توییتر نوعی سرویس شبکه اجتماعی آنلاین است که به کاربرانش امکان میدهد با ۱۴۰ کاراکتر، پستهای متنی بفرستند. جک دورسی خالق این شبکه اجتماعی در مارس ۲۰۰۶ آن را ابداع و چند ماه بعد راهاندازی کرد. امروزه توییتر کاربرد جتماعی و ارتباطی پیدا کردهاست و دومین شبکه اجتماعی پرطرفدار پس از فیسبوک است.
ممکن است او را به عنوان بنیانگذار سریالی توییتر(Twitter) و اسکوئر(Square) بشناسید. اما آیا میدانستید دورسی یک ماساژور دارای مدرک بود که به صورت تفننی کار طراحی و مد انجام میداد؟
شرکتهای دو میلیارد دلاری جک دورسی موفق و پررونق هستند. اما دورسی هنوز هم از اتوبوس برای رفتن به سرکار استفاده میکند. هرکاری که دورسی انجام میدهد از کارهایی روزمره صبحگاهی بدون تغییرش گرفته تا اصرار او به داشتن یک مدل موی جالب و همچنین عادات و نگرشهای وی همگی ستونهای اصلی موفقیتهای پی در پی او هستند. اما ببینیم از نظر جک دورسی، بنیانگذار توییتر و اسکوئر رمزهای موفقیت کارآفرینان در چیست:
دورسی میگوید تصور غلطی که وجود دارد این است که کارآفرینان موفق کاری میکنند که رئیس خودشان باشند، و بعد به دنبال ایده میگردند. به استدلال وی اغلب کسب و کارها زمانی موفق میشوند که بنیانگذاران آنها معکوس عمل کنند.
در طول تمام جلساتی که در ادارات مرکزی اسکوئر برگزار میشود، برخیهای یادداشتبرداری میکنند و بعد این یادداشتها را برای تمام کارمندان این شرکت میفرستند. دورسی میگوید:” این یادداشتها اطلاعات همه را در یک سطح نگه میدارند، اما مزایای دیگری هم دارند. این که تمام دیدگاهها و نظرات جدید و گوناگون را دریافت میکنیم و کاری میکنیم آدمها به روشهای مختلف فکر کنند و خلاقیتهای بیشتری را در سازمان ایجاد نمایند. “
در ابتدا ایده توییتر در سال ۲۰۰۰ به ذهن دورسی رسید. اما ارسال پیام کوتاه هنوز کار بزرگی نبود. آمریکاییها به طور متوسط تنها ۳۵ متن در ماه ارسال میکردند. دورسی میگوید:” به سرعت فهمیدم …هیچ کس دیگری دستگاه پست الکترونیکی موبایل ندارد، بنابراین این سیستم به نوعی بلااستفاده بود. در سال ۲۰۰۶ روزی که منتظرش بودم فرا رسید. آمریکاییها هر ماه بیشتر از آن که تماس تلفنی بگیرند، پیام متنی ارسال میکردند.” جک دورسی سرویس شبکه اجتماعی توییتر را در ماه مارس آغاز و در ژوئیه همان سال راهاندازی کرد. وقتش رسید، زمان مناسب بود و توییتر گل کرد.
۴- مسیرهای شغلی همیشه مسیرهای مستقیمی نیستند
درست قبل از راهاندازی توییتر، دورسی در دانشکده طراحی مد، مشغول طراحی لباس بود. کارهای معین و جدی همچون تصویرگری و ماساژ درمانی داشت. پس چرا تصمیم گرفت به سراغ برنامهنویسی و کارآفرینی برود؟ وی میگوید:” آنها ابزارهای مورد نیازم بودند تا آنچه را دلم میخواست، بسازم.” او امیدوار است روزی شهردار نیویورک شود.
