اگر فردی هستید که چندان از اعداد و ارقام خوشتان نمیآید، مسائل مالی برای شما اضطرابآور خواهد بود. مهم نیست در کجای چارت سازمانی قرار دارید، در هر صورت ضوابطی مانند EBITDA (درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک) و ارزش فعلی خالص بسیار مهم هستند. اما چگونه میتوانید دانش مالی خود را بالا ببرید؟ چگونه تصمیم میگیرید که کدام مفاهیم برای درک کسبوکار شما بیشترین اهمیت را دارند؟ و چه کسی در بهترین موقعیت برای ارائه مشاوره به شماست؟
کارشناسان چه میگویند؟
طبق نظر ریچارد روباک، استاد دانشگاه هاروارد و یکی از نویسندگان «راهنمایی برای خرید یک کسبوکار کوچک»، حتی اگر نیازی به دانش زیاد در مورد مسائل مالی برای انجام امور روزانه خود ندارید، اما با آگاهی بیشتر در مورد این موضوع، در شرایط بهتری قرار خواهید گرفت. او میگوید « اگر بتوانید به زبان پول سخن بگویید، موفقتر خواهید بود.» در واقع اگر میخواهید یک محصول یا استراتژی را بفروشید، باید بتوانید نشان دهید که این کار هم عملی است و هم سود بالایی دارد. او میگوید «تصمیمگیرندگان میخواهند یک مدل ساده ببینند که درآمدها، هزینهها، مخارج بالاسری و جریان نقدی را نشان میدهد.» او میافزاید «آنها باید بدانند که چرا این ایده مهم است.»جو نایت شریک و مشاور ارشد در Business Literacy Institute و یکی از نویسندگان «هوش مالی» میگوید که فقدان درک مالی «مانع موفقیت شغلی» است. اگر نمیتوانید در بحثی درمورد عملکرد شرکت مشارکت کنید، احتمال موفقیت شما پایین خواهد آمد. او میگوید «شما نمیتوانید در پروژههای در حال اجرا شرکت کنید، مگر اینکه مسائل مالی را درک کنید.» در این مقاله چند استراتژی برای بهبود هوش مالی شما ارائه شده است.
بر ترسها غلبه کنید
به گفته روباک تنها به این دلیل که از اعداد و ارقام میهراسید، از مسائل مالی فرار نکنید. قرار نیست آپولو هوا کنید. به این شیوه به آن فکر کنید که «مسائل مالی روشی برای حساب و کتاب کسبوکارها است.» او میگوید «درست مثل شمارش توپها و ضربهها در بازی بیسبال، شما در کسبوکار پیشرفت از طریق عملکرد مالی را اندازهگیری میکنید. بنابراین اصلا مساله پیچیدهای نیست.» نایت میگوید «این کار در کنار دانش ریاضی، آسانتر از آن چیزی است که فکرش را میکنید. امور مالی و حسابداری بسیار ساده هستند. این کار اغلب یک جمع و تفریق و گاهی ضرب و تقسیم ساده است.»
زبان خاص آن را بیاموزید
نایت میگوید «مسائل مالی زبان خاص خود را دارد. خوشبختانه، روشهای بسیاری برای یادگیری این اصطلاحات وجود دارد.» او میافزاید «تنها باید ابتکار عمل را در دست بگیرید.» او میافزاید «اگر شرکت شما مسائل مالی را در داخل شرکت آموزش میدهد، از آن استفاده کنید. اگر این چنین نیست، ثبتنام در یک کلاس آنلاین یا دانشگاه را مدنظر داشته باشید. البته، کتابها و منابع بیشماری برای راهنمایی شما در مورد این موضوع وجود دارد. مهمترین مفاهیمی که باید بر آن تسلط یابید عبارت است از «چگونه سودآوری، EBITDA، درآمد عملیاتی (درآمد حاصل از عملیات اصلی جاری بنگاه اقتصادی)، درآمد و هزینههای عملیاتی را اندازهگیری کنیم». یک کتاب یا مرجع مالی سرمایهگذاری خوبی است؛ اما گوگل نیز بسیار مفید خواهد بود.
ترازنامه را بررسی کنید
به گفته نایت باید خودتان را در صورت درآمد سازمانتان غرق کنید. او میگوید «به ترازنامه شرکت توجه نشان دهید، سپس برای درک آن تمام جنبههای آن را در نظر بگیرید.» به گفته روباک بهترین راه یادگیری «بازنوشتن این اعداد» هم به صورت الکترونیکی و هم روی کاغذ و سپس «گروهبندی آنها به طبقات مختلف است؛ طوری که بتوانید میزان خرجکرد شرکتتان و محل حصول درآمد آن را ببینید.» اعداد را به درصدها تبدیل کنید؛ به این ترتیب بسیار آسانتر تفکیک درآمدها و هزینهها برای شما ممکن خواهد بود.
بر معیارهای کلیدی تمرکز کنید
افزایش مهارتهای مالی شما، نیاز به تعیین معیارهایی دارد که به وسیله آن شرکت شما موفقیت را اندازهگیری میکند. به گفته نایت هدف شما توسعه درک عمیقی از «ارتباط دقیق بین سود و زیان» و چگونگی تاثیر آن بر عملکرد سازمان شما طی زمان است. این معیار اغلب به شکل یک نسبت بیان شده است. او میگوید «چهار نسبت رایج در هر شرکتی وجود دارد: سودآوری، نسبت بدهی به دارایی خالص، نقدینگی و کارآیی عملیاتی. هر سازمانی «دو یا سه نسبت» در خلال این گروهها دارد که معیارهای اولیه عملکرد آن به علاوه «نسبتهای خاص هر صنعت» در نظر گرفته میشوند.» توجه دقیقتر به ترازنامه و گزارشهای سه ماهه شرکت، در درک این معیارها مفید است. به گفته او «محاسبه آنها دشوار نیست. تنها اندکی تلاش و کوشش میطلبد.»
با اعداد بازی کنید
به گفته روباک وقتی درک درستی از ترازنامه شرکتتان و آنچه رشد شرکتتان را میسر میسازد، داشته باشید، با استفاده از مجموعه سوالاتی که با «چه میشد اگر؟» شروع میشوند، بازی با اعداد را امتحان کنید. به عنوان مثال، چه میشد اگر قیمتها پایینتر بود؟ چه میشد اگر درآمدها بالاتر بود؟ چه میشد اگر هزینهها پایینتر یا بالاتر میرفت؟«شما تصمیمات خاص کسبوکار را مدیریت نمیکنید، بلکه تلاش میکنید چگونگی کارکرد مدلها و فروضی که ایجاد میکنند را درک و درونی سازید.»به این ترتیب زمانی که نیاز به فهرستبندی پیامدهای یک تصمیم خاص دارید (مثلا آیا یک محصول خاص را شروع کنید یا در کارخانه را ببندید) ابزار موردنظر را دارا هستید.
یک مشاور مالی بیابید
به گفته نایت، ارتباط با یک «مدیر ارشد مالی یا عملیاتی» که بتواند به شما «آموزش دهد» و «به تک تک سوالات شما پاسخ دهد» راه دیگری برای بهتر شدن در امور مالی است. او میافزاید «این روش بسیار طبیعی برای یادگیری است.» روباک نیز با این موضوع موافق است. او میگوید «مشاوران همیشه برای کسی که با اعداد و ارقام ارتباط خوبی ندارد، مفید هستند.»این فرد میتواند هم به توضیح مفاهیم کمک کند و هم به عنوان یک راهنما برای هر نوع تصمیمات مالی عمل کند. پیشنهاد روباک این است که از همکاران خود بخواهید تا «طرحها و مدلهای خود را در صورت نیاز تکرار کنند.» او میگوید «این امر تمرکز شما را بیشتر میکند.»«میبینید که همکارتان فروض خاصی را اخذ میکند، در صورتی که شما فروض دیگری را درنظر میگیرید. یکی از این فروض درست است و دیگری غلط؛ اما این تفاوتها به شما کمک میکند تا آنچه منطقی است را دریابید.»
