی از نمایندگان برند با لباسها و تجهیزاتی که
یادآور برند باشند، حرکت در خیابان یا برگزاری فستیوال و پخش کردن نمونه
محصولات برند یا توزیع آگهیهایی در رابطه با برگزاری یک کمپین در آینده
نزدیک، همگی مثالهایی هستند که اگر بهدرستی انجام شود چنان اثر عمیقی بر
مشتری خواهد داشت که خلاقانهترین کمپینهای دیجیتال نخواهند داشت.
اصطلاح استارتآپ معمولا به معنی شروع به کار یک پروژه، کسبوکار یا شرکت تعریف میشود.
پس از راهاندازی اولیه هر پروژهای، حرکت پر شتاب به سمت اهداف نهایی
کاملا منطقی است و موثرترین ابزار رسیدن به این هدف، افزایش شناخت مردم از
آن برند است. ازآنجاییکه امروزه مشتریهای سنتی به مشتریهای تجربی تکامل
یافتهاند، استارتآپها هم مجبوراند روشهای بازاریابی خود را تغییر دهند و
روشهایی شامل این ویژگیهای مهم و جدید را دنبال کنند، چراکه تعاملات و
فرصتهای مشترک میان استارتآپها و بازاریابی تجربی غیرقابلانکار است.
مطالب مشابه درباره استارت آپ :
فرصت سازی استارتآپی از بحران برای کسب درآمد
آموزش شبکهسازی استارتآپی مناسب جهت افزایش کسب درآمد
شناخت روحیه خود قبل از راهاندازی استارتآپ و کسب درآمد
آموزش کسب درآمد و جذب مشتری برای استارتآپ
کسب درآمد موبایلی برای استارتآپها
اینترنت دنیای امروز را دگرگون کرده است و کسب و کار و تجارت نیز از این قائده مستثنی نیست. همهی ما با فروشگاههای اینترنتی موفق و بزرگی که به درآمدهایی میلیاردی دست یافتهاند، آشنایی داریم و شاید خودمان هم بارها از آنها خرید کرده باشیم. امروزه میتوان با صرف هزینهای نسبتا اندک، کسب و کاری را راهاندازی کرد و حتی بدون فروشگاه و محلی فیزیکی، به درآمد قابل توجهی دست یافت، ولی چه روشهایی برای تجارت آنلاین وجود دارد و برای انتخاب مدل های کسب و کار اینترنتی با چه گزینههایی روبهرو هستیم؟ این پرسشی است که در ادامه به پاسخ آن میپردازیم.
بیایید فرض کنیم شما بهترین مایع ماکارونی را طبخ میکنید و دوستانتان به شما میگویند که باید از آن برای راهاندازی یک کسب و کار استفاده کنید. در این صورت، از چه مدل کسب و کاری استفاده خواهید کرد؟ یکی از گزینههای موجود این است که بگویید: «محصولی را تولید میکنم و آن را میفروشم.» ولی شما باید وقت بگذارید و بهترین مدل کسب و کاری را پیدا کنید که برای ایدهی جدیدتان مناسب است و شانس موفقیت شما را به میزان چشمگیری افزایش میدهد.
مدل کسب و کار شما چیست؟
مدل های کسب و کار اینترنتی اصلی موجود عبارت است از:
۱. فروش محصول؛
۲. فروش خدمات؛
۳. فروش محصول اطلاعاتی.
فروش محصول به صورت آنلاین
فروش
محصول: احتمالا این نخستین مدلی است که به ذهن هر فرد میرسد؛ برای این
کار باید محصولی فیزیکی و قابل ارسال تولید کنید و آن را بهصورت آنلاین به
فروش برسانید. برای فروش محصول نیز میتوانید از فروشگاه اینترنتی خودتان
استفاده کنید، آن را در یکی از سایتهای حراج عرضه کنید یا بهعنوان
فروشندهی شخص ثالث، محصول خود را در بازاری آنلاین (مانند وبسایت آمازون
که محصولات فروشندگان مختلف را برای فروش عرضه میکند)، به فروش برسانید.
