آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

مزایای کسب درآمد و کارآفرینی در روستاها

مزایای کسب درآمد و کارآفرینی در روستاها

کسب و کار و درآمد فقط منحصر به شهرها نیست اگرچه صنایع بزرگ و نیز تنوع کسب درآمد در شهرها زیاد هست ولی روستاها از نظر استغال زایی و ایجاد کسب و کار پر رونق چیزی کم ندارند. اگر به کسب درآمد روستاها توجه شود و سرمایه گذاری مناسب و برنامه ریزی درست شود از طرق مختلف می توان اقدام به کسب درآمد کرد . کسب درآمد آنلاین هم می تواند به عنوان یک راهکار برای افزایش درآمد باشد موضوعی که متاسفانه از آن غفلت شده است. اگر زیر ساخت اینترنت در روستاها فراهم شود می توانند از طریق اینترنت اقدام به کسب درآمد آنلاین کنند و محصولات تولیدی و روستایی خود را بفروشند. یکی از اقشار مهم کارآفرین در روستاها زنان و دختران جوان و تحصیل کرده هستند که در صورت حمایت موجب افزایش درآمد روستاها خواهند شد.

 

دختران و زنان تحصیلکرده روستا برای یافتن شغل، مجبور به انتقال زندگی خود از روستا به شهر می‌شوند. راه‌اندازی کسب‌وکاری در روستا باوجود برخی موانع و مشکلات خاص خود مزیت‌های عمده‌ای دارد که مهم‌ترین آن همین جلوگیری از خالی شدن جمعیت روستا‌ها از قشر تحصیلکرده خصوصا دختران است.

شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده نیز چندی پیش با توجه به سرخوردگی دختران خصوصا دختران روستایی در پیدا نکردن شغل، عامل مهم روی آوری آنها به اعتیاد را بیکاری و دغدغه‌های آنها در ارتباط با ازدواج که آن هم به شغل و اشتغال مربوط می‌شود، دانست و تاکید کرد: با توجه به اینکه رویکرد مهم جامعه اسلامی حضور فعال و همه‌جانبه زنان در جامعه است، باید از طریق رونق فعالیت‌های زنان به وضعیت نامناسب اشتغال آنها سروسامان بدهیم. دختران تحصیلکرده و بیکار مشکلی به نام بازماندگی از ازدواج دارند که این مشکل بیش از هر چیز نیازمند حل مشکلات و دغدغه‌های اشتغال دختران و پسران است.
عفت کفاشی، رئیس هیات‌مدیره تعاونی زنان کاراندیش استان خراسان به موانع مالی بر سر راه زنان روستایی اشاره می کند و فراهم ساختن جا و فضا برای راه‌اندازی مشاغل صنعتی در روستا را ضروری می‌داند و می‌گوید: جز برخی مشکلات مالی که از طریق وام می‌توان آن را حل کرد، زنان هم انگیزه و هم توانایی لازم برای پرداختن به فعالیت‌ها و کارآفرینی را دارند.
وی از جمله اهداف تعاونی کاراندیش را فراهم کردن شغل برای زنان روستایی می‌داند که بیشتر آنها تحصیلکرده و بیکار هستند و ادامه می‌دهد: در حال حاضر ۳۰ نفر از زنان در کارهایی چون پوشاک، مواد غذایی و صنایع دستی در این تعاونی فعالیت می‌کنند که قصد ما این است ۳۰ نفر دیگر به این تعداد اضافه کنیم.
عفت کفاش می‌گوید: در طرحی که به فرمانداری استان ارائه داده‌ایم، خواستار ایجاد مکانی برای بسته‌بندی مواد غذایی شده‌ایم که از طریق وام می‌توان آن را عملی ساخت. وی می‌گوید: هر یک از اعضا باید برای اجرایی شدن طرح بسته‌بندی مواد غذایی ۳۰ میلیون تومان پرداخت کنند و از آنجا که بعضی از اعضا حدودا ۶ و یا ۷ نفر آنها از یک خانواده هستند، توان پرداخت این مبلغ برایشان دشوار است که باید این مشکل را حل کرد.
رئیس هیات‌مدیره تعاونی زنان روستایی استان خراسان می‌گوید: در روستا مردم قدرت خرید محصولات ما را دارند چراکه اگر بخواهند برای تهیه مواد مورد نیاز خود به شهر بروند باید مبلغی اضافه بر هزینه این مواد، به‌عنوان کرایه ماشین پرداخت کنند اما اگر بتوانند در روستا مواد مورد نیازشان را تهیه کنند، این هزینه را پرداخت نخواهند کرد و از اینرو تعاونی‌ها کمک مهمی به آنها می‌کنند. وی توضیح می‌دهد: گسترش فعالیت زنان روستایی چه در قالب تعاونی‌ها و چه در فعالیت‌هایی که خود این زنان به‌صورت فردی انجام می‌دهند، مانع از خالی شدن روستا‌ها یا علاقه مردم به مهاجرت از روستا به شهر خواهد شد. کفاش توضیح می‌دهد: در حال حاضر همین تعاونی‌ها و نهادهایی که به‌صورت همکاری میان عده‌ای از زنان شروع شده، نیاز به حمایت و گسترش دارد که می‌تواند جرقه‌ای برای حل بحران بیکاری در جامعه ما خصوصا برای زنان ما که اکثرا خانه‌دار و بیکار هستند، باشد. زنان سرمایه‌های ملی بزرگ کشور ما هستند که نباید با غافل شدن از نیروی کاری آنها جامعه را از خدمات آنها بی‌بهره ساخت. مریم مصطفوی‌مندی، مدیر عامل تعاونی روستایی زنان شفق استان خراسان‌رضوی نیز در رابطه با مزیت‌های کارآفرینی زنان روستایی به «کسب‌وکار» می گوید: دو عامل در پیشرفت کارآفرینی زنان روستایی مهم است؛ اولین عامل این است که تجربه نشان داده روستاهایی که در فاصله بیشتری از شهرها قرار دارند و فعالیت‌های کارآفرینی در میان این روستاها توسط مردان و یا زنان همین روستاها شکل می‌گیرد، نسبت به روستاهایی که این ویژگی را ندارند، از موفقیت بیشتری برخوردارند. دومین عامل وجود روابط فامیلی و خویشاوندی در میان مردم روستا و یا زنان روستایی است که مشارکت‌های آنها در فعالیت‌های اجتماعی به‌خصوص در کار به دلیل دادوستدهای روانی و احساسی‌ای که دارند، سرعت و پیشرفت کاری آنها را نسبت به شهر افزون‌تر کرده است.

کارمند و کارآفرین در کسب درآمد

 کارمند و کارآفرین در کسب درآمد

عده ای انگار برای کسب درآمدهای بالا خلق شدند و عده ای برای تقلید از کسب درآمد دیگران. درآمدزایی یک عده انگار ذاتی هست و گروهی در کسب و کار فقط باید پیروی کنند. اگر به اطراف خودمان نگاه کنیم گروهی را می بینیم که هر روز ایده و راه جدیدی برای کسب درآمد خلق می کند و گروهی کار پر تکرار انجام می دهند.  در اینجا قصد دارم تا تفاوت یک کارمند و کارآفرین را در کسب و کار و انجام تجارت بررسی کنم. کارمندان می توانند کارآفرین و مبدع شیوه های مختلف کسب درآمد ساده و راحت باشند اگر بخواهند و فقط تقلید کننده و پیرو در کسب و کار نباشند . کارآفرینان از ایده های خود برای ایجاد اشتغال استفاده می کنند و کارمندان از استغال ایجاد شده استفاده کرده به کار گمارده می شوند. ولی در این میان سوالات و مواردی مطرح می شود از جمله اینکه:

هیچگاه با خود اندیشیده‌اید که چگونه می‌توانید از کارمندی به کارآفرینی بگریزید؟ برای نیل به این هدف باید تغییرات اساسی در طرز فکر، عادتها، و زندگی مرفهانه خود بدهید که همین تغییرات باعث ایجاد تفاوتهای کلیدی بین کسانی می‌شود که خود را از کارمندی رهانیدند و به کارآفرینی نائل شدند. برخی از مردم کارمندی را پیروی کردن و کارآفرینی را رهبری کردن تعریف می‌کنند. با این حال کارمندانی هم وجود دارند که کارآفرین هستند و کارآفرینانی هم وجود دارند که گاهی احساس می‌کنند باید پیرو رهبر دیگری باشند. تفاوت بین این دو گروه هنوز بدرستی روشن نشده است.