موضوع را شخصی کنید
نایت میگوید اگر هنوز انگیزه لازم را ندارید مهارتهای مالی خود را به یک مساله حیاتی تبدیل کنید. هر بار که پولی پرداخت میکنید، سازمان شما سود کمتری بهدست میآورد بنابراین باید به این موضوع فکر کنید که برای کمک به سودآوری شرکت چه میتوانید بکنید.او میگوید «هدف گسترش این درک است که چگونه فعالیتهای روزانه شما به کارفرمایتان کمک میکند تا درآمد بهدست آورده یا هزینهها را کاهش دهد.» روباک میگوید «این کار میتواند یک تمرین مفید باشد؛ اما به آن اجازه ندهید انرژی شما را تحلیل برد.» «نقش خودتان را با همکاری سایرین ترکیب کنید و تمرکز خود را بر مشکلاتی بگذارید که میتوانید آنها را کنترل کنید و نه آنهایی که قادر به کنترلشان نیستید.»
اصولی که باید بهخاطر بسپارید
بایدها:
• در یک کلاس دانشگاهی یا آنلاین ثبتنام کنید تا مفاهیم اساسی و اولیه مالی را بیاموزید.
• گزارشهای سهماهه سازمانتان را مرور کنید؛ این کار به شما کمک میکند نکات خاصی را که سودآور هستند درک کنید.
• با استفاده از مجموعهای از سوالات «چه میشد اگر؟» اعداد و ارقام ترازنامه سازمانتان را امتحان کنید.
نبایدها:
• بترسید؛ معادله کسبوکار نسبتا آسان است.
• به تنهایی کار کنید؛ مدیر مالی را پیدا کنید که بتواند به سوالات شما پاسخ دهد و به عنوان یک راهنما به شما کمک کند.
• از اثر مهارتهای مالی در شغلتان چشمپوشی کنید؛ اگر میخواهید پیشرفت کنید، نیاز به فراست مالی دارید.
موردکاوی ۱: مشارکت با یک همکار در امور مالی
لری دانیوان، مدیر ارشد اجرایی در Ceridian، به شدت معتقد است «همه رهبران سازمانی باید بتوانند با یک روش گسترده و پیچیده در مورد اعداد و ارقام صحبت کنند.»اما لری میپذیرد که او همیشه نتوانسته است این کار را انجام دهد. در اوایل شروع حرفهاش، او به عنوان یک مدیر محصول در یک شرکت نرمافزار کار میکرد. به عنوان یک دانشجوی MBA در دانشکده مدیریت کلاگ، او دورههای مالی اولیه را گذراند و مهارتهای او تناسب بسیار خوبی با شغلش داشتند. وی به یاد میآورد که «من هزینهها را مدیریت و فعالیتهای عمومی کسبوکار را که مرتبط با محصولات است حمایت میکردم.»اما زمانی که برای «ادغام و تملک» در شرکت ترفیع یافت، احساس کرد که این موقعیت برای او بسیار دشوار است. او میگوید «ناگهان باید چیزهایی مانند EBITDA و چگونگی تعیین ارزش شرکت را میدانستم.» «کار سختی بود. به یاد دارم که با خودم میگفتم چگونه میتوانم در این جلسه شبیه یک احمق به نظر نیایم؟»او به کمک نیاز داشت. خوشبختانه، لری رابطه خوبی با «ریک» همتایش در بخش مالی داشت. شغل ریک ساخت مدلهای مالی بود که بتواند تصمیمات استراتژیک در مورد فعالیت ادغام و تملک (M&A) بالقوه را اطلاع دهد. ریک همیشه آماده بود تا چگونگی کار مدلها را به تفصیل شرح و به سوالات پاسخ دهد. لری به یاد میآورد «او بسیار صبور و زیرک بود.»
لری میگوید: «باید به او میگفتم «متغیرهایی که بیشترین حساسیت را دارند به من نشان بده» و آنگاه فروض متفاوت را آزمون خواهم کرد.» «هنوز نمیدانستم که چگونه محاسبه اصولی را برای ایجاد این مدل انجام دهم؛ اما درک خوبی از فروض بهکار رفته در آن داشتم.»به گفته لری، کمک و حمایت ریک در افزایش دانش مالی او فوقالعاده باارزش بوده است. «یک مشارکت فوقالعاده با یک همکار مالی شما را به موفقیت خواهد رساند.»
موردکاوی ۲: معیارهایی را که شرکت شما برای اندازهگیری موفقیت استفاده میکند، بیاموزید
جیمز پیپر، مدیر ارشد حسابداری در TransUnion، (یک مرکز اعتبارسنجی بزرگ) میگوید «درک اولیه مسائل مالی برای کارمندان بسیار مهم است؛ به این ترتیب میتوانند چگونگی عملکرد مالی شرکتشان را درک کنند.» او میگوید «نکته مهم در مورد حسابداری و مالی همگانی بودن آن است؛ بنابراین وقتی شما اساس آن را بدانید، میتوانید پیش بروید.»
ضمنا، جیمز به خوبی میداند که هر شرکت عملکرد خود را به بهترین روشی که خودش داراست بازبینی میکند. جیمز بیشتر دوران شغلی خود را در شرکتهای سهامی عام گذراند، اما زمانی که او به شیکاگو (که TransUnion در سال ۲۰۱۴ در آنجا بنا شد) رسید، یک گروه سرمایهگذاری خصوصی آن را خرید. او به یاد میآورد «بنابراین باید میآموختم که کدام معیارهای مالی مهم هستند؛ چرا مهمند و چگونه TransUnion موفقیت را اندازهگیری میکند.»او توضیح میدهد که «خوشبختانه من در موقعیتی که هستم به هر عدد و رقمی دسترسی دارم؛ بنابراین خود را برای کار با نرمافزار اکسل آماده و تلاش کردم تا این صورت حساب را دوباره تهیه کنم. زمانی را صرف معتبر ساختن این اعداد کردم تا از منطقی بودن آنها اطمینان یابم.»
او همچنین به دنبال راهنمایی از یک فرد آشنا به مسائل مالی بود؛ کسی که همزمان یک همتا در بخش حسابداری به شمار میرفت. او میگوید «او برای مدتی در شرکت حضور داشت و به من کمک کرد تا جزئیات این محاسبات را درک کنم.» در سال ۲۰۱۵، TransUnion به سهامیعام تبدیل شد و جیمز باید به شرکت کمک میکرد تا این گذار مالی را مدیریت کند. او برای افزایش مهارتها و دانشش، به دقت به ترازنامههای نزدیکترین همتایان شرکت (۲۵ شرکت) نگاه کرد تا دریابد که چگونه آنها درآمدهای خود را سازماندهی میکنند و چه چیزی را به عنوان معیارهای مالی اصلی خود بهکار میبرند.»
جیمز اغلب جلسات آموزش مالی درون سازمانی را برای شرکتش رهبری میکند. او میگوید این کار همکاران او را تشویق میکند تا متوجه شوند که در کدام قسمت امور مالی TransUnion متناسب هستند. «به عنوان بخشی از مبنای هزینه، تلاش میکنم تا سازمانم را تا حد ممکن کارآ سازم.»
