آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

آزمایش ایده قبل از شروع کسب و کار

آزمایش  ایده قبل از شروع کسب و کار

 هر نوع کسب و کاری در حین اجرا و رسیدن به موفقیت و کسب درآمد دارای موانع و مشکلات زیادی است و چه بسا به موفقیت دست نیافته کاملا با شکست مواجه شود.لذا هر ایده ای هر چند خوب و ایده آل در کسب و کار ضرورتا به موفقیت کسب درآمد نائل نمی شود و این قاعده کلی درباره هر کسب و کاری آنلاین یا سنتی و فیزیکی صدق می کند. لذا به نظر عده ای از کارشناسان باید قبل از شروع هر کسب و کاری، با اتخاذ برنامه و استراتژی درست آن را امتحان کرد تا از نتیجه آن اطمینان حاصل کرد. اتبار سنجی کسب درآمد بسیار مهم است.

تقریباً ۹۰ درصد کسب و کارها با ناکامی مواجه می‌شوند.

اگرچه در مکالمات کسب و کار، این آمار شوم در حال رواج است اما آیا هرگز در مورد منطق ورای چنین ارقام ناامیدکننده‌ای تفکر کرده‌اید؟ اغلب، استارت‌آپ‌ها از مرحله مهمی در این فرآیند سهل‌انگارانه عبور می‌کنند: اعتبارسنجی ایده.

به عبارت دیگر، اکثر استارت‌آپ‌ها شکست می‌خورند چون بنیانگذاران ایده خود را ایده‌ای طلایی قلمداد می‌کنند. آنها مفهوم تحولی (به زعم آنها) را گسترش داده و همانند یک نادان برای راه‌اندازی آن دست به کار می‌شوند. با وجود این، آنها زمانی را به مشاوره با مشتریان واقعی اختصاص نمی‌دهند تا خود ایده را اعتبارسنجی کنند.

استارت‌آپ شکست خورده Monitor 110 نمونه کلاسیکی از ایده اعتبارسنجی نشده را فراهم نموده است. در یک پست وبلاگی در مورد سقوط Monitor110، راجر ارنبرگ سرمایه‌گذار این استارت‌آپ نوشته بود که این شرکت «به اندازه کافی به مشتری نزدیک نبود» و «به کندی خود را با واقعیت بازار تطبیق داده بود.» به جای توجه به تمام جنبه‌ها و گرفتن بازخوردهای مشتری، رهبران استارت‌آپ فقط تصمیم به صرف زمان و هزینه در ایجاد آن چیزی هستند که به اعتقاد آنها احتمالاً قانع‌کننده‌ترین محصول است. آنها هرگز ایده‌های جسورانه خود را اعتبارسنجی نکردند و این اشتباهی است که آنها را به ورطه نابودی می‌کشاند.

Monitor110 و بسیاری دیگر از استارت‌آپ‌های ناکام در تحقق اهمیت کسب بازخوردهای کاربران موفق نبودند. اکثر شرکت‌‌ها هرگز این سوال مهم را از خود نپرسیدند، «آیا مردم واقعاً به محصول ما علاقمند هستند؟» این تغییر برای رسیدن به موفقیت تقریباً حیاتی است.

این کار را درست انجام دهید، اعتبارسنجی ایده می‌تواند به استارت‌آپ امکان دهد که آیا این ایده پتانسیل واقعی بازار را دارد یا خیر. اگرچه بازخورد مشتری در طول حیات استارت‌آپ ارزشمند است اما در اوایل آن اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. در این مرحله، می‌توانید از بازخورد برای شکل‌دهی به محصول در قالب راه حلی برای نیازهای مشتریان خود استفاده کنید.

می‌توانیم بگوییم که شما صرفاً نمی‌توانید بر نظرسنجی انجام شده طی چند روز اکتفا کنید. اعتبارسنجی به ایده در طیف گسترده‌ای از بازخورد مشتری جان می‌گیرد. از مشتری در مورد نیاز آنها به محصول بپرسید. سپس روندهای مشترک را تحلیل کنید و محصول خود را متناسب با آن نیازها اصلاح کنید.