دورسی هر روز صبحاش را به یک شکل آغاز میکند: او صبحها دو تخممرغ آبپز با سس سویا و یک برش توت فرنگی میخورد. وی تمام هفتهی خود را با دقت برنامهریزی میکند. دوشنبه روز مدیریت است. در شرکت اسکوئر یک جلسه فکری و عملی داریم و در توییتر یک جلسه کمیته عملیاتی. سه شنبه روز محصول، مهندسی و طراحی است. چهارشنبه روز بازاریابی، رشد و توسعه و ارتباطات است. پنجشنبه روز مشارکت و توسعهدهندگان است. جمعه هم روز مصاحبت و فرهنگ.
۱۴۰ حرف، تمام آن چیزی است که از توییتر نصیبتان میشود.هیج جایی برای هجاهای غیرضروری وجود ندارد. دورسی دوست دارد ایدههای پیچیده را دریافت و بقایای مفهومی آن را حذف کند، بنابراین فقط میتوانید روی چیزهای بسیار مهم تمرکز کنید. جک میتواند در یک کلمه هدف شرکتها را عنوان کند. در مورد توییتر این کلمه ارتباط است و در مورد اسکوئر این کلمه تجارت.
همه تاریخگذاریها به دوره دبیرستان باز میگردد، مدتها پیش از آن که دورسی شرکتهایش را بسازد، یادداشتهای خود را نگه میداشت و حالا میگوید این بهترین کاری است که تا به حال در زندگی خود انجام داده است.
دورسی میگوید اگر دو بخش اداری دارید که با هم ارتباط ندارند، یا دو نفر که نمیتوانند با هم همراه باشند، این اختلاف نظر در محصولی که عرضه میکنید خودش را نشان میدهد و مشتریان شما این اختلافنظر را میبینند. شما مشکلات شرکتتان را به میان مشتریانتان میبرید، که کاری گستاخانه و خودخواهانه است. ” ما از طراحی و مهندسی شرکت و سازمان به اندازه محصول و سرویسی که میسازیم، مطمئن هستیم.”
برخیها تصور میکنند که آخر هفتهها بهترین زمان برای انجام اضافه کاریست تا در کارها پیش بیافتند. اما بسیاری از افراد موفق عادت به انجام این کار ندارند. روزهای پایانی هفته روز بازتابها، بازخوردها، استراتژی و آماده شدن برای بقیه هفته است.
مطالب مشابه کسب درآمد از توییتر:
متاسفانه ما فکر می کنیم اگر برنامه کسب و کار و یا طرح های کسب درآمد خود را پیچیده و طولانی بنویسیم و طراحی کنیم امتیاز خاص محسوب می شود در حالی که ساده نویسی و کوتاه نویسی در همه حال امتیاز محسوب می شود خواه در کسب و کار باشد و یا در سایر مسائل . در اینجا قصد دارم تا اهمیت و لازمه نوشتن برنامه و طرح های کسب و کار و همچنین ایده های کسب درآمد به ساده ترین شکل ممکن را بنویسم تا با دلایل ثابت شود که ساده نویسی هم در کسب و کار امتیاز بالایی دارد.
اولین باری که در اواخر دهه ۷۰ شروع به کار با بیزنس پلن کردم، برنامه ها طولانیتر و پیچیدهتر از برنامههای امروزی بودند. شاید این موضوع به این خاطر باشد که امروزه برنامه کسب و کار رواج بیشتری دارد و تقریبا به وسیله هر کسی و در هر زمینه شغلی مورد استفاده قرار میگیرد. شاید هم سرمایهگذارانی که باید این برنامهها را بخوانند، جریان سادهنویسی را ایجاد کردند یا ممکن است مردم صرفا به دلیل کمبود وقت به سادهنویسی روی آورده باشند!
هر دلیلی که داشتهباشد، جریان موجود در برنامههای کسب و کار امروزی به این شکل است که یکراست به اصل قضیه پرداخته شود. راهبرد «ساده بنویس تا سریع خوانده شود» مهمترین نکته در این برنامههاست. اگر میخواهید مردم بیزنس پلن شما را بخوانند، مهمترین نکتهای که باید رعایت کنید این است که ساده بنویسید. کلمات ساده انتخاب کنید و برنامه تان را کوتاه نگه دارید.