مزیتهای فروش محصولات بهصورت آنلاین
فروش
آنلاین محصولات (در مقایسه با فروش آنها در مکانی فیزیکی)، مزیتهای
فراوانی دارد. نخست اینکه مشتریان میتوانند محصولات شما را مشاهده و بررسی
کنند، بدون اینکه مجبور باشند به فروشگاه شما بیایند (البته اگر فروشگاهی
داشته باشید). به علاوه مشتریها میتوانند تمام گزینههای موجود مانند
نظرات سایر مشتریان، فهرست مواد تشکیلدهنده و دستورالعملها یا کاربردهای
مربوطه را مشاهده کنند. ویدئو و عکسهایی از محصول شما در حین استفاده و
بخش سؤالات متداول نیز به مشتریان اطلاعاتی میدهد که نمیتوان در
فروشگاههای آجری و فیزیکی به دست آورد.
اشکالات فروش محصولات به صورت آنلاین
شما باید چیزی را تولید، آن را انبار و سپس ارسال کنید. ممکن است کالاهای فیزیکی خراب شوند و تولید، انبار کردن و ارسال آنها نیز کار وقتگیری است. پس از ارسال نیز مشکل کالاهای مرجوعی پیش میآید. کنترل موجودی کالاهای فیزیکی، چالش بزرگی است. اگر کالای زیادی تولید کنید و کالاهایتان خراب شود، ضرر میکنید. اگر خیلی کم تولید کنید و موجودیتان تمام شود، فروشهای بالقوهتان و شاید مشتریهای خود را از دست بدهید که برای تأمین کالای خود، به سراغ منبع مورد اطمینانتری میروند.
فروش خدمات به صورت آنلاین
فروش خدمات: خدمات را به خوبی میتوان به صورت آنلاین، خرید و فروش کرد. دو روش اصلی فروش اینترنتی خدمات عبارت است از:
۱. استفاده از وبسایت بهعنوان ابزار فروش:در این روش، کسب و کاری آفلاین، از وبسایت خود بهعنوان ابزاری برای فروش خدماتی استفاده میکند که بهصورت آفلاین ارائه میشود. بسیاری از کسب و کارهای آفلاین، از اینترنت بهعنوان ابزار فروش خدمات خود استفاده میکنند. در این حالت، وبسایت بیشتر شبیه بروشوری برای کسب و کار شما عمل میکند. برای مثال، میتوانید نجار، دندانپزشک یا وکیلی را از طریق وبسایت او بیابید (و ارزیابی کنید). اشتراک همهی این کسب و کارها این است که تمام خدمات آنها را بهصورت فیزیکی و آفلاین دریافت میکنید.
۲.
استفاده از وبسایت بهعنوان ویترین: در این روش، خدمات به صورت اینترنتی
به فروش میرسند و عرضه میشوند. نمونههایی از این خدمات، شامل بازاریابی
اینترنتی، خدمات مسافرتی و سرگرمی است. فروش و عرضهی تمام این موارد از
طریق سِروِر فروشندگان انجام میشود.
مزیتهای فروش اینترنتی خدمات
جذب
مشتری از طریق وبسایتی که به خوبی طراحی و برای آن تبلیغات شده، بسیار
کمهزینهتر از استفاده از روشهای سنتی و آفلاین است. در این روش، مشتریان
اطلاعات زیادی در مورد محصول شما دریافت میکنند و مجبور نیستند برای
بررسی گزینههای موجود به محل شما بیایند. همیشه وبسایتهایی که به خوبی
طراحی شدهاند و دارای محتوای زیادی هستند، عملکرد بهتری از رقبای ضعیفتر
دارند. صرفنظر از اینکه وبسایت شما بروشوری برای کسب و کارتان باشد یا
ویترینی برای نمایش محصولات و خدمات شما، راهاندازی این مدل کسب و کار،
سریعتر و آسانتر از فروش محصولات و خدمات به صورت سنتی است.
