این روزها کسب و کار در اینستاگرام رقم میخورد. گوشیهای هوشمند میتوانند برای خیلیها سودهای کلانی به همراه داشته باشند؛ آن هم توسط عدهای که با کمی سرمایه و تدبیر، سلیقه و نیاز کاربران را تشخیص میدهند و اینگونه با استفاده از یک پیج ساده اینستاگرامی کسب درآمد مینمایند. در دنیای امروز آن چیزی که برای راهاندازی یک کسب و کار موفق مهم است، یافتن راهی برای رسیدن به مشتری و برقراری ارتباط با آنها است، و چه چیزی بهتر از یک شبکه اجتماعی که فرد هر روز به سراغ آن میرود و آن را چک میکند و تمام بروزرسانیها را دنبال مینماید.
اینستاگرام چگونه میتواند به رونق کسب کار کمک کند و برای شرکت شما درآمدزایی داشته باشد؟ احتمالاً تاکنون در مورد مدلهای معروف، افراد مشهور و برندگان معاملات عظیم که محصولات خود را در پستهای اینستاگرامشان گذاشتهاند یا از آنها نام بردهاند، شنیدهاید. آیا کسب درآمدهای میلیونی از طریق پوشیدن لباسهای زیبا و جذاب یا ارسال عکسهایی از خودتان در حال خوردن نوشیدنی نمیتواند لذت بخش باشد؟
مشخص است که این نوع کسب و کار نمیتواند یک طرح تجاری ماندگار برای شرکتهای متوسط باشد. اما آیا امکان کسب درآمد با اینستاگرام وجود دارد، حتی وقتی که کسب و کار کوچکی دارید؟ اینستاگرام ثابت کرده است که قدرت خارقالعادهای در فروش برندهای بزرگ صاحب پلتفرم دارد. در این شبکه اجتماعی، پتانسیل جذب هزاران یا حتی میلیونها کاربر به محتوای که شما ارائه میکنید، وجود دارد- در حال حاضر ۵۰۰ میلیون کاربر به طور مرتب از اینستاگرام استفاده میکنند.
به طور منظم پست بگذارید
پستهای خیلی زیاد یا خیلی کم نمیتوانند طرفداران علاقمند به محتوای شما را پای صفحه اینستاگرامی شما نگه دارند. اگر تنها دوبار در هفته پست میگذارید، این کار را هر هفته انجام دهید. شاید شما برای رونق گرفتن کارتان بخواهید چندین بار در روز پست بگذارید.
اگر رویداد یا اخباری دارید که برای جذب مخاطب در صفحه اینستاگرام فوقالعاده هستند، از تمام پستها به یکباره استفاده نکنید و آنها را طبق روالی که قبلاً داشتید با همان فاصله زمانی معین در صفحه خود قرار دهید.
از هشتگهای خلاقانه و مناسب استفاده کنید
از سرویسی شبیه #TagsForLikesاستفاده کنید تا در ساختن فهرستی از هشتگهای معروف و مرتبط با موضوع پستهایتان به شما کمک کند. اگر از هشتگهای مناسب استفاده نکنید، فرصتی که بتوانید مشتریان بالقوه و دیگر افراد علاقمند را جذب پستهای خود کنید را از دست خواهید داد.
فقط از هشتگ استفاده نکنید
تگ کردن، روش هوشمندانه طبقهبندی تصاویر است؛ اما از نوشتن توضیح طفره نروید. تصویر خود گویای مطالب هست، اما توضیحی که شما مینویسید میتواند به فهم بهتر موضوع و عمیقتر شدن ارتباط با مشتریان کمک کند. نشنال جئوگرافیک، حرفهای این کار است و از توضیحات خود برای کامل کردن داستان تصویری عنوان شده برای هر تصویر استفاده میکند. با بکارگیری این تاکتیک میتوانید طرفداران پستهای خود را حفظ کنید و آنها را برای پستهای بعدی خود مشتاقتر نمایید.
