دامپینگ در کسب و کار و درآمد
خیانت بزرگی بنام دامپینگ در جامعه در حال وقوع است. هوشیار باشید.
یک
فروشگاه زنجیره ای را تجسم کنید. بسیار بزرگ. بسیار شیک. وارد محله ای می
شود. محله ای با مردمانی از طبقه متوسط. نبش اصلی ترین چهار راه محله،
زمینی به وسعت 10 هزار مترمربع را می خرد. آن را در هفت طبقه می سازد. با
پله برقی، آینه ها و لامپ های زیبا.
خوشحالید نه؟
فروشگاه شروع به
کار می کند. تعداد زیادی از اهالی محل را هم استخدام می کند. ولی فقط چند
ساعت در هفته. مثلا روزی یکی دو ساعت. چه خاصیتی دارد؟ روشن است که وقتی
خانم خانه دو ساعت در فروشگاهی که با آن همه زلم زیمبو و رعایت قواعد
مارکتینگ چیده شده کار می کند، خرید روزانه اش را هم از همانجا انجام خواهد
داد. بخصوص که قیمت ها هم پائین تر از عباس آقای میوه فروش و حسین آقای
پارچه فروش است. حتی پائین تر از قیمت تمام شده! به این می گویند دامپینگ!
جالب اینکه خانم عباس آقا هم میوه اش را تازه از همان فروشگاه می خرد. چرا؟
چون عباس آقا سالها هرچه میوه بد داشته که کسی نخریده بوده به منزل آورده.
الان خانم عباس آقا خودش دارد کار می کند. با حقوق خودش حسرت سالیان را
از دلش در می آورد.
چند ماهی گذشته. کار و بار عباس آقا و حسین آقا
خراب است. درآمدشان اجاره مغازه شان را هم در نمی آورد. شاگرد مغازه اخراج
می شود و می رود در فروشگاه زنجیره ای استخدام می شود. هفته ای 10 ساعت.
ولی حقوق ساعتی اش بالاست. این حقوق ساعتی آنچنان توقع او را بالا برده که
جای دیگری نمی تواند کار پیدا کند.
دو سال گذشته. عباس آقا در شرف
ورشکستگی است. آخرین مقاومت ها را کنار می گذارد و مغازه را تعطیل می کند.
او نیز به فروشگاه زنجیره ای می رود و زیر دست شاگرد سابقش که حالا یکی از
انباردارهای فروشگاه است استخدام می شود. همسرش اما اخراج شده است. چون
انتظار داشته بعد از دو سال حقوقش یا دست کم ساعت کارش اضافه شود.
چهار
سال گذشته است. صاحب مغازه عباس آقا دو سال است اجاره ای نگرفته است. از
وقتی عباس آقا مغازه اش را خالی کرده یکی دو مستاجر عوض کرده که هیچکدام
بیش از یکی دو ماه دوام نیاورده اند. کاسبی نیست. مغازه ها را به قیمت
ارزانی می فروشد به یک بساز و بفروش.
سال پنجم دیگر محله مردمانی از
طبقه متوسط ندارد. حسین آقا و شاگردش هر دو کارگر ساختمانی هستند. قیمت های
فروشگاه زنجیره ای بالاست. سود هشتصد درصدی روی قیمت تمام شده کالا عادی
است. فروشگاه حقوق ساعتی را کم کرده. تعداد بیشتری را با ساعت های کمتر
استخدام کرده است.
سال هفتم. فروشگاه محله را به خاک سیاه نشانده. کسی
دیگر در آن محله پس اندازی ندارد. فروشگاه کالاهایش را به سایر شعبه ها
انتقال می دهد. این شعبه تعطیل است. مردم فقیر منطقه قدرت خرید از چنین
فروشگاه باکلاسی را ندارند!
این اتفاقی است که هر روز در آمریکا می
افتد. صاحب فروشگاه همان یک درصد است و ساکنین محله همان 99 درصد. فقرا
فقیرتر و پولدارها پولدارتر می شوند. شهردارهای مناطق و شهرهای کوچک هر روز
با التماس از مردم می خواهند که به جای خرید از فروشگاه های عظیم، از
بیزینس های محلی (عباس آقا و حسین آقا) خرید کنند. ولی اغلب مردم با همین
طرز فکر شما خریدشان را از غول های بزرگ انجام می دهند. شیک. ارزان!
