آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

دلایل شکست کسب و کار آنلاین

دلایل شکست کسب و کار آنلاین

کسب و کارهای زیادی در اینترنت هر روزه ایجاد می شوند و هدفشان این است که کسب درآمد موفقی داشته باشند. ولی از بین میلیونها سایت و ایده کسب درآمد فقط تعدادی از آنها موفق هستند و بقیه در آغاز و یا نیمه راه دچار مشکل می شوند . موفقیت در کسب درآمد آنلاین بی دلیل نیست و همچنین ناموفق بودن در راه اندازی کسب و کارهای آنلاین هم بی دلیل نیست . در اینجا قصد دارم تا با نگاه به کسب درآمد های موفق در اینترنت ، به دلایل عدم موفقیت و شکست برخی از کسب و کارها در اینترنت پرداخته شود.

ما در دورانی زندگی می‌کنیم که روزانه بیش از ۳میلیارد نفر به شبکه اینترنت متصل می‌شوند و این آمار سالانه به میزان ۸درصد رشد می‌کند. شما به آسانی قادر خواهید بود نحوه کارکردن با وبلاگ‌ها، وب سایت‌ها و تولید محتوای صوتی و نوشتاری در زمینه‌های مختلف را بیاموزید. این موضوع سبب شده است فرصت بسیار مناسبی برای معرفی کسب و کار خود به مخاطبان و کاربران و همچنین راه‌اندازی کسب و کارهای آنلاین و کسب درآمد ایجاد شود.

با وجود این فرصت ایده‌آل و دسترسی به اینترنت، تعداد بسیار زیادی از کسب و کارهای اینترنتی درآمد چندانی از فعالیت تجاری آنلاین خود ندارند. برای درک بهتر این موضوع نیازی به تحقیقات گسترده و استفاده از داده‌های آماری نیست، کافی است با یک سرمایه‌گذار و کارآفرین آنلاین گفت وگو کنید، آنگاه به شما خواهند گفت که درآمدی از فعالیت تجاری اینترنتی خود ندارند.

دلیل اصلی عملکرد ناموفق کسب و کارهای اینترنتی یک مفهوم ساده است که حتی پیش از ایجاد شدن شبکه جهانی اینترنت نیز وجود داشته‌است. کالایی که شما در اینترنت به مردم عرضه می‌کنید باید کاربردی بوده و آنها به خوبی این موضوع را احساس کنند، در این صورت است که احتمال موفقیت‌تان افزایش خواهد یافت.

دنیای بازاریابی اینترنتی این روزها یک زبان کاملا جدید را ایجاد کرده‌است. این زبان ترکیبی است از مفاهیم قدیمی توسعه شخصی با مفاهیم و آموزه‌های جدید در حوزه بازاریابی. این زبان جدید سروصدای زیادی به پا کرده و آموزه‌های آن این روزها به یک نُرم در عرصه بازاریابی دیجیتال بدل شده‌است.

مشکلی که در این بین برای سرمایه‌گذاران و کارآفرینان ایجاد می‌شود آن است که تنها افراد شاغل در حوزه بازاریابی دیجیتال با این مفاهیم آشنا بوده و دیگران قادر به درک و آموزش نکات آن نیستند.

شنیدن جملاتی نظیر «طرز فکر قدرتمندی داشته باشید» یا « هدف خود را کشف کنید» و در نهایت «سبک زندگی خود را آنطور که باید باشد انتخاب کنید» چندان نا آشنا و مبهم نیست و شما ممکن است تصور کنید که این جملات موجب افزایش انگیزه افراد خواهد شد، در حالی که این چنین نیست و این اصطلاحات و جملات بسیار گیج‌کننده هستند.

این عبارات و جملات بسیار مبهم و کلی هستند و شما هرگز قادر نخواهید بود مفاهیم جدید بازاریابی را به آسانی به دیگران بیاموزید چراکه تعریف هرکدام از این عبارات در مورد افراد مختلف متفاوت بوده و کارکرد مشابهی نخواهند داشت.