اشکالات فروش اینترنتی خدمات
در این مدل کسب و کار اینترنتی، سطح بالایی از رقابت وجود دارد، بهویژه برای کلمات کلیدی خاص. برای مثال، اگر شما لولهکشی در تهران باشید، به سختی میتوانید در نتایج جستوجو برای کلمهی کلیدی «لولهکش تهران»، در رتبهی بالایی قرار بگیرید، زیرا با جستوجوی این کلمهی کلیدی در گوگل، بیش از صدها هزار نتیجه نمایش داده میشود. به همین دلیل، باید به دنبال استفاده از طرح بازاریابی محتوای تهاجمی باشید. از آنجا که بهطور کلی، فرصت ایجاد رابطهای حضوری با مشتری را نمییابید، ایجاد وبلاگی جذاب همراه با نمایش ویدئو، نقش مهمی در این مدل کسب و کار اینترنتی ایفا میکند. نمونههایی از فروشندگان خدمات اینترنتی شامل وبسایتهای نمایش آنلاین ویدئو، ارائهی خدمات میزبانی وب، بازاریابی ایمیلی، فروش بلیط هواپیما و ارائهدهندگان خدمات محلی آفلاین است.
فروش اطلاعات به صورت آنلاین
فروش اطلاعات: معمولا طراحان مرتبط با سبک زندگی و بازاریابان اینترنتی، این مدل کسب و کار را انتخاب میکنند. بهطور معمول، در زمان فروش محصولات یا خدمات، تنگنایی به وجود میآید؛ اغلب صاحبان کسب و کار، حداکثر تا میزان محدودی فروش دارند و بدون ایجاد تغییر در کسب و کارشان (از طریق استخدام کارکنان بیشتر، خرید تجهیزات بیشتر و غیره) نمیتوانند میزان فروش خود را افزایش دهند، ولی در مورد محصولات اطلاعاتی، چنین محدودیتی وجود ندارد و تنها عامل محدودکنندهی میزان فروش، ظرفیت سرور میزبان وب شماست (یعنی حجم اطلاعاتی که میتوانید در وبسایت خود نمایش بدهید و تعداد کاربرانی که میتوانند از وبسایت شما بازدید کنند).
در این روش، محصولات منحصرا به صورت الکترونیکی و خودکار عرضه میشوند. پرداختها و صدور صورتحسابها نیز به صورت خودکار و توسط سبد خرید و دروازهی پرداخت انجام میشود و محدودیتی در تعداد تراکنشهایی که در طول شبانهروز پردازش میشود، وجود ندارد.
فروش اطلاعات را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
۱. فروش اطلاعات قابل دانلود: رایجترین محصول قابل دانلود، کتاب الکترونیک است و در قیمتهای گوناگونی عرضه میشود. سایر محصولات قابل دانلود، شامل فایلهای صوتی (MP3)، ویدئویی (MP444) و متنی است. معمولا در دورههای آموزشی که قیمتهای بالاتری دارند، ترکیبی از فایلهای پیدیاف و صوتی و ویدئویی ارائه میشود.
۲.
دریافت حق عضویت در وبسایتها:برخی وبسایتها، خدماتی شامل امکان دسترسی
به روزنامه، مجله یا مقالات را ارائه میدهند و برخی نیز وبسایتهایی
کامل با فایلهای ویدئویی و صوتی و انجمنهایی تعاملی هستند و برای استفاده
از تمام خدمات آنها باید در آن وبسایتها عضو شوید. این وبسایتها
معمولا به صورت ماهانه یا سالانه، مبلغی را بهعنوان حق عضویت دریافت
میکنند. گاهی این وبسایتها به صورت خودکار، مقدار معینی مطلب و محتوا
(مانند درسهایی از دورهای آموزشی) را در طول دورهی زمانی معینی به هر یک
از اعضای جدید ارائه میدهند. هدف از این روشِ «قطرهای»، جلوگیری از غرق
کردن مشترکان جدید با حجم زیادی از محتوا و وادار کردن آنها به پرداخت حق
عضویت برای دورهی زمانی طولانیتری است.
مزیتهای فروش اینترنتی اطلاعات
مدلی
که بسیاری از فروشندگان این خدمات آنلاین، برای ارائهی اطلاعاتِ مداوم
از آن استفاده میکنند، مدلی از صدور صورتحسابهای دورهای است. با صدور
صورتحسابهای ماهانه یا سالانه، برای دستیابی به موفقیت، به تعداد بسیار
کمتری از مشتریان نیاز خواهید داشت. در این مدل کسب و کار اینترنتی، پس از
ایجاد محصول، برای تعمیر و نگهداری سیستم به زمان بسیار اندکی نیاز دارید.
از آنجا که این مدل مقیاسپذیر است، به راحتی میتوانید بدون مواجهه با
دشواریهای رایج در کسب و کارهای فروش محصولات و خدمات به تعداد زیادی از
خریداران خدمات ارائه دهید.
