“تی.
هارواکر” جزو نویسنده های مشهور حوزه موفقیت و کارآفرینی است. شهرتش به
اندازه رابرت کیوساکی و وارن بافت نیست اما در ردههای چهارم و پنجم این
دست نویسندگان قرار دارد و از شهرت خوبی برخوردار است. کتاب “رازهای ذهن
میلیونر” که به تازگی توسط “بنفشه آشنا قاسمی” برای انتشارات نقش و نگار
ترجمه شده با یک شعار بزرگ میخواهد ذهنیت شما را نسبت به ثروتمند شدن عوض
کند: “ثروتمند بیندیشید تا ثروتمند شوید”
نویسندههایی مانند”تی .
هارواکر” که خودشان زندگی مالی سختی را گذرانده اند و بعد از مدتی تلاش به
ثروت رسیدهاند برای صحبت در خصوص ثروتمند شدن جزو بهترین گزینه ها هستند.
آنها اتفاقاتی که از سر گذراندهاند را در ظرف تجربه ریخته و با مخاطبان
شان در میان میگذارند.
“رازهای ذهن میلیونر” درباره زندگی هارواکر
است، کسی که وقتی همراه خانواده اش به آمریکای شمالی رسید کمتر از ۵۰ دلار
پول نقد داشتند و طی مدت زمان کوتاهی اتفاقاتی در زندگی اش افتاد و
تصمیماتی گرفت که نتیجه اش ثروتمند شدن او بود.
این کتاب نزدیک به دو
سال است که بازارهای جهانی کتاب را قرق کرده و البته این مسئله یک دلیل هم
بیشتر ندارد؛ او درباره تفاوت اغنیا و ثروتمندان صحبت میکند و اینکه یک
فرد فقیر چطور میتواند در طرز فکر و نگرشش به زندگی، تغییر ایجاد کند و
پولدار شود. او بیش از هر چیز درباره رسیدن به ذهنی صحبت میکند که دغدغه
میلیونر شدن دارد.
“همسایه میلیونر” نوشته توماس جی استنلی وارد بازار کتاب شد
عادتهای همسایه پولدار
انتشارات مهارتهای زندگی به تازگی کتابی با ترجمه “سمیرا دامغانی” روانه
بازار کرده است که ۲۶۰ صفحه دارد و در آن “هفت راز شگفت انگیز زندگی
ثروتمندان” منتشر شده است.
“توماس جی استنلی” در کتابی که به رشته تحریر در آورده ، درباره عادتهایی نوشته که میلیونرها در زندگی شان آنها را رعایت میکنند.
او در این کتاب ، به صرفهجو بودن ثروتمندان اشاره میکند، او با یک مثال
جذاب این صرفه جویی را مشخص میکند :”از هر شش کت و شلوار گران قیمتی که در
آمریکا فروخته می شود یکی از آنها را یک ثروتمند میخرد و بقیه را افراد
با سطح درآمد بالا، همچنین از هر ۸ ساعت گرانقیمت که در آمریکا فروخته می
شود یکی را افراد ثروتمند می خرند و بقیه را افراد با درآمد بالا” و همین
مسئله نشان میدهد میلیونرها صرفه جویی را به خوبی آموختهاند.
این
کتاب به شما یاد میدهد که ثروت با درآمد فرق دارد. ثروت آن چیزی است که
اندوخته فرد به حساب می آید و درآمد مقدار پولی است که فرد آنرا خرج
میکند. اگر شما درآمد بالایی دارید و تمام آنرا خرج میکنید، قطعا نباید
خودتان را آدم ثروتمندی به حساب بیاورید.
کتابی که پیشنهاد خواندنش را
به شما میدهیم حاصل تحقیق ۲۰ ساله ای است که دکتر “توماس جی استنلی” در
خصوص زندگی میلیونرها و طرز فکر آنها داشته است. سبک زندگی در خارج از کشور
با ایران بسیار متفاوت است اما در این کتاب، نکات مشترکی وجود دارد که با
رعایت آنها می توان گامی در جهت موفقیت برداشت.
همسایه میلیونری که
“توماس جی استنلی” در این کتاب به شرح زندگی اش میپردازد خصوصیات جالبی
دارد. سطح زندگی او پایین تر از امکانات مالی است که دارد، پولش را در
کارهای سرمایه گذاری میکند که قطعا او را به ثروت میرساند، به استقلال
مالی بیشتر از مقام اجتماعی فکر میکند، این گونه آدم ها، معمولا
خانوادهای نداشته اند که آنها را از نظر مالی تنبل بار بیاورد و آنها هم
با همین روش فرزندانشان را بزرگ کردهاند و در نهایت، آنها برای آینده
خودشان شغل درستی را انتخاب کردهاند.
اگر میخواهید در یک دوره فشرده موقعیت و جایگاه خودتان را در دنیا بیابید، این کتاب را از دست ندهید
فرصت های طلایی بسازید
کتاب ” ای کاش وقتی ۲۰ ساله بودم می دانستم” همانطور که از اسمش پیداست،
درباره تجربیاتی است که یک فرد مسن آنها را در کتابش به اشتراک گذاشته تا
جوانترها وقتی به سن و سال او رسیدند افسوس نخورند که چرا یک نفر، زودتر
با آنها درباره اش صحبت نکرده است.
