اگرچه نمیتوان به طور قطع آینده برترین شرکتهای طراحی محصول را پیشبینی کرد اما شاخصهای کنونی نشانههای کلیدی را ارائه میدهند که طبق آنها میتوان وضعیت را تا حدودی پیشبینی کرد.
بهترین شرکتهای طراحی محصول انسان و نیازهای او را به خوبی میشناسند. آنها برای شناسایی نیاز کاربران همه چیز را با دقت بررسی میکنند، با همکاری طراحان تحقیقات دقیق انجام میدهند تا رضایت خریداران را هر چه بیشتر جلب کنند و کیفیت کسب و کارها را ارتقاء دهند.
پیشبینی میشود که شرکتهای مشاور در حوزه نوآوری در صورتی به موفقیت برسند که یک گروه تحقیقاتی قوی و باتجربه داشته باشند و روشهایی مانند قومشناسی، مشاهده، بررسی میدانی و سناریو نویسی را به صورت حرفهای انجام دهند. در محیطی که همه چیز به درستی و به بهترین شکل کار میکند، خدمترسانی به مردم، راهی برای رسیدن به موفقیت است.
نوآوری برای شرکتهای طراحی محصول امری کلیدی است و موفقترین آنها احتمالاً همانهایی هستند که امروز نقش یک رهبر را برای شرکتهای دیگر ایفا میکنند. چنین شرکتهایی میتوانند آینده را شکل دهند و خود نیز قسمتی از آن باشند.
زیباییشناسی نقش اساسی در طراحی دارد. همانطور که طراحی عملکرد برای کارایی محصول مهم است، زیبایی محصول نیز باید مد نظر قرار گیرد.
بهترین تصمیمات در مورد زیباییشناسی زمانی گرفته میشود که روند طراحی انسان محور نیز رعایت شده باشد.
تحقیقات نشان میدهد که زیبایی محصول هیجان افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. شرکتهای موفق با طراحان پیشرو همکاری میکنند، کسانی که این نکته را میدانند و به کارمندان و شرکا برای خلق یک اثر زیبا کمک میکنند.
بهترین شرکتهای طراحی محصول در آینده، امروز روش تفکر طراحی را رهبری میکنند. آنها در آینده همکاری بین طراحان جوان و افراد با تجربه، محققین و مهندسین را رواج خواهند داد.
بهترین شرکتها از افرادی با مهارتها و سوابق گوناگون تشکیل شدهاند که برای انجام یک هدف گرد هم آمدهاند. اشخاص با تجربیات و مهارتهای مختلف نقش ویژه و منحصر به فردی را در روند طراحی محصول ایفا خواهند کرد.
در آینده همکاری طراحان، مهندسین و محققین گسترش خواهد یافت و شرکتهایی که فقط در یکی از این زمینهها رشد یافتهاند، باقی نخواهند ماند.
شرکتهای طراحی محصولِ آینده روی افراد عامل سرمایهگذاری خواهند کرد. افرادی که سخت کار میکنند تا محصولی جدید و مبتکرانه خلق کنند. همچنین شرکتهایی که همکاری همه افرادِ یک مجموعه و اشتراکگذاری اطلاعات را در اولویت قرار میدهند، در آینده نیز پیشرو و موفق خواهند بود.
بهعنوان یک مصرفکننده، من عاشق نمونههای رایگان هستم، تا موارد مختلف را بدون پرداخت پول تجربه کنم. به همین دلیل Costco یکی از محبوبترین فروشگاههای من است.
و از طرفی دیگر من بهعنوان یک کارآفرین، در حال جمعآوری استراتژیهای استفاده از نمونههای رایگان برای رشد کسبوکار خود هستم. شاید شما هم بخواهید این موارد را امتحان کنید.
بهطور مثال کسبوکارهای کوچک در این زمینه چیزهای زیادی میتوانند یاد بگیرند. مثلا سرویس نرمافزارهای آنلاین حق انتخابهای زیادی در این زمینه به مشتریهای خود میدهند. در اینجا چند مورد از این انتخابها را مثال میزنیم:
بیشتر کمپانیهای سرویس نرمافزار اینترنتی، میدانند که عموم مردم در ثبتنام اینگونه موارد مردد هستند؛ اما ارائه پیشنهاد استفاده رایگان به این معنا است که شما میتوانید بدون پرداخت پول استفاده از آن را تجربه کنید. این کمپانیها همچنین میدانند افرادی که مدتی بهصورت رایگان از سرویس استفاده کردهاند احتمال بیشتری وجود دارد که از سرویسهای پولی آن استفاده کنند نسبت به کسانی که اصلاً از آن سرویس استفادهای نکردهاند.
