آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

درس کسب درآمد و کسب و کار از تیم فوتبال فانتزی

درس کسب درآمد و کسب و کار از تیم فوتبال فانتزی

هر چیزی می تواند در کسب و کار و افزایش درآمد ما تاثیر داشته باشد به شرطی که از آن درس یاد بگیریم و ملاک برای زندگی و یا کسب درآمد خودمان قرار دهیم این بستگی به نوع نگاه ما به آن مقوله دارد. حتما چیزهایی درباره فوتبال فانتزی و شیوه بازی و یارگیری آن شنیده اید این نوع بازی حدود 56 میلیون شرکت کننده و عضو دارد و اگر شما هم داخل این بازی هستید و احتمالا دارید برای شروع یارگیری فانتزی‌تان آماده می‌شوید. ولی هم‌چنان که برای برنامه‌ی یارگیری آماده می‌شوید، باید چیزهایی را از فوتبال فانتزی یاد بگیرید و از آنها در کسب و کارتان استفاده کنید.در این‌جا ۱۲ درس کسب و کار فوق‌العاده گران‌بها هست که می‌توانید از تیم فانتزی تان یاد بگیرید:

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۱ : تحقیق‌ کنید.

علاقمندان قبل از یارگیری فانتزی رتبه‌بندی‌های ارائه شده توسط متخصصان را بررسی می‌کنند، اطلاعات خود را درمورد مصدومیت و پیشرفت بازی‌کن‌ها به‌روز می‌کنند، و حتی در یک یارگیری شبیه‌سازی شده شرکت می‌کنند تا بتوانند بهترین بازیکن‌های ممکن را یارگیری کنند. حتی وقتی فصل آغاز می‌شود، عجیب نیست که برای بهبود تیم‌تان، به‌دنبال راهنمایی گرفتن از انجمن‌های برخط یا فانتزی ‌بازهای دیگر باشید.

در کسب‌وکار هم باید درمورد شناسایی مخاطبان‌، شناختن رقبا، و چگونگی عرضه‌ی کالا و خدمات‌ تحقیق کنید. وقتی هیچ‌چیز دیگری نتیجه نداد، در راهنمایی خواستن از یک پیش‌کسوت تردید نکنید.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۲ : اجازه ندهید ستاره‌های‌تان روی نیمکت بنشینند.

فرض کنیم شما آرون راجرز و نیک فولز را در تیم‌تان دارید. ممکن است راجرز یک یا دو بازی داشته باشد که بهترین بازی او نباشد، ولی حتی اگر فولز چند بازی بسیار عالی داشته باشد باز هم شما راجرز را به خاطر فولز نیمکت‌نشین نمی‌کنید. وقتی تحت‌فشار قرار می‌گیرید، مجبور هستید بازیکن‌های تازه‌کار را وارد میدان کنید و بگذارید بار تیم را به دوش بکشند.

در دنیای کسب‌وکار هم می‌توان این را گفت. شما نه تنها باید برترین استعداد را شناسایی کنید، بلکه باید به آنها آزادی‌عمل بدهید و تشویق‌شان کنید تا با انگیزه و مشتاق بمانند. یک فرد مستعد مشتاق و باانگیزه شرکت‌تان را به مرحله‌ی بعد می‌برد.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۳ : حواس‌تان به ستاره‌های درحال ظهور باشد.

در طول فصل بازیکنانی هستند که فصلی بسیار عالی خواهند داشت. برای همین مهم است که حواس‌تان به ویوروایر باشد تا سوپراستارهای آینده را پیدا کنید. حتی اگر یک ستاره دارید، می‌توانید مهاجم‌ یا دریافت‌کننده‌های پاس دور بالقوه را پیدا کنید که با کمک آنها می‌توانید تیم‌تان را به بازی‌های سرنوشت‌ساز حذفی برسانید.

همیشه چشمان‌تان را برای یافتن استعداد برتر در شرکت‌ یا حتی صنعت‌تان باز کنید. نیازمندی‌های شغلی یا شبکه‌های اجتماعی حرفه‌ای را بررسی کنید. اگر بتوانید این ستاره‌ی در حال ظهور را به‌دست بیاورید، می‌توانید افزایش بهره‌وری و سودتان را ببینید.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۴ : بدانید چه‌وقت “نگه‌دارید”، بدانید چه وقت “کنار بگذارید”.