کسب درآمد . کسب و کار . امور مالی کسب و کار . ترازنامه شرکت . دانش مالی . مشاور مالی . مهارت مالی . هوش مالی
در سال ۲۰۰۸، در اوج رکود جهانی، شرکت خودروسازی هیوندا مانند سایر شرکتهای اتومبیلسازی از رکود شدید در فروش وسایل نقلیه متضرر شد. مصرفکنندگان ترسان از بیکاری وحشتزده از سقوط ناگهانی ارزش خانههای خود، دیگر انگیزهای برای خریدهای گرانقیمت که بازپرداخت آنها سالها طول میکشید نداشتند. اکثر شرکتهای خودروسازی یک طرزفکر تدافعی اتخاذ کردند و با کم کردن تولید و کاهش برنامههای آینده رشد به بحران اقتصادی واکنش نشان دادند.
اما شرکت خودروسازی هیوندا ایده متفاوتی داشت. پس از تحلیل آنچه به مشتریان بالقوه انگیزه میداد و آنچه آنها را از خرید باز میداشت، تیم مدیریتی این شرکت خودروسازی با برنامهای به نام Hyundai Assurance تحول بزرگی ایجاد کرد؛ برنامهای که حاوی یک نکته ساده و قابلتوجه بود: از ما اتومبیل بخرید و اگر شغلتان را از دست دادید، ما آن را دوباره از شما خواهیم خرید و این مساله هیچ اثر منفی بر امتیاز اعتباری شما نخواهد داشت.
طی هفتههایی که صرف توسعه این ایده شد، هیوندا تبلیغات زیادی کرد و باعث شد تا این برنامه رشد پیدا کند. هیوندا با اندکی خلاقیت، به مشتریان بالقوه خود نشان داد که با وجود اقتصاد نامطمئن، اطمینان کافی دارد تا بهجای مخاطره، یک «پوشش ریسک» به مشتریان خود ارائه دهد. به گفته جان کرافیک، رئیس سابق هیوندا و مدیر ارشد اجرایی فعلی برنامه خودروهای خودران گوگل، هیوندا بهجای تسلیم شدن در برابر رکود، از اضطراب و تشویش بازار به بهترین شکل استفاده کرد.هیوندا توانست این دوره دشوار را هدایت کند؛ چرا که این شرکت با یک روش منحصربهفرد با ریسک مواجه شد. این شرکت خودروسازی بهجای اینکه با کاهش موجودی، بیکار کردن خطوط تولید و تعدیل نیرو، صرفا ریسک از دست دادن کسبوکار را در دوره رکود مدیریت کند، یک استراتژی فروش طراحی کرد که تمرکز آن روی نوسانی بود که ریسک ایجاد میکرد.
ما این استراتژی را «مزیت نااطمینانی» مینامیم. رهبران شرکتی در این استراتژی، با فعالیتهای هدفدار و برجسته به سوی فرصتهای جدید بازار، تغییرات نوآورانه ایجاد میکنند. بسیاری از شرکتها با یک چارچوب تاکتیکی بر مبنای مدیریت پیامدهای بالقوه (همانطور که در عبارت منفعلانه «مدیریت خواهیم کرد» وجود دارد) با ریسک مواجه میشوند؛ اما این نگرش بدون محافظت در برابر بزرگترین ریسکها (ریسکهایی که ناشناخته هستند) ممکن است دیوارهای محافظ بزرگتر ایجاد کند. مزیت نااطمینانی مسالهای متفاوت است: یک استراتژی که مدیران را به درک ناشناختهها بهعنوان متمایزکننده بازار و فرصتی برای ارائه راهحلهای نوآورانه وادار میسازد؛ راهحلهایی که برای مشتریان، سرمایهگذاران، شرکای استراتژیک، تنظیمکنندگان و رقبا جذاب است. بهطور خلاصه، مزیت نااطمینانی چیزی ورای معنای معمول مدیریت ریسک است؛ تا بدون دستپاچگی ارزش جدید و پایدار ایجاد کند؛ به عبارت دیگر، جستوجوی روشهایی برای دستیابی به بهترین پیامد از میان بدترین آنها.
این ایده که میتوانید نااطمینانی را به مزیت تبدیل کنید، حداقل به سال ۱۹۲۱ بازمیگردد که کتاب «ریسک، نااطمینانی و سود» نوشته فرانک نایت نوشته شد و یک چارچوب تئوریک ایجاد کرد. نایت، یکی از موسسان دانشکده نئوکلاسیک شیکاگو، عدم اطمینان را بهعنوان موقعیت برخورد با ریسکهایی تعریف کرده است که قادر به اندازهگیری یا پیشبینی نیستند. به عبارت دیگر، نهتنها داراییهای خود را در معرض ریسک میگذارید، بلکه بیان اینکه با چه مقدار ریسک مواجهاید نیز غیرممکن است.
اما طبق نظر نایت، این نوع از نااطمینانی برای وجود سود، ضروری است. اگر از پیش میدانستید که با چه مقدار ریسک روبهرو بودهاید، پس رقبای شما نیز قادر به چنین کاری بودند. هر بار که شما یک مزیت رقابتی بهدست میآورید، فرد دیگر میتواند راهی برای رقابت در زمینه مشترک بیابد. بنابراین، اگر بهعنوان یک مدیر ارشد اجرایی یا رهبر خلاق، به دنبال ورود نااطمینانی بهعنوان یک استراتژی در کار هستید، باید دیدگاهی مانند نایت را بپذیرید. توانایی شما در شناسایی فرصتهای پنهان در نیروهای مخل و سپس استفاده از آنها برای تمایز شرکتتان از رقبا، بهترین منبع خواهد بود. عدم اطمینان خاصی که با آن مواجهاید، ممکن است از تشویش در بازار (همانطور که برای هیوندا اتفاق افتاد) یا از یک بحران ناگهانی ناشی شود. عدم اطمینان میتواند یک دارایی باارزش باشد.
تبدیل نااطمینانی به ارزش
در دورانی که همه کسبوکارها باید آماده مقابله با تروریسم، حملات سایبری، شکست شرکا، بلایای طبیعی، تصادفات، فجایع محیطزیستی و فروپاشی بازار باشند، اینکه شرکتها بخواهند بهجای پذیرش غیرمنتظرهها، روی ایجاد حفاظ در مقابل آن تمرکز کنند، قابلدرک است. همه این استراتژیهای مدیریت ریسک، که برای حداقل کردن تلفات در نظر گرفته میشوند، به آسانی از یک شرکت به شرکت دیگر تکرار میشوند؛ اما هیچ جنبه مثبت رقابتی ارائه نمیدهند.
در واقع، مدیریت ریسک سازمانی بهعنوان یک سلاح استراتژیک شکست میخورد؛ چرا که این نوع مدیریت از اساسیترین جنبه از چشمانداز کسبوکار غافل است: بازار.یک برنامه مدیریت ریسک، شناسایی فرصتهای منحصربهفردی که همراه بینظمی و آشوب است را دشوارتر میسازد. در این محیط، آیا سرمایهگذاریهای شما در مدیریت ریسک که عمدتا هدف داخلی دارد، به سوی حفظ ارزشهای سازمانی است؟ اگر پاسخ شما به این پرسش مثبت است، پس شرکت شما به فرصتهای نااطمینانی بیتوجه است. شما میتوانید از طریق ریسکهایی که شرکتتان اخذ میکند راهی بهتر برای تمایز خودتان بیابید.