در اینجا ما ۴ روشی را برای استفاده از نمونههای رایگان که با آن به سود بیشتری برسید مطرح میکنیم. چه کارِ شما بهصورت سرویس آنلاین باشد، چه نباشد.
۱. نمونههای رایگان بهعنوان تبلیغات برند
این هفته من ۲ بسته کورن فلکس را بهعنوان آزمایش مزه، در فروشگاه گرفتم. میتوانم بهجرئت بگویم که هماکنون من این برند را دوست دارم. طعم و مزهی موردعلاقهی همسر و دخترم را پیدا کردم و فهمیدم که با خرید از Costco مبلغ کمتری از فروشگاه محلی برای پرداخت این محصول خرج میکنم. آن نمونه رایگان باعث شد در طی ماهها چندین کورن فلکس را بخرم.
چیزی که در مورد Costco خیلی جالب است، استفاده از استراتژی ارائه نمونههای رایگان بهعنوان برنامه بلندمدت بازرگانی آنهاست. زمانی بود که به دلیل بیپولی و گرسنه بودن به فروشگاه Costco میرفتیم تا با خوردن این نمونهها کمی تا قسمتی سیر بشویم.
امروزه اعطای نمونه رایگان در فروشگاهها تبدیل بهنوعی تفریح شدهاند. این فروشگاه فقط با استفاده از جذابیت نمونههای رایگان، توانسته صدها دلار جنسهای دیگر به ما بفروشد.
۲. نمونه رایگان بهعنوان پاداش به مشتری
دوست استرالیایی من هر وقت که محصولات آرایشی بهداشتی سفارش میدهد نمونههای رایگان متنوعی را دریافت میکند. در سایت Recreate You با هر سفارش ۲ هدیه ارسال میشود. در نظر مشتری ارزش مالی این هدایا و کالاها اصلاً مهم نیستند، اما پاداش خوبی است. چنین به نظر میرسد که با پرداخت پولی معین، بیش از ارزش آن، کالایی دریافت میکنید. برای کمپانی این روشی است که محصولات متنوع خودش را برای فروش بیشتر در دسترس مشتریانش قرار بدهد.
وقتیکه مشتریان یکبار محصولی را بهصورت رایگان امتحان کنند، بهاحتمالزیاد با پرداخت پول بازهم میخواهند آن را مصرف کنند. اگر هر مشتری درنهایت محصول را بعد از امتحان رایگان بخرد، شرکت ارزش هر مشتریاش را دو برابر کرده است.
۳. نمونه رایگان برای شروع پرقدرت کسبوکاری جدید
هر استارتآپی میداند که امروزه ایجاد سروصدا بسیار سخت شده است. پیشنهاد نمونه رایگان روشی است که افراد اندکی بایستند و یادداشتی بردارند. اگر من رستورانی بازکنم، فردی را بیرون در میگذارم تا یکی از غذاهای شاخص رستوران را بهصورت کم به افراد رهگذر پیشنهاد و در کنار آن کارت ویزیت یا منو رستوران هم ارائه دهد.
در یک نوشیدنی فروشی شخصی چنین کاری انجام داد و این کار چنان سروصدایی راه انداخت که روزها در شبکههای اجتماعی حرف از این فروشگاه بود.
۴. نمونههای رایگان در برگزاری مراسم
افراد بعد از شرکت در مراسم با آن احساس نزدیکی خواهند داشت. در چنین مراسمی با ارائه محصولات خودتان بهصورت رایگان باعث میشوید که ازلحاظ احساسی شرکتکنندگان آن به محصولات شما نزدیک شوند. چه جایی بهتر ازاینگونه مراسمها برای ارائه محصولات رایگان.
بهطور مثال کمپانی Arctic East که تولیدکنندهی کمپرس یخ است حدود هشتاد هزار نمونه از محصول خود را در ماراتونهای شیکاگو و فیلادلفیا بهصورت رایگان عرضه کرد. تصور کنید بعد از ۲۶ مایل دوندگی پیوسته کسی بهصورت رایگان به شما کمپرس یخی بدهد که درد عضلات شمارا کاهش دهد. بعدازاین ماراتون به نظر شما آیا تعدادی زیادی از دوندگان بعد از تمرینات سخت خود از چنین محصولی استفاده نخواهند کرد؟
راههای زیادی برای استفاده از نمونههای رایگان برای پیشرفت کسبوکار شما وجود دارد. خودتان باکمی فکر به راهحلهای خلاقانهی زیادی خواهید رسید.