در ادامه روش‌هایی برای اعتبارسنجی ایده به شیوه‌ای صحیح آمده است:

 

۱- تست بتا انجام دهید

محصول خود را به جهان عرضه کنید و به دست مخاطبین هدف برسانید. شما بازخوردهای ارزشمندی خواهید یافت اگر همان‌هایی که باید محصولات شما را دریافت کنند. این برداشت‌ها و درون‌دادها شما را قادر به شکل‌دهی به محصولاتتان مطابق نیازهای کاربران می‌نماید.

 

۲- فلسفه پشت‌گرمی را بپذیرید

کتاب اریک ریس یعنی «نوپای ناب» تحقق محصول حداقل قابل حیات (MVP) را اثبات کرده و یک حلقه بازخورد حیاتی ایجاد کرده است. آنچنان بر توسعه محصول تمرکز نکنید که از مشتری غافل شوید. نمونه اولیه کاری درست کنید و آن را اجرا کنید حتی اگر بر یک گروه کوچک باشد.

 

۳- همه چیز حتی برندتان را اعتبارسنجی کنید

فکر نکنید که فقط محصولتان باید اعتبارسنجی شود. هرچیزی از برند گرفته تا کپی وب‌سایتتان باید اعتبارسنجی شود. نحوه واکنش کاربران را از هر جنبه بسنجید. تغییراتتان بر مبنای این پیشنهادات اعمال کنید تا به شما نه تنها در بهبود برند بلکه کل برند کمک کند.

بهترین استارت‌آپ‌‌ها همین طوری ساخته نمی‌شوند. باید بازخوردها را از عمق وجود مشتریانی که هدف قرار داده‌اید دریافت کنید. اگر ایده شما خوب نیست باید بتوانید خیلی زود بی‌خیال آن شوید تا زیان کمتری ببینید. اعتباریافتن به معنای یافتن بهترین تناسب محصول / بازار و شکل دادن به استارت‌آپ حول نیازهای مشتری است. نتیجه نهایی بهترین برند برای شما و محصولتان است.

کسب درآمد آنلاین به شیوه دراپ شیپینگ

کسب درآمد آنلاین به شیوه دراپ شیپینگ

  تجارت آنلاین و کسب درآمد اینترنتی هر روز در حال تغییر است و این تغییرات موجب ایجاد رویکردهای نوین در ترویج کسب و کارهای آنلاین شده است. افراد با مدیریت زنجیره تامین کالا به شیوه دراپ شیپینگ به کسب درآمد بالا دست می زنند. دراپ شیپینگ مدل فروش آنلاین کم هزینه ای است که حتی نیازی به خرید پیش از سفارش ندارد. بنابراین برای کسانی که با سرمایه اندک دست به کسب و کار آنلاین می زنند، بسیار مناسب است و خصوصا برای فروش محصولات مصرفی توصیه می شود.


شاید برای تان جالب باشد بدانید چگونه می‌توان بدون داشتن مکانی فیزیکی، فروشگاه آنلاین داشت. به این ترتیب که کالا طبق سفارشات آنلاین مستقیما از انبار تامین کننده به خریدار ارسال می‌شود. چنین فروشگاه‌های مجازی با ریسک کم می توانند برای کسب و کارهای نوپا و مدیرانی با سرمایه کم، کارآمد بوده و یکی از بهترین روش‌ها برای آزمایش محصولات جدید باشند.

برای اطلاع از کم و کیف این رویکرد نوین و اهمیت آن در تجارت الکترونیک و جزییات اجرایی شدن آن با دکتر میثم شیرخدایی، عضو هیأت علمی دانشگاه و مشاور کسب و کار گفت وگویی ترتیب دادیم که ماحصل آن را در ادامه می‌خوانید.