یکی از نویسندگان این مقاله به نام لری لینچ، دریافت که چگونه یک شرکت میتواند تفکر و شیوه عمل خود را توسعه دهد؛ عاداتی که میتواند آن را قادر به بهرهمندی از مزیت نااطمینانی سازد. او از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ و تنها چند سال پس از بحران پسانداز و وام که در آن بیش از هزار بانک ورشکست شدند، در گروههای عملیاتی، تکنولوژی و استراتژی ریسک در بانک Chase Manhattan کار میکرد. تعدادی از بانکهای بزرگ دیدگاه جدیدی نسبت به ریسک اتخاذ کردند و رهبران Chase نااطمینانیهای مرتبط با فعالیتهای مختلف بانکی شامل خدمات گسترده بانکداری الکترونیک و انتقال وجوه را مورد بررسی قرار دادند.
با مجهز شدن به دانش قویتر، آنها میتوانستند محصولات جدیدی را معرفی کنند. این بانک همچنین پلتفرمی ایجاد کرد که بهواسطه آن فروشها، توسعه محصول و پرسنل نوآور میتوانند به آسانی اطلاعات ریسکها را در نقاطی مانند بازارهای نوظهور، بانکداری عمده و خصوصی و مشاور املاک مدیریت کنند؛ بنابراین هر فرد دخیلی میتواند از دیگری بیاموزد و سرمایهگذاری و استراتژیهای خدمات خود را بهبود بخشد.تجربیات ما با شرکتهایی که از نااطمینانی مزیت بهدست میآورند نشان داده است که منافع بهدست آمده را میتوان به دو دسته گسترده تقسیم کرد.
۱- درآمدها و فرصتهای رشد جدید.
بهترین مثال برای این مورد شرکت AstraZeneca در چین است. چند سال گذشته برای شرکتهای دارویی خارجی که در بزرگترین بازار جهان فعالیت میکنند، سالی دشوار بود. دولت آمریکا شماری از شرکتها با پزشکان رشوهگیر را به نقض «قانون اقدامات فسادآلود خارجی» متهم کرد. اما زمانی که دولت چین سختگیریهای خود را شروع کرد و در سال ۲۰۱۴ جریمهای قریب به ۵۰۰ میلیون دلار بر شرکت GlaxoSmithKline (شرکت دارویی انگلیسی) اعمال کرد، این سختگیریها یک علامت واضح برای بازیگران صنعت بود؛ علامتی که میگفت دستورالعملهای کسبوکار در آنجا در حال تغییر است.
در پاسخ شرکتهای دارویی غربی در چین در بهترین حالت با احتیاط پیش میرفتند و در بدترین حالت عقبنشینی میکردند. داراییها فروخته شدند، تعدیل نیروها اعلام شد و تجدیدسازمان در مقیاس وسیع انجام شد.اما AstraZeneca در میان شرکتهای جهان نگرش متفاوتی اتخاذ کرد. این شرکت کمپین استراتژیکی را شروع کرد تا بداند که از نااطمینانی ناشی از عملکرد دولت چین چه مزیتهایی بهدست میآید.
برای تحقق این امر، AstraZeneca بهترین استعدادهایی را که رقبایش اخراج کرده بودند، استخدام کرد و از این افراد متخصص در بازار چین و برای تحلیل روشهای بالقوه برای سودآوری استفاده کرد. بهطور خاص این شرکت پیوستگی استراتژیک با WuXi AppTec، تولیدکننده چینی دارو، را گسترش داد و بیش از ۱۵۰ میلیون دلار در تسهیلات جدید (داروهای بیولوژیک پیشرفته که از سلولهای زنده ساخته شدهاند) سرمایهگذاری کرد. بیولوژیکها اساس بسیاری از داروهای بسیار موثر هستند و دولت چین میخواست تا این حوزه پرمنفعت را بهطور جدیتر دنبال کند. نتیجه سرمایهگذاریهای AstraZeneca در چنین مشارکتهایی، با بلوغ بازار داروی چین، بیش از پیش آشکار خواهد شد.
۲- بازدهی بالاتر در تخصیص منابع متمرکز بر ریسک، اصولا از هدفگذاری موثرتر زمان و سرمایه موجود در نااطمینانیها ناشی شده است و میتواند مستقیما بر مدل کسبوکار تاثیر بگذارد.چون تیمهای مدیریت ریسک در اکثر سازمانها بهعنوان ماموران عملیاتی خدمت میکنند و نه تسهیلکنندگان استراتژیک، مسوولیت بازتعریف و تجزیه و تحلیل ریسک برعهده مدیران کسبوکار است و زمانی که Rockwell Automation (یک تولیدکننده تجهیزات صنعتی) از سال ۲۰۰۷ ایده را آغاز کرد، این ایده در مرکز ارزیابی عرضهکنندگان بود. تا حدی تلاشهای مدیریت ریسک این شرکت همیشه این احتمال را در نظر میگرفت که عرضهکنندگان قطعات یا مواد خام با برخی رخدادهای غیرمنتظره در معرض خطر هستند، اما Rockwell با هزاران شرکت در شبکه خود، تمایز اندکی بین شرکای حتمی و کوچکتر ایجاد کرده است. تیم مدیریتی آن نه اثری قوی بر اینکه کدام شرکا بیشترین ریسک را متحمل میشدند داشت و نه اینکه کدام یک نسبتا از اختلال در امان بودند (بهعنوان مثال از بلای طبیعی یا یک رویداد سیاسی و اقتصادی).
رهبران این شرکت تصمیم گرفتند تا با انجام یک تحلیل کامل این موقعیت را تغییر دهند. Rockwell پس از شناسایی ضروریترین عرضهکنندگان و رتبهبندی آنها بر مبنای مقیاس ریسک، یک استراتژی در پیش گرفت تا از نوسان ریسک مربوط به برخی شرکتها منفعت کسب کند. برخلاف انتظار، اگر عرضهکنندگان شکست میخوردند، زنجیره ارزش Rockwell متضرر میشد. بنابراین، Rockwell منابع گستردهای (انسانی و مالی) را اختصاص داد تا از این عرضهکنندگان مهم حمایت کند؛ به این شکل که برای اولین بار پیوندهای نزدیکی با آنها تشکیل داد.نتیجه این امر مزیت غیرمنتظرهای بود: حلقه نوآوری. جلسات و بحثهای مکرر در مورد روشهایی برای بهبود عملیات و طراحیها، منجر به جمعآوری ایدههای جدید برای محصولات و اجزا و کارآیی شد. این عوامل سرانجام به هر دو جنبه معادله «سازنده تجهیزات اصلی/ عرضهکننده» کمک کرده است. این تلاش در نهایت، نگرشی که از ریسک هراس دارد را به یک شبکه آزاد از شرکتهای گروهی تبدیل کرد.
از تئوری تا عمل
اگر میخواهید کار مشابهی در سازمان خودتان انجام دهید، میتوانید با هدایت کردن اعمال و حرفهای خود و ارائه پیامی واضح و مختصر برای هر فرد در سازمانتان شروع کنید. پیام موردنظر این است که شما با نااطمینانیها مواجهاید و از آنها برای القای نوآوری استفاده میکنید. افراد در هر سطحی از سازمان، بهجای ترس از واکنش مدیریت، باید باور کنند که اگر به مدیرانشان امکان شناخت علل مشکلات و ارائه ایده برای راهحلها یا جایگزینهای تاکتیکی را بدهند، مورد پاداش قرار خواهند گرفت.