با این اوصاف، تفاوتهای اساسی بین کارمندان و کارآفرینان در چیست؟

۱ . کارمندان راهی را دنبال می‌کنند در حالیکه کارآفرینان راهی را می‌سازند.

کارمندان ترجیح می‌دهند هنگام بروز مشکلی در کار بدنبال کمک باشند. کارآفرینان اما وضعیتی ایجاد می‌کنند و راهی پیدا می‌کنند که سازمان آنها بتواند به پیشرفت خود ادامه دهد.

۲ . کارمندان کار می‌کنند در حالیکه کارآفرینان گوش می‌کنند.

مسلماً این کارمندان هستند که بیشتر کارهای یک سازمان را انجام می‌دهند. اما به جهت اینکه بتوانند کارشان را درست انجام دهند، یک کارآفرین بعنوان سکاندار این کشتی باید به نیازهای آنها گوش دهد و اطمینان حاصل کند که آنها در یک محیط سازنده و با کارایی خوب مشغول کار هستند.

۳ . کارمندان کمترین ریسک را می‌کنند در حالیکه کارآفرینان با ریسک زندگی می‌کنند.

با اینکه انجام کارها در مطمئن‌ترین شرایط عملاً برای یک سازمان بسیار خوب است، ولی در عین حال یک کارآفرین ریسک‌پذیر باید وجود داشته باشد تا آن سازمان را به جایگاه بالاتری برساند.

۴ . کارمندان اکثراً در رشته‌ای متخصص هستند در حالیکه کارآفرینان معلومات عمومی بالایی دارند.

کارآفرینان از هر چیزی باید کمی اطلاعات داشته باشند که تا اندازه‌ای بتوانند کارمندان متخصص خود را توانمند سازند. در واقع، محققان در یک تحقیق مشترک سویسی – آلمانی دریافتند که متخصصین برای پیشبرد نیازهای زندگی خود تمایل به ایفای نقش کارمندی دارند و می‌شود گفت که این نقش را ترجیح می‌دهند.

۵ . به کارمندان برای کارشان حقوق پرداخت می‌شود در حالیکه به کارآفرینان برای حاصل کارشان حقوق پرداخت می‌شود.

کارآفرینان گاهی جزو آخرین نفرات در لیست پرداخت حقوق جای دارند، زیرا اجر و مزدشان مستقیماً به بازدهی و سود نهایی گره خورده است.

۶ . کارمندان تعطیلات را دوست دارند زیرا در آن روزها کار نمی‌کنند در حالیکه کارآفرینان کار می‌کنند چون آنها می‌توانند تمام روز را بدون مزاحمت کار کنند.

بسیاری از کارافرینان هنگام فرا رسیدن تعطیلات ذوق می‌کنند، نه بدین خاطر که زمانی را بیکار هستند، بلکه بدین خاطر که می‌توانند با کارایی بیشتر تمام روز را مشغول کار و فکر کردن باشند بدون اینکه مزاحمت یا وقفه‌ای در کارشان پیش بیاید.

۷ . کارمندان کار دائم را می‌پسندند در حالیکه کارآفرینان بدون امنیت شغلی هم راضی هستند.

کارآفرینان این را می‌دانند که ساختن یک تجارت با ریسک همراه است و آنها باید کار دائم را قربانی کنند تا بالاخره تجارت خود را بسازند.

۸ . کارمندان تابع قانون هستند در حالیکه کارآفرینان گاهی به قانون توجهی نمی‌کنند.