از
خودتان بپرسید چرا اروپا غول های آمریکایی مثل والمارت را محدود کرده؟
جالب اینکه به دلیل همین محدودیت متهم به کمونیست بودن و مخالفت با تجارت
آزاد هم می شود.
نه دوست عزیز. هرکه ارزان می فروشد برای رضای خدا ارزان نمی فروشد!
اگر
چین سیب و پرتقالش را با ضرر وارد کشورتان می کند و ارزانتر از باغدار شما
میفروشد برای این است که می خواهد باغدار باغش را نابود کند و ویلا بسازد.
اگر چین پیراهن مردانه را در تهران می فروشد 5000 تومن و شما برای دوختن
همان پیراهن باید 10 هزار تومن مزد بدهی، فقط به دلیل ارزانی نیروی کار
چینی نیست! بلکه دارد دامپینگ می کند! قضیه خیلی ساده است .
این قضیه متاسفانه دلیل اصلی تعطیلی کارخانجات اخیر است.
✍️برگرفته از پژوهش استاد جامعه شناسی دکتر جمالو
کسب و کار بدون مشتری معنا ندارد وجود مشتری است که به کسب درآمد و ادامه کسب و کار منجر می شود. لذا جذب مشتری از اصول اصلی کسب درآمد و بازاریابی می باشد . بدون توجه به جذب مشتریان و اهمیت وجدی آنها، هیچ کسب و کاری موفق نخواهد بود. در اینجا دو حالت باقی می ماند یکی اینکه ما مشتری های قدیمی و ثابت خود را حذف کنیم و اعتماد و وفاداری آنها را به کسب و کار خود حفظ کنیم و حالت دوم اینکه علاوه بر اینها ، باید مشتری جدید جذب کنیم جذب مشتری جدید در رشد کسب و کار و توسعه درآمدمان تاثیر دارد لذا در این مقاله قصد دارم تا ارزش واقعی جذب مشتری جدید در کسب درآمد را بدانیم.
بسیاری از صاحبان کسب و کارهای کوچک به اهمیت « برخورداری از مشتری دائمی خوب برای رونق کسب و کارشان» واقف نیستند. شاید عجیب به نظر آید، اما بسیاری از صاحبان کسب و کارهای کوچک به اهمیت « برخورداری از مشتری دائمی خوب برای رونق کسب و کارشان» واقف نیستند.
با بررسی این موضوع، شما به یک دیدگاه روشن برای جذب یک مشتری دائمی از طریق سرمایهگذاری یا خطرپذیری خواهید رسید. این بررسی، اهمیت حفظ مشتریان موجود و جلب رضایت آنها برای کسب و کارتان را مشخص خواهد کرد. هزینهی حفظ مشتری و حتی گسترش ارزش مشتری، بسیار کمتر از جذب یک مشتری جدید است.
برای تعیین ارزش واقعی جذب مشتری جدید ، برای سوالات زیر پاسخ مشخصی داشته باشید:
این محاسبات را میتوان در معاملات یا بازدیدکنندگان بهصورت هفتهای، ماهانه یا سالانه بیان کرد، البته به نوع فعالیت شما نیز بستگی دارد.
ما این درصد را « ضریب تبدیل» مینامیم. این ضریب تبدیل، بدون شک بسته به اینکه چگونه این مشتریان جدید جذب شدهاند، متفاوت است. به عنوان مثال، کسی که برای نخستین بار با استفاده از کوپن تخفیف قیمت خرید میکند، در مقایسه با شخصی که به توصیههای شخصی یک دوست خرید کرده است، احتمال کمتری دارد مشتری دائمی شما شود. برای اینکه محاسبات دقیقتر باشد، برای محاسبه این اطلاعات میتوانید از معیارهای مختلف و سپس محاسبهی میانگین استفاده کنید.
پس از جذب مشتری جدید، آن مشتری قبل از ترک شما یا تغییر نظر یا صرفنظرکردن از خدمات و محصولات شما، چه مدت به خرید از شما ادامه خواهد داد؟ این مدت زمانی را میتوان به طور کلی در بازهی ماه یا سال تشریح کرد. این دورهی زمانی سخت محاسبه میشود، اما تمام تلاش خود را بکنید.