* از جملات طولانی و پیچیده استفاده نکنید؛ مگر آن که هدف خاصی داشته باشید.
* از کلمات مخفف، اصطلاحات خیابانی و کلمات چند معنایی استفاده نکنید؛ همه نمیدانند که «س.ن.ب.ک.ک.» به معنای «ساده نویسی برنامه کسب و کار» است!
* از کلمات رایج استفاده کنید.
* از بولت پوینت استفاده کنید. بولت پوینت به خواننده اجازه میدهد تا اطلاعات مهم را با سرعت بیشتری دریافت کند.
* کوتاه بنویسید. طول متوسط بیشتر برنامههای کسب و کار نسبت به گذشته خیلی کوتاهتر شده است. شاید بخواهید به منظور متقاعد کردن دیگران ۲۰ تا ۳۰ صفحه توضیحات به علاوه ۱۰ صفحه ضمایمی مانند پروژهها، رزومه مدیریتی و سایر جزییات بنویسید اما بدانید که اگر برنامه کسب و کارتان حدود ۴۰ صفحه باشد، پس به درستی خلاصهاش نکردهاید.
البته استثناهایی هم وجود دارد. اخیرا برنامه کسب و کاری دیده ام که متعلق به یک کافی شاپ بود. آنها عکسهایی از محل احداث، منوها و نقشهها نیز در برنامهشان گنجانده بودند. این ویژگیهای گرافیکی باعث طولانیتر شدن برنامهشان شدهبود اما در عین حال بر ارزش آن نیز افزودهبود.
از چارتهای کسب و کار استفاده کنید. کاری کنید که اعداد و ارقام مهم تان به سرعت پیدا و درک شود. از جدولها و چارت های ساده استفاده کنید تا مهم ترین آمارهایتان را به رخ بکشید. همچنین:
* از چارتهای دو بعدی استفاده کنید، نه سه بعدی. خواندن چارتهای دو بعدی معمولا کار آسانتری است. مطمئن شوید که اعداد به خوبی نشان داده شدهاند.
* از چارت کیک مانند استفاده کنید تا سهم خود را از بازار نشان دهید.
* متن خود را به خوبی ویرایش و زیباسازی کنید. شما باید علاوه بر انتخاب مناسب کلمات، شکل ظاهری متن خود را نیز زیبا و ساده کنید. توصیههای زیر را بخوانید:
* متن تان را فقط با دو فونت بنویسید. فونتی که برای نوشتن تیترها به کار میبرید، باید فونت ساده sans-serif مانند Arial و Tahoma باشد. فونت مورد استفاده در متن نیز بهتر است B Nazanin باشد.
* از فونتهای ریز دوری کنید. تنها برخی از فونتها در اندازه ۱۰ به خوبی نمایش داده میشوند. بهتر است از اندازه ۱۱ یا ۱۲ استفاده کنید.
* بین مطالب و برای جداسازی چارت ها از مطالب فاصله در نظر بگیرید. هر وقت شک داشتید به صفحه بعد بروید.
* برنامه کسب و کار خود را چندین بار بخوانید و اشتباهات لغوی و گرامری را برطرف کنید. مطمئن شوید اعدادی که در چارت به کار بردهاید با اعدادی که در متن وجود دارند، همخوانی دارند.
برخی در راه اندازی کسب و کار علاقه دارند تا همه امور را در حیطه کاری و مدیریت خود داشته باشند ولی گاهی برون سپاری و واگذاری برخی امور به دیگران حتی در محیط کسب درآمد موجب چالاکی بیشتر و افزایش درآمد خواهد شد و تمرکز را بر روی امور اساسی معطوف خواهد کرد . در این جا قصد دارم تا فواید عملی برون سپاری در کسب درآمد و اینکه تا حد باعث افزایش درآمد خواهد شد را بیارم .