تجربیات نویسنده این کتاب حیرت
انگیز است. او با آدمهایی به گفت و گو نشسته و تجربیات شان را در کتابش
آورده که هر کدام الگوهای نادرست زندگیشان را عوض کرده اند و ظرف مدت کمی
توانستهاند از موقعیتهای پیش پا افتادهای که داشتند برای خودشان
فرصتهای طلایی بسازند، فرصتهایی که حتی خوابش را هم نمیدیده اند. این
کتاب را خانم پروفسور سیلیگ نوشته و انتشارات هامون آنرا با ترجمه محمدرضا
آل یاسین وارد بازار کرده است.
مشکلات کارآفرینی و کسب درآمد
هر کارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغال و کمک به تولید ملی ، به دنبال رونق کسب و کار و افزایش درآمد است تا هم از کار خود منفعت برده و آن را توسعه دهد. ولی کارآفرینی خالی از مشکل و دردسر نیست. حال اگر این کارآفرین جوان باشد ممکن است به دلیل کم تجربگی دچار مشکلات بیشتر شود با این حال نباید ناامید شد یک کارآفرین دارای توان و اراده کافی برای ادامه راه داشته باشد . در اینجا قصد دارم تا بایدها و نبایدهای کارآفرینی و مشکلاتی که ممکن است یک فرد در مسیر کسب درآمد و یا توسعه کسب و کار خود با آن مواجه شود را بیان کنم و اینکه قبل از ورود به بازار کسب درآمد چه ابزار و تمهیداتی را لحاظ کند تا شکست نخورده و امیدوار به آیند کسب و کار خود باشد.
پیش
از آن که با ایجاد یک شغل جدید خود را به مخاطره بیاندازید، وقت خود را
برای لذت بردن از آنچه تاکنون انجام دادهاید، صرف کنید و بدانید آنچه که
انجام میدهید به طور کامل به موفقیت منتج نمیشود و چیزی که در این بین
مهم است تجربیاتی است که بدست خواهید آورد.
نگاه بهتری به افراد جوانی
که روزانه با آنها ارتباط دارید، بیاندازید؛ و تلاشهایی که برای متمایز
ساختن خود از آنها انجام میدهید و نتایجی را که از این تلاشها بدست
میآورید، در نظر بگیرید و بدانید که تنها با سعی و تلاش است که شما از
افراد همسان موفقتر شدهاید.
شما به عنوان یک کارآفرین جوان، با موانع
شخصی و شغلی زیادی روبرو خواهید شد که برای رسیدن به موفقیت باید آنها را
متحمل شوید. بعضی از این فاکتورها، موانع واقعی هستند، مثل اینکه چگونه و
از چه طریقی برای شغل خود پشتوانهی مالی تهیه کنید و اینکه چگونه
خانواده، مدرسه و شغل خود را به طور همزمان مدیریت کنید. بقیه فاکتورهایی
که در موردشان بحث میکنیم، چیزی جز موانعی که خودمان برای خود ایجاد
میکنیم، نیستند. مثلاً نگرانی در مورد سن و سطح تجربیاتمان در برخورد با
مشتری. اینها چیزی جز یک سری بازیهای فکری که سبب عقب افتادن موفقیت
میشوند، نمیباشند. به عنوان یک کارآفرین جوان شما باید بر این موانع غلبه
کنید، تا به موفقیت دست یابید.
در اولین تلاش برای ایجاد یک شغل موفق،
بدون شک شما به دفعات با مشکل روبرو خواهید شد. برای جلوگیری از ایجاد حس
شکست در این شرایط غیرقابل اجتناب، نگاهی به اطراف خود بیاندازید. افراد
زیادی را خواهید یافت که مشغول کارهایی هستند که از آنها لذت نمیبرند.
انجام این گونه شغلها هیچ هدفی بجز تأمین هزینههای جاری زندگی را برای
آنها تأمین نخواهد کرد.
همچنین افراد مسنتری را خواهید یافت که به
شغلهای بیجنب و جوش مشغول هستند. آنها هیچ کنترلی بر موفقیت آیندهی خود
ندارند. صبح از خواب بلند میشوند، سرکار خود میروند، برمیگردند،
میخوابند و دوباره صبح روز بعد را به همین ترتیب شروع میکنند. در حالیکه
شما همواره و در طول زندگی خود درگیر کسب تجربیات شغلی پویا هستید. سن شما
نباید آسیبی به مسیر موفقیت شما برساند. بلکه باید به عنوان یک مزیت شما را
به سوی اهدافتان سوق دهد.