توزیع کالا در بستر تجارت الکترونیک

میثم شیرخدایی، عضو هیأت علمی دانشگاه و مشاور کسب و کار در مورد اهمیت دراپ شیپینگ در تجارت الکترونیک چنین توضیح می دهد که دراپ شیپینگ در حقیقت یک روش مدیریت زنجیره تامین است که در آن خرده فروش موجودی کالا را در انبار نگه نمی دارد و به جای آن سفارش مشتریان و جزییات حمل و نقل محصول را به سازنده یا عمده فروش یا حتی به خرده فروش دیگری انتقال می دهد که این سازنده یا عمده فروش محصول را به صورت مستقیم برای مشتری ارسال خواهد کرد.

در دراپ شیپینگ مشابه هر کسب و کار خرده فروش دیگر، اکثر سود از تفاوت بین قیمت عمده فروشی و خرده فروشی حاصل می شود. همچنین گاهی برخی خرده فروشان درصدی از فروش را به عنوان کمیسیون از عمده فروش دریافت می کنند. دراپ شیپینگ یکی از بهترین راه های کسب ثروت در دنیای امروز است؛ شیوه ای از توزیع کالا که با استفاده از امکانات موجود در بستر تجارت الکترونیک به سرعت رشد کرده است.

امروزه اینترنت به هر خرده فروش چه کوچک چه بزرگ، این اجازه را می دهد که مشتریانی از سراسر دنیا داشته باشد. خرده فروشان، دیگر مانند گذشته با محدودیت مکان فیزیکی برای فروش روبه رو نیستند. تجارت الکترونیک محدودیت جغرافیایی بازاریابی B2C را برداشته و این امر از طریق دراپ شیپینگ آسان شده است.

فراهم سازی زیرساخت های سخت و نرم

این کارشناس در مورد جزییات اجرایی شدن این رویکرد بیان می کند: اجرای این رویکرد مستلزم فراهم سازی زیرساخت های سخت و نرم مرتبط است که عبارتند از: اول) تعیین مدل کسب و کار. تصمیم گیری در خصوص هر یک از عوامل زیر باید صورت گیرد:

۱- مشتری: در بخش مشتری به این نکته توجه می شود که مشتریان هدف سازمان چه گروه هایی هستند، کانال های ارتباطی با مشتریان چگونه تعریف شده و سازمان چه کانال هایی را جهــت ارائـــه محصولات و خدمات خود به مشتریان تدارک دیده است.

۲- اقلام قابل ارائه به مشتری: در این بخش به این نکته توجه می شود که سازمان جهت ایجاد ارزش برای مشتریان چه محصولات یا خدماتی را تولید می کند.

۳- زیرساخت های کسب و کار: بخش سوم از مدل های کسب وکار به زیرساخت های کسب و کار توجه دارد. این زیرساخت ها شامل شناسایی شبکه همکاران، قابلیت اصلی و ساختار خلق ارزش است. شبکه همکاران به این معناست که طرف های خارجی کسب و کار که به طور راهبردی برای کار با ما جهت تحقق اهداف بلندمدت مشترک و منافع پایدار انتخاب شده اند، شامل چه سازمان هایی هستند. قابلیت اصلی یا به عبارت بهتر شایستگی محوری کسب وکار به معنای توانمندی یا فعالیت درونی مناسب است که برای شرایط رقابتی، سودآوری و کارایی محوریت دارد.

ساختار خلق ارزش به منابع مشهود و نامشهود اشاره دارد که قابلیت اصلی یا شایستگی محوری کسب وکار مبتنی بر آنها ایجاد می شود.

۴- مالی: در بخش مالی از مدل کسب و کار این موضوع مورد توجه قرار می گیرد که کسب وکار مورد بررسی از چه راه هایی درآمدزایی کرده و منابع مالی را برای خود فراهم می کند و اینکه این منابع مالی چگونه صرف هزینه ها می شود.

دوم) تدوین آمیخته اطلاع رسانی و ترفیع مشتریان (که می تواند از طریق ارسال کاتالوگ، بازاریابی الکترونیکی از طریق تبلیغات الکترونیکی مانند پاپ آپ ها در وب سایت های معتبر، ایجاد سایت اطلاع رسانی درخصوص خدمات، بازاریابی از طریق شبکه های مجازی مانند اینستاگرام، فیس بوک، تلگرام و… باشد.)