در فاصله‌ی یارگیری و آغاز فصل فوتبال، ممکن است خیلی چیز‌ها اتفاق بیفتد. مثلا، ممکن است بهترین دریافت‌کننده‌ی پاس‌دورتان در هفته‌ی سوم فصل مصدوم شود. بسته به شدت مصدومیت، ممکن است مجبور شوید او را کنار بگذارید، چون تا آخر فصل خارج از زمین است. ممکن است یکی از مهاجم‌هایی که یارگیری کرده‌اید چند شروع بد داشته‌باشد، ولی شاید بخواهید او را نگه‌دارید، چون او دوباره خوب می‌شود و یکی از بهترین مهاجم‌های بازی است.

هرچند، وقتی صحبت از کسب‌و‌کارتان می‌شود، ریسک‌های بیش‌تری وجود دارد، ولی دانستن این‌که چه وقت بازیکنی را کنار بگذارید و چه‌وقت بازیکنی را نگه‌دارید، تقریبا همان کارآیی را دارد. آیا شما عضوی از تیم را که ضعیف عمل می‌کند نگه‌می‌دارید؟ یا چون‌ قابلیت پیشرفت دارند با آنها ادامه می‌دهید؟ لازم است فرآیندی به‌جا و مناسبی داشته‌باشید تا در این تصمیم‌گیری‌های سخت به شما کمک کند.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۵ : به داده‌ها نگاه کنید.

اگر به فوتبال فانتزی علاقه دارید، احتمالا متوجه شده‌اید که هر سال بازیکن‌های ثابتی در بین ۱۰ یا ۲۰ رتبه‌ی اول هستند. چرا؟ چون آنها در طول فصل‌های قبل ثابت کرده‌اند بازیکن‌های برتر میدان بازی هستند. هرچند اگر آن بازیکن درگیر مصدومیت بوده‌باشد یا به تیم جدیدی پیوسته‌باشد، ممکن است مثل همیشه بهره‌ور نباشد. هم‌چنین باید بفهمید کدام بازیکن‌ها همان ظرفیت فصل‌های درخشان را دارند.

به عنوان صاحبان کسب‌وکار، برای این‌که جلوتر از رقبای‌تان باشید، باید بیش‌ترین داده‌های ممکن را تجزیه‌وتحلیل کنید. این یعنی نگاه‌کردن به داده‌های قبلی برای بررسی ثبات، در نظر‌گرفتن همه‌ی تغییرات، و استفاده از داده‌ها برای پیش‌بینی آینده است.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۶: از نظر اخلاقی منصف باشید، و هنگام نقل و انتقال محکم باشید.

اگر می‌خواهید تیم‌تان را بهبود ببخشید، نقل و انتقال یکی از بهترین راه‌های دست‌یابی به آن است. پیشنهاد‌کردن نقل و انتقال یک هنر است. باید منصف باشید و در ازای بازیکن‌هایی که می‌خواهید، باز‌کن‌هایی را از دست بدهید. مثلا، شما مهاجم یک سوم و دفاع یک چهارم پشتیبان در تیم جگوار را برای پیتون منینگ پیشنهاد نخواهید کرد. هم‌چنین باید بااخلاق باشید. مثلا، فرض کنید ۲ بازیکن با نام آدرین پترسون در لیگ حضور دارند. اگر شما هنگام معامله با کسی نمی‌داند ۲ آدرین پترسون در لیگ حضور دارند، آگاهانه آدرین پترسون را که در بیرز است نقل و انتقال کنید، این کاملا غیر اخلاقی است. با این حال درمورد نقل و انتقال باید محکم باشید. اگر پیشنهاد یک مهاجم یک سوم و دفاع یک چهرم پشتیبان را درمورد منینگ دریافت کردید باید فورا آن را رد کنید.

هنگام مذاکره‌ی معاملات کاری باید منصف و بااخلاق باشید و هم‌چنین باید بدانید ممکن است مجبور باشید کمی بیش از آن‌چه پیش‌بینی کرده‌بودید بپردازید تا هر دو طرف راضی باشند.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۷ : تعصب‌های شخصی را کنار بگذارید.