این تقاضا برای دیدگاهها و ایدهها، فرصتهایی برای کارشناسان در شرکت فراهم میکند. آنها بخشی از جلسات مربوط به رشد سازمان میشوند و بهترین دانش و مهارت خود را ارائه میدهند؛ چرا که این کار تمرینی است که با ماهیت بشر متناسب است (اینکه هر فردی میخواهد در امور مربوطه دخالت داده شود).پس از اینکه در مسیر رشد قرار گرفتید، چالشها ادامه مییابند. افراد در سراسر شرکت شما باید با یکدیگر کار کنند تا از عمیقترین توانمندیهای کسبوکار، شامل دانش و استعدادهای گوناگون و بزرگترین شایستگیها (مانند مدیریت دادهها و تجزیه و تحلیل، ابزارهای بصریسازی(visualizing tools)، توسعه محصول و مهارتهای برندسازی) استفاده کنند تا نگرش جدید شما به ثمر برسد.
توسعه این نوع از فرهنگ شرکتی آسان نیست؛ اما میتواند محقق شود. این نوع فرهنگ رهبران نوآور در جایگاههای ارشد شرکتی ایجاد میکند؛ رهبرانی که میتوانند شرکتهای خود را در مسیرهای خلاقانه و غیرمعمول هدایت کنند.
این نگرش برخلاف طرزتفکر اکثر مدیران ریسک است؛ مدیرانی که عموما عهدهدار حفظ وضع کنونی بودهاند. آنها درک خواهند کرد که مزیت نااطمینانی راهی برای افزایش اهمیت آنها در سازمان ارائه میدهد، اما ممکن است آنها در صورت نبود ریسک در شرایط فرصتهای استراتژیک، نگران باشند که در حاشیه قرار بگیرند.بهطور خلاصه، اگر شما یک مدیر ارشد هستید، نمیتوانید بهطور کامل ریسک را در خلال پارامترهای منابع رقابتی کنترل کنید. انجام این کار یک اشتباه است.
بلکه باید نااطمینانیها را کشف کنید و از آن بهره ببرید. اگر بتوانید آنچه در بازارها غیرقابلپیشبینی و برای رقبای شما ناشناخته است را بشناسید و آن را در جلسات استراتژیک رشد وارد کنید؛ آنگاه در مقابل رقبایی که هنوز ریسک و نااطمینانی را بهعنوان تهدید میبینند موفق خواهید شد. نکته آخر آنکه رهبران خلاق از ریسک کردن نمیهراسند؛ آنها ریسک را به یک استراتژی پولساز تبدیل میکنند.
کسب درآمد . پول ساز. کسب و کار . استراتژی . استراتژی پول ساز . پذیرش ریسک . تحلیل بازار . تمایز در بازار . کسب و کار . مدل کسب و کار . مزیت نااطمینانی
هماکنون پنج درصد از اسانس گل محمدی بازار جهان را ایران تأمین میکند.
شاخهی زیستفناوری ۲۲ میلیون شغل در جهان ایجاد کرده است و ۹ درصد نیروی کار اتحادیهی اروپا را نیز این حوزه تشکیل میدهد.
بر اساس اعلام رسمی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، ایران ظرفیت تجارت ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلاری از محل تولید گیاهان دارویی را دارد. صنعت گیاهان دارویی در کشورمان با تکیه بر دانش بومی مدتی است که محل سرمایهگذاری بخش خصوصی و دولتی شده است. گیاهان دارویی کشورمان نیز با رشد قابلتوجه در سالهای اخیر بیشتر نیاز به تکمیل زنجیرهی کشت و صنعت دارند. بذر و نهال یکی از مهمترین نهادههای این محصولات هستند که میتوان با روشهای مختلف کشت مانند کشت بافت، بیوتکنولوژی و حتی نانو، تحولاتی شگرف در تولید این محصولات و تجاریسازی آنها به وجود آورد. با استفاده از کشت بافت، محصولاتی را که در حال انقراض هستند یا در برخی مناطق به دلیل تغییر اقلیم توانایی ادامه رشد ندارند، میتوان حفظ کرد.
البته تولید عصاره و اسانس با مصارف مختلف از سوی کارخانههای میانی و صنایع پاییندستی حلقههای دیگر این زنجیره را تشکیل میدهند. با توجه به گردش مالی دو تریلیون دلاری زیستفناوری در جهان، میتوان این حوزه را در شاخههای مختلفی مانند گیاهان دارویی بسط و گسترش داد. بر اساس آمارهای اعلامشده، شاخه زیستفناوری ۲۲ میلیون شغل در جهان ایجاد کرده است و ۹ درصد نیروی کار اتحادیهی اروپا را نیز این حوزه تشکیل میدهد. در سالهای اخیر با بهرهگیری از این دانش محصولات متنوعی در حوزهی گیاهان دارویی تولید و به مرحلهی تجاریسازی رسیده است. به گزارش بانک جهانی، تجارت گیاهان دارویی در جهان در سه دههی گذشته تنها پنج میلیارد دلار بود که هماکنون گردش مالی این بازار حدود ٢٠ برابر شده و به ١٠٠میلیارد دلار رسیده است. بانک جهانی پیشبینی میکند که تا سال ٢٠۵٠ گردش مالی این بازار به ۵٠٠میلیارد دلار برسد. در این میان ٣٠ کشور جهان در عرصهی تجارت گیاهان دارویی رقابت جدیتری دارند. چین، هند، مالزی و کشورهای آفریقایی از جمله رقبای بزرگ بازار جهانی گیاهان دارویی محسوب میشوند. مرکز تجارت جهانی گیاهان دارویی در آلمان قرار دارد، زیرا این کشور بهعنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان گیاهان دارویی در جهان به شمار میآید و با فرآوری مادهی خام اولیه، ارزشافزوده خیرهکنندهای به جیب میزند.
در این میان ایران در حال حاضر سالانه حدود ۶٠٠میلیون دلار صادرات گیاهان دارویی دارد. با توجه به اینکه زعفران از دیرباز یکی از استراتژیکترین محصولات تولیدی کشور بوده است، سهم زعفران بهتنهایی ٢۵٠ تا ۴۵٠میلیون دلار و سهم گل محمدی در این بازار ۴٠ تا ۵٠میلیون دلار از میان ۶۰۰ میلیون دلار صادرات گیاهان دارویی به شمار میآید. البته در بین انواع گیاهان دارویی، صادرات گل محمدی رشد قابلتوجهی داشته است و هماکنون پنج درصد از اسانس گل محمدی بازار جهان را ایران تأمین میکند.
در حال حاضر سهم مصرف داروهای گیاهی در ایران به بیش از پنج درصد رسیده و گردش مالی در این زمینه حدود ۳۹۰ میلیارد تومان است. البته اگر دمنوشها و اسانسها را نیز حساب کنیم، گردش مالی به ۴۰۰ میلیارد تومان میرسد. همچنین بیش از ۱۰۰ میلیون دلار صادرات داروهای گیاهی، دامی و انسانی به کشورهای مختلف نیز داریم و شرکتهای معتبر بسیاری در این زمینه مشغول به کار هستند.