همان طور که پیش تر گفتم مزایای برون سپاری پرشمارند. ولی در این نوشتار فقط به ۱۰ برترین مزایای برون سپاری پرداخته میشود.شرکتهای برون سپاری فرآیند کسب و کار (BPOs) عموما از درون اقتصادهای در حال توسعه فعالیت میکنند. این امر شماری از مزیتها را برای کسب و کارهایی فراهم میآورد که به دنبال برون سپاری فرآیندهای کسب و کار تراکنشی غیرمرکزیشان هستند. از دیدگاه Beepo برترین مزایای برونسپاری فرآیند کسب و کار موارد زیر هستند:
استخدام نیرو برای توسعهی اقتصادها کم هزینه است. بیپو در فیلیپینز(The Philippines) فعالیت میکند جایی که در آن بهای زندگی از بهای زندگی در استرالیا ارزانتر است. بنابراین شما میتوانید با نیروی کار برونسپاری شده در فیلیپینز با کسری از هزینه برونسپاری در استرالیا کار کنید یا بدهید نیروی داخلی خودتان فرآیندها را به انجام برسانند.
نخستین چیزی که هنگام فکر کردن دربارهی فرصتهایBPO به ذهن بیشتر مالکان کسب و کار خطور میکند پساندازهای بهای ممکن است. با وجود این، مهم است بفهمیم که بیشتر کسب و کارها برای رشد کردن سخت تلاش میکنند چون بودجه برای استخدام نیروی مورد نیاز را ندارند. با برونسپاری فرآیندهای کسب و کار تراکنشی غیرمرکزی فرعی به خارج، کسب و کارها میتوانند وقت کارکنانشان را آزاد کنند تا کمتر روی “مسائل مدیریت” و بیشتر روی رشد کسب و کار تمرکز کنند.
وقتی داشتم در رشتهی MBA درس میخواندم، از رابطهی(یا عدم) بین رضایت شغلی، حفظ کارکنان و دستمزد متعجب بودم. تحقیقات اساسا میگوید که رابطهی بین رضایت شغلی و دستمزد بسیار اندک است؛ با وجود این، رابطهی بین حفظ کارکنان و رضایت شغلی مورد مهم تری است. یکی از چیزهایی که آدمها را از شغلشان جدا میکند انجام دادن کارهایی است که از انجام آنها لذت نمیبرند؛ مثل کارهای جزئی، اجرایی، تراکنشی، فرعی که آنها را از انجام آنچه دربارهی نقششان از آن لذت میبرند باز میدارد.
در ادامهی جملات نکتهی ۳، با برونسپاری فرآیندهای کسب و کار تراکنشی غیرمرکزی، به کارکنانتان اجازه میدهید روی انجام آنچه به نحو احسن انجام میدهند تمرکز کنند. به عنوان مثال، شما تیم فروشتان را استخدام نکردهاید تا هر بار که فروش کردند یک سری کاغذ پُر کنند، درست است؟ شما آنها را برای فروش استخدام کردهاید! و من فکر میکنم آنها از بار اجرایی که همه جا با خودشان به دوش میکشند شکایت دارند، درست است؟ اما، فکر کنید چه اتفاقی میافتاد اگر شما بعضی از کارهای تراکنشی غیرمرکزی را که آنها انجام میدهند برونسپاری میکردید؟ آنها خوشحالتر میشدند، اما آنها همچنین میتوانستند وقتشان را بیشتر روی فروش متمرکز کنند؛ که، بنابراین به رشد کسب و کارتان کمک میکرد.
با برونسپاری فرآیندها به خارج میتوانید شرایط کاری و اختلاف زمان را در راستای خدمت به کسب و کارتان بیشینه کنید. عموما، کارکنان خارج از کار کردن به هر تعداد ساعت استاندارد که مناسب حال مشتریان باشد خوشحال میشوند. پس اگر نیاز دارید که پردازش کارتان در شب انجام شود در حالی که کسب و کار استرالیایی شما در آن موقع تعطیل است، این کار از طریق برونسپاری ممکن خواهد بود. از طرف دیگر، اگر نیاز است که تیم برونسپاریتان به تعداد ساعاتی که شما کار میکنید کار کنند، آنها میتوانند این کار را هم انجام بدهند. در پایان روز انعطافپذیری ساعات عملیاتی برای هماهنگ شدن با شما مهیا است.