شاید کنار‌گذاشتن تعصب‌های شخصی در دنیای فانتزی دشوار باشد. مثلا یک هوادار بازیکن شماره‌ی ۴۹ شاید مجبور باشد در هنگام یارگیری تعصب شخصی را کنار بگذارد چون جیمی گراهام در دسترس است. تقریبا احمقانه است که بهترین بازیکن موجود را به این خاطر که در تیم حریف است، انتخاب شود. هم‌چنین، فقط به این دلیل که هوادار پروپا قرص تیم فالکنز هستید کلوین جانسون و مت فورت را به خاطر رادی وایت از دست نمی‌دهید.

در کسب‌و‌کار هم وقتی صحبت از بهترین مصلحت است، باید احساسات شخصی را کنار بگذارید. شاید شخصا به یک عامل‌فروش یا یک مشتری اهمیتی ندهید، ولی اگر آنها در کارشان عالی هستند و همیشه سفارش‌ها را به موقع تحویل می‌دهند، به خاطر منافع کاری، باید نگاه دقیقی داشته ‌باشید. به‌هم‌زدن این رابطه فقط به دلیل این‌که احساسات شخصی‌تان جای منطق را گرفته‌اند، هیچ توجیهی ندارد. همین‌طور، نباید یک دوست را فقط به ‌خاطر این‌که دوست‌تان است استخدام کنید. شاید استعداد و مهارت لازم برای کمک به پیش‌رفت کسب‌وکارتان را نداشته باشد.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۸ : ذخیره داشته‌باشید.

طبیعی است که بازیکن‌ها در طول فصل آسیب ببینند یا خوب عمل نکنند. برای همین مهم است که تیم فانتزی‌تان ذخیره داشته باشد. مثلا می‌توانید بازیکن‌ها را، مثل یک جفت مهاجم در یک تیم، به هم “دست‌بند” بزنید. این‌گونه، اگر یک بازیکن بازی نکند، از قبل برای او جایگزینی در تیم دارید.

در محل کار، با موقعیت‌هایی رو به رو خواهید شد که کارمندان بیمار می‌شوند یا درگیر یک وضعیت اضطراری می‌شوند. هرچند این موضوع بهره‌وری‌تان را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد، اگر یک تیم مستعد داشته باشید که هنگام غیبت یک روزه‌ی فردی، بتوانند این خلاء را پر کنند، بهره‌وری‌تان خیلی صدمه نمی‌بیند.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۹: مسائل را قبل از این‌که اتفاق بیفتند شناسایی کنید.

فرقی نمی‌کند موضوع ذخیره‌داشتن باشد یا به روز‌بودن درباره‌ی بازیکن‌ها، در فوتبال فانتزی همیشه باید به چند قدم جلوتر فکر کنید. مثلا، اگر جایی خواندید که پنجه‌ی پای دریافت‌کننده‌ی اول پاس‌دورتان دچار آسیب شده‌است. باید برای پیدا‌کردن یک دریافت‌کننده‌ی اول پاس‌دور ویور وایر را به دقت زیر نظر بگیرید یا سریع به سراغ نیمکت بروید.

در محل کار باید قبل از این‌که مشکلات به وجود بیایند درموردشان فکر کنید. فرقی نمی‌کند مسئله یک‌دست‌بودن بازیکن‌ها باشد، یا یک پشتوانه‌ برای مواقع ضروری، یا زیر نظر‌داشتن همه، شما نمی‌خواهید وقتی بدترین سناریو رخ می‌دهد غافلگیر شوید.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۱۰ : موازنه‌هایی صورت خواهدگرفت.

در خلال فصل، ممکن است ببنید مهاجم‌های تیم‌تان رو در روی‌تان دفاع می‌کنند. و برای حریف‌تان عادی است که آرون راجرز را داشته باشد و شما هم رندال کاب را دارید. بنابراین از کاب انتظار دارید با چند عبور از خط دروازه و انجام تاچ‌دوان امتیاز بگیرد. در عین حال نمی‌خواهید آرون راجرز تاچ‌دان کند. ولی اگر این کار را می‌کند. آنها باید به سراغ کاب بروند.

در کسب‌و‌کار، باید هزینه‌ی فرصت را در نظر بگیرید. اگر تصمیم می‌گیرید کسب‌وکارتان را در توییتر بازاریابیکنید، مخاطب‌های فیس‌بوک را نادیده گرفته‌اید. با این حال دنبال‌کنندگان توییتر شما بیش‌تر احتمال دارد تبدیل به مشتری شوند، بنابراین تمایل دارید به این قهاتر ادامه بدهید.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۱۱ : به دنبال زو‌ج‌های کاری باشید.