۵. چه تعدادی از مشتریان جدید توسط مشتریان فعلی به شما مراجعه کردهاند؟
هنگامی که شما در مورد یک مشتری جدید اطلاعات جمعآوری میکنید، از آنها بپرسید که در مورد شما چگونه اطلاع یافتهاند؟ یک پاسخ ممکن میتواند این باشد: “توصیه شده توسط یک دوست”.
به منظور فهم میزان تاثیر مشتری جدید دائمی در فروش ناخالص شما در یک سال، شما به ارائهی تشریح روشن از «مشتری جدید دائمی» نیاز دارید. از طریق یک ممیزی دقیق میتوانید این اطلاعات را تعیین کنید. بدیهی است، «خرید منظم یا دائمی»میتواند از چند بار در هفته یا چند بار در سال متغیر باشد. بنابراین، این معیارها را تعیین کنید. به عنوان مثال، کسب و کار مربوط به غذا میتواند حدود ۳ تا ۴ بار در ماه باشد در حالیکه در مورد یککسب و کار مهمتر ۳ تا ۴ مرتبه در سال منطقی است.
سپس میتوانید متوسط تعداد دفعات را با متوسط میزان مصرف مشتری خودتان ضرب کنید. ما از آمار متوسط مصرف یک مشتری، نه میانگین مشتری، استفاده میکنیم چرا که برای بازاریابی فروشگاههای محلی (LSM) این ارقام دقیقتر هستند.
برای روشنتر شدن موضوع به مثالی در اینباره توجه کنید: فرض کنید متوسط تکرار منظم خرید مشتری یکبار در هر هفته و میزان خرید متوسط ۱۰ دلار است. به سادگی با ضرب ۵۲ (هفتههای سال) به ۱۰ دلار، ارزش یک مشتری جدید دائمی ۵۲۰ دلار در سال برآورد میشود. آنچه مشهود است این است که، برخی کارفرمایان به ارزش این موضوع واقف نیستند و به راحتی از آن میگذرند.
سوال سادهای است، اما اجازه دهید آن را به صورت جزییات توضیح دهیم. فرض کنید شرکتی ۱ میلیون دلار در سال فروش دارد. هدف سال بعدی افزایش ۵ درصدی در فروش ناخالص، یعنی ۵۰، ۰۰۰ دلار فروش اضافی در مقایسه با سال گذشتهی آن است!.
هدف فروش ۵۰.۰۰۰ دلاری را بر ارزش یک مشتری دائمی (۵۲۰ دلار در سال) تقسیمکنید. پاسخ ۹۶.۱ است. شما به ۹۶.۱ مشتری جدید برای تحقق افزایش ۰۰۰، ۵۰ دلار فروش اضافی نیاز دارید.
یک نکتهی مهم دیگر در بررسی ارزش واقعی جذب مشتری جدید این است که چند درصد مشتریان (خریداران) که برای نخستین بار خرید میکنند، مشتریان دائمی جدید میشوند؟ براساس تجربهی ما، دستکم ۱۲ درصد تا حدود ۲۵ درصد، هر چند تا ۵۰ درصد برای مکانهای جدیدالتاسیس با کارکردهای عالی متغییر خواهدبود. نکتهی مهم این است که شما نباید بر حدس اصرار داشته باشید. پژوهش و تحقیقات به شما برای رسیدن به آمار دقیق برای تحقق اهداف فروش و مشخصکردن مسائل دیگر کمک خواهندکرد. حال با فرض اینکه تلاش شما نرخ تبدیل را ۲۵ درصد مشخص کرده باشد!. درنتیجه شما میدانید که به ۱۹۳ مشتری جدید دائمی برای رسیدن به اهداف خود نیاز دارید. بنابراین شما به چهار برابرکردن «خریداران جدید که برای بار اول از شما خریدکردهاند» برای رسیدن به ۱۹۳ مشتری دائمی نیاز دارید.
به عبارت ساده، با آوردن ۷۷۲ خریدار که برای بار اول خرید میکنند (در شرایط مناسب)، به احتمال بسیار زیاد به ۱۹۳ مشتری دائمی جدید خواهید رسید. آن ۱۹۳ نفر مبلغ ۰۰۰، ۵۰ دلار فروش در امسال و ۰۰۰، ۵۰ دلار در سال بعدی را محقق خواهندکرد. بنابراین هدف شما بهطور متوسط از بین ۶۴ و ۶۵ مشتری که برای بار اول در هر ماه از شما خرید میکنند تحقق خواهدیافت.