از طریق کار کردن با تیم خارجیتان، نه تنها برای رشد کسب و کارتان فرصت آفرینی میکنید، بلکه به بهبود شرایط زندگی در کشورهای کم شانستر نیز کمک میکنید. کمک بخش BPO به اقتصاد فیلیپین را نمیتوان نادیده گرفت. این کمک در ارقام زیر به اثبات میرسد:
بنابراین، با مشارکت در بخش BPO شما به بهبود استانداردهای زندگی برای مردم کمشانس و اقبالتر کمک میکنید.
برونسپاری فرآیندهای تراکنشی غیر مرکزی نهایتا به صرفهجویی وقتتان خواهد انجامید. به خصوص، وقتی از طریق Beepo برونسپاری میکنید. ما مستند کردن فرآیندهایتان را به روشی زیر نظر میگیریم که برای تیم برون کشوریتان مفهوم باشد و همچنین تیم ما را برای پیگیری نیازهای شما آموزش دهد. تصور کنید با زمان صرفهجویی شدهای که با سپردن فرآیند پردازشی کارکنانتان به ما بهدست میآورید چه کارهایی میتوانید انجام دهید؟ شما میتوانید از آن زمان برای تمرکز بر راهبرد کسبوکارتان و رشد کسب و کارتان یا… استفاده کنید. شما میتوانید در ساحل نوشیدنی مورد علاقهتان را سر بکشید. در هر صورت اوضاع بدی نخواهید داشت.
از طریق کار کردن با Beepo در فیلیپینز مجبور نخواهید بود نگرانِ مشکلات مدیریت اجرایی درون کسب و کارتان باشید. ما تیم را در فیلیپینز استخدام میکنیم، بنابراین شما فقط لازم است به مشاوران ما که در استرالیا هستند بگویید که مشکلی دارید و Beepo مسائل را از آنجا مدیریت خواهد کرد. شما همچنین مجبور نخواهید بود نگران انجام دادن آن کارهای عمده در روابط صنعتی باشید چون میتوانید قوانین اشتغال استرالیا را درک کنید.
ارزش بالای دلار استرالیا مشکلاتی را در عصر اقتصادی اخیر برای صادرکنندگان ما ایجاد کرده است و اما اگر شما میخواهید خدمات را از خارج وارد کنید یعنی فرآیندها را به یک BPO که پایگاهش در خارج است برونسپاری کنید، آن وقت مزایای یک دلارِ قوی را بهدست خواهید آورد. تا پایان سال ۲۰۱۳، RBA اعلام میکرد که راهبردشان کاهش ارزش دلار استرالیا به ۰.۸۵ دلار امریکا است. وقتی ملاحظه میکنید که دلار استرالیا در ژانویهی ۲۰۱۴، ۰.۸۹ دلار امریکا ارزش دارد و حدود ۴۰ پزوی فیلیپین قدرت خرید دارد آن وقت آن ۴ سنت اختلاف تاثیری بر ارزش برونسپاری که شما از پولتان کسب میکنید نخواهد داشت.
یک تحقیق اینترنتی سریع شما را متوجه خواهد کرد که دولت استرالیا در زمینهی تلاش برای درک اینکه چه تعداد شرکت استرالیایی از BPOها استفاده میکنند کار زیادی انجام نمیدهد. با وجود این، وقتی نکات زیر را در نظر میگیرید مشخص میشود که بخش BPO بزرگ و در حال رشد است- در حال رشد است چون کسب و کارهایی به اشکال و اندازههای گوناگون وارد میدان میشوند:
کسب و کارها فرآیندهای تراکنشی غیر مرکزی خود را به Beepo برونسپاری میکنند چون این کار حس کسب و کاری خوبی برای آنها به وجود میآورد. از مزایای برون سپاری برای کسب و کارها این است که فرصت رشد و نگهداری یا افزایش حاشیهی سودشان را در یک محیط کسب و کار خانگی فراهم میآورد که پیوسته قاعدهمندتر میشود و به طور فزایندهای پیچیده و پرهزینه میشود.
