دابسمش و کسب درآمد اینترنتی و بازاریابی
همه ما از کارایی بالای شبکه های اجتماعی در رونق کسب و کار اینترنتی و درآمد تجارت الکترونیک خبر داریم و حتی شبکه های اجتماعی متحول کننده بازار کسب و کار در اینترنت محسوب می شوند . یکی از موارد جالب در شبکه های اجتماعی داب اسمش (دابسمش) است دابسمش ها در شبکه های اجتماعی به دلایل زیادی از جمله جذاب و جنبه سرگرمی کننده ، ظنز و... بازدید های بالایی دارد و می توان از این راه هم به کسب درآمد در اینترنت پرداخت وقتی دابسمشی می سازیم که بازدید بالا دارد چرا از این در جهت کسب پول و درآمد استفاده نکنیم؟ در اینجا قصد دارم تا ضمن تعریف دابسمش و تاریخچه آن، به چگونگی تاثیر آن در بازار کسب و کار و کسب درآمد در اینترنت و شبکه های اجتماعی بپردازم:
سطل آب یخ دیروز و عکس های سلفی تا داب اسمش های امروز پدیده هایی هستند که هر سال یا هر چند سال یکبار به یک رفتار مورد توجه اجتماعی بدل می شوند و این فرصتی است تا کسب و کارها در کنار برنامه های از قبل پیش بینی شده خود نیم نگاهی هم به این پدیده ها داشته باشند. این به معنای تمرکز و سرمایه گذاری پایدار روی این پدیده های زودگذر نیست. اما این فرصت ها را از دست ندهید.
بررسی این پدیده به معنای تعریف جامعی از بازاریابی فرصت نیست, چرا که بازاریابی فرصت یک شاخه بسیار عمیق تری نسبت به مقاله پیش رو است اما موضوعی که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد فرصت ها در استفاه از پدیده های اجتماعی است, آنچه که به موج سواری معروف است!
dubsmash نام اپلیکیشن و برنامه ایی است برای گوشی های اپل و اندرویدی که توسط چند جوان خلاق آلمانی نوشته شده است و کاربران با استفاده از آن می توانند تصویر خود را بر روی صدای دیگران بگذارند. برای نمونه می توانید دیالوگی را از یک فیلم, کارتون یا بخشی از یک آهنگ را انتخاب کنید و به اصلاح روی آن لب بزنید. این فرآیند را با صدای شخصیت های معروف و غیرمعروف هم می توان انجام داد. البته برخی از این صداها قبلا توسط دیگر کاربران آپلود شده و شما می توانید از این صداها استفاده کنید ولی اگر خواستید از صدای کسی استفاده کنید که در آرشیو موجود نیست می توانید خودتان فایل صوتی را آپلود کنید. در نهایت با این اپلیکیشن پرطرفدار میتوان یک ویدیو با حداقل ١٠ ثانیه و حداکثر یک دقیقه زمان برای صدایی ساخت که از قبل آماده است و در واقع دوبلوری را برعکس انجام داد با همین ایده ساده و با شعار «راه بامزهای برای ارتباط برقرار کردن» تا ژانویه ٢٠١٥ بیش از ٥٠ میلیون بار در ١٩٢ کشور جهان دانلود شد. آماری که در ١٠ ماه پس از آن و به مدد ٢٥ میلیون نفر دیگر اکنون به بیش از ۸۰ میلیون بار دانلود رسیده است.
ورود این برنامه به ایران و آمیخته شدنش با چاشنی طنازی ذاتی ایرانیها باعث محبوبیت بیشترش شد تا آنجا که بخشی از سرگرمی این روزهای جوانان ساختن «ویدیو تصویر» از لب زدن جای صدای شخصیتهای معروف یا صدای افراد عادی است که پیش از این ویدیوهایشان به دلیل بامزه و خاص بودن در اینترنت دست به دست شده است و اشتراک این شاهکار با دوستانشان در صفحههای مجازی است. جواد خیابانی، شخصیتهای عروسکی کلاه قرمزی، مسابقه ثانیهها و ویدیوهایی با عنوان سوتی مصاحبه افراد با صدا و سیما پرطرفدارترین صداهایی است که در ایران برایشان «داب اسمش» محبوب شده است. یکی از «داب اسمش»هایی که چندی پیش به صورت رسمی از تلویزیون هم پخش شد لب زدن بینندگان برنامه ماه عسل روی موسیقی این برنامه و به جای خواننده آن یعنی مرتضی پاشایی بود.