۱٫ درآمد حاصل از تبلیغات دسکتاپ نسبتاً ثابت و درآمد حاصل از تبلیغات موبایل در حال انفجار است
بازاریابها از شنیدن این عبارت که «امسال سال موبایل» است، خسته شدهاند،
اما مطالبی که میکر ارائه دادهاست، نشان میدهد که درآمد حاصل از تبلیغات
موبایل بسیار بیشتر از دستکاپ است. درآمد حاصل از تبلیغات اینترنتی به ۶۰
میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵ رسید که در مقایسه با سال ۲۰۱۴، افزایش ۲۰ درصدی
داشته است. درآمد حاصل از تبلیغات موبایل ۶۶ درصد رشد کرده است که در خصوص
دسکتاپ این مقدار تنها به پنج درصد میرسد.
شکل ۱: تبلیغات اینترنتی در آمریکا بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵
در ضمن، مصرفکنندگان ۲۵ درصد وقت خود را صرف موبایلهایشان میکنند که ۱۲ درصد بودجه تبلیغات را تصرف میکند. طبق ارزیابی میکر، این یعنی فرصت بکر ۲۱ میلیارد دلاری برای برندهای آمریکایی که خود را با نحوه استفاده مردم از رسانه همگام کنند. در مقایسه با موبایل، مصرف کنندگان ۲۲ درصد وقت خود را صرف دسکتاپهایشان میکنند و تبلیغکنندگان ۲۳ درصد بودجه را به تبلیغات دسکتاپ اختصاص میدهند.
۲٫ این بازی گوگل و فیسبوک برای برنده شدن است
دوست داشته باشید یا نه، مارک زاکربرگ، نیروی مخرب تبلیغات را ایجاد کرده
است. بین سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵، درآمد حاصل از تبلیغات فیسبوک ۵۹ درصد رشد
داشت و بخش عمده این تبلیغات در دستگاههای موبایل انجام میگرفت. در ضمن،
درآمد حاصل از تبلیغات گوگل در همان دوره زمانی ۱۸ درصد بود. به نظر میرسد
درآمد گوگل در مقایسه با فیسبوک ناچیز باشد، اما تمام دستگاههای پخش
دیجیتال دیگر، به ۱۳ درصد رشد کل کمک کردند. گوگل و فیسبوک با هم ۷۶درصد
رشد تبلیغات اینترنتی را در اختیار داشتند.
شکل ۲: درآمد حاصل از تبلیغات و نرخ رشد (%) گوگل در مقابل فیسبوک و دیگران. آمریکا؛ سال ۲۰۱۴-۲۰۱۵
۳٫ مصرفکنندگان از تبلیغات آنلاین ناراضی هستند
گزارشهای میکر، شامل دادههایی از شرکت ویدیویی Unruly بود که نشان
میداد رونق تبلیغات آنلاین برای مصرفکنندگان اصلاً جالب و شگفتانگیز
نیست. ۹۲ درصد از ۳۲۰۰ کاربر اینترنت عنوان کردهاند که قصد دارند از
مسدودکنندههای تبلیغات (ad blocker) استفاده کنند و ۶۲ درصد مردم گفتهاند
که تبلیغات ابتدای فیلم موجب ناراحتی آنها میشود. همچنین مطالعات نشان
دادند که ۸۱ درصد تبلیغات ویدیویی بیصدا هستند و برای آنکه صدا پخش شود،
مصرفکنندگان باید روی آنها کلیک کنند.
۴٫ قوانین موبایل برای مسدود کردن تبلیغات
میکر، همچنین در خصوص مسدود کردن تبلیغات، تحقیقات جدیدی از PageFair
ارائه کرد که نشان میداد ۴۰۰ میلیون کاربر در سطح جهان تبلیغاتی را که در
وب موبایل عرضه میشود، مسدود میکنند که این تعداد در کاربران دسکتاپ به
۲۰۰ میلیون نفر میرسد.