این موضوع تناقضی کاملاً آشکار است، ولی یک کارآفرین برای ساختن یک تجارت موفق باید بعضی چیزها ندید بگیرد، یا خلاف عمل کند، یا بازی را عوض کند. اما کارمندان باید طبق روال کار خود را ادامه دهند تا یک شرکت بتواند به روند پیشرفت خود ادامه دهد.

۹ . کارمندان در قبال برخی از تصمیمات مسئولیت دارند در حالیکه کارآفرینان برای همه چیز مسئول هستند.

مثبت یا منفی، دست آخر این کارآفرین است که بار مسئولیت کلیه تصمیمات در کلیه سطوح یک سازمان را بر عهده دارد.

۱۰ . کارمندان مجری طرح هستند در حالیکه کارآفرینان طرح می‌دهند.

یک کارمند کارش را بصورت روتین هر روز انجام می‌دهد، در صورتیکه یک کارآفرین باید در نظر بگیرد که با توجه به اهداف بلند مدت تجاری آیا کارها بخوبی انجام می‌شود یا نیاز به بررسی دوباره دارد.

۱۱ . کارمندان ساختار را دوست دارند در حالیکه کارآفرینان زیرساخت را دوست دارند.

کارمندان عموماً ترجیح می‌دهند وظایف تعریف شده و مشخصی گردن بگیرند و این در حالیست که کارآفرینان به این می‌اندیشند که با در نظر گرفتن فرد بعنوان جزئی از کل مجموعه، هر کدام از آنها با چه نقشی و چگونه به گسترش و رشد تجارت‌شان کمک می‌کند.

۱۲ . کارمندان طبق برنامه کاری سازمان کار می‌کنند در حالیکه کارآفرینان برنامه کاری خودشان را دارند.

اگر کارآفرینان با مهارت کامل وقتشان را مدیریت نکنند، با کار طولانی و بیش از حد توان در طول هفته آسیب جدی به خودشان وارد می‌کنند.

۱۳ . کارمندان همیشه در حال کار هستند در حالیکه کارافرینان همیشه در حال فروش هستند.

کار فرساینده‌ایست. کارآفرینان مجبورند بفروشند: سرمایه‌گذاران را به ایده‌هایشان، مشتریها را به ارزش کالای تولیدی‌شان، پرسنل‌شان را به منافع کاری، و حتی خانواده خود را به این خاطر که چرا در کار تجارت شخصی هستند.

۱۴ . کارمندان از معاشرت با دیگران و بودن در اجتماع لذت می‌برند در حالیکه کارآفرینان اغلب در یک اطاق دربسته مشغول کار هستند.

کارآفرینی، خصوصاً در ابتدای کار، شخص را به انزوا می‌کشاند. بدین خاطر باید از مشاور یا افراد زبده برای بررسی ایده‌ها در مراحل اولیه شروع یک تجارت کمک گرفت.

۱۵ . کارمندان شکست را دوست ندارند در حالیکه کارآفرینان آنرا با آغوش باز می‌پذیرند.

شکست نوعی از آموزش و درس گرفتن است، و کارافرینان می‌دانند که شکست کم و بیش همان موفقیت است – و اینکه شکست گامی بسوی موفقیت است. کارمندان ترجیح می‌دهند در کارشان شکست نخورند چون می‌ترسند کار دائمی که خیلی برایشان ارزشمند است را از دست بدهند.

صداقت در کسب‌وکار و موفقیت در کسب درآمد

صداقت در کسب‌وکار و موفقیت در کسب درآمد

مسائلی مثل پولدار شدن، ایجاد اشتغال، ایجاد منابع درآمد ، رونق کسب و کار  هدف و آرزوی هر کسی هست همه ما دوست داریم کسب درآمد بالا داشته و با تلاش و جدیت موفقیت خودمان را در افزایش درآمد بیشتر داشته باشیم ولی در کسب و کار و بازار اصولی حاکم است که اگر رعایت نشود کسب درآمد با موفقیت دائمی و درآمدزایی دائمی همراه نخواهد بود. یکی از این اصول صداقت در کسب و کار هست و اگر صداقت باشد همرای خود موفقیت در کسب درآمد را هم به همراه خواهد داشت یعنی صداقت و موفقیت دو بال و لازم و ملزوم همدیگر هستند و بدون صداقت موفقیت در کسب و کار اتفاق نخواهد افتاد . انجام درست کار همراه خود موفقیت دارد .در اینجا قصد دارم تا مدیران صادق و مدیران متقلب در کسب و کار را مقایسه کرده و میزان موفقیت هر یک را بیان کنم