نوشتن سناریو، یه فعالیت سرگرم کننده است. پرسوناهایتان را در موقعیت هایی قرار میدهید که نیاز دارن محصول شما رو استفاده کنند. سپس توصیف میکنید که چه تجربهای برا کاربر میخواهید خلق کنید تا در آن موقعیت برایشان مناسب باشد.
قصد شما این نیست که زندگی رو برای کاربرها سخت کنید،بلکه فقط به توصیف اینکه چطور یه روز عادی را با ایدههایی که خلق کردین بهتر میشه کرد می پردازیم. ممکنهاست بخواهید چندین مسئله رو که میدانید مرتب اتفاق میفتد را بررسی کنید تا مشخص شودکه طراحی شما چگونه به اون مسائل خواهد پرداخت. اما قصد نداریم که مانعی رو جلوی راه کاربر بذاریم که بخواد برطرفش کند.
سناریوی نهایی باید عناصر متفاوت تجربهی کاربری که شما قصد ساختشون رو دارین توصیف کند و اثبات کند که چطور تجربهها، اهداف شما رو تامین میکنند.
باید منابعی از اطلاعات کاربر را در دست داشته باشید.
میتونین چندین نفر رو همزمان انتخاب کنبد تا روی یک سناریوی یکسان کار کنند.چون نوشتن سناریو همچنان یک فعالیت خلاقانه است، برداشتهای متفاوت و چندگانه از یک موقعیت یکسان میتواند به شما کمک کنه که دغدغههای مسیر رو حل کنید.
تعدادی کاغذ یادداشت بردارید و شروع به نوشتن همهی مراحلی کنیدکه کاربر باید پشت سر بگذاردتا به نتیجه ایدهآلش برسد. هرکدوم رو روی یه نت بنویسید.
همینطور که پیش میبرید، نیاز به اضافه کردن اطلاعات بیشتر یا مراحل اضافهتر به مراحل اولیه رو درک میکنید. این همون جاییه که کاغذهای یادداشت به دردتون میخورند دوباره مرتب کردن یا اضافه کردن یادداشتها به جهت اضافه کردن مراحلی که اونا رو فراموش کردید، کار آسانی است.
در نهایت، مجموعهای مرتب از یادداشتها رو دارید که هریک مرحلهای از تعاملات رو توضیح میدهند.
باید روند خلق این سناریو رو برای هریک از بخش های تعاملی که دارید وبرایش یک راهکار طراحی میکنید، تکرار کنید. زمانی که مطمئن شدید سناریوی شما همهی وظایف کاربری رو که به حمایتشون نیاز دارید، پوشش میدهدو همهی اهدافتون رو تامین میکند، کار شما تمام شده است.
کمپانی لوازم ورزشی آدیداس بیش از ۵۳٫۷۳۱ نیروی کار در ۱۶۰ کشور دنیا دارد. همچنین این کمپانی سالانه حدود ۶۶۰میلیون محصول تولید و فروشی برابر با ۱۴٫۵میلیارد یورو دارد. این آمار و ارقام به تنهایی گویای عظمت این کمپانی است؛ عظمتی که جز با انتخاب استراتژی های مناسب کسب و کار هرگز برای این شرکت محقق نمیشد.
بخش بندی، تعیین هدف، موقعیت یابی در استراتژی بازاریابی آدیداس
آدیداس به عنوان بزرگ ترین کمپانی تولید کننده لوازم ورزشی اروپا و یکی از بزرگترین کمپانیهای دنیا، در رابطه با استراتژی بخشبندی خود از فاکتورهایی همچون عوامل روانشناختی، جمعیتی و رفتاری بهره میبرد. مجموعه آدیداس چهار برند را در پرتفولیوی قوی خود جا دادهاست. این کمپانی از استراتژی تعیین هدف متفاوتی برای مخاطب قرار دادن نوجوانان، بزرگسالان و کودکان بهره می برد.
اگرچه
آدیداس بیشتر ردههای سنی ۴۰-۱۳ را به عنوان مشتریان هدف خود میشناسد،
اما عمده مصرف کنندگان محصولات این کمپانی را قشر مرفه و رده های سنی ۳۰-۱۵
سال جامعه تشکیل میدهند.