شکل ۳: کاربران جهانی استفادهکننده از مسدودکنندههای تبلیغات در وب (موبایل+ دسکتاپ)
از آنجا که فناوری PageFair به ناشران کمک میکند تا درباره مسدودکنندههای تبلیغات کار کنند و مسدودکنندگان تبلیغات موبایل تنها یک سال است که فعالیت خود را آغاز کردهاند، به این نتایج باید با شک و تردید نگریست.
۵٫ هرچه کوتاهتر بهتر
میکر برای نشان دادن نحوه عملکرد ویدیوهای کوتاه در موبایل، به دو کمپین
Snapchat -کمپینی برای Spotify و کمپینی برای Universal Pictures’Furious 7
– از سال گذشته اشاره کرد.
Universal در مارچ ۲۰۱۵ حامی مالی فستیوال
موسیقی آلترا میامی بود که بیش از ۱۴ میلیون بازدید داشت. در ماه دسامبر،
Spotify به دلیل راه انداختن کمپینی در بخش Discover که برجستهترین
هنرمندان سال را اعلام میکرد، حق اشتراک را تا تقریباً ۳۰ درصد افزایش
داد.
۶٫ نسل هزاره همچنـان در فیسبوک هستند
با وجود گزارشهای
پیدرپی که فیسبوک را مناسب نوجوانان و جوانان نمیدانند، طبق دادههایی از
comScore که میکر به اشتراک گذاشته، این پلتفرم اجتماعی همچنان در دسترس
اکثر نسل هزاره است. این دادهها میانگین ماهیانه دقایقی را که هر
بازدیدکننده در شبکههای اجتماعی حضور مییابد، اندازهگیری میکند؛
فیسبوک، اینستاگرام و اسنپچت، مدعی بیشترین دسترسی هستند.
شکل ۴: نفوذ مخاطبان دیجیتال در رده سنی ۱۸ تا ۳۴ سال در مقابل تعامل شبکههای اجتماعی پیشرو در آمریکا
جالب است که با وجود آنکه این مقدار در وبگاه تامبلر متعلق به یاهو، به کمی بیشتر از ۲۰ درصد در ۱۸ تا ۳۴سالهها میرسد، میانگین حضور هر کاربر در این شبکه اجتماعی ۲۰۰ دقیقه است. در ضمن این میزان در توییتر به بیش از ۵۰ درصد نسل هزاره میرسد، درحالیکه میانگین زمانسپریشده در این شبکه اجتماعی بهطور چشمگیری کمتر است.
۷٫ چت آینده است
برندهای تجاری
بنا به دلایل واقعی، بازاریابی مبتنی بر چت و روباتها را با آغوش باز
میپذیرند. چارتی که در شکل شماره پنج آمده است، رشد سریع واتساپ، فیسبوک
مسنجر و ویچت را در شش سال گذشته و نحوه مقایسه آنها با اینستاگرام،
توییتر و لینکدین را نشان میدهد.
شکل ۵: کاربران فعال ماهانه در شبکههای اجتماعی و مسنجرها، سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵
آموزش شروع کسب و کار و کسب درآمد آنلاین
هر کس که قصد درآمدزایی و یا افزایش کسب درآمد دارد باید بالاخره از یک جایی شروع کند املای ننوشته یقینا غلط ندارد . کسب و کار آنلاین یا اینترنت مارکتینگ امروزه در حال رشد فزاینده است و افرادی که قصد کسب درآمد از فضای مجازی را دارند باید دست به کار شوند. اما هر کاری اعم از کسب و کار کوچک و یا بزرگ، باید مجموعه تمهیدات و گام هایی که موفقیت را تضمین می کند و در حصول به نتیجه اثبات شده است را فراگرفت در اینجا قصد دارم تا مجموعه آموزش ها و توصیه های موفق در کسب و کار آنلاین را آموزش دهم آموزشی هایی که موفقیت و رشد کسب درآمد را به همراه دارد.
نیازی را بیابید و راهی برای برآورده کردن آن پیدا کنید.
راهی برای افزایش فروش پیدا کنید.
وب سایتی تهیه و تنظیم کنید که استفاده از آن آسان باشد.
جهت ترغیب هر چه بیشتر افراد برای بازدید از سایتتان، از موتورهای جستجو استفاده کنید.
کاری کنید تا دیگران شما را به عنوان یک متخصص بشناسند.
از طریق ایمیل با مشتریان و دنبالکنندگان خود ارتباط برقرار کنید.