به یاد داشته باشید که مردم برای محصولات و خدماتی که درک درستی از آن ندارند پولی پرداخت نمی‌کنند. هنگامی که آنها وب‌سایت یا صفحه شما در شبکه‌های اجتماعی را مشاهده می‌کنند، چنانچه از نحوه عملکرد و کاربرد کالاها و خدمات شما مطمئن نشوند، اقدام به خرید نمی‌کنند. شما باید برای ترغیب مشتریان به خرید محصولات‌تان درمورد کاربرد و منافعی که از خرید کسب خواهند کرد توضیح داده و مخاطبان خود را متقاعد کنید.

با این همه بهتر است خود را در دام نکات متعدد بازاریابی دیجیتال گرفتار نکرده و سعی نکنید از تمامی مفاهیم و تعاریف جدید بازاریابی گرته‌برداری کنید. به مردم کمک کنید تا درک صحیحی از محصولات و خدمات ارائه شده از سوی شما داشته باشند در این صورت خواهید دید که بر تعداد مشتریان افزوده شده و درآمد شما از کسب و کار اینترنتی تان به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت.

فراموش نکنید که شما می‌توانید یک کسب و کار آنلاین راه‌اندازی کنید، هم درآمدزایی داشته باشد و هم ظرفیت قابل توجهی برای رشد. بنابراین اهداف خود را به صورت واضح ترسیم کرده و فعالیتی پایدار و مداوم داشته باشید. در همین حین از نکات و تعاریف کلاسیک و امتحان شده بازاریابی استفاده کنید. آنگاه خواهید دید شانس موفقیت کسب و کارتان به شکل قابل توجهی افزایش خواهد یافت.

تاثیر انتقاد سازنده در رشد کسب و کار و درآمد

تاثیر  انتقاد سازنده در رشد کسب و کار و درآمد

اگرچه ما از نظر رفتاری در حال حرکت به سوی جامعه ای کم صبر و حوصله پیش می رویم و اینقدر دچار هیجان و اضطراب هستیم که پرخاشگری همه زندگی ما را تحت الشعاع قرار داده است با این حال باید یاد بگیریم که اگر قصد راه اندازی کسب و کار را داریم باید علاوه بر خلاقیت از جنبه انتقاد پذیری هم برخوردار باشیم انتقاد سازنده می تواند عامل محرک و موتور خلاقیت در کسب و کارهای مختلف باشد. در اینجا قصد دارم تا تاثیر انتقاد سازنده در کسب درآمد بیشتر و توسعه کسب و کار و افزایش درآمد را شرح دارم:

انتقاد سازنده عاملی است که می‌تواند خلاقیت در کسب و کارها را بیش از پیش افزایش داده و به عنوان یک شتاب‌دهنده‌ی انگیزه عمل کند.

به جرات می‌توان گفت که در دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ میلادی زیراکس در آزمایشگاه تحیقاتی پالو آلتوی خود بهترین مهندسان و متخصصان حوزه‌ی فناوری را گرد هم آورده بود. Xerox PARC ایده‌های خلاقانه‌ی بسیار زیادی را توسعه داد که شماری از آن‌ها سنگ بنای انقلاب‌های بزرگ در حوزه‌ی فناوری شدند. از جمله‌ی ایده‌های متخصصان این کمپانی می‌توان به رابط گرافیکی کاربر اشاره کرد که توسط استیو جابز و بیل گیتس در اپل و مایکروسافت پیاده شد تا دنیای کامپیوترهای شخصی بطور کامل دچار دگرکونی شود. همچنین باید به اولین پرینتر لیزری جهان اشاره کرد که ماحصل فعالیت‌های متخصصان در زیراکس پارک است. البته دو مورد اشاره شده تنها بخشی از ایده‌هایی است که توسط محققان زیراکس پارک توسعه یافته است. با وجود حجم گسترده‌ی ایده‌های توسعه یافته توسط متخصصان این آزمایشگاه، تنها تعداد محدودی پس از پشت سر گذاشتن فرآیند تجاری سازی، درآمدی را عاید این کمپانی کردند.