برای یک کارآفرین جوان کاملاً طبیعی است که
در ارتباط با افراد مسنتر، احساس ناامنی نماید. ولی باید بدانید که نه
تنها این طرز تفکر شما را به جایی نخواهد رساند، بلکه مشتریان را نیز به
سوی رقبایتان سوق خواهد داد. در ابتدا درخواست عقد قرارداد با افراد مسنتر
برایم مشکل بود. من شغلی در ارتباط با راهحلهایی در وب ایجاد کردم و فکر
میکردم “چرا مردم حاضر میشوند برای خلاقیت من پول پرداخت کنند” با این
که میدانستم طرحهای من بالاتر وبهتر از طرح رقبایم بود. هر چند دفاع از
کار خود در برابر مشتریان و منتقدین یک عکسالعمل کاملاً طبیعی است ولی
باید توجه داشته باشید که در دفاع از موقعیت خود؛ منجر به دعوا با مشتری
نشوید. پرورش دادن حس ناامنی در خود، موجب خواهد شد که این نگرانی در فکر
افرادی که با آنها سر و کار دارید نیز رشد کند. آنها همواره نگران این
موضوع خواهند بود که آیا خدمات شما برای آنها سودمند خواهد بود یا نه. اگر
این شیوهی تفکر در شما ادامه یابد، باعث خواهد شد که به جای اینکه
توجهتان را روی بهبود کارهایتان متمرکز کنید، خود را به خاطر هر گونه
خطایی سرزنش نمائید که این یک اشکال کشنده محسوب میشود. جوانان باید
سرمایههای شغلی تلقی شوند و نه محکومان به اشتغال.
جوانی شما باعث
میشود که بتوانید کارهای متفاوت و ریسکهای زیادی انجام دهید که افراد
مسنتر در مقام مساوی با شما نمیتوانند انجام دهند. شما بر خلاف رقیب
خود، جوان و مجرد هستید، شانسهای زیادی دارید و لزومی ندارد که نگران سیر
کردن شکم فرزندان خود باشید.
جوانی شما، ضامن انرژی و قوای فکری
شماست. به عنوان یک شخص جوان کارها را از ابتدا شروع کنید و نگذارید تا
پایههای شغلی که ایجاد میکنید، سست بنا شود. و اگر در این جریان نیاز به
حقوق پیوسته دارید، در کنار توسعه دادن شغل جدید، شغل قبلیتان را که تنها
منبع تأمین سرمایهی اولیهتان بوده، رها نکنید.
تا اگر شغل جدیدتان
عملکرد مناسبی نداشت، دوباره فعالیتهای خود را در زمینهی شغلی قبلیتان
افزایش دهید و درآینده دوباره با دقت و آگاهی بیشتری به توسعه و تکامل طرح
شغلیتان بپردازید.
راه عاقلانه این است که قبل از شروع شغل جدید و به
مخاطره انداختن خود، موفقیت شغل خود را ارزیابی کنید. یافتن پشتوانهی مالی
اولیه برای شغل جدید دشوار است. لذا شاید کار نیمه وقت، تنها راهی است که
شما را در رسیدن به اهدافتان موفق میسازد. من موقع شروع کارم خیلی خوشبخت
بودم، چون از قبل برنامهریزی داشتم و از کودکی پولهایم را پسانداز کرده
بودم. اگر شما تا به حال این کار را انجام ندادهاید، همین حالا به بانک
بروید و حساب پسانداز برای خود باز کنید. نه حساب جاری بلکه حساب پسانداز
باز کنید و مادامی که برای توسعهی شغلتان به آن نیاز نداشته باشید، از
آن برداشت نکنید.
سعی کنید پولتان را مادامی که طرح شغلیتان هنوز
جوان است افزایش دهید. با رشد توسعهی شغلتان، این پول را به کار گیرید و
آن را دوباره جایگزین نمائید. در کنار پرداخت هزینههای زندگیتان بیشترین
مقدار ممکن را پسانداز کنید تا موقع توسعهی شغلتان این پول را پشتوانه
خود سازید، سپس شما باید توجه کامل خود را روی توسعهی شغلتان متمرکز
سازید. مدرسه و کارهای مربوط به آن موانعی هستند که مختص کارآفرینان جوان
میباشند. اولویتدهی به کارهایتان بسیار مؤثر خواهد بود.
مهم نیست که
چقدر موفقیت از شغلتان عاید شما شود و یا اینکه چه زمانی را به آن اختصاص
دهید. کارهای مربوط به درس و مدرسه باید در اولین اولویت شما قرار گیرند.
خیلی راحت است که برای رسیدن به میلیونها دلار پول، تکالیف مدرسه را انجام
ندهید و یا این که در مدرسه توجهتان به درس را کمتر کنید ولی باید بدانید
که درس چیزی است که در آینده با گسترش و ادامهی شغلتان در زندگی به شما
کمک خواهد کرد.