فروش خود را از طریق back-end sales و upselling افزایش دهید.
گام اول : نیازی را بیابید و راهی برای برآوردهکردن آن بجویید.
تازه کارها اولویت اول را محصول و اولویت بعدی را بازار میدانند.
برای اینکه شانس موفقیت خود را بالا ببرید، با یک بازار کار را آغاز کنید. ترفند پیشنهادی ما یافتن افرادیست که خودشان به دنبال پیدا کردن راه حلی برای یک مشکل بودهاند؛ ولی موفق نشدهاند. خوشبختانه با وجود اینترنت، انجام این گونه تحقیقها آسان شدهاست.
به دنبال انجمنهای آنلاین باشید و ببینید چه سوالاتی ذهن مردم رو به خود مشغول کرده و این انجمن ها در تلاشند تا برای چه مشکلاتی راه حل پیدا کنند.
به دنبال کلمات کلیدی باشید که افراد زیادی آنها را جست و جو می کنند اما سایت های زیادی در نتایج جست و جو ظاهر نمی شوند.
سایت رقیب های خود را بررسی کنید. به نقاط ضعف و قوت آن توجه کنید. شما میتوانید با این بررسیها و چیزهایی که از سایت رقیبان خود یاد گرفتهاید، محصولی جدیدی که قبلا موجود نبوده را خلق کرده و روانه بازار کنید.
گام دوم : راهی برای افزایش فروش پیدا کنید.
یک راه مطمئن برای افزایش فروش شما وجود دارد و شما می توانید با به کار گرفتن موارد زیر به آن دست بیازید:
برای جلب توجه از یک عنوان جذاب استفاده کنید.
مشکلی که محصول شما قرار است آن را حل کند ، توصیف کنید.
صداقت و اعتبار خود را به عنوان حل کننده ی مشکل موجود ثابت کنید.
نظرات مشتریانی را که از محصول شما استفاده کردن را به عنوان گواهی بر صحت کار خود ارائه کنید.
در باره محصولتان داد صحبت کنید و بگویید که چگونه این محصول قرار است به مصرف کننده سود برساند.
ارائه پیشنهاد.
ضمانت محکمی ارائه بدهید.
ایجاد حس اضطرار.
درخواست برای فروش.
توجه داشته باشید که مصرف کننده همیشه از خود میپرسد که این محصول به چه درد من می خورد. تلاشتان بر این باشد که پاسخ مطلوبی برای این پرسش بیابید.
گام سوم : وب سایتی برای خود راهاندازی کنید.
وقتی که صاحب بازار و محصولتان شدید دیگر شما فرایند فروشتان را آغاز و قطعی کرده اید و در این زمان شما باید آماده طراحی وب سایت برای کسب و کار آنلاین نوظهورتان باشید. به یاد داشته باشید که وب سایتتان ساده باشد چون شما فقط ۵ ثانیه وقت دارید تا نظر بیننده را جذب کنید؛ در غیر اینصورت ممکن است بیننده برود و هیچوقت بر نگردد. لذا رعایت نکات زیر خالی از لطف نیست:
از یک یا دو فونت ساده روی یک زمینه واضح و روشن استفاده کنید.
راهبری در سایت خود را ساده کنید. طوری که مشتری بتواند به راحتی به جایی که می خواهد برسد.
تنها زمانی از گرافیک و صدا و تصویر استفاده کنید که می دانید پیام شما را واضح تر می رساند.
خرید را آسان کنید. طوری که بیش تر از دو کلیک با پرداخت فاصله نداشته باشد.
وبسایت شما ویترین شماست، آن را زیبا و کاربر پسند کنید.
گام چهارم : برای بالا بردن آمار بازدید ها از موتور های جستجو استفاده کنید.
در کسب و کار آنلاین بهترین روش تبلیغات، روش پرداخت به ازای کلیک (Pay Per Click یا PPC) است. این گونه تبلیغات این مزیت را دارند که شما تنها بابت ترافیک قطعی که به سایت شما هدایت شده پول پرداخت می کنید و همچنین می توانید شعار ها و تیتر های تبلیغاتی مختلف را آزمایش کنید و ببینید کدام یک تأثیر بیشتری داشته اند. مهم تر از دو موردی که در بالا گفته شد، دیده شدن بهتر شما در موتورهای جستجو است.