پرفسور جاناتان بندُر، استاد دانشگاه تجارت و اقتصاد سیاسی در استنفورد دلیل اصلی عدم تجاری‌سازی و درآمدزایی از تمام ایده‌های مطرح شده در زیراکس پارک را نه نبود خلاقیت، بلکه نبود عنصر دیگری در میان مدیران این آزمایشگاه خوانده است. وی انتقاد سازنده را فاکتوری عنوان کرده که باید مدیران زیراکس پارک با دست و دلبازی در اختیار کارمندان خود قرار می‌دادند. جاناتان بندُر زیراکس پارک را مصداقی بارز از تیم متشکل از متخصصان، ایده‌پردازان و مهندسانی خوانده که به اندازه‌ی کافی توسط مدیران خود برای رسیدن به اهداف مشخص تحت فشار قرار نگرفته‌اند.

بندر معتقد است در صورتی که فردی عبارات و جملات انتقادی و انگیزشی را در زیراکس پارک استفاده می‌کرد، شرایط متفاوت از امروز بود.

شما بسیار عالی هستید و ایده‌های بسیار نابی را ارائه می‌کنید، اما ارزش بازار این ایده‌ها کجا است؟

بندر جمله‌ی فوق را به عنوان یک مثال از جملات انگیزشی برای نقد ایده‌ها به منظور داشتن ذهنیت تجاری مطرح می‌کند.

بسیاری از افراد معقتدند که خلاقیت و انتقاد دو عنصری هستند که در یک قاب نمی‌گنجند. بندر اما این موضوع را از زاویه‌ی متفاوتی می‌نگرد. به اعتقاد این استاد دانشگاه خلاقیت و انتقاد سازنده را باید به مثابه مفهوم Yin و Yang در فرهنگ چینی خواند. چینی‌ها یین و یانگ را دو نیروی موجود در جهان هستی می‌دانند که اولی ماهیتی مثبت داشته و تمثیلی از روشنایی است و دیگری با ماهیتی منفی نشان دهنده‌ی تاریکی است. این دو نیرو در شکل یک دایره که نیمی هلالی سیاه و نیمی متشکل از هلالی روشن است، دو نیروی عمده در جهان هستی است. بندر نیز انتقاد و خلاقیت را در عین تضاد ظاهری، مکمل هم می‌خواند. وی در این خصوص می‌گوید:

انتقاد و خلاقیت نه تنها در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، بلکه در کنار هم معنی پیدا می‌کنند.

در صورتی که یک کمپانی از تیم طراحی و توسعه‌ی خلاق و پویایی برخوردار بوده، اما فرآیند بررسی کارآمدی نداشته باشد، متخصصان تعداد زیادی ایده دریافت می‌کنند که احتمال وجود چند ایده‌ی غیرکاربردی نیز در میان آن‌ها با ریسک بالا وجود دارد. در مقابل اگر کمپانی مالک تیم طراحی و توسعه کمی در برابر ایده‌های جدید سرسخت باشند، به احتمال زیاد از پیاده‌سازی ایده‌های نامناسب و غیرکاربردی جلوگیری خواهند کرد، اما ایده‌های خوب نیز در این فرآیند از چرخه خارج شده و خلاقیت خشک خواهد شد. وی در این خصوص می‌گوید:

در یک کمپانی بزرگ‌ترین چالش تشخیص ایده‌های غیرکاربردی و جلوگیری از خطای عملکرد در یک مرز قابل قبول است.

یکی از بهترین روش‌ها برای ارائه‌ی بهترین بازخورد به کارمندان استفاده از یک فرآیند مشخص ارزیابی نظیر یک سیستم امیتازدهی است که ایده‌های مطرح شده از ابعاد مختلف نظیر جنبه‌ی فنی و بازاری مورد بررسی قرار گرفته و امتیازهایی را دریافت می‌کنند. بندر به این موضوع اشاره می‌کند که برخلاف اغلب صاحب نظران که سیستم امتیازدهی را مناسب نمی‌دانند، با استفاده از این سیستم یک کمپانی می‌تواند دلایل سکون خود را پیدا کند.