موفقیت در کسب درآمد ، صداقت در کسب و کار ، کارآفرین موفق ، مدیر موفق ،


مدیران و رهبران موفق هرگز با تقلب صداقت‌شان را زیر پا نمی‌گذارند

نمونه‌های بیشماری از افرادی که موقتاً با تقلب به پیروزی رسیدند وجود دارد. کمپانی انرژی انرون بمدت چند سال یکی از مبتکرترین و جسورانه‌ترین شرکتهای امریکا بود. مدیر ارشد کمپانی با تعداد کثیری از مهمترین شخصیتهای کشور از جمله رئیس‌جمهور آشنا بود. سوای اینکه موفقیت انرون بر پایه دروغ بنا شده بود، مطالعات نشان داد افراد “برنده”ای که در راس شرکت بودند در کارشان صداقت نداشتند.

صداقت یعنی کارِ درست را انجام بدهیم، چون انجام دادن این کار درست است

مدیران با صداقت شاید معروفترین و درخشانترین مدیر نباشند، و خودشان به آن اهمیتی نمی‌دهند. صداقت یعنی کارِ درست را انجام بدهیم، چون انجام دادن این کار درست است. و این چیزیست که موفقیت می‌آورد.

اهمیت صداقت در قول دادن و وفای به عهد

مدیران موفق سر قول‌شان هستند. آنها با دقت و حتی با بی‌میلی قولی می‌دهند، ولی هروقت قول دادند آنرا پیگیری و به انجام می‌رسانند. و همیشه حقیقت را می‌گویند. به این کار “رک‌گویی” می‌گویند. اگر از رک‌گویی هراس دارید، پس جرأت ندارید که یک مدیر اجرایی باشید. در این حالت شما اطرافتان را با اشخاص “بله‌قربان گو” پر می‌کنید یعنی کسانی که بجای حقیقت، چیزهایی که شما می‌خواهید بشنوید را می‌گویند.

مدیران باصداقت از حقیقت هراسی ندارند

مدیران باصداقت از رودرو شدن با حقیقت ابایی ندارند. این اصل به نام اصل حقیقت‌بینی مشهور است، یا “دیدن جهان آنطور که واقعاً هست، نه آنطور که آرزو دارید باشد.” این موضوع از مهمترین اصول مدیریت است زیرا نشاندهنده حقگویی و صداقت است. بسیاری از شرکتها و سازمانها بخاطر پیروی نکردن از اصل حقیقت‌بینی شکست می‌خورند.

صداقت یعنی گفتن حقیقت هر چند آن حقیقت تلخ و زشت باشد. صادق بودن بهتر از فریب دادن دیگران است، چون با این کار خودتان را هم فریب می‌دهید

مدیران باید اعتماد بنفس داشته باشند، در عین حال باید توجه داشته باشند که ممکن است خودشان هم اشتباه کنند. بسیاری از مدیران و رهبران به شکست می‌رسند چون از زیر سوال بردن مفروضات و نتیجه‌گیریهای خودشان ممانعت می‌کنند. در ریشه هر شکست، مفروضات گمراه‌کننده نهفته است.

در این دنیای پیوسته در حال تغییر، این امکان وجود دارد که در کارتان کمی یا کاملاً اشتباه کنید. البته شاید هم در اشتباه نباشید ولی در نظر گرفتن این احتمال از شما یک مدیر مدبر می‌سازد چون ذهنتان را به ایده‌ها و افکار جدید باز می‌کند.