اشکالات فروش اینترنتی اطلاعات
بیشتر فروشندگانِ اطلاعات در انتقال ارزش واقعی اطلاعاتی که به فروش میرسانند، با مشکل مواجه هستند؛ با وجود اطلاعات رایگان فراوانی که به صورت آنلاین در دسترس عموم قرار گرفته است، متقاعد کردن کاربران برای پرداخت بهای اطلاعات و محتوای شما کار دشواری است. علاوه بر آن، بهراحتی میتوان محتوای دیجیتالی را کپی و سرقت کرد؛ بنابراین باید به دنبال راهی برای حفاظت از محتوای خود و جلوگیری از سرقت آن باشید.
نکتهای در مورد فروش اینترنتی اطلاعات
مردم
تمایلی ندارند برای اطلاعات قدیمی پولی بپردازند. در بیشتر موارد، مطالبی
که ارائه میدهید باید مشکلی جاری و حلنشده را حل کند؛ بنابراین همیشه به
بهترین روش برای انجام کارها فکر کنید. دانستن اینکه چگونه میتوان کاری
دشوار یا گیجکننده را انجام داد، مبنای خوبی برای تولید محصولی اطلاعاتی
است. هرگز تصور نکنید مردم حاضرند برای اطلاعاتی که شبیه مطلبی معمولی است،
پولی بپردازند. مطلب شما باید جامع و کامل باشد و مشکلی واقعی را حل کند.
آنچه هر کسب و کار اینترنتی به آن نیاز دارد
صرفنظر از اینکه چه مدل کسب و کار اینترنتی انتخاب میکنید، به یک استراتژی محتوا نیاز دارید. بدون داشتن محتوایی منسجم در وبسایت خود، هرگز نمیتوانید ترافیک موتورهای جستوجو را به سایت خود جذب کنید و مشتریان بالقوه نیز به اطلاعاتی که برای انجام خریدی آگاهانه نیاز دارند، دست نخواهند یافت و احتمالا هرگز خریدی از شما نخواهند کرد.
مدل کسب و کار اینترنتی انتخابی شما چیست؟بیایید به مثال دستور پخت مایع ماکارونی خوشمزه برگردیم. چه مدل کسب و کاری را برای عرضهی آن انتخاب خواهید کرد؟
فروش محصول:شما میتوانید مایع ماکارونی خوشمزهی خود را در حجم بالایی تولید، بستهبندی و انبار و به دوستداران ماکارونی در سراسر کشور ارسال کنید. میتوانید محصول خود را در اندازهها (یکنفره، خانواده، مهمانی)، مزهها (با گوشت، ادویهدار، اُرگانیک) و سبکهای گوناگون (فقط مایع ماکارونی، همراه با رشتههای ماکارونی، همراه با مخلوط ادویهی خشک) ارائه دهید. شما باید کارخانهای راهاندازی کنید یا تولید محصول خود را به کارخانهی دیگری بسپارید. در هر صورت، انجام این کارها هزینهبر است و باید به درگاه پرداخت اینترنتی، حملکنندهی کالا، تولید، شکایات و مرجوعی کالا نیز فکر کنید.
فروش خدمات:دستور پخت ویژهی شما میتواند در یک شرکت تهیهی غذای ایتالیایی مورد استفاده قرار بگیرد یا میتوانید با استفاده از وبسایتی که به صورت بروشوری برای کسب و کار تهیهی غذای شما عمل میکند، برای آن بازاریابی کنید یا به رستورانها، خدمات آموزش داخلی ارائه دهید. شاید هم بتوانید به افرادی که قصد دارند پخت ماکارونی اصیل و خوشمزه را یاد بگیرند، آموزشهایی ارائه دهید. راهاندازی چنین کسب و کاری، سادهتر و کمهزینهتر از تولید محصول فیزیکی و واقعی است و متمایز کردن آنچه ارائه میدهید از طریق فروش خدمات، آسانتر است.