این پدیده جدید در فضای مجازی برای کسب و کارهای هوشمند می تواند بهترین سوژه کمپین های فصلی باشد. تجربه رفتار مردم ایران در قبال پدیده ها نشان داده که در این گونه رویدادها به خوبی مشارکت می کنند. باید گفت اساسا مردم ایران علاقه زیادی به ارسال عکس و فیلم برای مسابقات گوناگون دارند. اما برندهای هوشیار از اپیدمی ها به نفع خود به خوبی استفاده می کنند. البته این موج سواری فقط مخصوص ما ایرانی ها نیست و برندهای معتبر خارجی نیز چنین می کند.تا اینجا مهمترین برندی که توانسته از این موج جدید داب اسمشی به خوبی استفاده کند آپ یا همان آسان پرداخت است. “آپ ایکس وان” مژده ایی بود برای بردن یک خودرو bmw که در آگهی تکرار می کرد. اما این برند با هوشمندی از این نشانه های علاقه مندی استفاده کرده و حالا کنترل این موج را بدست رفته است. وقتی سری به پیج آسان پرداخت می زنید می بینید خبری از مسابقه سلفی نیست و حالا مردم برای این پیج کلیپ های خود را که از موسیقی آگهی تلویزیونی این برند استفاده شده ارسال می کنند.
حالا تا ما از کمپین های داب اسمشی گفتیم سریع تدارک یک موج سواری را برای کسب و کار خود عجولانه پیش بینی نکنید؛ کمی هوشیار باشید. به جزییات و شاخص های تفاوت بیشتر بها دهید. کسب و کارها و برندهای هوشمند مهترین پیامی که برای مخاطب دارند زنده بودن و پویایی برند است. برای نشان دادن اینکه یک برند زنده و پویا است گاهی نیاز به صرف هزینه زیاد نیست. گاهی احیای یک برند با این چنین خلاقیت هایی اتفاق می افتد. این مقاله کوتاه یک بهانه بود برای معرفی ظرفیت های جدید تبلیغاتی؛ فراموش نکنید نفوذ شبکه های اجتماعی در زندگی مردم انکار ناپذیر است و فکر کردن به آن در حوزه کسب و کار اجتناب ناپذیر خواهد بود.
مطلب مشابه کسب درآمد در شبکه های اجتماعی:
نکات کلیدی کسب و کار در شبکه های اجتماعی
تلگرام کانال کسب و کار و درآمد اینترنتی ؟
شبکه اجتماعی تلگرام هر روز در حال به روز رسانی و نصب انواع و اقسام امکانات جهت کاربر پسند بودن است اما سوال این است که تلگرام در کسب و کار اینترنتی یا همان تجارت الکترونیک می تواند تاثیر گذار باشد و ابزار مناسبی برای کسب درآمد و برند شدن است . درباره رونق کسب و کار اینترنتی در تلگرام بین اساتید وب مارکتینگ اتفاق نظر وجود ندارد برخی سرمایه گذاری در تلگرام را در آینده مناسب نمی دادند و معتقدند که تلگرام و کسب و کار در آن موقتی و آنی است و نمی توان در ان به برند ماندگار تبدیل شد برخی دیگر معتقدند تلگرام با تغییر و به روز رسانی سعی در ایجاد تحول در بازار کسب و کار و وب مارکتینگ دارد . در هر حال تلگرام امروز حرف اول ارتباطات را در ایران و برخی از کشور ها می زند. در اینجا قصد دارم تا نحوه کسب و کار و تجارت و آینده کسب و کار در اینترنت با توجه به تلگرام را شرح دهم.