وقت خاصی را برای انجام تمرینات مدرسه اختصاص دهید و
وضعیت مطلوب نمراتتان را حفظ کنید. هیچ کس حاضر به ارتباط با شخصی که
نتوانسته درس خود را تمام کند و در مدرسه شکست خورده است، نمیباشد. زمانی
که شروع به بالفعل در آوردن طرح شغلیتان کردید، بدانید که هماکنون شما به
موفقیت رسیدهاید و این روحیهی کارآفرین و آرزوهایتان شما را در زندگی
یاری خواهد داد. حتی اگر نتوانستید به خوبی آن را پیاده کنید بدانید که به
تجربیات شغلی فراوانی دست یافتهاید که دیگر همسن و سالهایتان از آن
بیبهرهاند.
شما جوانی خود را برای کسب برتری صرف میکنید، پس باید
همیشه آماده باشید و همواره مثبت فکر کنید که موفق خواهید شد. هرگز از بالا
بردن مقام شغلی و ترقی دادن شغل خود بازنایستید و هرگز از موفقیت نترسید.
مطالب مشابه کارآفرین:
موفقیت کارآفرینان جوان در کسب و کار
برنامه کارآفرینان موفق در کسب درآمد
کارآفرینان موفق همواره در کسب درآمد و تولید خود را به روز کرده و توانایی های خود را افزایش می دهند . از نظر کارآفرین موفق در جا زدن و عدم ارتقا علم و دانش مساوی با نابودی و از رده خارج شدن در بازار کسب و کار است. با این حال مواردی در کسب و کار وجود دارد که یک کارآفرین نمونه هر روز انجام می دهد و یا باید انجام دهد تا ضمن افزایش کسب درآمد ، در مسیر ترقی و رشد بیشتر قدم بر دارد .
فکر و اندیشه و ایده های یک کارآفرین موفق همیشه ارزشمند و ارزشمند است. کارآفرینان فعال خود را همانند اموال و دارایی های با ارزش می بینند و همواره روی خود و آینده خود از طریق یادگیری و ارتقاء دانش سرمایه گذاری می کنند. اگر شما هم تمایل دارید تا یک کارآفرین بهتر شده و کسب و کار خود را با موفقیت گسترش دهید ، برای تغییر و بهینه سازی عادت های روزانه خود وقت و انرژی صرف کنید.
در
این مقاله به ۱۵ کاری که بیشتر کارآفرینان و مدیران موفق بصورت مداوم و
روزانه انجام می دهند اشاره شده است تا با مطالعه و تکرار آنها ، گام های
بلندتری به سوی موفقیت بردارید.
۱- خوردن صبحانه
حتماً برای اینکه
بتوانید با حداکثر توان و قدرت کار کنید و جسم و فکر شما به درستی عمل کنند
، در ابتدای روز صبحانه میل کنید. خوردن عجله ای یک فنجان قهوه یا چای را
فراموش کرده و چند دقیقه برای خوردن یک صبحانه هر چند مختصر ، اما مقوی و
مفید وقت بگذارید تا پروتئین ها و ویتامین های لازم برای بردن را تامین
کنید. حتی اگر در شرایطی هستید که امکان نشستن و خوردن صبحانه را ندارید ،
در حین حاضر شدن برای رفتن سر کار از خوردن مواد مغذی و مقوی بهره ببرید.
۲- برنامه ریزی روزانه
روز خود را از همان ابتدا برنامه ریزی کنید. با مراجعه به تقویمتان و مرور
یادداشت های روز های قبل ، اولویت و اهمیت کارها را تعیین کرده و سعی کنید
دقیقاً مطابق برنامه ریزی در یک زمان مقرر اولویت های تعیین شده را به
انجام رسانده و تمام کنید. می توانید پس از اتمام هر یک از این اولویت ها ،
اندکی استراحت کرده و با صرف یک میان وعده مناسب ، انرژی خود را افزایش
دهید و به سراغ کار بعدی بروید. همه افراد به خوبی می دانند چه زمانی از
روز بهترین بازده کاری را دارند ، پس مهمترین کارهایتان را برای آن زمان
برنامه ریزی نمائید.
۳- چک نکردن نامه ها و پیام ها در ابتدای روز
هرگز در ابتدای روز پیام ها و ایمیل هایتان را بررسی نکنید. تا حد ممکن
این کار را به زمان اتمام اولین و مهمترین کار برنامه ریزی شده خود منتقل
کنید و این را بصورت یک قانون در آورید تا دیگران نیز از آن آگاه باشند و
برنامه ریزی های شما به دلیل درخواست های غیر مهم و فوری بهم ریخته نشود.
زمانی که برای بررسی ایمیل ها و پیام ها گذاشته می شود نیز با توجه به
اینکه در ابتدای روز صرف می شود ، بخشی از بهترین و مفیدترین زمان روزانه
شما را از بین می برد. در صورتیکه درگیر پروژه مهمی هستید سعی کنید بیش از ۳
بار در روز برای بررسی پیام ها و ایمیل ها وقت نگذارید.