فروش محصول اطلاعاتی:این روش، سادهترین (و بنابراین کماسترسترین) گزینه است. میتوانید کتاب الکترونیکی سادهای بنویسید و در آن، روش پخت و مواد تشکیلدهندهی مایع ماکارونی خود را توضیح دهید یا یک سایت عضویت آشپزی کامل راهاندازی و در آن از ویدئوها و انجمنهای گفتوگوی اعضا استفاده کنید و با افزایش تعداد اعضای سایت، مطالب آموزشی موجود در آن را گسترش دهید.
کسب درآمد . کسب درآمد اینترنتی .تجارت آنلاین . فروش اینترنتی . فروش در اینترنت . فروشگاه اینترنتی . کسب و کار . کسب و کار اینترنتی . مدل کسب و کار . مدل کسب و کار آنلاین
مطالب مشابه کسب و کار اینترنتی:
شیوه کسب درآمد از همکاری در فروش اینترنت
شیوه های کسب درآمد و افزایش فروش
شیوه موفقیت در کسب و کار آنلاین
شیوه اجرای ایده کسب و کار اینترنتی
شیوه های کسب درآمد از طریق وبلاگ
باید گفت اپل در هر دو جهان بازاریابی و فناوری از طریق نوآوری در تبلیغات انقلابی به پا کردهاست. برند تجاری اپل با استفاده از نوآوری در تبلیغات موفقیت زیادی به دست آورده که موفقیت آنها براساس استانداردهای بازاریابی است. ما فکر میکنیم ارائه محصولات با تصاویر ساده کارساز است، اما اینگونه نیست.
این موفقیت تحت تاثیر خود استیو جابز و آژانس TBWA است که اپل به آن رسیده است. در طول سال ها با کمپینها برای تحمیل تصویر خود استفاده کردهاست که بتواند قدرتمند شود. ایده اصلی متحول کردن تکنولوژی، بخشی که به نظر پیچیده و غیر قابل دسترس است باید ساده به نظر برسد. این خیلی دیدنی است که با نام تجاری بتواند در راه متحد کردن یک انجمن درباره محصولات و تصویر خود در دنیا توانایی داشتهباشد.
در نتیجه انتخاب نام تجاری برای شرکت یک پدیده نادر است. در این مقاله متوجه خواهیم شد که اپل چگونه توانستهاست یک ارتش از طرفداران پرشور را برای انتخاب نام تجاری ایجاد کند.همچنین برخی از این اصول را در کتاب دکتر رابرت سیالدینی به نام «روانشناسی اقناع» پیدا کردهایم.
۱-ایجاد حس کمبود
جسارت به دست آوردن ثروت یکی از مواردی است که به عنوان تکنیکی برای بازاریابان به خوبی شناخته شدهاست. اپل این حس را در کاربران خود به وجود میآورد که همه به زودی از این محصولات خسته میشوند و برای خرید محصول جدید اپل عجله میکنند. این احساس اورژانسی مصرف کننده را به سمت تصمیم برای تغییر محصول هل میدهد.
به عنوان مثال در طول فروش، ما باور به انجام یک معامله خوب داریم زیرا فکر میکنیم در یک دوره زمانی کاهش قیمت داشتهاست. با این حال، ما برای مواردی که تا الان پول خرج نکردهایم هزینه می کنیم به خاطر این موضوع که ما اعتقاد داریم یک محصول خوب را خریداری کردهایم.دلیل این روش این است که ما برنامهریزی شدهایم که فکر کنیم انجام یک معامله در این مدت به سود ما خواهد بود و در هیچ زمان دیگری ما نمیتوانیم چنین معاملهای انجام دهیم.
به عنوان مثال باید بدانیم که برند سهام اپل در روز های محدودی به فروش می رسد. به عنوان یک داستان، روزی به فروشگاه اپل فلوریدا رفتم؛ جایی که یکی از بزرگ ترین فروشگاه های اپل بود و می خواستم یک آیفون جدید بخرم اما فروشنده با مهربانی به من توضیح داد که ما امروز دیگر نمی توانیم خریدوفروش کنیم زیرا که در روز فقط اجازه فروش ۸۰۰ دستگاه آیفون را داریم و شما باید فردا به ما مراجعه کنید یعنی علاوه بر آنکه به ما آیفون نفروخت ما را مجبور کرد که فردا دوباره به آنجا بریم و دستگاه آیفون بخریم و این یک احساس کمبود را در مردم ایجاد می کند.
۲- تعهد و ثبات
در تمایلات مان اگر بخواهیم افراد منطقی و پایدار به نظر برسیم، تعهد و ثبات در این عرصه دو ارزش خیلی عمیق هستند. مردم در اشتباه هستند وقتی که فکر میکنند تغیر در ذهنشان یک نوع بیثباتی است. افرادی که تصمیمهای خوب میگیرند اغلب به عنوان انسانهای قابل اعتماد و هوشمند شناخته میشوند. با استفاده از اصل ثبات و تعهد در نام تجاری اپل سیساست های این شرکت آشکار میشود.
همه جزییات؛ از طراحی محصول، بستهبندی، تبلیغات از طریق تجربه و غیره، همه و همه برای چیزهایی است که تعهد را در نزد این شرکت نشان میدهد. برند در نظر گرفته شده برای این شرکت کمال و برتری آن را نشان میدهد. طرفداران متعهدترین افراد به نام تجاری این شرکت هستند و اپل به طور کامل آنها را وارد سیستم تفکر خود کردهاست.
ارزش منتقل شده توسط اپل آنقدر قوی است که افرادی که از محصولات اپل استفاده میکنند خود را عضو این شرکت میدانند زیرا این به دلیل ارزش نام تجاری آن است که در سیستم اعتقادی خود ریشه دارد. همیشه طوری است که محصولات غیر اپل انگار دارای یک نقص شناختی هستند.
۳-سخاوتمند نشان دادن
اپل با استفاده از این استراتژی که برخی محصولات خود را رایگان در اختیار همه قرار میدهد این تصور را به وجود میآورد که این شرکت یک شرکت سخاوتمند است. در واقع این برند با استفاده از این روشهای کمی و ارائه چیزهای کوچک به کاربران خود این فکر را القا میکند که سخاوتمند است و آنها همیشه همراه اپل خواهند ماند. معمولا این شرکت برخی زمان ها بعضی از برنامههای کاربردی خود را رایگان اعلام میکند.
۴-برانگیختن احساسات
ارتباط عاطفی با مشتریان کلید موفقیت بازاریابی در جهان امروزی است. اگر نخستین تبلیغات آی پدها را در سال ۲۰۱۰ به خاطر بیاورید، در این تبلیغات مردم با آرامش خاصی در اتاق نشیمن خود نشسته بودند و با ابزارهای جدید خود کار می کردند. آنها خوشحال و راحت بودند. در این تبلیغات اپل از ابعاد صفحه نمایش یا قدرت پردازش صحبت نمی کرد، فقط نشان می داد که مردم از آی پدهای خود لذت می برند.
حس دوست داشتن، تاثیر نفوذی و کلیدی روی ارتباط اقناعی دارد. این حس چنان قوی و قدرتمند است که اپل به عنوان یکی از ابزارهای اصلی ارتباط از آن استفاده می کند. همه محصولات اپل از نوعی قدرت جاذبه برخوردارند که مشتریان را به خود جذب میکند. محصولات اپل این توانایی را دارند که کاربران و مصرف کنندگان خود را اقناع و به این واسطه در میان آنها اعتبار کسب کنند.
این نام تجاری موفق تمام نقاط ارتباطی را که با مصرفکنندگان و کاربران دارد، در نهایت زیبایی به یک تجربه کامل تبدیل میکند. اپل از همان لحظه گشودن بسته محصولات خود، چه گوشی موبایل و چه مک بوک با ابزار و لوازمهای جانبی مختلف و چیدمان خاصی که دارد، در مصرف کننده احساس شور و شعف و هیجان به وجود می آورد.
۵-اثبات اجتماعی
اثبات اجتماعی در زمینه بازاریابی و فروش یک اصل مهم است. ما موجوداتی اجتماعی هستیم و همین دلیل مهم بودن موضوع اثبات اجتماعی را میرساند. اگر بخواهیم کمی عمیقتر این موضوع را تحلیل کنیم باید بگوییم که امروزه مردم اغلب به هنگام خریدهای بزرگ و کوچک دچار «اضطراب خرید» میشوند که یک پدیده طبیعی است .
برای اینکه این اضطراب به هنگام خرید از بین برود باید خریدار ببیند که افراد بسیاری این خرید را انجام دادهاند تا مطمئن شود که کار اشتباهی انجام نمیدهد و با اعتماد به نفس خرید خود را انجام دهد. رسانههای اجتماعی یکی از ابزارهای پرقدرت برای برندها و نامهای تجاری در راستای کسب اعتماد است.