در صورتی که ایده انعطاف‌پذیر باشد، یک مدیر می‌تواند با استفاده از سیستم امتیازدهی، ایده مورد نظر را چند بخش کرده و قسمت‌های مورد نظر را در مسیر بهبودی نقد کند. با استفاده از سیستم روبریک (سیستم امیتازدهی) می‌توان خطر برداشت‌های شخصی از رد یا قبول یک ایده را از سازمان دور کرد، بطوریکه دلایل رد یا قبول شدن یک ایده به روشنی مشخص شده و می‌توان با استناد به آن‌ها کارکنان را قانع کرد.

وی وجود یک مشکل در سازمان را که ایده‌هایی برای حل آن مطرح شده را شبیه به بیماری خوانده که راهی اتاق جراحی می‌شود. بیمار از نظر شخصی اهمیت کمتری نزد جراح دارد، چراکه پزشک در الویت اول به حل مشکل و معالجه بیمار فکر می‌کند. استفاده از سیستم روبریک توسط مدیران نیز کارکردی مشابه دارد و استفاده از آن برای سنجش عملکرد ایده، برداشت‌های شخصی از نتیجه را باطل می‌کند.

به اعتقاد بندر با توجه به اینکه همگان در معرض انجام خطا هستند، از این‌رو این سیستم را می‌توان در تمام سطوح سازمان مورد استفاه قرار داد.

دوام کسب درآمد

دوام کسب درآمد

دوام و پایداری یک کسب و کار و درآمد به داشتن یک برنامه است اگر دارای برنامه نباشیم کسب درآمد ما بی دوام بوده و مانند تخته پاره ای بر روی موج به هر طرف می رود. خلاقیت و داشتن استراتژی موجب موفقیت یک کسب و کار می شود . مطالعه و شناخت خود و توانمندی های خودمان کمک می کند که ما در کسب و کار موفق باشیم . البته باید به این نکته توجه کنیم که در کسب درآمد و یا کسب و کار تا در عمل کاری انجام ندهیم در واقع هیچ کار نکردیم رایند توسعه کسب و کار در افرادی که مشغول به انجام آن هستند تغییراتی ایجاد می‌کند و این راز موفقیت است.

ایجاد یک کسب و کار جدید، آرزوی هر کارآفرینی است. اما در حالی که میلیون‌ها نفر کسب و کارهای کوچک برای خودشان راه اندازی می‌کنند معنای «انقلاب کارآفرینی» که رسانه‌ها همه جا درباره آن صحبت می‌کنند چیست؟ انقلاب کارآفرینی چیزی نیست جز گریز از دنیای بی‌نظم بیرون به سوی دنیای منظم و کنترل شده درون. دنیایی که خصوصی‌تر است و با آنکه نسبت به دنیای بیرون مبهم‌تر است بسیار بیشتر با انسان‌ها در ارتباط است. دنیایی که رابطه انسان با خودش را نمایان‌تر ساخته و محال است بتوان چنین دنیایی را در یک شغل تجربه کرد. متأسفانه بیشتر صاحبان کسب و کارهای کوچک موفق نمی‌شوند رؤیای خود را به حقیقت تبدیل کنند و دلیل آن هم روشن است زیرا آنها بی‌نظمی دنیای بیرون کسب و کار را وارد کارشان می‌کنند.
چرا رؤیاهای ما در کسب و کار جدید خراب می‌شود؟
ما سعی می‌کنیم با شروع یک کسب و کار جدید، دنیا را عوض کنیم اما خودمان هیچ گاه عوض نمی‌شویم. در نتیجه کسب و کاری که قرار بود دنیای جدید ما را بسازد بدترین شغل دنیا می‌شود. درسی که می‌توان از این اتفاقات گرفت این است که ما نمی‌توانیم با شروع از دنیای بیرون، زندگی خود را بسازیم و اگر این کار را انجام دهیم زندگی‌مان بی‌نظم‌تر می‌شود. اگر ما از قوانین هستی و اینکه چطور این دنیا ساخته شده و کار می‌کند شناخت کافی داشته باشیم سعی می‌کنیم با ساختن زندگی‌مان دنیای خودمان را بسازیم و لازمه این شناخت آن است که در مورد جهان و نحوه قرار گرفتن‌مان در این هستی مطالعه کنیم. برای اینکه در این راه موفق شویم باید جهانی با مقیاس کوچک‌تر و پیچیدگی کم‌تر برای خودمان بسازیم و به بررسی آن بپردازیم. جهان کوچک ما همان کسب و کار ماست و برنامه توسعه کسب و کار کمک می‌کند تا آن را به طرز مؤثرتری مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم.
حقیقت کارآفرینی در یک ضرب المثل چینی
یک ضرب المثل چینی می‌گوید: «زمانی که چیزی را می‌شنوید آن را فراموش می‌کنید. وقتی آن را می‌بینید به خاطر می‌سپارید اما فقط زمانی آن را می‌فهمید که انجامش بدهید.» فرایند توسعه کسب و کار در افرادی که مشغول به انجام آن هستند تغییراتی ایجاد می‌کند و این راز موفقیت است. پس به جای فکر کردن عمل کنید زیرا تا انجام ندهید، نخواهید فهمید و زمانی که انجام می‌دهید دیگر چیزی نمی‌ماند تا بخواهید در مورد آن فکر کنید. پس مطمئن باشید در مسیر درست قرار گرفته اید و وقتی در مسیر درست قرار می‌گیرید ایده‌های بهتر و اندیشه‌های خلاقانه‌تر ظهور می‌یابد در این لحظه باید آنها را تبدیل به نوآوری کنید و رؤیای از بین رفته را دوباره به کسب و کارهای کوچک برگردانید.