سایت Entrepreneur.com در آخرین شماره خود به نقش بانوان برای جضور در تجارت پرداختهاست . وقتی که رسانهها در مورد حضور زنان در عرصه تکنولوژی و دنیای استارت آپ صحبت میکنند، بیشترین تمرکز روی جنبه منفی آن است. ما مطالبی در مورد میزان پیشرفت مورد نیاز برای ایجاد برابری جنسیتی در رهبری و تبعیض گسترده علیه توسعه دهندگان زن خواندهایم. در فرهنگ ناخوشایندی که بیشتر شبیه بازگشت به دهه ۵۰ میلادی است تا رفتن به سمت صنعتی که قرار است ما را به سمت آینده هدایت کند، پرونده حقوقی برجسته زنی مثل الن پی نقطه عطفی محسوب میشود.
و این درست است که پیشرفت خیلی زیادی باید ایجاد شود. اما این تمرکز منحصر به فرد در این موقعیت میخواهد از این حقیقت که بسیاری از زنان در دنیای استارت آپ در حال پیشرفت هستند و در این زمینه شرکتهایی را راه اندازی کردهاند، چشمپوشی کند. مطالعات متعدد نشان دادهاند که تجارتهایی که تعداد مدیران زن آن بیشترند موفقتر و سودآورتر از تجارت هایی هستند که تعداد مدیران مرد آن بیشتر است؛ در نهایت، دنیای سرمایهگذاری شروع به توجهکردن به این مسئله کرده است. اطلاعات شرکت سرمایهگذاری ریسک پذیر First Round نشان دهنده این است که سرمایهگذاری های این شرکت در شرکتهایی که بنیانگذاران آن خانم هستند، ۶۳ درصد بهتر از سرمایهگذاری در شرکتهایی که کل تیم آنها مردهستند، عمل کردهاست.
همان طور که دنیا از خواب بیدار میشود و این واقعیت را میپذیرد که استارت آپها و در واقع همه تجارتها زمانی که زنان شانس مدیریت و رهبری آنها را پیدا میکنند عملکرد بهتری دارند، خود زنان هم متوجه میشوند که استارت آپها برخی از بهترین مکانها برای کار حرفهای آن ها میباشند. در واقع نسبت به قبل، در حال حاضر بنیانگذاران استارت آپها بیشتر زنان هستند و درصد تعداد استارت آپهای بنیان گذاریشده با حداقل یک زن بنیانگذار از ۹ درصد در سال ۲۰۰۹ به ۱۸ درصد در سال ۲۰۱۴ رسیدهاست.
سقف شیشهای در سراسر دنیای تجارت دست نخورده باقیمانده، اما ممکن است بیشتر ترکها برای زنانی که در هر جایی در استارت آپ حضور دارند دیدهشود. سبکهای مدیریتی بسیار سازمان یافته و ذهنیت انجمن دانش آموزان پیشین هنوز هم در بسیاری از بخشها بسیار حقیقت دارد، اما استارت آپها ذاتاً توانایی نوشتن قوانین خود، خود فرهنگسازی و ساختن ساختارهای مدیریتی که راه را برای مدیران و رهبران زن باز میکند را دارند.
در نتیجه، به نظر میرسد پلکان شرکت در اغلب استارت آپ ها بسیار متفاوت تر از پلکان تجارتهای قدیمیتر باشد. اغلب پلکان کمتری به عنوان مقیاسگذاری یک تجارت برای بالا رفتن وجود دارد. این بدان معناست که بسیاری از زنانی که با محاصره روبرو میشوند، همان طور که به سمت بالا صعود میکنند حذف میشوند ولی قبل از آن، این شانس را دارند که کیفیت رهبری و مدیریت خود را در حرفه خود نشان دهند.