۴- یادآوری اهداف
در ابتدای روز چند دقیقه به اهداف خود فکر کنید و به یاد آورید که قصد
رسیدن به چه چیزی دارید و اهداف شرکت شما چیست. به مشتریان و زمینه های
کاری خود فکر کنید و اینکه در چه زمینه هایی فعالیت شما بیشترین درآمد و
منافع را خواهد داشت. معمولاً بخاطر برخی روزمرگی ها و کارهای تکراری ،
اهداف خود را فراموش کرده و دچار نوع سردرگمی می شویم که این سردرگمی ها
موجب فراموشی اهداف شده و فعالیت هایی که در این وضعیت انجام می شود ، شما
از اهداف اصلی خود دور می کند.
۵- انجام یک کار در آن واحد
ما در
دنیایی هستیم که عموما و متاسفانه انجام چند کار در آن واحد مورد پسند
بوده و یک ویژگی محسوب می شود. در واقع انجام بیش از یک کار بصورت همزمان
از دقت و کیفیت انجام کارها می کاهد و در بیشتر مواقع موجب بروز توقفهای
ناخواسته به دلیل تداخل کاری می گردد. بهترین کار این است که اگر چند کار
واجب با سطح اهمیت نسبتاً یکسان دارید ، مهمترین آن را انتخاب کرده و با
حداکثر تمرکز و دقت ، روی وقت گذاشته و آن را به سرانجام برسانید.
۶- تصور دستیابی به موفقیت
همواره به نتیجه ای که از انجام کار یا تصمیمی خواهید رسید فکر کنید و آن
را تا حد ممکن تصویر کنید. به تصویر کشیدن موفقیت و حس حاصل از آن و یا
دستیابی به نتیجه دلخواه ، در تصمیم گیری ها و تعیین اولویت ها و نحوه
انجام آنها بسیار به شما کمک خواهد کرد و ذهن شما را در راستای رسیدن به آن
نقطه مشخص کمک خواهد کرد.
۷- گفتن نه
کارآفرینان و مدیران کسب و
کار ها همواره با پیشنهادات متعددی روبرو هستند که تمایل دارند همه آن
پیشنهادات را پذیرفته و فرصت ها جذب کنند. اما به یاد داشته باشید که همه
فرصت ها و پیشنهادات مطرح شده و پیش رو نمی توانند منافع شما را آنگونه که
باید تامین کنند. پس یاد بگیرید به موقع نه بگویید و تنها آن دسته از فرصت
هایی که برای شما مناسب هستند و هم راستای اهداف شما هستند انتخاب کنید.
۸- ارزش دادن به زمان
زمان همانند پول تجدید پذیر نیست و به سرعت از دست می رود. پس از زمان به
بهترین شکل استفاده کنید و مهمترین کارها را در راستای کسب موفقیت انجام
دهید. در جلسات و موقعیت هایی که مکالمه کاری یا دوستانه ای برای شما پیش
می آیند بصورت مشخص ، زمان آغاز و پایان آن را برای خود برنامه ریزی کرده و
به نحوی به اطلاع مخاطب نیز برسانید.
۹- اعتماد و واگذاری کار به دیگران
در ابتدای شرکت کسب و کار معمولاً تصویر بر این است که با انجام همه کارها
توسط خودمان ، هم در وقت و هم در هزینه ها صرفه جویی می کنیم. در حالیکه
کارهای بسیار کم اهمیت و وقت گیری وجود دارند که شما را به شدت از کارهای
مهم و درآمدزا باز داشته و در نهایت موجب شکست شما می شود. لذا بهتر است از
دیگران کمک گرفته و بخشی از کارها را به دیگران واگذار کنید و خودتان
مهمترین ، موثرترین و مفیدترین کارهایی که برای کسب و کارتان کسب درآمد و
سود می کند را به انجام برسانید.
۱۰- گوش کردن با دقت
به مخاطب
یا همکار خود در یک جلسه یا مکالمه ، با دقت توجه کنید و سعی کنید در جلسه
حضور واقعی داشته باشید نه اینکه تنها جسم شما آنجا باشد. مدیران موفق
اصولا با دقت گوش کرده و به سخنان مخاطب خود توجه می کنند و بعداً نیازی به
شفاف سازی در خصوص یک گفته یا جمله ندارند و با این کار احترام بیشتری
برای کارمند یا همکار خود گذاشته و نتیجه بسیار بهتری کسب می کنند.
۱۱- شکرگزار بودن
همواره شکرگزار باشید و روزانه برای تشکر از خدا بابت نعمت هایی که در
اختیار شماست ، وقت بگذارید. یادآوری داشته ها و موفقیت ها به شما کمک می
کند با انگیزه بیشتری رو به جلو حرکت کنید و همواره فرصت ها را ببینید نه
کمبود ها را.
۱۲- متحرک و فعال بودن
آیا می دانستید پشت میز
نشینی رقیب جدی سیگار است ؟ نشستن بیش از حد پشت میز یا پشت فرمان ماشین
علاوه بر اینکه برای سلامتی شما مضر است ، به مروز زمان شما را کم تحرک تر و
تنبل تر می کند. همچنین تحقیقات نشان داده زیاد نشستن ، موجب بروز دیابت و
برخی بیماری های قبلی و سرطان نیز می شود. بنابراین سعی کنید حتماً حداقل
ساعتی یکبار هم که شده از پشت میز بلند شوید و کمی راه رفته و تحرک داشته
باشید و در صورت امکان نرمش و حرکات ورزشی نیز انجام دهید تا بدن از حالت
خستگی و کرختی خارج شود.