موقعیت یابی براساس کاربران و میزان سوددهی، استراتژی است که آدیداس به کمک
آن تصاویر متمایزی را در ذهن مشتریان آینده خود به وجود می آورد. از طرف
دیگر تاکید برند آدیداس به بالا بودن کیفیت محصولاتش آن را تا به امروز سر
پا نگه داشته است.
ماموریت استراتژی بازاریابی آدیداس
مجموعه آدیداس سعی دارد در صنعت لوازم ورزشی و در رقابت با سایر برند ها حرف اول را بزند. مدیر بازاریابی این شرکت می گوید: «ما متعهدیم به طور مداوم برند و محصولاتمان را قوی تر کرده و جایگاه رقابتیمان را بهبود ببخشیم.»
شعار تبلیغاتی
«غیرممکن وجود ندارد.» این جمله یکی از معروف ترین شعارهای تبلیغاتی کمپانی آدیداس است. این شعار که به اهمیت سلامت جسمانی و تلاش برای رسیدن به هرآنچه افراد آرزو دارند اشاره دارد، یکی از بزرگترین داراییهای آدیداس بوده و احتمالا خلاصه استراتژی بازاریابی این شرکت را نشان میدهد.
مزایای رقابتی استراتژی بازاریابی آدیداس
ازجمله مزایای رقابتی آدیداس، شبکه پخش، کیفیت محصولات و تساوی حقوق برندهای آن است. این شرکت ۲۴۰۰ فروشگاه در سراسر دنیا دارد. آنها برای مطرح کردن نام خود، بسیاری از رویدادهای ورزشی از جمله فیفا، اِن.بی. ای و المپیک را پشتیبانی کردهاند. همزمان با گذشت سالها آدیداس به تولید محصولات ورزشی با کیفیت، راحت و با عمر طولانی شناخته شدهاست. از طرف دیگر روابط قوی با سازمانهایی مثل سازمان بین المللی کار و صندوق بینالمللی پول به این کمپانی فرصت داده به کسب و کار خود ثبات ببخشد.
استراتژی پخش در استراتژی بازاریابی آدیداس
با توجه به تغییرات بازار و رشد سریع مشتریان، آدیداس نیز تمرکز خود را روی پیش بینی این تغییرات معطوف کرده تا بتواند به سرعت پاسخگوی تغییرات باشد. آدیداس بعد از بررسی فرآیند خرید مشتریان به این نتیجه رسید که تعامل با مشتری، قابلیت دسترسی، راحتی و حجم محصولات نقش مهمی در موفقیت استراتژی پخش این کمپانی دارد. این شرکت به منظور گسترش سیستم پخش خود محصولاتش را در فروشگاههای اختصاصی و برند های همکار آدیداس مثل «سی اندام» قرار داده است.
تساوی حقوقی برند ها در استراتژی بازاریابی آدیداس
تسلط بر شبکه های اجتماعی و فعالیت در هرگونه برنامه اجتماعی محور به آدیداس کمک کرده به یکی از بزرگ ترین نقش آفرینان صنعت لوازم ورزشی تبدیل شود. هر برندی موظف است براساس تولید محصولات، خدمات و تجاربی که در آن صنعت به دست آورده، هویت متمایز و مخصوص به خود و نیز جایگاهش را در بازار مشخص کند.
به این ترتیب است که یک برند رشد و سوددهی خود را در طولانی مدت به دست خواهد آورد. در حالی که آدیداس و ریبوک هر کدام هویت، فناوری، طراحی، اعتبار، قوانین استراتژیک و روش های خاص خود را دارا هستند، اما هر دوی این برندها در تلاش برای رشد فروش و سوددهی، با یکدیگر هم جهتاند.
تحلیل رقابتی در استراتژی بازاریابی آدیداس
پرتفولیوی چند برندی مجموعه آدیداس مزایا و فواید رقابتی مهمی را برای این کمپانی فراهم آوردهاست. براساس پرتفولیوی این برند، آدیداس بخش ورزش و مشتریان را به طور یکپارچه پوشش داده، چون این قسمت ها از لحاظ استراتژیکی برای پشتیبانی از جاه طلبی مجموعه و همچنین ترغیب و تشویق افراد، به گنجاندن فعالیتهای ورزشی در زندگی روزمره آنها موثر است. آدیداس به دلیل مواضع متغیرش از عهده این مهم برآمده، با این حال با گذشت سالها این شرکت هنوز نتوانسته این شرایط را برای ریبوک نیز فراهم کند.