اپل نیز از این استراتژی در جهت افزایش فروش خود استفاده میکند و مشتریان خود را در رسانههای اجتماعی برای تعامل و حرف زدن درباره محصولات خود تشویق می کند. اپل کاربران خود را ترغیب میکند تا تجربه های هیجانانگیز خود را از استفاده محصولات با دیگران به اشتراک بگذارند تا آنها هم نسبت به محصولات اپل حس اعتماد و اطمینان پیدا کنند.
کمپین تبلیغاتی اپل با شعار متفاوت فکر کنید نیز در جهت همین استراتژی فعالیت میکند. به این ترتیب که این کمپین این حس را در مخاطبان برمیانگیزد که کاربران محصولات اپل فرقهای متفاوت از اجتماع هستند و از نظر هوش و ظاهر و پرستیژ اجتماعی در گروه خاصی قرار میگیرند.
۶-مقتدر بودن
کمپانی اپل برای نشان دادن اقتدار و اعتبار خود یا حداقل برای القای حس قدرت به کاربران به استراتژی های متنوعی روی آورده که بارز ترین آنها جنیوس بار است. درواقع اپل با اضافه کردن ویژگیهای خاصی به محصولاتش باعث میشود مشتریانش او را از بقیه جدا کنند.
اپل با استفاده از جنیوس بار که یک ایستگاه پشتیبانی فنی در اپل استور است، این تصور را به مخاطبان القا میکند که هدایت و تعمیر محصولات اپل هوش و نبوغ خاصی را می طلبد. درواقع اپل با راهاندازی چنین سیستمی یک قدرت و پشتیبانی نیرومند را پشتوانه کاربران خود کردهاست که پیچیدگی تعمیر این محصولات را فقط به دست خودش امکانپذیر میکند.
کسب درآمد . کسب درآمد اپل .استراتژی اپل . برند اپل . تکنیک اپل . تمایز اپل . شیوه کسب و کار . کمپانی اپل . مدل تبلیغات اپل
همان طور که سطور بالا اشاره شد، هر زمان از بازاریابی و مارکتینگ حرف میزنیم، وجود استراتژی و پلن بیش از هر چیزی خودنمایی میکند. انگار که کل پروسه بازاریابی، همان استراتژی و پس از آن برنامهریزیاش است! داشتم این جمله را با خودم میگفتم که به این نتیجه رسیدم پیش از ادامه بحثهایمان در رابطه با بازاریابی اینترنتی، ابتدا به سراغ یک موضوع مهم در مرحله استراتژی بروم.
مدل آیدا (AIDA) چیست؟
ما در بازاریابی مدلهای مختلفی داریم که گاهی اوقات حین صحبت با مشتریان یا دوستان به آنها ارجاع میدهیم. یکی از این مدلها، مدل AIDA است. AIDA در واقع یک قیف (Funnel) است که به ما کمک میکند تا ببینیم مشتری در چه مرحلهای از فرایند فروش قرار دارد و یا مراحل خرید کاربر را راحتتر توصیف کنیم.
قیف AIDA:
۱- Awareness: اگر یک فروشگاه اینترنتی که میوه میفروشد را فرض کنیم، کاربرانی که از طریق موتورهای جستوجو، یا تبلیغات و یا هرچیز دیگری فقط وارد سایت شدهاند یا دیدهاند که میشود میوه را هم بهصورت آنلاین خرید، در این مرحله قرار میگیرند.
در واقع مرحله Awareness، مرحلهایست که کاربران و مشتریان آینده شما با شما آشنا میشوند. اصلا میفهمند که شما وجود دارید. این اطلاعرسانی میتواند از طریق یک پست وبلاگ صورت بگیرد، یک بیلبورد، یک بنر در یک سایت خبری و هرچیزی که باعث شود کاربر شما را بشناسد. First Impression و اولین ارتباط شما با مشتری آیندهتان در این مرحله رقم میخورد.
۲- Interest: پس از مرحله اول یعنی Awareness و اطلاعیافتن، به مرحلهای میرسیم که کاربر احساس بهتری به نسبت محصول شما پیدا کرده است. در مرحله اول، کاربر فقط شما را شناخت و هیچ حسی به شما ندارد؛ اما در این مرحله او حس خوبی به نسبت شما پیدا کرده است و احتمال این که وارد بقیه مراحل قیف شود بیشتر است.