اگر نمی‌دانید در ویور وایر چه کسی را یارگیری یا انتخاب کنید، علاوه‌بر بازیکن‌هایی که در تیم‌های بزرگ بازی کرده‌اند، دنبال بازیکن‌هایی هم باشید که از آرون راجرز، پیتون منینگ، و تام بردی پاس دریافت می‌کنند. حتی اگر آنها بازیکن‌های پروبول نباشند، در کنار بازیکن‌های برتر کار کرده‌اند. ولی کدام‌یک از این بازیکن‌ها سعی می‌کنند مشارکت استراتژیک داشته‌باشند؟ راجرز دریافت‌کننده‌های بی‌شماری را امتحان می‌کند تا کسی را پیدا کند که می‌تواند برای پاس مشارکتی روی او حساب کند.

می‌خواهید در کسب‌وکار موفق شوید؟ باید زوج‌های کاری استراتژیک تشکیل بدهید تا با کمک آن مشتری‌های جدید یا تجربه‌های جدید به‌دست بیاورید، اعتبارتان را افزایش بدهید، و نمای کلی کسب‌وکارتان را بسازید. فقط باید زوج‌های کاری مناسب را پیدا کنید، زوج کاری اوبر و اسپاتیفای را در نظر بگیرید، این می‌تواند کسب‌وکارتان را گسترش بدهد.

درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۱۲ : رقابت سالم خوب است.

فوتبال فانتزی، رقابت با دیگران با چینش خودتان است، و حتی کمی کری‌خواندن هم دور از انتظار نیست. در حقیقت خیلی عادی است که اف‌ایکس(یک شبکه‌ی تلویزیون کابلی) در طول فصل فوتبال، برنامه‌ی تلویزیونی به نام “لیگ” بسازد که در آن یک گروه از دوستان با یک‌دیگر رقابت سنگینی دارند.

رقابت در محیط کار هیچ اشکالی ندارد. می‌تواند بهترین توانایی کارمندان را به نمایش بگذارد و حتی آنها را به سوی بهره‌مندی از تمام ظرفیت‌شان هدایت کند. فقط کری‌خواندن را از حد نگذرانید، شما نمی‌خواهید از خطوط قرمز عبور کنید.

آزمایش ایده قبل از شروع کسب و کار

آزمایش  ایده قبل از شروع کسب و کار

 هر نوع کسب و کاری در حین اجرا و رسیدن به موفقیت و کسب درآمد دارای موانع و مشکلات زیادی است و چه بسا به موفقیت دست نیافته کاملا با شکست مواجه شود.لذا هر ایده ای هر چند خوب و ایده آل در کسب و کار ضرورتا به موفقیت کسب درآمد نائل نمی شود و این قاعده کلی درباره هر کسب و کاری آنلاین یا سنتی و فیزیکی صدق می کند. لذا به نظر عده ای از کارشناسان باید قبل از شروع هر کسب و کاری، با اتخاذ برنامه و استراتژی درست آن را امتحان کرد تا از نتیجه آن اطمینان حاصل کرد. اتبار سنجی کسب درآمد بسیار مهم است.

تقریباً ۹۰ درصد کسب و کارها با ناکامی مواجه می‌شوند.

اگرچه در مکالمات کسب و کار، این آمار شوم در حال رواج است اما آیا هرگز در مورد منطق ورای چنین ارقام ناامیدکننده‌ای تفکر کرده‌اید؟ اغلب، استارت‌آپ‌ها از مرحله مهمی در این فرآیند سهل‌انگارانه عبور می‌کنند: اعتبارسنجی ایده.

به عبارت دیگر، اکثر استارت‌آپ‌ها شکست می‌خورند چون بنیانگذاران ایده خود را ایده‌ای طلایی قلمداد می‌کنند. آنها مفهوم تحولی (به زعم آنها) را گسترش داده و همانند یک نادان برای راه‌اندازی آن دست به کار می‌شوند. با وجود این، آنها زمانی را به مشاوره با مشتریان واقعی اختصاص نمی‌دهند تا خود ایده را اعتبارسنجی کنند.