شرکت های بزرگی مثل «نایکی» و «آدیداس» در دو دهه اخیر رشد قابل توجه داشتهاند. گسترش آنها در قارههای مختلف با تغییر سبک زندگی اقتصادهای روبه رشد، پیدایش اینترنت و نیز گسترش تجارت الکترونیک همراه بودهاست.
تحلیل بازار در استراتژی بازاریابی آدیداس
با توجه به وجود محصولات تقلبی و قدرت چانه زنی مشتریان، کار این برند ها برای ماندن در بازار دشوار شدهاست. اگرچه محصولات این کمپانیها بیشتر برای افراد ورزشکار تولید میشود، اما بخش قابل توجهی از مشتریان و خریداران آنها را افراد عادی و نوجوانانی تشکیل میدهند که هر لحظه ممکن است به هر دلیلی برند مصرفی خود را تغییر دهند. صنعت لوازم ورزشی همزمان با تغییر سبک زندگی افراد و نیز وضعیت اقتصادی آنها در حال تغییر است.
تحلیل مشتری در استراتژی بازاریابی آدیداس
مصرف کنندگان آدیداس طبقه متوسط رو به بالا و طبقه مرفه جامعه را شامل میشوند. برای موفقیت در بخش مشتریان، آدیداس اذعان کرده تولید انبوه یا استراتژی بازاریابی انبوه برای بازار امروز کافی نیست. تنها از طریق شناسایی و درک انگیزه و هدف افراد از انجام فعالیتهای ورزشی، سبک زندگی آنها، وضعیت جسمانی و مکانهایی که در آن به انجام فعالیتهای ورزشی میپردازند، می توان محصولات ورزشی مطابق با عادات آنها را تهیه کرد. این کار در ماندگاری و وفاداری مشتریان آن برند موثر خواهدبود.
شناسایی تهدیدها
رقبای زیادی در حوزه محصولات ورزشی وجود دارند، اما یکی از آنها یعنی نایکی از همه شاخصتر است. نایکی پرچمدار بازار آمریکا بوده و محصولاتی مشابه آدیداس و با همان رِنج قیمت تولید میکند. اما بیشترین خطر از سوی محصولات تقلبی است که در بازار آسیا به فروش میرسد. بازارهای آسیایی محصولات مشابهی را با قیمت و کیفیت پایین تر از آدیداس تولید می کنند. به این ترتیب مشتریان با پرداخت پول کمتر قادر خواهند بود کالاهای تقلبی را خریداری کنند.
درک فرصت ها
آدیداس از فناوری جدیدی به نام «micoach» بهره میبرد؛ برنامه ای جدید که انجام فعالیتهای ورزشی را برای افراد، بهینه و ساده تر می کند. بر این اساس، کمپانی آدیداس با ترکیب لوازم ورزشی و دستگاههای الکتریکی مثل دستگاه سنجش ضربان قلب یا گوشیهای هوشمند به این مهم دست پیدا کردهاست. آدیداس با پیروی از این ایده و توسعه استراتژی بازاریابی مناسب به احتمال زیاد خواهد توانست سهام خود را افزایش دهد.
آگاهی از ضعف ها
آدیداس در سال ۲۰۰۶، برای کسب سهم بخش بیشتری از بازار ایالات متحده، اداره برند ریبوک را برعهده گرفت. از همان زمان ریبوک به یکی از بخش های مشکل آفرین این کمپانی تبدیل شد. در اثر بحران های مالی که طی سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ برای آیداس به وجود آمد، این کمپانی باید با کاهش درآمد ها مبارزه میکرد. در طول این بحران، ریبوک ۲۹ درصد از تقاضای بازار آمریکای شمالی را از دست داد. یکی دیگر از نقاط ضعف آدیداس، تولیدات این کمپانی بود.
از آنجایی که آدیداس محصولات خود را در کشور هایی با نیروی کار ارزان تولید میکند، تضمین کیفیت این محصولات کار بسیار دشواری خواهد بود. این شرکت ۶۷ درصد از ماشین آلات خود را در آسیا قرار داده، چون بسیاری از کفشهای تولیدی این کمپانی را نمیتوان به صورت مکانیکی تولید کرد. همچنین ۹۰درصد فرآیندهای تولیدی این شرکت به وسیله کارگران انجام میشود.