گام پنجم : کاری کنید تا دیگران شما را به عنوان یک متخصص بشناسند.
افراد از اینترنت برای یافتن اطلاعات استفاده می کنند. اطلاعات را به صورت رایگان در اختیار دیگر سایت ها قرار دهید. با انجام این کار شما شاهد افازیش تعداد جستجو ها و ترافیک در سایت خود خواهید بود. راز موفقیت این است که همیشه یک لینک را در سایت خود قرار دهید و خبر های داغی را برای سایت خود تدارک ببینید.
سعی کنید محتوای سایتتان تخصصی و رایگان باشد. مقالات، ویدیو ها، و هر گونه اطلاعات مفیدی که در توانتان هست را برای کاربران خلق کنید.
این مقالات و اطلاعات را به صورت آنلاین و از طریق رسانههای اجتماعی توزیع کنید.
در انتهای مقالات ارزشمند خود گزینه «اشتراک گذاری با دوستان» را اضافه کنید.
در انجمن ها و جاهایی که مشتریان احتمالی شما حضور فعال دارند به عنوان یک متخصص نظر بدهید.
گام ششم : از قدرت بازاریابی ایمیلی برای جلب توجه بازدید کنندگان استفاده کنید.
وقتی شما لیستی از افراد را برای ارسال ایمیل های تبلیغاتی به وجود می آورید، این خود می تواند یکی از ارزشمند ترین کارهایی باشد که شما انجام می دهید. دنبال کننده گان شما و مشتریانتان این اجازه را به شما داده اند تا برایشان ایمیل های تبلیغاتیتان را بفرستید. این بدان معنی است که:
شما دارید چیزی را به آنها اعطا می کنید که خود می خواستند.
شما با این کار رابطه ای دائمی که روز به روز رو به بهتر شدن است را با آنان برقرار کرده اید.
پاسخی که از این طریق دریافت می کنید صد در صد قابل اندازه گیری است.
بازاریابی از طریق ایمیل بسیار مقرون به صرفه تر و موثر تر است تا بازاریابی های چاپی و تلویزیونی و رادیویی، چون این روش بسیار هدفمند تر است و شما قلب بازار را نشانه رفته اید.
هر کسی که از سایت شما بازدید می کند و تصمیم به ملحق شدن به لیست دریافت کنندگان ایمیل های تبلیغاتی شما می گیرد، در واقع کمک بزرگی به شما کرده است و این درست همان چیزی است که باید انجام دهید. این را هم بدانید که راهی بهتر از ایمیل برای رصد کردن مشتریانتان وجود ندارد .
گام هفتم : فروش خود را از طریق back-end sales و upselling افزایش دهید.
یکی از مهم ترین استراتژی های بازاریابی تحت شبکه این است که بتوانید مشتریانی پیدا کنید که برای همیشه با شما بمانند و محصولات شما را بخرند. حداقل ۳۶ درصد از افرادی که یک بار از شما خرید کرده اند باز هم به سراغ شما می آیند. البته اگر شما به درستی ارتباط خود را با آنها حفظ کنید. انجام اولین فروش بسیار دشوار و هزینه بر است. سپس از back-end sales و upselling برای فروش مجدد محصولات به مشتریان فعلی خود استفاده کنید:
محصولی پیشنهاد دهید که مکمل محصول خریداری شده کنونی آن هاست.
کوپن تخفیف وفاداری برای آن ها ارسال کنید تا بتوانند دفعه بعد از آن استفاده کنند.
در صفحه «تشکر از خرید» محصولات مشابهی را به آن ها پیشنهاد دهید.
اینترنت با سرعت زیادی در حال تغییر است؛ به طوری که یک سال آنلاین، برابر است با ۵ سال دنیای واقعی ولی اصول و ضوابط چگونگی برپا کردن و رشد دادن یک کسب و کار آنلاین دستخوش تغییر نشده است. اگر در حال راه اندازی کسب و کاری به صورت آنلاین هستید، از موارد بالا استفاده کنید و اگر هم قبل از این در کار کسب و کار آنلاین بوده اید، مروری سریع بر کارتان داشته باشید و ببینید که آیا گام های بالا را مو به مو اجرا کرده اید یا موردی را از قلم انداخته اید یا نه. با رعایت این اصول شما هرگز راه را اشتباهی نخواهید رفت.