انواع استراتژی‌های کسب درآمد

انواع استراتژی‌های کسب درآمد

در مقالات قبلی درباره استراتژی و تعریف آن در کسب و کار مطلبی نوشتیم :

واقعیت استراتژی کسب و کار

و یا در اینجا استراتژی کسب درآمد:

استراتژی بازاریابی برای کسب درآمد

هر کارآفرین و یا شروع کننده کسب و کار می تواند با توجه به شرایط و ایده خود استراتژی خاص و متمایز از بقیه را برای خود در کسب درآمد لجاظ کند. این استراتژی ممکن است برای رشد باشد و یا قیمت گزاف و یا هر چیز دیگر باشد در هر حال استراتژی آن شرکت تعیین کننده سیاست کاری برای کسب و کار و افزایش درآمد است قبل از پرداختن به انواع استراتژی در کسب و کار و یا کسب درآمد ، یک کارآفرین باید آگاهی کامل نسبت به استراتژی و انواع آن داشته باشد تا در کسب و کار خود موفق باشد.

یک شرکت کوچک می‌تواند بسته به موقعیتی که دارد، از چندین مورد از انواع استراتژی های کسب و کار استفاده کند. به عنوان مثال، شرکت‌های استارت آپ ممکن است در مقایسه با شرکت‌هایی که به ثبات رسیده‌اند، با چالش‌های مختلفی روبه‌رو شوند. بنابراین، استراتژی‌های کسب و کاری که آنها به کار می‌برند ممکن است با استراتژی مورد استفاده‌ی رقبای کلید‌ی‌شان فرق داشته باشد. چهار نوع استراتژی کسب و کار وجود دارند که عبارتند از: رشد، تمایز محصول، قیمت‌گذاری گزاف ، و استراتژی تحصیل.