خط مشی بازگشت محصول

او در ادامه درخصوص بحث تضمین کالا یا عدم رضایت مشتریان در این رویکرد نکاتی را به این صورت بیان می کند که زمانی که از دراپ شیپینگ استفاده می کنید بخش زیادی از تجربیات مشتریان از کنترل شما خارج است، بنابراین باید در انتخاب فروشنده دقت داشت، دراپ شیپینگ چیزی نیست که هر فروشنده ای بتواند به خوبی آن را انجام دهد.

انجام برند سازی با پکیجینگ نیز در این راه موثر است. همچنین شرکت ها باید خط مشی بازگشت محصول یا return policy داشته باشند. خط مشی بازگشت محصول در حقیقت وجود رویه ای مشخص جهت امکان بازپس فرستادن محصول توسط مشتری به هر دلیل است. خط مشی بازگشت محصول سبب جلب اعتماد مشتری و کاهش ریسک خرید او و در نهایت افزایش تمایل مشتری به خریدهای با رویکرد دراپ شیپینگ می شود.

بهترین رویکرد برای آزمایش محصولات جدید یا راه اندازی استارتاپ

شیرخدایی در پاسخ به این سوال که چه افرادی می توانند به سراغ این کسب وکار رفته و چه کسب و کارهایی بهتر است با این روش پا بگیرد، می گوید: این مدل یکی از بهترین روش ها برای آزمایش محصولات جدید یا راه اندازی استارتاپ جدید قبل از سرمایه گذاری زیاد روی محصول نهایی یا انبار داری است.

دراپ شیپینگ مدل فروش آنلاین کم هزینه ای است که حتی نیازی به خرید پیش از سفارش ندارد. بنابراین برای کسانی که با سرمایه اندک دست به کسب و کار آنلاین می زنند، بسیار مناسب است و خصوصا برای فروش محصولات مصرفی توصیه می شود. همچنین بهتر است افرادی که سراغ این رویکرد می روند، دارای ویژگی هایی مانند موارد ذیر باشند: افراد دارای ارتباطات فراوان و با روابط عمومی بالا و افراد دارای مهارت  های فروش بالا شامل مهارت های ارتباطی و مهارت های بازاریابی.

مزایا و معایب دراپ شیپینگ

این متخصص کسب وکار در انتها مزایا و معایب این روش را موارد زیر برشمرده است و می گوید: از مزایای این روش می توان به هزینه پایین راه اندازی، راحتی و بهره وری بالا، حذف هزینه های انبارداری برای دراپ شیپر، خرید اعتباری از عرضه کننده و فروش نقدی به مشتری، حذف هزینه مالکیت محصول و حذف هزینه انتقال کالا از خرده فروش به مشتری نهایی اشاره کرد.

همچنین این رویکرد دارای معایبی است که از آن می توان به موارد زیر اشاره کرد: رقابت شدید به دلیل ساده بودن راه اندازی این کسب و کار، کنترل کم روی محصول، ریسک مربوط به تاخیر تولید کننده در ارسال کالا برای مشتری نهایی (خرده فروش روی این آیتم هیچ کنترلی ندارد)، ریسک مربوط به عدم آگاهی از موجودی انبار تولید کننده اصلی که می تواند منجر به کاهش اعتماد مشتری خریدهای آتی شود، ریسک مربوط به دور زده شدن توسط مشتری در خریدهای آتی که با آگاه شدن مشتری از ریسک مربوط کاهش می یابد به خصوص اینکه عمده این شرکت ها در فضای مجازی مشغول به فعالیتند و این فضا حساسیت های خاص خود را دارد.