در حال حاضر بیش از ۹۵ شرکت دانشبنیان در حوزهی گیاهان دارویی، داروهای گیاهی و فرآوردههای طبیعی طب سنتی فعالیت میکنند. تولید و تجاریسازی بیش از ۶۰۰ محصول دانشبنیان در حیطهی داروها و فرآوردههای طبیعی انسانی و دامی و راهاندازی ۲۰ سلامتکده طب سنتی در کشور تا سال گذشته نشان از رشد و توسعهی صنعت گیاهان دارویی در کشور دارد. همچنین ارائه بیش از دو هزار و ۱۰۰ محصول فناورانه در زمینهی گیاهان دارویی و فرآوردههای طبیعی نشان از حرکت شرکتها به سمت تولید صنعتی محصولاتشان دارد.
به گزارش فائو، سطح زیر کشت گیاهان دارویی در کشورهای چین، آمریکا و کانادا از ۳۹۳ هزار هکتار در سال ۱۹۷۰، به سه میلیون و دویست هزار هکتار در سال ۲۰۱۶ رسیده است. ارزش اقتصادی گیاهان دارویی در کشورهای پیشرفته از ۱۳۲ میلیون دلار در سال ۱۹۷۶، به ۳۵۵میلیون دلار در سال ۲۰۱۶ رسیده است. بر اساس آمارهای جهانی گردش گیاهان دارویی در صنایع داروسازی با استفاده از ترکیبات با منشأ گیاهی ۳۵ میلیارد دلار و در صنعت عطرسازی ۴۸ میلیارد دلار برآورد شده است.
بر اساس اعلام رسمی ستاد فناوری گیاهان دارویی در کشور، گردش مالی گیاهان دارویی در صنعت تولید داروهای مکمل ۱۶ میلیارد دلار، علوم و فنون بهداشتی ۱۲ میلیارد دلار، شیرینکنندههای طبیعی ۸/۵ میلیارد دلار و صنعت تولید دمنوشها هفت میلیارد دلار در جهان است. ایران از ۱۳ اقلیم شناختهشده در دنیا، دارای ۱۱ اقلیم است و همچنین هشت هزار گونه گیاهی در کشور وجود دارد که از این تعداد ۱۷۳۰ گونه، انحصاری و منحصر به سرزمین ایران است. ستاد فناوری گیاهان دارویی اعلام کرده است که تاکنون ۲۳۰۰ گونهی گیاهی دارای ترکیبات باارزش و واجد شرایط برای ورود به صنعت شناسایی شده است. آمارهای رسمی معاونت علمی ریاست جمهوری نشان میدهد که تعداد فرآوردههای طبیعی از ۴۷۷ قلم در سال ۸۷، به ۲۲۹۷ قلم دارو و فرآوردههای طبیعی تا پایان سال ۹۴ رسیده است و بر اساس افق ۱۴۰۴ باید این تعداد به ۴۱۱۵ قلم افزایش یابد. سطح زیر کشت دیم گیاهان دارویی ۱۰۴ هزار و ۸۱۸ هکتار است که این میزان باید تا افق ۱۴۰۴ به ۵۳۰ هزار و ۵۶۰ هکتار افزایش یابد. بر اساس پیشبینیهای انجامشده باید درآمد صادرات گیاهان دارویی کشور تا سال ۱۴۰۴ به پنج میلیارد دلار برسد.
جدول زیر مهمترین محصولات تجاریشده در صنعت گیاهان دارویی در دو سال اخیر را نشان میدهد.
نام محصول | توضیحات
|
ژل موضعی دنتیکید | داروی دنتیکید، اولین مسکن صد درصد گیاهی رویش دندان کودک است. مواد تشکیلدهندهی این ژل موضعی عصارهی بابونه، عصارهی مریمگلی و پرو ویتامین B5 است |
لیورسیل (Liversil) | این محصول داروی گیاهی درمان دیابت است. لیورسیل در پایین آوردن قند خون در دیابت نوع ۲ و درمان بیماریهای التهابی کبد و کبد چرب هم تأثیرگذار است. |
آنژی پارس | داروی آنژی پارس برای درمان زخم پای بیماران دیابتی با منشأ گیاهی تولید شده و قادر است با درمان زخمهایی که در مراحل پیشرفته نیستند، از وخیم شدن وضعیت زخم جلوگیری کند. با این کار علاوه بر تسریع روند بهبود و کاهش هزینهها، احتمال قطع عضو نیز کاهش خواهد یافت. در تولید آنژی پارس، گونهای از گیاه یونجهی زرد مورد استفاده قرار گرفته است. |
پماد گیاهی پاپیتالپیچ | این محصول با استفاده از گیاهان دارویی برای درمان واریکوسل تولید شده است. استفاده از این پماد افراد مبتلا به واریکوسل را از عمل جراحی بینیاز میکند. هزینهی جراحی واریکسول یکمیلیون تومان است. |
میگری هیل | داروی میگری هیل داروی جدید برای تسکین سردردهای میگرنی و همچنین دارویی ویژه برای درمان میگرن است. |
روزانیکام | از گیاه «روزاکانینا» یا نسترن کوهی گرفته شده است و بهصورت دمنوش در بازار ارائه میشود. این دارو ضدسرماخوردگی است و میتواند جایگزین مناسبی برای واکسنهای ضدسرماخوردگی باشد. |
کرم پای اطفال و ژل ترمیم سوختگی
| این محصول را شرکت آراکزیست دارو تولید کرده است. این کرم با استفاده از ژل تازهی برگ آلوئهورا تولید شده است. |
مسئله:
چگونه از راه دانش زیستی گیاهان دارویی، ثروت و درآمد ملی را افزایش دهیم؟
راهحل:
ایران به دلیل داشتن متخصصان جوان و تحصیلکرده و نیز برخورداری از تنوع گیاهان دارویی، میتواند به قطب صنعت گیاهان دارویی در منطقهی غرب آسیا تبدیل شود و با فرآوری گیاهان و تبدیل آن به داروهای مؤثر، ارزشافزوده مناسبی از این تجارت را نصیب خودش کند. تولید و تجاریسازی بیش از ۶۰۰ محصول دانشبنیان در عرصهی تولید داروها و فرآوردههای طبیعی انسانی و دامی و راهاندازی ۲۰ سلامتکده طب سنتی در کشور تا سال گذشته، نشان از رشد و توسعهی صنعت گیاهان دارویی در کشور دارد و زمینهای مناسب برای سرمایهگذاریهای بلندمدت محسوب میشود.
کسب درآمد . کسب و کار گیاهان دارویی. کسب درآمد دارویی . اسانس گل محمدی . کسب و کار . حرفه ای، . تجارت گیاهان دارویی . سرمایهگذاری در گیاهان دارویی . صادرات گیاهان دارویی . فروش دم نوش . گیاهان دارویی
اینترنت دنیای امروز را دگرگون کرده است و کسب و کار و تجارت نیز از این قائده مستثنی نیست. همهی ما با فروشگاههای اینترنتی موفق و بزرگی که به درآمدهایی میلیاردی دست یافتهاند، آشنایی داریم و شاید خودمان هم بارها از آنها خرید کرده باشیم. امروزه میتوان با صرف هزینهای نسبتا اندک، کسب و کاری را راهاندازی کرد و حتی بدون فروشگاه و محلی فیزیکی، به درآمد قابل توجهی دست یافت، ولی چه روشهایی برای تجارت آنلاین وجود دارد و برای انتخاب مدل های کسب و کار اینترنتی با چه گزینههایی روبهرو هستیم؟ این پرسشی است که در ادامه به پاسخ آن میپردازیم.