نتیجه‌گیری
هیچ استثنایی برای صداقت وجود ندارد. صداقت در ذات انسانهاست و مربوط به زمان و مکان نمی‌شود. اگر در موقعیتهای ساده برای نتایج کم‌ارزش صداقت خود را زیر پا بگذارید، آنگاه زیر پا گذاشتن صداقت برای شما امری عادی می‌شود.

مدیران باصداقت همیشه مجبورند جانب انصاف را بگیرند خصوصاً وقتی که با افراد بی‌انصاف طرف هستند. در حقیقت، نشانه درستکاری یک مدیر این است که در مقابل برخورد غیرمنصفانه دیگران، تا چه حد می‌تواند جانب عدالت را بگیرد.

به نقل از مجله اینترنتی رمز موفقیت

طالب مشابه کارآفرینان:

پرورش کودک کارآفرین برای کسب و کار

اشتباهات کارآفرینان در کسب درآمد بیشتر

اشتباهات کارآفرینان در کسب درآمد بیشتر

کارآفرینان اگرچه از استعداد و هوش سرشاری برخوردار هستند و در توسعه کسب و کار و افزایش درآمد توفیق زیادی دارند ولی کارآفرینان در توسعه و یا شروع کارشان با خطاهایی عمده و رایج مواجه هستند که عملکرد آنان را مختل و یا متوقف می کند. بدون مشورت و برخورداری از دیدگاه دیگران پولدار شدن مشکل است افراد موفق برای موفقیت در بیزینس و توسعه کارشان مشورت می کنند و همواره تلاش می کنند ضمن به روز شدن ، اهداف خود را ترسیم کنند و با درایت وارد کسب درآمد و اشتغال شوند. در اینجا قصد دارم تا مهم ترین خطاها و اشتباهات کارآفرینان را بگویم و اینکه اگر به این موارد توجه نکنند کسب درآمدتان دچار اختلال شده و چه بسا موفقیت آنان در کارشان با شکست مواجه شود.


اگر همت، ذکاوت کسب‌وکار و کار سخت تنها فاکتورهای لازم برای تاسیس یک شرکت بود، شروع هر کسب‌وکاری می‌توانست موفقیت آمیز باشد.

در حقیقت، به راه‌انداختن یک کسب‌وکار تازه و ادامه آن، به چیزی بیش از‌ایده‌های خوب، ابتکار و سرمایه نیاز دارد. این موضوع همچنین به معنای ایجاد چالش‌ کمتر برای خود و از پیش رو برداشتن قدرت‌ها و تهدیدهایی است که کسب‌وکار شما را در آستانه فروپاشی قرار می‌دهد.
در این قسمت به ۴ اشتباهی اشاره می‌شود که باید در حین سفری که برای کارآفرینی شروع کرده‌اید، از آن ها پرهیز کنید.

۱- تمرکز کردن بر موارد اشتباه

مشکل برخی کارآفرینان، تولید یک‌ایده خوب نیست، بلکه به نظر می‌رسد برای آن ها کمبودی از این نظر وجود ندارد. در این شرایط، دنبال کردن آن ها یا تغییر دادن مداوم آن ها برای اجرایی کردنشان، باعث کاهش سرعت راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید می‌شود.

مایکل لازرو، یکی از بنیانگذاران شرکت بادی مدیا، در یکی از پست‌های شبکه اجتماعی خود عنوان کرده که «کارآفرینان موفق تنها روی تلاش‌هایی که اهمیت دارند تمرکز می‌کنند و می‌توانند بقیه موارد را کنار بگذارند. به همین سادگی،‌ آن ها افرادی هستند که تنها روی موفقیت تمرکز می‌کنند».
سه اولویت خاص را که باید در شش تا ۱۲ ماه بعد برای شرکت‌تان به سرانجام برسانید، تعیین کنید و این اولویت‌ها را به صورت کاملا مقتدرانه با تیم‌تان دنبال کنید.
۲- پنهان شدن پشت NDA