تلگرام را از روز اول اول! به دقت رصد کرده ام و هر روز در حال مستندسازی میزان پیشرفت این پدیده نو ظهور در ایران هستم و در کنار آن مقالات و نظریه های سایرین را نیز به دقت بررسی می کنم در بین این همه نظریه و مقاله امروز مطلبی را تحت عنوان “آیا شما هم مثل من از تلگرام خوشتان نمی آید؟” از محمود بشاش نظرم را جلب کرد و قصد دارم تا در ادامه نگاه جدیدتری داشته باشیم به این نظریه.
محمود بشاش بر این عقیده است که ابزارهایی نظیر تلگرام برای مقاصد خاصی هستند که اگر اشتباهی مورد استفاده قرار بگیرند، به ابزارهای بی خاصیتی تبدیل خواهند شد و اینکه مثلا اگر ما از گروه برای ارسال مطالب یک کلاس استفاده کنیم به نوعی اشتباه است و در جایی دیگر از مقاله به امکانی جدید به ظاهر عجیب کانال اینگونه اشاره می کند:
“حالا مدتی است که تلگرام یک حرکت
عجیب انجام داده (به نظر من این حرکت، یک نوع خودکشی است) و مشکل بسیار جدی
جدیدی ایجاد کرده آن هم شکل دهی مجدد “جریان یک سویه اطلاعات”!
در مدت
چند سال اخیر، وجود شبکه های اجتماعی باعث شده بود مردم کم کم به جریان دو
سویه و چند سویه بین تولید کننده محتوا و مصرف کننده محتوا را درک کنند و
این ارتباط دو طرفه باعث شده بود تا مفاهیم بسیار نوین و موثر برای کسب و
کارها و در فضای آنلاین شکل بگیرد. تولید محتوا، اشتراک گذاری و دریافت
فیدبک از مخاطب و محتوای تولید شده توسط مخاطب (User Generated Content)همه
امکانات مهمی بودند که سالها طول کشیده تا شکل بگیرند و مخاطبین کسب و
کارها و برندها، به همفکری و هم افزایی و اشتراک گذاری محتوای تولید شده،
عادت کنند. ولی متاسفانه تلگرام با معرفی امکان جدید “کانال” دوباره دارد
ما را بر می گرداند به سال ها قبل! خیلی خیلی قبل تر!
امروزه می بینیم
که برندها دارند از “گروه” به همان دلیل عدم کنترل روی محتوا، به سمت ایجاد
“کانال” حرکت می کنند، با این هدف که جلوی انتشار مطالب نا مرتبط را
بگیرند. ولی نمی دانند که با این کار، یک خطای استراتژیک بزرگ را مرتکب می
شوند و آن هم این است که حق مخاطب در انتخاب مطالب، ارسال فیدبک و نظر،
دیدن سایر نظرات و هر گونه تعامل با محتوای تولید شده که نتیجه آن عدم
تعامل با برند است را در بر خواهد داشت.
شما خودتان این حس را ندارید
وقتی می بینید اطلاعاتی برای شما ارسال میشود که در زیر آن اطلاعات، امکان
ارسال نظر یا سوال برای شما وجود ندارد و هیچ چاره ای ندارید جز خواندن
مطالب و یا کلیک بر روی امکان “Mute” و یا خیلی بد تر از آن: “خروج از
کانال و نادیده گرفتن آن برند برای همیشه”
من که دلم نمی خواهد برای برند شرکتی یا شخصی خودم چنین بلای غیر قابل جبرانی پیش بیاید.”