اظهار قدرتمند خود یا پذیرش خود در کسب و کار

 اظهار قدرتمند خود یا پذیرش خود در کسب و کار

دنیای تجارت و کسب و کار پر از فراز و فرود بسیاری است و چه بسا که با یک حرکت اشتباه کسب درآمد موفق را از دست دهیم و به ورشکستگی برسیم . احتیاط شرط عقل در کسب و کار اعم از آنلاین و یا سنتی است منتهی متکی نبودن به دیگران و اتخاذ تصمیم درست می تواند راهگشای بسیاری از امور باشد تقلید و پیروی از دیگران یا همان رفتار گله ای چه بسا ممکن است موجب نابودی کسب درآمد شود و در اینجاست که متکی بودن به خود یا اظهار قدرتمند خود و پذیرش خود کلید موفقیت در کسب و کار و افزایش و رونق کسب درآمد باشد.

یکى از شیوه هاى تصمیم گیرى در تجارت و صنعت این است که ببینیم دیگران چه کار می‌کنند. مثلا وقتى می‌بینیم جلوی یک مغازه صف درست شده سریع حساس می‌شویم که چرا مردم صف کشیده‌اند. به طور طبیعى صف را یک فرصت تلقى می کنیم. یا وقتى کسى یک کالایى را خریده‌است و آن را تایید می‌کند تمایل ما براى خرید آن کالا بیشتر مى‌شود و اگر نفر یا نفرات دیگرى هم آن را تایید کنند تمایل ما بیشتر مى‌شود.

در بازار بورس وقتى براى خرید یک سهم صف درست می شود خیلى ها به سرعت وارد صف می‌شوند و به همین دلیل یکباره یک صف طولانى درست می‌شود. از این تکنیک فروشگاه ها و تولیدکننده‌ها استفاده می‌کنند چون به خوبى رفتار مصرف کننده را می‌دانند. یعنى وقتى صف درست شود، همین صف خودش را به دلایل بالا طولانى‌تر می‌کند.

حال سوال مهم این است که چرا مردم این گونه رفتار می‌کنند. دلیل آن این است که هر شخصى، چه مصرف  کننده و چه سرمایه گذار از عدم قطعیت و نااطمینانى فرار می‌کند و دوست دارد همیشه در شرایط اطمینان باشد. براى همین است که وقتى می بیند همه دارند یک کارى را می‌کنند، از عدم قطعیت آن کار کاسته می‌شود و در نتیجه تمایل به انجام آن دارند.

این استراتژى را می توان استراتژى توده اى یا استراتژى گله‌اى نامید. این مسئله در بازارهاى سرمایه‌گذارى جهانى آنقدر مهم است که براى رفتارهاى گله اى سرمایه‌گذاران شاخصى درست شده است به نام شاخص تمایل سرمایه‌گذاران که توسط چندین موسسه بین‌المللى روزانه یا لحظه‌اى محاسبه می‌شود.

مثلا شرکت FXCM در همین زمینه شاخصى به نام Speculative Sentiment Index – SSI  تهیه کرده است. این شاخص نشان می دهد وقتى حرکت گله اى به سمت خرید شروع می شود قیمت ها پس از مدتى کاهش پیدا می‌کنند و وقتى حرکت گله اى به سمت فروش می‌رود قیمت ها بر عکس بالا می‌رود. این شاخص در نتیجه به طور خلاصه می‌گوید که خلاف مسیر گله خریدوفروش کنید.

حال چگونه می توان از این تله رها شد. اظهار قدرتمند خود(self-assertiveness) و پذیـــرش خــــود(self-acceptance) شما را از حرکت گله اى و پشت سر دیگران حرکت کردن باز می دارد. در نتیجه تنها به استراتژى، سلیقه، توانایی‌ها و امکانات خود (به جاى تکیه به صف) تکیه می‌کنید و اگر درک بازار خوبى هم داشته‌باشید موفق می‌شوید. بنابراین علت موفقیت سرمایه گذاران موفق در درون شان است نه در بیرون!