۱۳- تنفس عمیق
بسیاری از مردم تنها نفس
های سطحی و کوتاه می کشند و در نهایت مجبور به کشیدن خمیازه می شوند که با
کسالت و خستگی همراه است. سعی کنید ساعتی یکبار یا بیشتر ، از پشت میز بلند
شده و ۱۰ نفس عمیق همراه با حرکات کششی داشته باشید تا نیروی بدنی شما
مجدداً تمدید و بازیابی شود.
۱۴- استراحت در هنگام نهار
حتماً
برای صرف نهار وقت بگذارید. اگر کار شما به شکلی است که نمیتوانید برای صرف
نهار وقت کافی بگذارید ، برخی جلسه ها یا گفتگوهای کاری را هنگام نهار
برنامه ریزی کنید تا به این وسیله بتوانید وقت بیشتری برای خوردن غذای نیمه
روز اختصاص دهید. حتی اگر این امکان را هم ندارید و یا کار شما به گونه
است که امکان برگزاری جلسات سر نهار میسر نیست ، این وقت را هنگام مرور
اینترنت و سایت ها و مشاهده ایمیل هایتان بگذارید.
۱۵- مرتب کردت میز و محیط کار
در پایان روز و پس از اتمام کار ، میز یا محیط کار خود را منظم کنید.
لوارم التحریر را مرتب به سر جای خود برگردانده و کاغذهای یادداشت و غیره
را منظم و مرتب بچینید. این کار به شما کمک می کند که یک پایان روز بسیار
خوب توام با احساس نظم و ترتیب داشته باشید و آغاز روز بعد و حضور در سرکار
در ابتدای روز ، پریشانی و درهم ریختگی روز قبل را به شما منتقل نکند.
مطالب مشابه کارآفرین:
موفقیت کارآفرینان جوان در کسب و کار
زبان بدن در کسب درآمد
جذب مشتری و کسب درآمد و فروش بیشتر ترفندها و آموزش های خاص خود را دارد و یک فروشنده باید زبان بدن را به خوبی بداند شعار معروفی در کسب و کار و تجارت الکترونیک است که « با دیدن زبان بدنش را متوجه شو و کالایت را بفروش » و این شعار معرف اهمیت در شناخت مشتری است . گاهی نیاز نیست در کسب درآمد بیشتر حتما از کلمات و سخن استفاده کرد بلکه باید با نگاه به مشتری و ظاهرش به مقصود خود که فروش بیشتر و افزایش کسب درآمد است برسید. زبان بدن به اندازه ای در کسب و کار تعامل با دیگران مهم است که عده ای آن را جزو ضروریات کسب و کار و جذب مشتری و از موارد اساسی تجارت الکترونیک است.
میترا شکری
پیشرفت علم و تکنولوژی در دنیای امروز روی همه چیز تاثیر گذاشته است. به گفته منتقدان تاثیر شگرفت این مسئله بیشتر از همه روی تجارت است. تجارتی که دو طرف مذاکره انسانهایی با فرهنگ و اصول کاری متفاوت هستند و هر کدام شیوه خاصی در تجارت دارند و اگر هر کدام از طرفین بلد نباشند علاوه بر کلمات به همراه زبان بدن دیگری را راضی کنند کارش لنگ میماند. زبان بدن نه تنها باعث میشود در تجارت موفق باشید، بلکه به شما شیوهای را میآموزد که بتوانید به عنوان یک کارمند از کارفرمایتان حقوقی که استحقاقش را دارید مطالبه کنید. در ادامه صحبتهای دکتر قوامی را در گفت و گویی در خصوص تاثیر زبان بدن در تجارت برایتان آوردهایم که با رعایت آنها میتوانید یک تجارت موفقیتآمیز داشته باشید.
اولین چیزی که لازم است فرد در یک مذاکره کاری به آن توجه کند چیست؟
نشانه
هایی هستند که در بدو ورود با دیدن فرد در او ظاهر میشوند و طرف مقابل را
وادار به واکنش میکنند. سر، بازوها، دست ها ، سینه، شکم، قسمت بالای پاها
و قسمت پایینتر از مچ پا همگی جز مواردی هستند که به محض ورود شما به
چشم میآیند. سعی کنید آنها را در یک راستا قرار بدهید، جوری که شما
بسیار ورزیده و شاداب به نظر بیاید.
نوع نشستن افراد دور میز مذاکره و قرارهای کاری باید به چه شکل باشد؟
سر میز مذاکره، هر فرد فضای شخصی و قلمروی خود را مشخص مینماید. در عرف
کسب وکار، افراد دارای مقام بالاتر (مانند رئیس یک شرکت) از فضای کاری
بیشتری برخوردار هستند و افراد دیگر در سرمیز مذاکره معمولا امتیازها را به
افرادی که رتبه بالاتری دارند، می دهند.