قبلا هم بارها گفته ام که برای هر استارتاپی ۵ رکن اصلی برای موفقیت وجود دارد و مهمترین آنها هم timing است یعنی زمان عرضه خدمات و تناسب آن با نیاز بازار و باید اعتراف کنیم که همین اصل دست کم در بازار ایران بزرگترین عامل موفقیت تلگرام در زمان اوج اختلال های وایبری بود. اما این دلیلی بر آن نیست که فکر کنیم مدیران تلگرام موج سواری کرده اند و از اصول دیگر غفلت کرده اند. بدون شک تلگرام تا امروز یک کلاس درس کامل برای هر استارتاپی است.
حالا چه شده است که برخی فکر می کنند امکانی نظیر کانال عامل خودکشی خواهد بود؟!
واقعا جریان یک سویه اطلاعات وجود دارد؟
بله قبول دارم که وب ۲ به معنای مشارکت و هویت دادن به مخاطب اصل انکار ناپذیر دنیای مجازی امروز است و به شخصه در کتاب انفجار با دست خالی هم به عنوان یکی از خط قرمزهای هر استارتاپی به آن پرداخته ام اما واقعا چه دلایلی در سیاست های مدیران تلگرام برای راه اندازی کانال بوده؟ بیایید با دو نگاه این مورد با بررسی کنیم:
۱- برگشت به عقب دیگر همیشه دلیل شکست نیست: یادتان هست زمانی که بعد از طراحی های ساده تک رنگ قدیمی موج طراحی بعد دار معروف به “ویستایی” همه جا فراگیر شده بود؟ آیا فکرش را هم می کردید که امروز دوباره همان طراحی های ساده با اسم جدید “طراحی فلت” دوباره فراگیر شوند و دیگر اسمی هم از طراحی ویستایی نباشد؟ چرا پس این بازگشت به عقب یک موفقیت بود؟ بله الزاما هر بازگشتی به دوران عقب محکوم به شکست نیست به شرط آنکه سازکار درستی را در استفاده از ابزار پیش بینی کنیم و از همه مهمتر قدرت اجرا را نیز داشته باشیم مثل همین تلگرام خودمان! تلگرام با سازکار درست و نه حذف گروه و شبکه های ارتباطی موجود اقدام به ایجاد و ارائه شکل جدیدی از اطلاع رسانی کرده است که درصورتی که با سیاست های کسب و کار ما همسو باشد, قابل استفاده خواهد بود. به قول دوستی برای بعضی یک کانال رایگان حتی فراتر از یک اپلیکیشن موبایلی اختصاصی کار می کند. واقعا هم همینطور است مثلا هفته پیش سایت خبری عصر ایران کانال خود را ساخت و تا امروز نزدیک به ۲۰ هزار نفر مثل من در حدود یک هفته عضو این کانال شده اند. یک درگاه ایده آل برای دریافت آخرین اخبار روز در ابزاری که همیشه باز است! این یعنی نفوذ به قلب مخاطب.
۲- تلگرام موزمارترین استارتاپی که تا به حال دیده ام!: واقعا تلگرامِ موزمار لفظ درستی است برای اپلیکیشنی که امروز تبدیل به یک رسانه شده است. وقتی نسخه های تلگرام را بررسی می کنم کاملا رشد و توسعه گام به گام و همسو با درک مخاطبان را به خوبی در رفتار تلگرام درک می کنم. تلگرام زیرکانه و سنجیده امکانات خود را تکمیل و تکمیل تر می کند و ایده های خود را به جا در اختیار مخاطبان قرار می دهد مثل ربات ها ؛ کانال ها؛ سطوح دسترسی و…
برخلاف آنچه خودکشی خطاب می شود من کانال تلگرام را بزرگترین دشمن اینستاگرام می دانم. تلگرام بعد از فتح بازار ارتباطات نظیر وایبر ؛ واتساپ و… امروز خود را به جایگاه یک رسانه نزدیکتر می کند و شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام طعمه های آینده تلگرام خواهند بود. برای درک این موضوع کافیست سری به صفحات افراد مشهور در اینستاگرام بزنید و ببینید که اکثرا در ذیل اسم خود چه جمله ایی نوشته اند:” آدرس کانال من در تلگرام….” با این نکته و توجه به توسعه زیرکانه در سیاست های تلگرام می توان انتظار داشت که امکانات کانال تلگرام نظیر نظرات و… رفته رفته با نیاز مخاطب تکمیلتر شود.