اهمیت برند فلانکر در کسب و کار

اهمیت  برند فلانکر در کسب و کار

دنیای کسب و کار و کسب درآمد همواره با ترفندهای نوین و جالب سر و کار دارد . شرکت های بزرگ و برندهای معروف برای حفظ بازار و جذب مشتری از شیوه های مختلف بازاریابی استفاده می کنند تا همچنان در راس هرم کسب درآمد باشند و این می تواند درس مهمی برای همه کارآفرینان جدید و  بازاریابان باشد . یکی از ترفندها و سیاست های جالب و یا به عبارتی بهتر استراتژیک برندها در بازار کسب و کار استفاده از برندفلانکر است استراتژی جالب که کسب درآمد را برای برندهای بزرگ حفظ می کند. در اینجا قصد دارم تا برند فلانکر و چگونگی کمک آن به کسب و کار را شرح دهم:

بیایید فرض کنیم شما مدیر یک برند خاص و معروف با قیمت و کیفیت نسبتا بالا مانند اپل،هستید و مشتریان خاص خود را دارید. اما متوجه می‌شوید که محصولات شما در برخی کشورها مانند هند و چین به دلیل قیمت بالا با کاهش درخواست مواجه می‌شوند. در اینجا اگر شما محصول جدیدی را  (به عنوان مثال : آیفون ۵c‌) ویژه مشتریانی که نیازمند برند اپل با قیمت کمتر هستند معرفی کنید، بازار خود را توسعه داده‌اید. در واقع از استراتژی برند فلانکر استفاده کرده‌اید.

برند فلانکر نوعی استراتژی است که توسط یک شرکت بزرگ برای ورود به بازار وسیع‌تر استفاده می‌شود. این برند برای رقابت، بدون آسیب رساندن به سهم اقلام موجود در بازار، برای گروه هدف خاصی از مصرف‌کنندگان اجرا می‌شود. همچنین این استراتژی مولتی برندینگ نیز نام گرفته است.

برند فلانکر مهم است زیرا به یک شرکت اجازه می‌دهد تا بخش‌های مختلف بازار را جذب کند و کسب‌وکار را گسترش دهد. استراتژی برند فلانکر زمانی اثر بخش است که با یک برنامه کامل و آماده بازاریابی، اجرا شود.

بخش اصلی برند باید حاوی اکثر مصرف‌کنندگان باشد. برند جدید می‌تواند مجموعه‌ای متفاوت ازمنافع و ویژگی‌های محصول کاربران دیگری را جذب کند.

 

برخی مزایای استراتژی برند فلانکر :‌

* بدست آوردن سهم بیشتری از بازار برای شرکت

*توسعه هیجان در شرکت بوسیله نظارت بر فروش برندهای مختلف

*ورود به بازاری نو با پتانسیل بالا

 

یکی دیگر از موارد استفاده از استراژی برند فلانکر توسط «پراکتر اند گمبل» اجرا شد.

پراکتر اند گمبل ( p&g) در زمینه مواد شوینده بسیار موفق است. با درخواست مصرف‌کنندگانی که خواستار مواد شوینده ارزان‌تر بودند ، این شرکت یک شوینده ارزان قیمت و با کیفیت کمتر از شوینده قبلی در قالب برند جدید به بازار عرضه کرد و توانست سهم قابل توجهی از مواد شوینده ارزان قیمت را بدست آورد.

البته به این موضوع توجه داشته باشید که برند فلانکر برای همه نیست، اگر می خواهید ببینید که این استراژی برای شما قابل استفاده است یا نه به این ۴ سوال پاسخ دهید:

 

۱- آیا برند من به اندازه کافی قابل تغییر است ؟ (برای مثال اگر شما مدیر یک شرکت غذایی مانند کاله باشید می‌توانید به راحتی از این استراتژی استفاده نمایید؛ اما اگر مدیر یک شرکت نرم افزاری باشید، این استراتژی چندان برای شما کاربرد ندارد. )

۲- برند جدید چه ویژگی هایی باید داشته باشد که سهم قابل توجهی از توجه مشتریان را جذب کند؟

۳- برند جدید چه تاثیری بر برند قبلی خواهد داشت؟‌ آیا آنرا گسترش می‌دهد یا تخریب می‌کند؟

۴- برند جدید چه تاثیری بر برندهای رقیب خواهد داشت؟