«صدای» اینستاگرام خود را بیابید
وبلاگنویسی کسب و کار، در واقع توسعه دادن صدای برند (brand voice) است. در حال حاضر در این جهان جدید بصری، باید سبک اینستاگرام منحصر به فرد شرکت خود را بیابید. برند آئودی (Audi) به دلیل سبک تصویری متمایزش از جمله این برندهای منحصر به فرد است. البته تنها با افزودن یک لوگو مشکل حل نمیشود، برند شما باید با ترکیب تصویر، رنگها، ارتباط موضوعی و مواردی از این دست تعریف شود. پس ارزشش را دارد که برای تهیه یک سبک اینستاگرامی مناسب سرمایهگذاری کنید.
گنجاندن یک فراخوان برای عمل (call to action)
اگر میخواهید شرکت شما از طریق اینستاگرام کسب درآمد کند، این کار ضروری است. تمام این تعاملات و تعهدات چه فایدهای دارد اگر نتوانید کارتان را به اتمام برسانید و از آن برای سوق دادن ترافیک به سایت خودتان استفاده نمایید؟
از یک لینک با قابلیت کلیک شدن برای هدایت ترافیک به صفحات فرود مختلف (landing page) استفاده کنید و یک CTA (یا فراخوان برای عمل- به معنی درخواست برای انجام فعالیت خاصی توسط کاربر است) اضافه کنید تا امکان مشاهده پروفایل شما از پستهایتان فراهم گردد. همیشه به طرفدارانتان این فرصت را بدهید تا گام بعدی را بردارند.
اینستاگرام، بخش مهم استراتژی بازاریابی محتوای هوشمند برای هر کسب و کار بزرگ یا کوچک است. توسعه سیستمها و فرایندها برای پستهای تاثیرگذار در آینده بسیار مهم و حائز اهمیت هستند، چرا که اینستاگرام به جای نمایش محتوا بر اساس ترتیب وقوع آنها، به سوی انتخاب الگوریتمی محتوا پیش میرود یعنی محتوایی که کاربران به دیدن آن علاقه نشان میدهند.
آیا برای این فرصتی که اینستاگرام در اختیار شما گذاشته، آمادهاید؟
مطالب مشابه تلگرام و شبکه های اجتماعی:
اپلیکیشن پینگل رقیب جدی تلگرام
راههای مهم جذب فالوور و افزایش لایک در اینستاگرام
آموزش جستجوی افراد در اینستاگرام با مخفی کردن شماره تلفن
انتخاب فالوور اینستاگرام با فیلتر جستجو
آموزش حرفه ای ترفندهای اینستاگرام
آموزش کار با پیامهای دایرکت در اینستاگرام
تگ کردن افراد در عکس های اینستاگرام
نکات کلیدی برای عکس های اینستاگرام
ارسال چندین عکس و ویدئو در یک پست اینستاگرام
ویژگی اینستاگرام برای اشتراک گذاری آسان عکس
اهمیت و کاربرد هشتگ اینستاگرام
اشتراک گذاری ویدیو و تصویر در اینستاگرام
تبدیل اکانت اینستاگرام به بیزینس پروفایل
ساخت همزمان چند اکانت اینستاگرام
آموزش گرفتن موبایل اعضای کانال و گروههای تلگرام
کسب درآمد و بازاریابی با استیکر تلگرام
کسب و کارهای خدماتی، بیشتر کاربرمحور هستند تا سرمایه محور و این یعنی در مقایسه با سایر حوزه ها نیاز به سرمایه اولیه زیادی ندارند. برای همین هم در همه حوزه های کسب و کارهای خدماتی، رقابت شدیدی حکمفرماست و به همین دلیل، درصد بالایی از تولید ناخالص داخلی(GDP) در جهان به کسب و کارهای خدماتی اختصاص دارد. به عنوان مثال در آمریکا ۷۰درصد تولید ناخالص داخلی در بخش خدمات است. در ایران هم خدمات، بخش مهمی از اقتصاد ما را به خودش اختصاص داده است. با دکتر امیر اخلاصی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در خصوص الزامات یک شغل خدماتی گفت و گو کرده ایم.
چرا باید مشتری سراغ ما بیاید؟
خیلی از علاقهمندان حوزه کارآفرینی، کسب و کارشان را با کارهای خدماتی شروع میکنند، بهعنوان نمونه، بازکردن یک رستوران. این کارها بیشتر از اینکه به سرمایه متکی باشند، به تفکر و خلاقیت آدمها وابسته هستند. این عامل در کنار پایینبودن نسبی سرمایه اولیه مورد نیاز، باعث میشود بسیاری سراغ آن بروند و شانس خود را امتحان کنند. اما باید توجه کرد که رقبای زیادی در چنین حوزههایی وجود دارند و اینکه کسب و کار آنها گرفته و از رونق نسبی برخوردار است لزوما به این معنا نیست که ما هم با انجام همان کار در آن حوزه موفق خواهیم شد. چون برای ورود به یک میدان پررقیب حتما باید حرف تازهای برای گفتن داشت. این سؤال که «مشتری دقیقا چرا باید میان انبوه رقبای پروپا قرص، سراغ ما بیاید و ما را انتخاب کند؟»
یک سؤال اساسی است که قبل از شروع هر کسب و کاری، بهویژه کسب و کارهای خدماتی، باید خیلی جدی به آن فکر کنیم، تکلیفمان را با آن مشخص کنیم و برایش یک پاسخ محکم تدارک ببینیم. خیلی سادهاش این میشود که اگر مشتری احساس کند مزیتهای خدمتی که شما ارائه میدهید، نسبت به هزینهای که او برای دریافت آن صرف میکند بیشتر است، آن را خریداری میکند. این هزینه فقط شامل قیمت نیست؛ در واقع هزینه مالی تنها یکی از این هزینهها برای مشتری است. باید در محاسبات، حواسمان به هزینه زمانی و روانی هم باشد. گاهی مشتری حاضر است دو برابر هزینه کند اما مجبور نباشد برخورد بد پرسنل یک شرکت خدماتی را تحمل کند. یا گاهی مشتری با وجود هزینه مالی به نسبت پایین، به معطلی خرید فکر میکند و عطای آن را به لغایش میبخشد.
مشتری را سنجاق کنید
در کارهای خدماتی، باید بتوانید نیازهای بیشتری را از مشتری برطرف کنید و حتی به جای سرویس دادن صرف به او، به مشتری «راهحل» بدهید. این مفهومی است که سالهاست در حوزه خدمات روی آن کار میشود؛ یعنی شما بهعنوان سرویسدهنده به وضعیت و نیازهای مشتری، قبل، بعد و حین دریافت خدمت فکر میکنید و برای چالشهای احتمالی به او راهحل ارائه میدهید. بهعنوان مثال، سرویس اصلیای که از یک شرکت هواپیمایی انتظار میرود، حملونقل است اما شما قبل از آن بهعنوان یک مسافر باید از محل اقامتتان حرکت کنید و به سمت فرودگاه بروید.
بعد از رسیدن به فرودگاه مقصد هم اگر سفرتان کاری باشد قرار است در یک جلسه مهم کاری شرکت کنید. یک شرکت هواپیمایی که میداند بیشتر مشتریهایش تاجر هستند و اکثرا هم بعد از پرواز در جلسات کاری شرکت میکنند، برای مسافرها امکاناتی را فراهم میکند که بتوانند بعد از پرواز، لباسهایشان را که حین پرواز چروک شده اتو کنند و دوش بگیرند تا برای رفتن به جلسه کاری آماده باشند. این یعنی یک راهحل کامل. با این کار مشتری نه از یک جنبه بلکه از چندین جنبه به ما و خدماتمان وابسته میشود، اصطلاحا میگویند مشتری به ما «سنجاق» شده است. علاوه بر این، هر کدام از این فعالیتها خودشان سودآور هستند.
پیشنهاد استثنایی فروش دارید؟
یک کسبوکار خدماتی را باید با فرمولبندی یا تعریف ارزش شروع کرد؛ یعنی شما باید به «مفهوم خدمت»ی برسید که نسبت به سایر رقبا ارزش بالاتری داشته باشد و شما را پیش چشم مشتری متمایز کند. مثلا این همه قهوهخانه و دیزیسرا در تهران فعال است اما یک رستوران زنجیرهای یک خدمت جدید خلق میکند و شما میتوانید دیزی سفارش بدهید و در منزل تحویل بگیرید؛ آن هم با همان ملزومات سنتی دیزی خوردن، یعنی گوشتکوب و…؛ به این کار «پیشنهاد استثنایی فروش» هم میگویند که میشود آن را به شکل یک شعار درآورد و در تبلیغات روی آن مانور داد. اگر این گام اول را درست برداریم، ادامه کار برای ما خیلی راحتترخواهد شد و بیشتر شامل رویاروییهای روزمره با مشتریها میشود.
نکته این است که ارزش، مساوی است با مزیتها منهای هزینهها. طبق یک فرمول دیگر، ارزش برابر است با مزیتها تقسیم بر هزینهها. هر کدام از این فرمولها را که ملاک بگیریم، برای بالا بردن ارزش یک محصول یا خدمت ۲راه داریم: یا باید مزیتهایش را بالا ببریم یا از هزینهها کم کنیم. ۲دسته استراتژی افزایش مزیت داریم: «استراتژیهای بالا بردن مزایا/ بهبود مزایای موجود»؛ بهعنوان مثال، مشخصات یک رستوران خوب، کیفیت غذا، برخورد کارکنان، فضای دوستداشتنی و… است. بدیهی است که هر کدام از اینها را بهبود بدهیم مزیتها و در نتیجه ارزش خودمان را پیش مشتری بالا بردهایم. در این مرحله، در کلیت کار تغییر بنیادینی ایجاد نمیکنیم و ابعاد و محدوده کار همانی که قبلا بوده باقی میماند، اما بهتر میشود. برای کمکردن هزینهها اول باید کاری کنیم که به آن «تجزیه و تحلیل زنجیره ارائه ارزش» گفته میشود. مثلا یک فروشگاه زنجیرهای لوازم خانگی، اقداماتی که از زمان تولید مبل و صندلی در کارخانه تا خرید و انتقال به خانه مشتری انجام میشود را بررسی کرده و به این نتیجه میرسد که میتواند بعضی اقدامات هزینهبر را از چرخه تولید و عرضه حذف کند. مثلاً میتواند سرهمکردن و مونتاژ قطعات مبلمان را بهخود مشتری واگذار کند که خودش میتواند یک تجربه سرگرمکننده برای خریدار هم باشد. یا میتواند زیر بار هزینه بالای نمایشگاههای داخل شهر نرود و نمایشگاهها را به خارج شهر منتقل کند. استراتژیهای کمکردن هزینه خیلی گسترده هستند.
برای مشتری تجربه ایجاد کنید
در دنیا در بعضی حوزهها، رقابت آنقدر سنگین بوده که حتی از سطح گسترش مزایا هم عبور کرده و به سطحی رسیدهاند که ما آن را «غنیسازی مزایا» مینامیم. در این سطح به «راهحل»ی که آن را توضیح دادیم گزینههایی مثل تفریح و سرگرمی هم اضافه میشود و برای مشتری، دریافت آن خدمات تبدیل به یک «تجربه» میشود. در صنعت گردشگری این مسئله پررنگ است. هتلهایی داریم که به مسافر این امکان را میدهد که یک سبک زندگی خاص را تجربه کند؛ چیزی که در کشور خودمان هم بهتازگی اتفاق میافتد و اتفاقا خوب هم جواب میدهد. مثلا خانههای قدیمی در بعضی شهرها تبدیل به اقامتگاه میشوند یا کمپهای گردشگری عشایری بهوجود میآیند که در آنها امکانات مدرن و تجربه زندگی عشایری باهم یکی میشوند. ما در حوزه گردشگری امکان این را داریم که تجربههای نابی برای مشتری درست کنیم.
آموزش قدم به قدم راه اندازی سایت برای کسب و کار
یکی از بهترین شیوه های کسب درآمد از اینترنت ، راه اندازی سایت مناسب با کسب و کارتان است. راه اندازی سایت ، ضمن ایجاد اطمینان برای مشتری و اینکه کالا و خدمات شما دارای مجوز است به کسب درآمد شما هم وجه قانونی داده و موجب برنامه ریزی برای آینده کاری شما هم می شود. در واقع داشتن سایت، نشانه حرفه ای بودن و جلب مشتری با برنامه مشخص برای کسب و کار الکترونیک است. ضمن اینکه باید توجه کنیم که بازار کارو تجارت آنلاین به دلیل کسب درآمد بالا و ساده، مورد اقبال همگان بوده و یک کسب و کار در حال رشد با جذب سرمایه بالا می باشد در اینجا قصد دارم تا به کسانی که قصد راه اندازی وبسایت با هدف کسب درآمد از اینترنت را دارند آموزش قدم به قدم راه اندازی سایت جهت کسب و کار را شرح دهم.
کسب و کار و تجارت الکترونیک، دو واژه جدا نشدنی هستند. در طول سال ها تجارت الکترونیک به مهم ترین جنبه خرید و فروش تبدیل شده است و دنیا به سمت کسب و کار آنلاین پیش می رود. بر اساس پیش بینی ها بیشتر از هشتاد و پنج درصد کاربران اینترنت حداقل یکبار خرید اینترنتی انجام داده اند و پنجاه درصد کاربران آن مرتب اینترنتی خرید می کنند. بازار آنلاین هر روز روبه گسترش است پس اگر چیزی برای فروش دارید چرا آنلاین نفروشید؟ در حالی که راه اندازی وب سایت ممکن است کار سختی به نظر برسد ولی با وجود ابزارهای موجود بسیار آسان است. با این حال باید به چند مساله مهم توجه شود تا این کار با شکست مواجه نشود. در این نوشته راهنمای گام به گام راه اندازی وب سایت برای کسب و کار آورده شده است تا شما با استفاده از آن برای گسترش کسب و کار خود استفاده کنید.
برنامه ریزی یک اصل اساسی موفقیت در هر کار است و برای راه اندازی وب سایت هم نیاز به برنامه دارید. برنامه شما لازم نیست کاملا دقیق و با جزئیات باشد ولی لازم است اطلاعاتی مانند زمان شروع و پایان و نحوه اجرا را داشته باشد. به اندازه لازم فکر کنید و هر سوال کوچکی که در ذهنتان پدید می آید را یادداشت کنید. چه چیزی قرار است در سایتتان بفروشید؟ ظاهر وب سایتتان چگونه باشد؟ هزینه وبسایت چقدر خواهد بود؟ دانش زیادی برای پروژه های تجارت الکترونیک نیاز است به همین دلیل تحقیقات زیادی انجام دهید. محاسبات مورد نیاز را انجام داده و طرح دلخواهتان را طراحی کنید.
نام دامنه مشخص کننده وبسایت شما در اینترنت است. بعد از تعیین اینکه چی می خواهید در اینترنت بفروشید، یک نام دامنه مناسب انتخاب کنید که کسب و کارتان را به خوبی نشان دهد. یک نام خوب شانس شما را در دنیای تجارت الکترونیک بالا می برد. نام دامنه کوتاه و به یاد ماندنی بازدید کننده ها را به وب سایت شما می آورد. برای این کار از سایت های فروش دامنه استفاده کنید.
همه وب سایت ها برای در دسترس بودن نیاز به قرارگیری روی یک سرور دارند. مشخصات و شرایط سرور شما نقش زیادی در عملکرد وب سلیت شما دارد. هاست شما در سرعت، زمان در دسترس بودن و عملکرد تاثیر دارد به همین دلیل انتخاب هاست مناسب اهمیت زیادی دارد. یک فروشگاه آنلاین باید در همه زمان ها در دسترس باشد و ترافیک زیاد را پشتیبانی کند. گوگل از فاکتورهای سرعت و در دسترس بودن در رده بندی موتور جستجویش استفاده می کند. صد ها شرکت ارائه دهنده هاست وجود دارند که سرویس های مختلف رایگان و پولی ارائه می کنند. به این دلیل که هاستینگ رایگان امکانات کمی ارائه می دهد و قابلیت های آن محدود است بهتر از هاست پولی استفاده کنید. هاستی را انتخاب کنید که انعطاف پذیر باشد و قابلیت گسترش داشته باشد. بعضی شرکت ها در کنار هاست ابزرهایی برای تهیه سایت در اختیار می گذارند.
پلتفرم یک جزء اصلی از وب سایت است و اهمیت آن بیشتر از حدی است که بتوان بیان کرد. انتخاب پلتفرم مناسب ممکن اس کار سختی باشد ولی ضروری است و نمی توان از آن به آسانی گذشت. بهترن راه برای اینکار انتخاب سایت هایی مشابه به سایت مورد نظر خودتان و پیدا کردن پلتفرم آن هاست. پلتفرم خود را با دقت انتخاب کنید چون تغییر آن می تواند زمان بر و هزینه بر باشد. بهترن پلتفرم ها همه خدمات خرید، گزینه های پرداخت، آمار عملکرد سایت، امنیت و غیره را به شما ارائه می دهند. شما می توانید از هاست خود یا از شرکت های دیگر پلتفرم را تهیه کنید. هر پلتفرم فواید و مزیت های خاص خودش را دارد موردی را انتخاب کنید که برای نیاز شما بهترین است.
مطالب مشابه کسب درآمد از وبسایت:
استارت آپ را یک تجارت نوپا در قالب یک کمپانی، شراکت یا سازمان موقت است که در پی ایجاد و راهاندازی یک مدل تجاری جدید در زمینهی خاصی است. در باور عمومی، استارتآپها معمولا ماهیتی مرتبط با فناوری دارند؛ اما این موضوع همیشه صحت ندارد. درونمایهی استارت آپ در جاه طلبی، نوآوری و تلاش برای رشد در سطح جهانی تعریف شده است.
با توجه به تعاریف ارائه شده میتوان به روشنی دید که تاسیس استارت آپ نیاز به برقراری قوانین خاصی ندارد؛ حال آنکه درآمد، سود و تعداد کارکنان همواره در کمپانیهای بزرگ تغییر کرده و دغدغهی این مسائل را نیز دارند. استارت آپ فارغ از مسائلی که کمپانیهای بزرگ با آن دست به گریبان هستند، فقط در زمینهی کاری خود مشغول به کار است.
با توجه به رشد استارت آپ ها در چند سال اخیر خوب است که با برخی از موفق ترین آنها در خارج از ایران آشنا شویم.
Ben McKean که پیش از این یکی از مدیران شرکت Groupon بوده Hungryroot را با هدف ارائه یک بشقاب پاستای سبزیجات راه اندازی کرده است. غذاهای ارائه شده توسط این استارتآپ ۸۰ درصد سبزیجات و ۲۰ درصد پروتئین است. (نودلها هم از سبزیجات تهیه میشوند) این استارتآپ در ماه نخست راهاندازی خود ۱۰هزار غذا فروخته است.
میژن اصلی این استارت آپ آوردن مزه سبزیجات به مرکز بشقاب است. موسس این شرکت که با دیابت نوع دو در ۲۷ سالگی دست و پنجه نرم میکرده است بیش از بیش به تاثیر إذا در زندگی بشر ایمان می آورد و به ایده غذایی سرشار از فیبر اما خوشمزه میپردازد و آن را با یکی از سرآشپزان مطرح در میان میگذارد.
سرمایهگذاری این استارت آپ ۲ میلیون دلار و سرمایه گذاران آن Lerer Hippeau Ventures, Crosslink Capital, Brooklyn Bridge Ventures, KarpReilly هستند.
برای اشنایی با این شرکت به وب سایت https://www.hungryroot.com/ سر بزنید.