به هرحال چه خوشمان بیاید چه نیاید مخاطبان ما با تلگرام راحتتر هستند و رقبای ما دیر یا زود به این سنگر خواهند رسید. پس نه با عجله بلکه هوشمندانه راه کسب و کار خود را در تلگرام پیدا کنید. اینکه آینده از آن چه محصول جدیدی خواهد بود و اینکه اصلا تلگرام خواهد بود یا نه قابل پیش بنی نیست همانگونه که تولد و مرگ وایبر قابل پیش بینی نبود.
مطالب مرتبط با تلگرام در کسب و کار اینترنت تجارت الکترونیک:
اهمیت کمپین تبلیغاتی در کسب درآمد و تجارت اینترنتی
در نوشته قبلی اهمیت و اهداف کمپین در کسب درآمد اینترنتی و اینکه هدف چه تاثیری در رشد یک کار اینترنتی می تواند داشته باشد مطالبی نوشتم در ادامه باید به این نکته توجه کرد که کمپین با هدف کسب و کار اینترنتی یا هر چیزی که به تجارت الکترونیک مربوط می شود به صرف بازدید بالا نباید بود بلکه بازدهی بازدید و اثر بخشی آن در کسب درآمد اینترنتی هدف اصلی و غایی هست. باید به فکر درآمد بالا و حضور گسترده در بازار کسب و کار و متفاوت بودن در کسب و کار اینترنتی جهت سوددهی بالا بود . در ادامه اهداف اصلی کمپین با هدف رونق بهتر کسب و کار اینترنتی یا همان تجارت الکترونیک خواهد آمد.
در نوشته مقدماتی از سری مقالات آموزشی کمپین تبلیغاتی – پرده اول از لوزم توجه به اهداف و ترسیم چشم انداز روشن مقدماتی را مطرح کردیم. هدف همهی کمپینهای تبلیغاتی، در نهایت برانگیختن مشتریان بالقوه و بالفعل به هزینه کردن بیشتر و ترقیب بیشتر مخاطبان به استفاده از خدمات یا رفتار مورد نظر یک سازمان است. تنها تفاوت در این است که برخی از کمپینها ممکن است برای دستیابی سریعتر به این هدف، و برخی کمپین های تبلیغاتی، برای دستیابی میان مدت و بلندمدت به این هدف، طراحی گردند. اما همچنان اولویت اولشان در هر حالت، دستیابی این اهداف است.
عمومی ترین اهداف ممکن در یک کمپین تبلیغاتی آنلاین:
در طراحی و نگارش کمپین تبلیغاتی خصوصا آنلاین، صرف دستیابی به تعداد بالای بازدیدکنندگان از یک بنر، یا تعداد ویزیتهای روزانهی یک وب سایت، یا تعداد لایکهای یک صفحه در فیس بوک، یا تعداد فالورهای یک اکانت اینستاگرام، هیچ کدام نمی توانند به عنوان هدف نهایی و دستاورد کمپین تبلیغاتی و یا شاخصی مناسب برای ارزیابی اثربخشی یک کمپین تبلیغاتی به کار گرفته شوند. اما عناوین زیر را می توان از عمومی ترین اهداف ممکن در یک کمپین تبلیغاتی برشمرد:
۱- کسب سهم بازار:بدانید جه درصدی از سهم بازار را در اختیار دارید و چه اهدافی را دنبال می کنید تا به چه سهمی از بازار برسید.
۲- حفظ یا گسترش سهم بازار: شاید محصول شما در حال معرفی نیست و در بلوغ بازار خود هستید پس باید دنبال جایگاه سازی و حفظ و درعین حال گسترش تدریجی سهم خود در بازار رقابت باشید.