ممکن است اگر ۱۰۰۰ کاربر با محصول شما در مرحله قبلی آشنا شده باشند، تنها ۱۰۰ نفر آنها وارد مرحله بعدی شوند. دقت کنید که هرچه به سطوح پایین آیدا نزدیک میشویم، تعداد مشتریان کمتر میشود.
۳- Decision/Desire: حالا که کاربر با محصول و شرکت شما آشنا شد و به آنها علاقه نشان داد، وارد مرحله تصمیمگیری میشود. اینجا جاییست که باید به یاری کاربر شتافت! برای او محتوایی در نظر گرفت که او را مجاب به خرید از شما (انجام کار خواسته شده در مرحله اکشن) کند.
در این مرحله کاربر میداند که به محصول شما نیاز/علاقه دارد؛ اما هنوز نتوانسته تصمیم نهایی را بگیرد. اینجاست که باید تواناییهای خود را بیش از هر جای دیگر به کار بگیرید و نگذارید مشتریای که با کلی زحمت به سمت Action قیف کشاندهاید، از دست برود.
۴- Action: اینجا جاییست که تمامی زحمات شما در مراحل مختلف مارکتینگ و بازاریابیتان به نتیجه مینشیند و کاربر خرید نهایی (یا عملی که باید انجام میداد) را انجام میدهد.
چگونه از آن در بازاریابی اینترنتی استفاده کنیم؟
مدل قیف آیدا میتواند یکی از رفرنسها و مراجع شما در تمامی تصمیمگیریهای استراتژیکتان باشد. در واقع اگر کار بازاریابی و تولید محتوا میکنید، باید برای هر چهار مرحله محتوا تولید کنید. در هر مرحله با استفاده از منابع محتوایی مختلف (Asset) به یاری مشتری بشتابید و راه رسیدن به Action را به او نشان دهید. (البته کاربر خودش به سمت Action حرکت نمیکند، باید او را جذب کنید.)
۱- Awareness: وبلاگ شما میتواند طبقه اول قیفتان باشد. تا حد ممکن بالای قیف را پر کنید. مشتریان مرحله به مرحله فیلتر میشوند و آنهایی که واقعا مشتری کسب و کار شما هستند به مرحله Actionn میرسند.
میتوانید از تبلیغات بنری برای ایجاد آشنایی و Awareness استفاده کنید. یا کمپینهایی را آغاز کنید که نامتان را به گوش افرادی که تابهحال از وجود شما خبر نداشتهاند، برسد.
۲- Interest: سعی کنید با آمادهسازی محتواهایی که قشر علاقمند به محصول/سرویستان را هدف گرفته است، مشتریان را از این مرحله به سمت action عبور دهید. در واقع این مرحله، مرحلهایست که شما باید برروید.
۳- Desire/Decision: نظرات مشتریان را جمع کردهاید یا نمونه موفق کارتان را مستند کردهاید؟ اینجا محتواهای اینچنینی به دردتان میخورند! دلشوره کاربر را از بین ببرید. به او اطمینان بدهید که شما بهترین گزینه هستید و او را تشویق کنید که به سراغ Actionn برود.
۴- ACTION: تا میتوانید این مرحله را سادهسازی کنید. تا میتوانید به کاربر اجازه دهید با پر کردن تنها چند فیلد محصول شما را تهیه کند یا با شما تماس بگیرد. او هم شما را میشناسد؛ هم به محصول شما علاقه نشان داده است و هم مطمئن شده که گزینه مناسبی هستید. او را هرگز با فرمهای طولانی و بیربط ناامید نکنید.
امیدوارم این نوشته هرچند کوتاه بتواند به شما کمک کند تا بتوانید قیف را برای کسبوکار خودتان ترسیم کنید. بدانید که مشتری شما در حال حاضر در چه مرحلهای است و چگونه میخواهد در قیف حرکت کند.
کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت .افزایش فروش اینترنتی . بازاریابی . بازاریابی اینترنتی . خرید اینترنتی . فرآیند فروش . کاربر . کسب و کار . مدل ایدا . مشتری