مثلا” مقامی که بر روی صندلی غالب (معمولا” در بالای میز) می نشیند، سمبل ظاهری قدرت است.
اگر بخواهیم چنین فردی را مهار کنیم باید چه ترفندی به کار بگیریم؟
در این شرایط مذاکره کننده خوب کسی است که با نشاندن در نقاط مشخص فردی که
روی صندلی غالب نشسته است را به محاصره خود در آورد و نسبت به او اعمال
قدرت کند.
اولین حرکت فرد باید در مذاکره به چه شکل باشد؟
در هر
مذاکرهای اولین حرکتی که فرد انجام میدهد، مهمترین آن است. درست مانند
بازی شطرنج، که اگر شما به عنوان شروع کننده حرکت خوبی انجام بدهید،
میتوانید بازی را به نفع خودتان تمام کنید.
زبان بدن فرد باید مثبت
باشد. زمانی که شروع به صحبت میکنید از خود اشتیاق نشان بدهید و با لبخند
زدن این را به طرف هم انتقال بدهید.چشمان شما آینه درون شماست زمانی که
شروع به صحبت درباره فرد میکنید سعی کنید به چشمان فرد مقابل نگاه کنید.
اگر نتوانید تماس چشمی خوبی برقرار نمایید، ممکن است افراد فکر کنند چیزی
را پنهان میکنید و با آنها صداقت لازم را ندارید.
اگر طرف مصاحبه شما
آقا است با او محکم دست بدهید. دست فرد دیگر را محکم نگه دارید ولی فشار
ندهید چون گاهی اوقات افراد به اشتباه دست طرف مقابل را فشار میدهند در
حالیکه این روش درست نیست و برای ماندگار شدن این رفتار صمیمانه کافی است
در حالی که مستقیما” به چشم های طرف مقابل نگاه میکنید، دست او را فشار
دهید. فشار دادن دست برای دو یا چند بار ممکن است هیجان یا سرزندگی را نشان
دهد، ولی هرچیز بیشتری می تواند باعث ناراحتی فرد دیگر شود.
زبان بدن در فروش کالا تا چه اندازه موثر است؟
به گفته روانشناسان فرد با حرفهایی که به زبان می آورد (۷%)، طرز گفتارش
(۳۸%) و از طریق زبان بدن ۵۵%) روی دیگران تاثیر میگذارد. البته لحنی که
فرد در صحبت کردن دارد هم در این زمینه بسیار موثر است. و به طرف مقابل
پیامهایی ارسال میکند.
در هنگام فروش میتوانید از وضعیت ایستادن یا
نشستن، حالات چهره، ژستها و ظاهر فیزیکی خود برای قدم زدن در مسیر موفقیت
استفاده کنید. تمایل به خرید در بیشتر مشتریان هنگامی به وجود میآید که
حواس آنها تحریک شود. در اینجا رمز موفقیت آن است که تا می توانید برای
ایجاد تاثیر مثبت بر حواس آنها کوشش نمایید.
بعضیها در خلال مذاکره زیاد صحبت میکنند، این مسئله تاثیری روی طرف مقابل دارد؟
خیر در خیلی از موارد این مسئله کاملا برعکس است. به شکل نا آگاهانه افراد
روی کسی که بیش از حد معمول صحبت میکند حساب نمی کنند. به شکل ضمنی فردی
که زیاد سخن نمی گوید، قابل اعتماد است.
اغلب آنچه نمیگویند بر دیگران
تاثیرگذار است نه آنچه به زبان میآورند. در زمان فروش و هنگامی که با
مشتری مورد نظر خود ملاقات میکنید، او در فاصله ده ثانیه یا کمتر شما را
بر اساس وجهه و ادراک شما را مورد معاینه قرار میدهد. این لحظهای حساس در
فروش است، زیرا تاثیر اولیه شما بر او همواره در یادش خواهد ماند.
زنان در استفاده از زبان بدن موفق تر هستند یا مردان؟
کارشناسان به شکل عمومی اعتقاد دارند زنان به دلیل غریزههای ذاتی در زبان
بدن، چیره دستتر از مردان هستند و همین مسائل باعث موفقیت مردان نسبت به
زنان میشود.
رایجترین نشانههای بدن که علامتهای یکسان در سرتاسر دنیا دارند چیست؟
تکان دادن سر که در همه کشورها نشان دهنده تایید است، یا تکان دادن پاها
که طرف مقابل را متوجه عصبانی بودن فرد میکند. یا همانطور که گفتم اگر با
کسی صحبت کنید و او مدام سرش را پایین بیندازد و به چشمان شما نگاه نکند،
مشخص است یک چیز مهم را از شما پنهان میکند و صداقتی در کلامش ندارد. یا
اگر نگاه مثبت تری داشته باشیم، این فرد بی نهایت خجالتی است.