استارت‌آپ شکست خورده Monitor 110 نمونه کلاسیکی از ایده اعتبارسنجی نشده را فراهم نموده است. در یک پست وبلاگی در مورد سقوط Monitor110، راجر ارنبرگ سرمایه‌گذار این استارت‌آپ نوشته بود که این شرکت «به اندازه کافی به مشتری نزدیک نبود» و «به کندی خود را با واقعیت بازار تطبیق داده بود.» به جای توجه به تمام جنبه‌ها و گرفتن بازخوردهای مشتری، رهبران استارت‌آپ فقط تصمیم به صرف زمان و هزینه در ایجاد آن چیزی هستند که به اعتقاد آنها احتمالاً قانع‌کننده‌ترین محصول است. آنها هرگز ایده‌های جسورانه خود را اعتبارسنجی نکردند و این اشتباهی است که آنها را به ورطه نابودی می‌کشاند.

Monitor110 و بسیاری دیگر از استارت‌آپ‌های ناکام در تحقق اهمیت کسب بازخوردهای کاربران موفق نبودند. اکثر شرکت‌‌ها هرگز این سوال مهم را از خود نپرسیدند، «آیا مردم واقعاً به محصول ما علاقمند هستند؟» این تغییر برای رسیدن به موفقیت تقریباً حیاتی است.

این کار را درست انجام دهید، اعتبارسنجی ایده می‌تواند به استارت‌آپ امکان دهد که آیا این ایده پتانسیل واقعی بازار را دارد یا خیر. اگرچه بازخورد مشتری در طول حیات استارت‌آپ ارزشمند است اما در اوایل آن اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. در این مرحله، می‌توانید از بازخورد برای شکل‌دهی به محصول در قالب راه حلی برای نیازهای مشتریان خود استفاده کنید.

می‌توانیم بگوییم که شما صرفاً نمی‌توانید بر نظرسنجی انجام شده طی چند روز اکتفا کنید. اعتبارسنجی به ایده در طیف گسترده‌ای از بازخورد مشتری جان می‌گیرد. از مشتری در مورد نیاز آنها به محصول بپرسید. سپس روندهای مشترک را تحلیل کنید و محصول خود را متناسب با آن نیازها اصلاح کنید.

در ادامه روش‌هایی برای اعتبارسنجی ایده به شیوه‌ای صحیح آمده است:

 

۱- تست بتا انجام دهید

محصول خود را به جهان عرضه کنید و به دست مخاطبین هدف برسانید. شما بازخوردهای ارزشمندی خواهید یافت اگر همان‌هایی که باید محصولات شما را دریافت کنند. این برداشت‌ها و درون‌دادها شما را قادر به شکل‌دهی به محصولاتتان مطابق نیازهای کاربران می‌نماید.

 

۲- فلسفه پشت‌گرمی را بپذیرید

کتاب اریک ریس یعنی «نوپای ناب» تحقق محصول حداقل قابل حیات (MVP) را اثبات کرده و یک حلقه بازخورد حیاتی ایجاد کرده است. آنچنان بر توسعه محصول تمرکز نکنید که از مشتری غافل شوید. نمونه اولیه کاری درست کنید و آن را اجرا کنید حتی اگر بر یک گروه کوچک باشد.

 

۳- همه چیز حتی برندتان را اعتبارسنجی کنید

فکر نکنید که فقط محصولتان باید اعتبارسنجی شود. هرچیزی از برند گرفته تا کپی وب‌سایتتان باید اعتبارسنجی شود. نحوه واکنش کاربران را از هر جنبه بسنجید. تغییراتتان بر مبنای این پیشنهادات اعمال کنید تا به شما نه تنها در بهبود برند بلکه کل برند کمک کند.

بهترین استارت‌آپ‌‌ها همین طوری ساخته نمی‌شوند. باید بازخوردها را از عمق وجود مشتریانی که هدف قرار داده‌اید دریافت کنید. اگر ایده شما خوب نیست باید بتوانید خیلی زود بی‌خیال آن شوید تا زیان کمتری ببینید. اعتباریافتن به معنای یافتن بهترین تناسب محصول / بازار و شکل دادن به استارت‌آپ حول نیازهای مشتری است. نتیجه نهایی بهترین برند برای شما و محصولتان است.

کسب درآمد آنلاین به شیوه دراپ شیپینگ

کسب درآمد آنلاین به شیوه دراپ شیپینگ

  تجارت آنلاین و کسب درآمد اینترنتی هر روز در حال تغییر است و این تغییرات موجب ایجاد رویکردهای نوین در ترویج کسب و کارهای آنلاین شده است. افراد با مدیریت زنجیره تامین کالا به شیوه دراپ شیپینگ به کسب درآمد بالا دست می زنند. دراپ شیپینگ مدل فروش آنلاین کم هزینه ای است که حتی نیازی به خرید پیش از سفارش ندارد. بنابراین برای کسانی که با سرمایه اندک دست به کسب و کار آنلاین می زنند، بسیار مناسب است و خصوصا برای فروش محصولات مصرفی توصیه می شود.