۳- تداوم حضور و یادآوری: اینکه هستید و خواهید بود برای ماندگاری شما اصلی غیر قابل اجتناب خواهد بود و گه گاه کمپانی های معتبر صرفا فقط برای یادآوری خود به مخاطبان هزینه هایی بسیار بیشتر از معرفی یا گسترش را در کمپین پیش بینی می کنند تا از مرگ برند جلوگیری کنند.
۴- معرفی الگوهای مصرف و عادات جدید:هدف سختی است که فرهنگ یا موجی را ایجاد کنید و دنبال گسترش عادات جدید باشید.
۵- ساختن یک جایگاه متفاوت: جزء اهداف بلند مدت سازمان هایی است که بدون وجود ویژگی فوق العاده منحصر به فرد در محصولات و خدمات خود می خواهند جایگاه متفاوتی در ذهن مخاطبان ایجاد کنند و هزینه های بسیار زیادی حتی شاید به مجموع کل بودجه همه رقبا را باید در کمپین تبلیغاتی خود لحاظ کنند.
مطالب مرتبط با اهداف کمپین و رونق کسب و کار در اینترنت:
اهمیت کمپین تبلیغاتی در کسب درآمد اینترنتی
اهداف کمپین تبلیغاتی برای کسب درآمد
اهداف کمپین تبلیغاتی برای تجارت الکترونیک ( قسمت اول )
قبل از پرداختن به اهداف کمپین تبلیغاتی در کسب و کار اینترنتی، باید به این نکته توجه کرد که باید برای کسب و کار برنامه مدون و منظم داشت بدون برنامه عمل کردن نه تنها به نتیجه نمی رسد که موجب دلسردی و آزردگی می شود و در نهایت رها کردن اصل کار و ضرر و زیان در کسب و کار- اگر اینترنتی باشد - می شود. کمپین آنلاین اینترنتی با هدف کسب و کار اینترنتی به نظرم مناسب ترین شیوه برای رشد تجارت الکترونیک و گرفتن بازار اینترنت و پیشرفت در آن است.
برای قسمت اول بهتر است از آخر شروع کنم! اینکه اصلا اهداف برگزاری یک کمپین تبلیغاتی آن هم از نوع کمپین تبلیغاتی آنلاینش چیست و برای چه کمپین راه موفقیت ما است؟ هر کمپین یا برنامه تبلیغاتی به منظور دستیابی به یک هدف مشخص اجرا می شود: کسب سهم بازار؛ حفظ و گسترش سهم بازار؛ تداوم بودن و یادآوری؛معرفی راه حل ها و فرهنگ های جدی؛ ساختن یک برند متمایز
در واقع کمپین در اصل به معنای یک عملیات عموما نظامی است که در یک ناحیه محدود بر روی گروه هدف با نتیجه از پیش تعیین شده است. زمانی که از کمپین تبلیغاتی نام میبریم نیز تقریباً معنای مشابهی را دنبال می کنیم.
هر چه شناخت ما از خودمان و شرایط محیطی کمتر باشد هزینه های کمپین بالاتر خواهد رفت. درست مانند یک عملیات نظامی که با کمترین شناخت نسبت به دشمن و منطقه عملیاتی انجام شود. بدیهی است که چنین عملیاتی بیشترین کشته و کمترین دستاورد را خواهد داشت!
«کمپین تبلیغاتی» برای اینکه واقعاً «کمپین» باشد و به یک «عملیات بی برنامه با تعدادی تک تیرانداز هماهنگ نشده» تبدیل نشود عوامل متعددی باید مورد توجه قرار گیرند که در اینجا برخی از آنها را مورد توجه و بررسی قرار میدهیم. اگر چه همه ویژگیهای اشاره شده در همه کمپین ها الزاماً قابل استفاده نیستند اما آشنایی با آنها میتواند ایدههای خیلی خوبی در طراحی کمپین به ما بدهد.
مطلب مشابه:
اهمیت کمپین تبلیغاتی در کسب درآمد اینترنتی