با روشهای زبان بدن بازار فروشتان را داغتر کنید
شما
میتوانید بلافاصله شخصیت یک فرد را با طرز دست دادن او تجزیه و تحلیل
کنید. یک فرد جسور هنگام دست دادن، دست شما را محکم نگه میدارد. از سوی
دیگر، فردی که اعتماد به نفس کمی دارد یا اصلا به خود اعتماد ندارد، اغلب
در دست دادن شل و ضعیف عمل میکند. فردی که می خواهد اعتماد شما را جلب کند
معمولا دست شما را با یک دست گرفته، با دست دیگرش مجموعه دست شما و خودش
را می پوشاند و یا آرنج شما را نگه میدارد.
طرز درست ایستادن بدن
جنبهای دیگر از زبان بدن است. شانههای افتاده و نگاه کردن به زمین،
میتواند نشان دهنده بی علاقگی باشد. راست ایستادن و قراردادن وزن بدن به
طور مساوی روی هردوپا، به شما قیافهای مطمئن تر و آرام تر خواهد داد.
همواره قامت خود را راست نگه دارید، چه در حالت ایستاده و چه در حالت
نشسته.
حالت راست قامت و گشاده خود را با حالت چهرهای صمیمی و بی ریا
کامل کنید. عینک آفتابی نزنید. مشتری ممکن است فکر کند چیزی را مخفی می
کنید، زیرا نمی تواند چشمانتان را ببیند. او با نگاه کردن مستقیم به چشمان
شما می تواند دروغگویی را تشخیص دهد پس شفاف سخن بگویید.
در هنگام
انجام مکالمات تلفنی و ارائه کردن محصولی خاص، حتما ازخود حرکات صمیمانه و
بی ریا نشان دهید. روبروی مشتری به حالت دست به سینه قرار نگیرید، زیرا
ممکن است این کار اعتماد مشتری بالقوهتان را سلب کند. توصیه می شود ازحالت
دست ها در دو طرف بدن و به بالا استفاده کنید.
اگر به پشتی صندلی تکیه
داده و دست ها را پشت سر بگذارید، مشتریان خود را فراری میدهید، زیرا
این قطعا نشانه تکبر واعتماد به نفس کاذب است. اما اگردست ها را بر روی کمر
بگذارید، نشان می دهید که فردی مثبت و دارای اعتماد به نفس هستید.
با
دست به مشتری اشاره نکنید. اشاره کردن با دست به مشتری در فروش معادل است
با از دست دادن فرصت فروش کالایتان. اشاره با دست عملی است متکبرانه که
میتواند به منزله دشمنی تلقی شود.
در زبان بدن فروش و تجارت نشانههای
زیر به معنای آمادگی شما برای انجام مذاکره و مصالحه هستند. باز کردن دکمه
های کت به معنای این است که برای صحبت و گوش دادن به پیشنهاد متقابل
آمادگی دارید. درآوردن کت یا بالا زدن آستین ها نشانه بسیار خوبی برای
مشتری است، زیرا معنای این را می دهد که شما آماده تصمیم گیری و یا موافقت
با قیمت نهایی هستید.
چطور متوجه شوید که مشتری قصد خرید از شما را دارد؟
شما به عنوان فروشنده اگر زبان بدن را بخوبی بدانید میتوانید از طرز رفتار شخص و زبان بدنی که به کار میگیرد متوجه شوید در معامله چه هدفی را دنبال میکند.
• زمانی که فرد بازوهایش را در هم قفل میکند نشان میدهد که به شنیدن صحبتهای شما بی علاقه است. برای اینکه او را دوباره سر ذوق بیاورید دست به کار شوید و حرکات مثبت انجام بدهید. زمانی که او بازو و دستهایش را از آن حالت قفل شده خارج کرد میتوانید ایدههایی که برای فروش دارید را مطرح کنید.
• اگر شما به شکل ناخودآگاه با استکان چای خود بازی میکنید یا مثلا خودکارتان را تکان میدهید و مشتری هم دقیقا همین کار را میکند نشانه خوبی است. او به خرید از شما علاقه دارد و آماده است که پیشنهادات شما را بشنود. اگر شاهد این وضعیت بودید هر چه در چنته دارید و هر پیشنهادی که آماده کردهاید را سریع به سمت او روانه کنید.
• حواستان به دست و صورت مشتری باشد. اگر او با دست قسمتی از صورت خود را بپوشاند نشان میدهد که عمل یا گفته شما او را دلسرد کرده و دیگر دوست ندارد خریدی انجام بدهد. برای اینکه در این شرایط احتمال فروش کالایتان را از دست ندهید بهتر است دوباره او اعتماد او را جلب کنید و از سودی صحبت کنید که قرار است عایدش شود.
• در نهایت اگر می بینید مشتری واقعا علاقه ای به خرید از شما ندارد، حرفه ای عمل کنید و بابت اینکه او وقت گذاشته و به حرفهای شما گوش داده است از او تشکر کنید و دستش را به نشانه صمیمیت بفشارید. همیشه بخاطر داشته باشید که این عمل باعث میشود آن فرد دوباره برای خرید به شما مراجعه کند.
به نقل از مجله سرنخ ( همشهری)