۱. استراتژی رشد

استراتژی رشد مستلزم معرفی محصولات جدید یا اضافه کردن مشخصه‌های جدید به محصولات موجود است. گاهی اوقات، یک شرکت کوچک ممکن است مجبور شود خط تولید خود را تغییر یا افزایش دهد تا بتواند پا به پای رقبای‌شان جلو برود. در غیر این صورت، مشتریان ممکن است استفاده از فناوری جدید یک شرکت رقیب را شروع کنند. به عنوان مثال، شرکت‌های تلفن همراه دائما ویژگی‌های جدید اضافه می‌کنند یا فناوری‌های جدید را کشف می‌کنند. شرکت‌های تلفن همراه که پا به پای تقاضای مشتریان پیش نمی‌روند، در میدان کسب و کار دوام زیادی نمی‌آورند. شرکت‌های کوچک نیز ممکن است با پیدا کردن یک بازار جدید برای محصولات‌شان، یک استراتژی رشد اتخاذ کنند. گاهی اوقات، شرکت‌ها به طور تصادفی بازارهای جدیدی برای محصولات خود پیدا کنند. به عنوان مثال، یک تولیدکننده‌ی کوچک صابون ممکن است از طریق تحقیقات بازاریابی کشف کند که کارگران صنعتی محصولات این شرکت را دوست دارند. از این رو، این شرکت می‌تواند علاوه بر فروش صابون در فروشگاه‌های خرده‌فروشی، صابون‌ها را در ظروف بزرگ‌تر برای کارخانه و کارگران کارخانه بسته‌بندی کند.

۲. استراتژی تمایز محصول

شرکت‌های کوچک اغلب زمانی از استراتژی تمایز محصول استفاده می‌کنند که یک مزیت رقابتی دارند، از جمله کیفیت یا خدمات برتر. به عنوان مثال، یک تولیدکننده‌‌ی کوچک دستگاه تصفیه‌ی هوا ممکن است خود را از رقبای‌اش با طراحی مهندسی برتری که دارد متمایز کند. بدیهی است که شرکت‌ها از استراتژی تمایز محصول برای جدا کردن خودشان از رقبای اصلی استفاده می‌کنند. با این حال، با توجه به مقاله‌ی « استراتژی عمومی پورتر» در وب‌گاه کوئیک ام‌بی‌اِی (QuickMBA.com) استراتژی تمایز محصول همچنین می‌تواند به شرکت کمک کند که وفاداری به برند (نام تجاری) ایجاد کند.

 

۳٫ استراتژی قیمت‌گذاری گزاف

شامل تعیین قیمت‌ بالا برای یک محصول، به ویژه در مرحله‌ی مقدماتی چرخه‌ی زندگی آن محصول است. یک شرکت کوچک استراتژی قیمت‌گذاری گزاف را استفاده می‌کند تا به سرعت هزینه‌های تولید و تبلیغات آن محصول را جبران کند. با این حال، کالای مورد نظر باید ویژگی خاصی برای مصرف‌کنندگان داشته باشد تا بابت آن پول گزافی پرداخت کنند. معرفی یک فناوری جدید می‌تواند مثالی برای این استراتژی باشد. ممکن است یک شرکت کوچک نخستین شرکتی باشد که نوع جدیدی از پانل‌های خورشیدی را ارائه می‌دهد. از آن‌جا که این شرکت تنها مرجع فروش محصول ذکر شده است، مشتریانی که واقعا پانل‌های خورشیدی را می‌خواهند، ممکن است هر قیمتی را برای خریداری آن بپردازند. با توجه به گزارش« آژانس مدیریت مشاغل کوچک» یکی از مضرات قیمت‌گذاری گزاف این است که تقریبا به سرعت، منجر به جذب رقابت می‌شود. شرکت‌های مختلف ممکن است متوجه سودی که این شرکت به جیب می‌زند بشوند و همان محصول را تولید کنند؛ البته به این شرط که فوت و فن فناوری آن را بدانند.

۴. استراتژی تحصیل

یک شرکت کوچک با سرمایه‌ی اضافی ممکن است استراتژی تحصیل را برای به‌دست آوردن مزیتی رقابتی استفاده کند. استراتژی تحصیل مستلزم خرید یک شرکت دیگر یا یک یا چند خط محصول از آن شرکت است. به عنوان مثال، یک خرده فروش مواد غذایی در سواحل شرقی ممکن است یک فروشگاه‌ زنجیره‌ای مواد غذایی هم‌تراز را در ایالت‌های غرب بخرد تا عملکردش را توسعه بدهد.