بیایید فرض کنیم شما بهترین مایع ماکارونی را طبخ میکنید و دوستانتان به شما میگویند که باید از آن برای راهاندازی یک کسب و کار استفاده کنید. در این صورت، از چه مدل کسب و کاری استفاده خواهید کرد؟ یکی از گزینههای موجود این است که بگویید: «محصولی را تولید میکنم و آن را میفروشم.» ولی شما باید وقت بگذارید و بهترین مدل کسب و کاری را پیدا کنید که برای ایدهی جدیدتان مناسب است و شانس موفقیت شما را به میزان چشمگیری افزایش میدهد.
مدل کسب و کار شما چیست؟
مدل های کسب و کار اینترنتی اصلی موجود عبارت است از:
۱. فروش محصول؛
۲. فروش خدمات؛
۳. فروش محصول اطلاعاتی.
فروش محصول به صورت آنلاین
فروش
محصول: احتمالا این نخستین مدلی است که به ذهن هر فرد میرسد؛ برای این
کار باید محصولی فیزیکی و قابل ارسال تولید کنید و آن را بهصورت آنلاین به
فروش برسانید. برای فروش محصول نیز میتوانید از فروشگاه اینترنتی خودتان
استفاده کنید، آن را در یکی از سایتهای حراج عرضه کنید یا بهعنوان
فروشندهی شخص ثالث، محصول خود را در بازاری آنلاین (مانند وبسایت آمازون
که محصولات فروشندگان مختلف را برای فروش عرضه میکند)، به فروش برسانید.
مزیتهای فروش محصولات بهصورت آنلاین
فروش
آنلاین محصولات (در مقایسه با فروش آنها در مکانی فیزیکی)، مزیتهای
فراوانی دارد. نخست اینکه مشتریان میتوانند محصولات شما را مشاهده و بررسی
کنند، بدون اینکه مجبور باشند به فروشگاه شما بیایند (البته اگر فروشگاهی
داشته باشید). به علاوه مشتریها میتوانند تمام گزینههای موجود مانند
نظرات سایر مشتریان، فهرست مواد تشکیلدهنده و دستورالعملها یا کاربردهای
مربوطه را مشاهده کنند. ویدئو و عکسهایی از محصول شما در حین استفاده و
بخش سؤالات متداول نیز به مشتریان اطلاعاتی میدهد که نمیتوان در
فروشگاههای آجری و فیزیکی به دست آورد.
اشکالات فروش محصولات به صورت آنلاین
شما باید چیزی را تولید، آن را انبار و سپس ارسال کنید. ممکن است کالاهای فیزیکی خراب شوند و تولید، انبار کردن و ارسال آنها نیز کار وقتگیری است. پس از ارسال نیز مشکل کالاهای مرجوعی پیش میآید. کنترل موجودی کالاهای فیزیکی، چالش بزرگی است. اگر کالای زیادی تولید کنید و کالاهایتان خراب شود، ضرر میکنید. اگر خیلی کم تولید کنید و موجودیتان تمام شود، فروشهای بالقوهتان و شاید مشتریهای خود را از دست بدهید که برای تأمین کالای خود، به سراغ منبع مورد اطمینانتری میروند.
فروش خدمات به صورت آنلاین
فروش خدمات: خدمات را به خوبی میتوان به صورت آنلاین، خرید و فروش کرد. دو روش اصلی فروش اینترنتی خدمات عبارت است از:
۱. استفاده از وبسایت بهعنوان ابزار فروش:در این روش، کسب و کاری آفلاین، از وبسایت خود بهعنوان ابزاری برای فروش خدماتی استفاده میکند که بهصورت آفلاین ارائه میشود. بسیاری از کسب و کارهای آفلاین، از اینترنت بهعنوان ابزار فروش خدمات خود استفاده میکنند. در این حالت، وبسایت بیشتر شبیه بروشوری برای کسب و کار شما عمل میکند. برای مثال، میتوانید نجار، دندانپزشک یا وکیلی را از طریق وبسایت او بیابید (و ارزیابی کنید). اشتراک همهی این کسب و کارها این است که تمام خدمات آنها را بهصورت فیزیکی و آفلاین دریافت میکنید.
۲.
استفاده از وبسایت بهعنوان ویترین: در این روش، خدمات به صورت اینترنتی
به فروش میرسند و عرضه میشوند. نمونههایی از این خدمات، شامل بازاریابی
اینترنتی، خدمات مسافرتی و سرگرمی است. فروش و عرضهی تمام این موارد از
طریق سِروِر فروشندگان انجام میشود.
مزیتهای فروش اینترنتی خدمات
جذب
مشتری از طریق وبسایتی که به خوبی طراحی و برای آن تبلیغات شده، بسیار
کمهزینهتر از استفاده از روشهای سنتی و آفلاین است. در این روش، مشتریان
اطلاعات زیادی در مورد محصول شما دریافت میکنند و مجبور نیستند برای
بررسی گزینههای موجود به محل شما بیایند. همیشه وبسایتهایی که به خوبی
طراحی شدهاند و دارای محتوای زیادی هستند، عملکرد بهتری از رقبای ضعیفتر
دارند. صرفنظر از اینکه وبسایت شما بروشوری برای کسب و کارتان باشد یا
ویترینی برای نمایش محصولات و خدمات شما، راهاندازی این مدل کسب و کار،
سریعتر و آسانتر از فروش محصولات و خدمات به صورت سنتی است.
اشکالات فروش اینترنتی خدمات
در این مدل کسب و کار اینترنتی، سطح بالایی از رقابت وجود دارد، بهویژه برای کلمات کلیدی خاص. برای مثال، اگر شما لولهکشی در تهران باشید، به سختی میتوانید در نتایج جستوجو برای کلمهی کلیدی «لولهکش تهران»، در رتبهی بالایی قرار بگیرید، زیرا با جستوجوی این کلمهی کلیدی در گوگل، بیش از صدها هزار نتیجه نمایش داده میشود. به همین دلیل، باید به دنبال استفاده از طرح بازاریابی محتوای تهاجمی باشید. از آنجا که بهطور کلی، فرصت ایجاد رابطهای حضوری با مشتری را نمییابید، ایجاد وبلاگی جذاب همراه با نمایش ویدئو، نقش مهمی در این مدل کسب و کار اینترنتی ایفا میکند. نمونههایی از فروشندگان خدمات اینترنتی شامل وبسایتهای نمایش آنلاین ویدئو، ارائهی خدمات میزبانی وب، بازاریابی ایمیلی، فروش بلیط هواپیما و ارائهدهندگان خدمات محلی آفلاین است.
فروش اطلاعات به صورت آنلاین
فروش اطلاعات: معمولا طراحان مرتبط با سبک زندگی و بازاریابان اینترنتی، این مدل کسب و کار را انتخاب میکنند. بهطور معمول، در زمان فروش محصولات یا خدمات، تنگنایی به وجود میآید؛ اغلب صاحبان کسب و کار، حداکثر تا میزان محدودی فروش دارند و بدون ایجاد تغییر در کسب و کارشان (از طریق استخدام کارکنان بیشتر، خرید تجهیزات بیشتر و غیره) نمیتوانند میزان فروش خود را افزایش دهند، ولی در مورد محصولات اطلاعاتی، چنین محدودیتی وجود ندارد و تنها عامل محدودکنندهی میزان فروش، ظرفیت سرور میزبان وب شماست (یعنی حجم اطلاعاتی که میتوانید در وبسایت خود نمایش بدهید و تعداد کاربرانی که میتوانند از وبسایت شما بازدید کنند).
در این روش، محصولات منحصرا به صورت الکترونیکی و خودکار عرضه میشوند. پرداختها و صدور صورتحسابها نیز به صورت خودکار و توسط سبد خرید و دروازهی پرداخت انجام میشود و محدودیتی در تعداد تراکنشهایی که در طول شبانهروز پردازش میشود، وجود ندارد.