شاید برای تان جالب باشد بدانید چگونه می‌توان بدون داشتن مکانی فیزیکی، فروشگاه آنلاین داشت. به این ترتیب که کالا طبق سفارشات آنلاین مستقیما از انبار تامین کننده به خریدار ارسال می‌شود. چنین فروشگاه‌های مجازی با ریسک کم می توانند برای کسب و کارهای نوپا و مدیرانی با سرمایه کم، کارآمد بوده و یکی از بهترین روش‌ها برای آزمایش محصولات جدید باشند.

برای اطلاع از کم و کیف این رویکرد نوین و اهمیت آن در تجارت الکترونیک و جزییات اجرایی شدن آن با دکتر میثم شیرخدایی، عضو هیأت علمی دانشگاه و مشاور کسب و کار گفت وگویی ترتیب دادیم که ماحصل آن را در ادامه می‌خوانید.

توزیع کالا در بستر تجارت الکترونیک

میثم شیرخدایی، عضو هیأت علمی دانشگاه و مشاور کسب و کار در مورد اهمیت دراپ شیپینگ در تجارت الکترونیک چنین توضیح می دهد که دراپ شیپینگ در حقیقت یک روش مدیریت زنجیره تامین است که در آن خرده فروش موجودی کالا را در انبار نگه نمی دارد و به جای آن سفارش مشتریان و جزییات حمل و نقل محصول را به سازنده یا عمده فروش یا حتی به خرده فروش دیگری انتقال می دهد که این سازنده یا عمده فروش محصول را به صورت مستقیم برای مشتری ارسال خواهد کرد.

در دراپ شیپینگ مشابه هر کسب و کار خرده فروش دیگر، اکثر سود از تفاوت بین قیمت عمده فروشی و خرده فروشی حاصل می شود. همچنین گاهی برخی خرده فروشان درصدی از فروش را به عنوان کمیسیون از عمده فروش دریافت می کنند. دراپ شیپینگ یکی از بهترین راه های کسب ثروت در دنیای امروز است؛ شیوه ای از توزیع کالا که با استفاده از امکانات موجود در بستر تجارت الکترونیک به سرعت رشد کرده است.

امروزه اینترنت به هر خرده فروش چه کوچک چه بزرگ، این اجازه را می دهد که مشتریانی از سراسر دنیا داشته باشد. خرده فروشان، دیگر مانند گذشته با محدودیت مکان فیزیکی برای فروش روبه رو نیستند. تجارت الکترونیک محدودیت جغرافیایی بازاریابی B2C را برداشته و این امر از طریق دراپ شیپینگ آسان شده است.

فراهم سازی زیرساخت های سخت و نرم

این کارشناس در مورد جزییات اجرایی شدن این رویکرد بیان می کند: اجرای این رویکرد مستلزم فراهم سازی زیرساخت های سخت و نرم مرتبط است که عبارتند از: اول) تعیین مدل کسب و کار. تصمیم گیری در خصوص هر یک از عوامل زیر باید صورت گیرد:

۱- مشتری: در بخش مشتری به این نکته توجه می شود که مشتریان هدف سازمان چه گروه هایی هستند، کانال های ارتباطی با مشتریان چگونه تعریف شده و سازمان چه کانال هایی را جهــت ارائـــه محصولات و خدمات خود به مشتریان تدارک دیده است.

۲- اقلام قابل ارائه به مشتری: در این بخش به این نکته توجه می شود که سازمان جهت ایجاد ارزش برای مشتریان چه محصولات یا خدماتی را تولید می کند.

۳- زیرساخت های کسب و کار: بخش سوم از مدل های کسب وکار به زیرساخت های کسب و کار توجه دارد. این زیرساخت ها شامل شناسایی شبکه همکاران، قابلیت اصلی و ساختار خلق ارزش است. شبکه همکاران به این معناست که طرف های خارجی کسب و کار که به طور راهبردی برای کار با ما جهت تحقق اهداف بلندمدت مشترک و منافع پایدار انتخاب شده اند، شامل چه سازمان هایی هستند. قابلیت اصلی یا به عبارت بهتر شایستگی محوری کسب وکار به معنای توانمندی یا فعالیت درونی مناسب است که برای شرایط رقابتی، سودآوری و کارایی محوریت دارد.

ساختار خلق ارزش به منابع مشهود و نامشهود اشاره دارد که قابلیت اصلی یا شایستگی محوری کسب وکار مبتنی بر آنها ایجاد می شود.

۴- مالی: در بخش مالی از مدل کسب و کار این موضوع مورد توجه قرار می گیرد که کسب وکار مورد بررسی از چه راه هایی درآمدزایی کرده و منابع مالی را برای خود فراهم می کند و اینکه این منابع مالی چگونه صرف هزینه ها می شود.

دوم) تدوین آمیخته اطلاع رسانی و ترفیع مشتریان (که می تواند از طریق ارسال کاتالوگ، بازاریابی الکترونیکی از طریق تبلیغات الکترونیکی مانند پاپ آپ ها در وب سایت های معتبر، ایجاد سایت اطلاع رسانی درخصوص خدمات، بازاریابی از طریق شبکه های مجازی مانند اینستاگرام، فیس بوک، تلگرام و… باشد.)

خط مشی بازگشت محصول

او در ادامه درخصوص بحث تضمین کالا یا عدم رضایت مشتریان در این رویکرد نکاتی را به این صورت بیان می کند که زمانی که از دراپ شیپینگ استفاده می کنید بخش زیادی از تجربیات مشتریان از کنترل شما خارج است، بنابراین باید در انتخاب فروشنده دقت داشت، دراپ شیپینگ چیزی نیست که هر فروشنده ای بتواند به خوبی آن را انجام دهد.

انجام برند سازی با پکیجینگ نیز در این راه موثر است. همچنین شرکت ها باید خط مشی بازگشت محصول یا return policy داشته باشند. خط مشی بازگشت محصول در حقیقت وجود رویه ای مشخص جهت امکان بازپس فرستادن محصول توسط مشتری به هر دلیل است. خط مشی بازگشت محصول سبب جلب اعتماد مشتری و کاهش ریسک خرید او و در نهایت افزایش تمایل مشتری به خریدهای با رویکرد دراپ شیپینگ می شود.

بهترین رویکرد برای آزمایش محصولات جدید یا راه اندازی استارتاپ

شیرخدایی در پاسخ به این سوال که چه افرادی می توانند به سراغ این کسب وکار رفته و چه کسب و کارهایی بهتر است با این روش پا بگیرد، می گوید: این مدل یکی از بهترین روش ها برای آزمایش محصولات جدید یا راه اندازی استارتاپ جدید قبل از سرمایه گذاری زیاد روی محصول نهایی یا انبار داری است.

دراپ شیپینگ مدل فروش آنلاین کم هزینه ای است که حتی نیازی به خرید پیش از سفارش ندارد. بنابراین برای کسانی که با سرمایه اندک دست به کسب و کار آنلاین می زنند، بسیار مناسب است و خصوصا برای فروش محصولات مصرفی توصیه می شود. همچنین بهتر است افرادی که سراغ این رویکرد می روند، دارای ویژگی هایی مانند موارد ذیر باشند: افراد دارای ارتباطات فراوان و با روابط عمومی بالا و افراد دارای مهارت  های فروش بالا شامل مهارت های ارتباطی و مهارت های بازاریابی.

مزایا و معایب دراپ شیپینگ

این متخصص کسب وکار در انتها مزایا و معایب این روش را موارد زیر برشمرده است و می گوید: از مزایای این روش می توان به هزینه پایین راه اندازی، راحتی و بهره وری بالا، حذف هزینه های انبارداری برای دراپ شیپر، خرید اعتباری از عرضه کننده و فروش نقدی به مشتری، حذف هزینه مالکیت محصول و حذف هزینه انتقال کالا از خرده فروش به مشتری نهایی اشاره کرد.

همچنین این رویکرد دارای معایبی است که از آن می توان به موارد زیر اشاره کرد: رقابت شدید به دلیل ساده بودن راه اندازی این کسب و کار، کنترل کم روی محصول، ریسک مربوط به تاخیر تولید کننده در ارسال کالا برای مشتری نهایی (خرده فروش روی این آیتم هیچ کنترلی ندارد)، ریسک مربوط به عدم آگاهی از موجودی انبار تولید کننده اصلی که می تواند منجر به کاهش اعتماد مشتری خریدهای آتی شود، ریسک مربوط به دور زده شدن توسط مشتری در خریدهای آتی که با آگاه شدن مشتری از ریسک مربوط کاهش می یابد به خصوص اینکه عمده این شرکت ها در فضای مجازی مشغول به فعالیتند و این فضا حساسیت های خاص خود را دارد.

اظهار قدرتمند خود یا پذیرش خود در کسب و کار

 اظهار قدرتمند خود یا پذیرش خود در کسب و کار

دنیای تجارت و کسب و کار پر از فراز و فرود بسیاری است و چه بسا که با یک حرکت اشتباه کسب درآمد موفق را از دست دهیم و به ورشکستگی برسیم . احتیاط شرط عقل در کسب و کار اعم از آنلاین و یا سنتی است منتهی متکی نبودن به دیگران و اتخاذ تصمیم درست می تواند راهگشای بسیاری از امور باشد تقلید و پیروی از دیگران یا همان رفتار گله ای چه بسا ممکن است موجب نابودی کسب درآمد شود و در اینجاست که متکی بودن به خود یا اظهار قدرتمند خود و پذیرش خود کلید موفقیت در کسب و کار و افزایش و رونق کسب درآمد باشد.

یکى از شیوه هاى تصمیم گیرى در تجارت و صنعت این است که ببینیم دیگران چه کار می‌کنند. مثلا وقتى می‌بینیم جلوی یک مغازه صف درست شده سریع حساس می‌شویم که چرا مردم صف کشیده‌اند. به طور طبیعى صف را یک فرصت تلقى می کنیم. یا وقتى کسى یک کالایى را خریده‌است و آن را تایید می‌کند تمایل ما براى خرید آن کالا بیشتر مى‌شود و اگر نفر یا نفرات دیگرى هم آن را تایید کنند تمایل ما بیشتر مى‌شود.

در بازار بورس وقتى براى خرید یک سهم صف درست می شود خیلى ها به سرعت وارد صف می‌شوند و به همین دلیل یکباره یک صف طولانى درست می‌شود. از این تکنیک فروشگاه ها و تولیدکننده‌ها استفاده می‌کنند چون به خوبى رفتار مصرف کننده را می‌دانند. یعنى وقتى صف درست شود، همین صف خودش را به دلایل بالا طولانى‌تر می‌کند.

حال سوال مهم این است که چرا مردم این گونه رفتار می‌کنند. دلیل آن این است که هر شخصى، چه مصرف  کننده و چه سرمایه گذار از عدم قطعیت و نااطمینانى فرار می‌کند و دوست دارد همیشه در شرایط اطمینان باشد. براى همین است که وقتى می بیند همه دارند یک کارى را می‌کنند، از عدم قطعیت آن کار کاسته می‌شود و در نتیجه تمایل به انجام آن دارند.

این استراتژى را می توان استراتژى توده اى یا استراتژى گله‌اى نامید. این مسئله در بازارهاى سرمایه‌گذارى جهانى آنقدر مهم است که براى رفتارهاى گله اى سرمایه‌گذاران شاخصى درست شده است به نام شاخص تمایل سرمایه‌گذاران که توسط چندین موسسه بین‌المللى روزانه یا لحظه‌اى محاسبه می‌شود.

مثلا شرکت FXCM در همین زمینه شاخصى به نام Speculative Sentiment Index – SSI  تهیه کرده است. این شاخص نشان می دهد وقتى حرکت گله اى به سمت خرید شروع می شود قیمت ها پس از مدتى کاهش پیدا می‌کنند و وقتى حرکت گله اى به سمت فروش می‌رود قیمت ها بر عکس بالا می‌رود. این شاخص در نتیجه به طور خلاصه می‌گوید که خلاف مسیر گله خریدوفروش کنید.

حال چگونه می توان از این تله رها شد. اظهار قدرتمند خود(self-assertiveness) و پذیـــرش خــــود(self-acceptance) شما را از حرکت گله اى و پشت سر دیگران حرکت کردن باز می دارد. در نتیجه تنها به استراتژى، سلیقه، توانایی‌ها و امکانات خود (به جاى تکیه به صف) تکیه می‌کنید و اگر درک بازار خوبى هم داشته‌باشید موفق می‌شوید. بنابراین علت موفقیت سرمایه گذاران موفق در درون شان است نه در بیرون!