استفاده از توافقنامه عدم افشا یا NDA توافقنامه‌ای که اشخاص را به افشا نکردن اطلاعات به صورت دو یا چندجانبه متعهد می‌کند، قبل از اینکه حتی در مورد هدف کسب‌وکار جدیدتان گفت‌وگو کرده باشید یا برای آن برنامه‌ریزی کرده باشید، قطعا باعث می‌شود شرکا و سرمایه‌گذاران احتمالی از شما دور شوند. دیگران را در مورد مسائل و جزئیات کارتان مطلع نکنید، اما از اینکه درباره عقیده‌های خود در مورد کسب‌وکار در جلسه‌ها و دیگر مراسم ویژه صحبت کنید، ترسی نداشته باشید. جیان لب، یکی از موسسین شرکت آب‌هاش کومار می‌گوید: «وقتی می‌خواهید NDA را در مقابل کسانی که می‌خواهند به شما کمک کنند به زور پیش ببرید، شخصی در جای دیگر در حال برنامه‌ریزی و اجرای هدف شماست. بنابراین، سعی کنید با دیگران صحبت کنید. او این‌گونه استدلال می‌کند که یک‌ایده کسب‌وکار، به خودی خود بی‌ارزش است و اگر آن را برای روز مبادا نگهدارید، فقط می‌توانید مطمئن شوید که از بین می‌رود.

به گفته آلیسون جانستون، مدیرعامل شرکت اینستا، اینکه به مردم اجازه دهید تا زیرچشمی از پشت پرده نگاهی بیندازند بیش از آنکه ضرر داشته باشد، مفید است. گفت‌وگو کردن با دیگران در مورد راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید، به شما چشم‌انداز وسیع‌تری می‌دهد تا بدانید که مشکلات کار از کجا ناشی می‌شوند و چه چیزهایی مورد پسند مردم هست یا نیست.

۳- ساختن سنگری از تنهایی با کمک تکنولوژی

بر اساس نظر برایان کوهن، رییس سازمان سرمایه‌گذاری نیویورک آنجلز، کسب‌وکار یعنی روابط. برای پرورش دادن این موضوع، لازم است تا زمان کمتری را پشت کامپیوتر به تایپ کردن بپردازید و وقت خود را صرف بحث‌های رو در رو کنید. کسب‌وکار توسط شخص و پشت تلفن انجام می‌شود، نه در محل امن خود و از پشت کامپیوتر. ما همیشه والدین خود را به دلیل نداشتن آگاهی از تکنولوژی روز سرزنش می‌کنیم، اما در عین حال در حال تبدیل شدن به نسلی از کارآفرینان بزدل هستیم که با بی‌ارزش کردن مهارت‌های اجتماعی و ارتباطات انسانی، خود را به خطر‌انداخته‌ایم. درست است که فناوری موبایل و ابزار رسانه‌های اجتماعی ارتباطات را آسان کرده، اما زمانی که می‌خواهیم مبلغ سرمایه‌گذاری در کار را افزایش دهیم یا قراردادی را به سرانجام برسانیم، هیچ چیز جای یک دست دادن صمیمانه را نمی‌گیرد.

۴- به آسانی موفق شدن

شما کار خود را شروع کرده‌اید، درآمد خوبی دارید و حتی شاید سودی نیز نصیب شما شده است. بدون شک، راه‌اندازی کسب‌وکار جدید شما موفقیت آمیز بوده است. اما کار شما هنوز تمام نشده است. سعی کنید به موفقیتی که به دست آورده‌اید قانع نباشید. یعنی خیالتان راحت نباشد و انتظار نداشته باشید که روزهای خوب بدون هیچ تلاشی از طرف شما ادامه یابند. این مساله تلاش برای تعالی است و پیگیری آن باارزش است.

چرا مردم به فروشگاه‌های اپل و دیگر برندهای معروف هجوم می‌آورند؟ بنابراین اهداف خود را در بالاترین سطح قرار دهید، تا موفقیت به شما روی بیاورد.

به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد. مترجم: شهلا زمانی

مطالب مشابه کارآفرینان:

پرورش کودک کارآفرین برای کسب و کار