فروش اطلاعات را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
۱. فروش اطلاعات قابل دانلود: رایجترین محصول قابل دانلود، کتاب الکترونیک است و در قیمتهای گوناگونی عرضه میشود. سایر محصولات قابل دانلود، شامل فایلهای صوتی (MP3)، ویدئویی (MP444) و متنی است. معمولا در دورههای آموزشی که قیمتهای بالاتری دارند، ترکیبی از فایلهای پیدیاف و صوتی و ویدئویی ارائه میشود.
۲.
دریافت حق عضویت در وبسایتها:برخی وبسایتها، خدماتی شامل امکان دسترسی
به روزنامه، مجله یا مقالات را ارائه میدهند و برخی نیز وبسایتهایی
کامل با فایلهای ویدئویی و صوتی و انجمنهایی تعاملی هستند و برای استفاده
از تمام خدمات آنها باید در آن وبسایتها عضو شوید. این وبسایتها
معمولا به صورت ماهانه یا سالانه، مبلغی را بهعنوان حق عضویت دریافت
میکنند. گاهی این وبسایتها به صورت خودکار، مقدار معینی مطلب و محتوا
(مانند درسهایی از دورهای آموزشی) را در طول دورهی زمانی معینی به هر یک
از اعضای جدید ارائه میدهند. هدف از این روشِ «قطرهای»، جلوگیری از غرق
کردن مشترکان جدید با حجم زیادی از محتوا و وادار کردن آنها به پرداخت حق
عضویت برای دورهی زمانی طولانیتری است.
مزیتهای فروش اینترنتی اطلاعات
مدلی
که بسیاری از فروشندگان این خدمات آنلاین، برای ارائهی اطلاعاتِ مداوم
از آن استفاده میکنند، مدلی از صدور صورتحسابهای دورهای است. با صدور
صورتحسابهای ماهانه یا سالانه، برای دستیابی به موفقیت، به تعداد بسیار
کمتری از مشتریان نیاز خواهید داشت. در این مدل کسب و کار اینترنتی، پس از
ایجاد محصول، برای تعمیر و نگهداری سیستم به زمان بسیار اندکی نیاز دارید.
از آنجا که این مدل مقیاسپذیر است، به راحتی میتوانید بدون مواجهه با
دشواریهای رایج در کسب و کارهای فروش محصولات و خدمات به تعداد زیادی از
خریداران خدمات ارائه دهید.
اشکالات فروش اینترنتی اطلاعات
بیشتر فروشندگانِ اطلاعات در انتقال ارزش واقعی اطلاعاتی که به فروش میرسانند، با مشکل مواجه هستند؛ با وجود اطلاعات رایگان فراوانی که به صورت آنلاین در دسترس عموم قرار گرفته است، متقاعد کردن کاربران برای پرداخت بهای اطلاعات و محتوای شما کار دشواری است. علاوه بر آن، بهراحتی میتوان محتوای دیجیتالی را کپی و سرقت کرد؛ بنابراین باید به دنبال راهی برای حفاظت از محتوای خود و جلوگیری از سرقت آن باشید.
نکتهای در مورد فروش اینترنتی اطلاعات
مردم
تمایلی ندارند برای اطلاعات قدیمی پولی بپردازند. در بیشتر موارد، مطالبی
که ارائه میدهید باید مشکلی جاری و حلنشده را حل کند؛ بنابراین همیشه به
بهترین روش برای انجام کارها فکر کنید. دانستن اینکه چگونه میتوان کاری
دشوار یا گیجکننده را انجام داد، مبنای خوبی برای تولید محصولی اطلاعاتی
است. هرگز تصور نکنید مردم حاضرند برای اطلاعاتی که شبیه مطلبی معمولی است،
پولی بپردازند. مطلب شما باید جامع و کامل باشد و مشکلی واقعی را حل کند.
آنچه هر کسب و کار اینترنتی به آن نیاز دارد
صرفنظر از اینکه چه مدل کسب و کار اینترنتی انتخاب میکنید، به یک استراتژی محتوا نیاز دارید. بدون داشتن محتوایی منسجم در وبسایت خود، هرگز نمیتوانید ترافیک موتورهای جستوجو را به سایت خود جذب کنید و مشتریان بالقوه نیز به اطلاعاتی که برای انجام خریدی آگاهانه نیاز دارند، دست نخواهند یافت و احتمالا هرگز خریدی از شما نخواهند کرد.
مدل کسب و کار اینترنتی انتخابی شما چیست؟بیایید به مثال دستور پخت مایع ماکارونی خوشمزه برگردیم. چه مدل کسب و کاری را برای عرضهی آن انتخاب خواهید کرد؟
فروش محصول:شما میتوانید مایع ماکارونی خوشمزهی خود را در حجم بالایی تولید، بستهبندی و انبار و به دوستداران ماکارونی در سراسر کشور ارسال کنید. میتوانید محصول خود را در اندازهها (یکنفره، خانواده، مهمانی)، مزهها (با گوشت، ادویهدار، اُرگانیک) و سبکهای گوناگون (فقط مایع ماکارونی، همراه با رشتههای ماکارونی، همراه با مخلوط ادویهی خشک) ارائه دهید. شما باید کارخانهای راهاندازی کنید یا تولید محصول خود را به کارخانهی دیگری بسپارید. در هر صورت، انجام این کارها هزینهبر است و باید به درگاه پرداخت اینترنتی، حملکنندهی کالا، تولید، شکایات و مرجوعی کالا نیز فکر کنید.
فروش خدمات:دستور پخت ویژهی شما میتواند در یک شرکت تهیهی غذای ایتالیایی مورد استفاده قرار بگیرد یا میتوانید با استفاده از وبسایتی که به صورت بروشوری برای کسب و کار تهیهی غذای شما عمل میکند، برای آن بازاریابی کنید یا به رستورانها، خدمات آموزش داخلی ارائه دهید. شاید هم بتوانید به افرادی که قصد دارند پخت ماکارونی اصیل و خوشمزه را یاد بگیرند، آموزشهایی ارائه دهید. راهاندازی چنین کسب و کاری، سادهتر و کمهزینهتر از تولید محصول فیزیکی و واقعی است و متمایز کردن آنچه ارائه میدهید از طریق فروش خدمات، آسانتر است.
فروش محصول اطلاعاتی:این روش، سادهترین (و بنابراین کماسترسترین) گزینه است. میتوانید کتاب الکترونیکی سادهای بنویسید و در آن، روش پخت و مواد تشکیلدهندهی مایع ماکارونی خود را توضیح دهید یا یک سایت عضویت آشپزی کامل راهاندازی و در آن از ویدئوها و انجمنهای گفتوگوی اعضا استفاده کنید و با افزایش تعداد اعضای سایت، مطالب آموزشی موجود در آن را گسترش دهید.
کسب درآمد . کسب درآمد اینترنتی .تجارت آنلاین . فروش اینترنتی . فروش در اینترنت . فروشگاه اینترنتی . کسب و کار . کسب و کار اینترنتی . مدل کسب و کار . مدل کسب و کار آنلاین
مطالب مشابه کسب و کار اینترنتی:
شیوه کسب درآمد از همکاری در فروش اینترنت
شیوه های کسب درآمد و افزایش فروش
شیوه موفقیت در کسب و کار آنلاین
شیوه اجرای ایده کسب و کار اینترنتی
شیوه های کسب درآمد از طریق وبلاگ