سرعت بالا و ماهیت مشارکتی محیط استارت آپ بدان معناست که به کمک همه و تقسیم وظایف در اسرع وقت نیاز دارد. در این گونه مدلهای کاری، کارآفرینان هوشمند میدانند که زمان کمی برای تلف کردن در جهت تعصب دارند و به همین دلیل به زنان اجازه میدهند که برای یک روز خود را اثبات کنند. من خودم را در این موقعیت پیدا کردم، زمانی که برای اولین بار بعد از تجربه کار در شرکت سرمایهگذاری ریسک پذیر که در ردیف اول عواقب ناشی از سبک مدیریتی ضعیف بودم، وارد دنیای استارت آپ شدم. وقتی که کار خود با اولین شرکت استارت آپم را شروع کردم، به سرعت دریافتم که برای به دست آوردن موقعیت رهبری و مدیریتی باید در خط مقدم شرکت کار اساسی انجام دهم، هر چیزی که از طرف مشتریان و مشتریان بالقوه میبینم و میشنوم را باید آنالیز کنم و برای فرآیند به بار نشستن دیدگاهها باید یک تفکر علمی به کار گیرم. زمانی که قادر به توسعه دیدگاهها و بینشها شدم، آن را تجارت خود ساختم تا با بدون تردید با مدیریت ارشد به اشتراک بگذارم. هیچ وقت جنسیت من فاکتور مهمی محسوب نشده و به خاطر موقعیتی که ایجاد کرده بودم، تمرکز مدیریت کاملاً روی اعتبار خود ساخته ام بوده و این کار باعث دور شدن آن از هرگونه تعصب شدهبود.
فرهنگ کار بیشتر استارت آپهای تأسیس شده نیز تمایل دارد به نفع زنان باشد. در حالی که بسیاری از استارت آپها در سالهای اولیه خود تقاضای ساعات کار طولانی دارند، اما زمانی که وارد فاز بعدی می شوند و در زمینه استعدادهای برتر به رقابت با سایر استارت آپ ها نیاز پیدا می کنند، به سمت تأکید بر مزایای حول محور تعادل زندگی کاری مثل انعطاف پذیری در ساعات کاری، مرخصی والدین و حسن مزایای شغلی جذاب برای زنانی که چه برنامه ای برای تشکیل خانواده داشته باشند و یا نداشته باشند، تمایل پیدا میکنند. این نوع از تعادل فقط مزیتی برای پیشرفت زنان نیست، بلکه برای کمک به مقیاس استارت آپها نیز ضروری است. زندگی سالم، حتی خلق و خو و طیف گسترده تجارب و منافع همه ناشی از تعادل می باشند و همچنین همه آن ها در ترغیب خلاقیت و آوردن ایدههای بزرگ برای به سرعت به ثمر رسیدن، مشارکت دارند. خوشبختانه استارت آپ فعلی من، The Big Know، مخصوصاً از این نوع برنامه کاری متعادل حمایت کرده و بدون شک برای رشد تجارتمان و برای توسعه حرفه من به آن پرداختهاست.
من فکر می کنم همان طور که سرمایهگذاران و دنیای تجارت در مقیاس بزرگ بین رهبری و مدیریت زنان و نتیجه آن ارتباط برقرار میکنند، ما داشتیم در چگونگی راهاندازی استارت آپ و دنیای تکنولوژی و این که توسط چه کسی این کار انجام می شود یک تغییر تاریخی مشاهده میکردیم. زنان این فرصت را دارند تا صنعت در حال ظهور را در مسیری که جایگاه آنها را محکم میکند، شکل دهند و این دقیقاً همان کاری است که دارند انجام میدهند. امروزه استارت آپها مکان عالی برای کار کردن زنان میباشد و آینده آن از این هم روشنتر است.
مطالب مشابه استارت آپ :
معرفی برترین استارتآپ های کسب درآمد
سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری