آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

صداقت در کسب‌وکار و موفقیت در کسب درآمد

صداقت در کسب‌وکار و موفقیت در کسب درآمد

مسائلی مثل پولدار شدن، ایجاد اشتغال، ایجاد منابع درآمد ، رونق کسب و کار  هدف و آرزوی هر کسی هست همه ما دوست داریم کسب درآمد بالا داشته و با تلاش و جدیت موفقیت خودمان را در افزایش درآمد بیشتر داشته باشیم ولی در کسب و کار و بازار اصولی حاکم است که اگر رعایت نشود کسب درآمد با موفقیت دائمی و درآمدزایی دائمی همراه نخواهد بود. یکی از این اصول صداقت در کسب و کار هست و اگر صداقت باشد همرای خود موفقیت در کسب درآمد را هم به همراه خواهد داشت یعنی صداقت و موفقیت دو بال و لازم و ملزوم همدیگر هستند و بدون صداقت موفقیت در کسب و کار اتفاق نخواهد افتاد . انجام درست کار همراه خود موفقیت دارد .در اینجا قصد دارم تا مدیران صادق و مدیران متقلب در کسب و کار را مقایسه کرده و میزان موفقیت هر یک را بیان کنم

موفقیت در کسب درآمد ، صداقت در کسب و کار ، کارآفرین موفق ، مدیر موفق ،


مدیران و رهبران موفق هرگز با تقلب صداقت‌شان را زیر پا نمی‌گذارند

نمونه‌های بیشماری از افرادی که موقتاً با تقلب به پیروزی رسیدند وجود دارد. کمپانی انرژی انرون بمدت چند سال یکی از مبتکرترین و جسورانه‌ترین شرکتهای امریکا بود. مدیر ارشد کمپانی با تعداد کثیری از مهمترین شخصیتهای کشور از جمله رئیس‌جمهور آشنا بود. سوای اینکه موفقیت انرون بر پایه دروغ بنا شده بود، مطالعات نشان داد افراد “برنده”ای که در راس شرکت بودند در کارشان صداقت نداشتند.

صداقت یعنی کارِ درست را انجام بدهیم، چون انجام دادن این کار درست است

مدیران با صداقت شاید معروفترین و درخشانترین مدیر نباشند، و خودشان به آن اهمیتی نمی‌دهند. صداقت یعنی کارِ درست را انجام بدهیم، چون انجام دادن این کار درست است. و این چیزیست که موفقیت می‌آورد.

اهمیت صداقت در قول دادن و وفای به عهد

مدیران موفق سر قول‌شان هستند. آنها با دقت و حتی با بی‌میلی قولی می‌دهند، ولی هروقت قول دادند آنرا پیگیری و به انجام می‌رسانند. و همیشه حقیقت را می‌گویند. به این کار “رک‌گویی” می‌گویند. اگر از رک‌گویی هراس دارید، پس جرأت ندارید که یک مدیر اجرایی باشید. در این حالت شما اطرافتان را با اشخاص “بله‌قربان گو” پر می‌کنید یعنی کسانی که بجای حقیقت، چیزهایی که شما می‌خواهید بشنوید را می‌گویند.

مدیران باصداقت از حقیقت هراسی ندارند

مدیران باصداقت از رودرو شدن با حقیقت ابایی ندارند. این اصل به نام اصل حقیقت‌بینی مشهور است، یا “دیدن جهان آنطور که واقعاً هست، نه آنطور که آرزو دارید باشد.” این موضوع از مهمترین اصول مدیریت است زیرا نشاندهنده حقگویی و صداقت است. بسیاری از شرکتها و سازمانها بخاطر پیروی نکردن از اصل حقیقت‌بینی شکست می‌خورند.

صداقت یعنی گفتن حقیقت هر چند آن حقیقت تلخ و زشت باشد. صادق بودن بهتر از فریب دادن دیگران است، چون با این کار خودتان را هم فریب می‌دهید

مدیران باید اعتماد بنفس داشته باشند، در عین حال باید توجه داشته باشند که ممکن است خودشان هم اشتباه کنند. بسیاری از مدیران و رهبران به شکست می‌رسند چون از زیر سوال بردن مفروضات و نتیجه‌گیریهای خودشان ممانعت می‌کنند. در ریشه هر شکست، مفروضات گمراه‌کننده نهفته است.

در این دنیای پیوسته در حال تغییر، این امکان وجود دارد که در کارتان کمی یا کاملاً اشتباه کنید. البته شاید هم در اشتباه نباشید ولی در نظر گرفتن این احتمال از شما یک مدیر مدبر می‌سازد چون ذهنتان را به ایده‌ها و افکار جدید باز می‌کند.

نتیجه‌گیری
هیچ استثنایی برای صداقت وجود ندارد. صداقت در ذات انسانهاست و مربوط به زمان و مکان نمی‌شود. اگر در موقعیتهای ساده برای نتایج کم‌ارزش صداقت خود را زیر پا بگذارید، آنگاه زیر پا گذاشتن صداقت برای شما امری عادی می‌شود.

مدیران باصداقت همیشه مجبورند جانب انصاف را بگیرند خصوصاً وقتی که با افراد بی‌انصاف طرف هستند. در حقیقت، نشانه درستکاری یک مدیر این است که در مقابل برخورد غیرمنصفانه دیگران، تا چه حد می‌تواند جانب عدالت را بگیرد.

به نقل از مجله اینترنتی رمز موفقیت

طالب مشابه کارآفرینان:

پرورش کودک کارآفرین برای کسب و کار

قانون نبرد زندگی و کسب درآمد

قانون نبرد زندگی و کسب درآمد

زندگی در جریان دارد چه ما بخواهیم و چه نخواهیم به جلو می رود. ما در این زندگی رو به جلو می توانیم در جا بزنیم و هیچ نوع کسب و کار و آمدی را تجربه نکنیم و یا مانند یک انسان موفق در نبرد با زندگی با تمام قوت و نیرو وارد شویم و کسب درآمد خوبی برای خودم به هم بزنیم. این بستگی به خواسته و تلاش ما دارد . کسب درآمد همیشه هست منتهی ما بخواهیم یا نخواهیم مهم است. بایدها و نبایدهای کسب درآمد دائم وجود دارد اینکه ما وارد قاعده این بازی بشویم یا نشویم مهم است. در اینجا قصد دارم شیوه جنگیدن و نبرد در زندگی را بگویم این دیگر بستگی به خود ما دارد که با پشتکار و تلاش در کسب و کار و زندگیمان موفق شویم و یا شکست را بپذیریم.

ناپلئون، هنر جنگ را هنری ساده می داند و می گوید که “جنگ، هنری ساده و همه چیزش مشخص است. هیچ چیز در آن مبهم نیست و همه چیزش مبتنی بر عقل است؛ ایدئولو‍ژی در آن راهی ندارد.”

تعریف ایدئولوژی در اینجا، مجموعه ای از “بایدها و نبایدها” است. هر کدام از ما هم ایدئولوژی های کوچک و بزرگ و شخصی و عمومی خاص خودمان را هم داریم. البته من، در اینجا بیشتر توجه ام، به ایدئولوژی های شخصی است.

هر کدام از ما، بایدها و نبایدهای خاص خودمان را داریم که البته، خیلی هم علاقه داریم که دنیا، بر مدار همان ها بچرخد. وقتی هم که این اتفاق می افتد، خوشحال شده و وقتی هم که نمی افتد، غم برمان می دارد. اما برای پیروزی در نبرد و جنگی به نام زندگی، دیگر با این بایدها و نبایدها و احساسات و … سر و کار نداریم؛ هر چه هست، تصمیم ساده و شفاف و منطقی است. درست مثل ریاضی می ماند که وقتی این عدد را با آن عدد جمع می بندیم، حاصل مشخصی خواهد داشت و حاصلش، دو تا عدد نخواهد بود. جمع یک و چهار، می شود پنج؛ نمی شود یکی از عددهای پنج یا شش.

برای پیروزی در نبرد زندگی، باید درست شبیه به فرماندهان به آن نگریست؛ چرا که ما مدام در حال نبرد و جنگ با چالش ها و مشکلات و موانع و نیروهای منفی و ویرانگر هستیم. برای پیروزی بر این نیروهای ویرانگر نیز، باید درست مثل ریاضیات عمل کنیم. حال ما خوب باشد یا بد، نتیجه جمع دو و سه، می شود پنج. چه ما دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم، چهار تقسیم بر دو، می شود دو. قرار نیست وقتی که عصبانی بودیم، چهار به علاوه سه، بشود یازده.

دنیا، قوانین خاص و محکم و قطعی خودش را دارد. برای بازی کردن، باید اول این قواعد را یاد بگیریم و بعد از آن، بیاموزیم که این قواعد، همیشه طبق فرمول خاص خودشان عمل می کنند و کاری به حال خوب یا بد ما ندارند. هنر جنگ، در خونسردی است؛ یعنی در هر حالی، آرام و منطقی فکر کردن. بعضی وقت ها، انسان خشمگین می شود، یا غمگین، یا دوست دارد که جهان بر مداری دیگر بچرخد، اما این ها، هیچ دخالتی نمی توانند در نتیجه و چگونگی قوانین قطعی جهان داشته باشد. هیچ احساساتی، نمی تواند بذر نپاشیده بر زمینی مساعد را، سبز کند؛ چون که طی یک فرایند منطقی، اول باید بذری وجود داشته باشد، بعد زمینی، بعد مراقبتی، بعد زمان بگذرد تا سرانجام، حاصل را مشاهده کنیم.

خونسرد باید بود، تا بتوان بالاتر از احساسات و هیجانات و عوامل غیرمنطقی ایستاد و تصمیم گرفت. تصمیم گرفتن هم کاری مثل ریاضیات است؛ کاملا عقلی و منطقی. با این توضیحات، می توان نتیجه گرفت که زندگی، یک اتفاق ساده است؛ چرا که می توانیم در آن، با اصولی ساده پیروز شویم، اما طی یک فرایند پیچیده، هیچ گاه به درک چنین نکته ای نمی رسیم. چه تاسف برانگیز! چیزی را نباید مبهم باقی گذاشته، چرا که پیروزی در این نبرد، اصول مشخصی دارد؛ اصولی ساده و شفاف. شما چه فکر می کنید؟

آموزش کسب درآمد بالا با مشاغل بدون تحصیلات

آموزش کسب درآمد بالا با مشاغل بدون تحصیلات

اگرچه تخصص و علم و دانش بالا در کسب و کار بسیار خوب است و موجب افزایش کسب درآمد و یا بهبود وضعیت شغلی می شود ولی در همه جا نیاز نیست که حتما تحصیلات عالی دانشگاهی داشته باشید گاهی شما می توانید بدون تحصیلات آکادمیک دانشگاهی هم شغلی پردرآمد با کسب و کار مطمئن داشته باشید . البته ممکن است شما تحصیلات دانشگاهی هم داشته باشید و پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه ، نمی توانند در رشته تحصیلی مورد نظرشان کار سودمندی پیدا کنند.امروز چند حرفه ی پردرآمد را به شما می آموزیم که برای قدم گذاشتن و کسب درآمد کردن در این راه نیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارید.

۱-برنامه نویسی کنید.

شاید شما بگویید که برای اینکار نیاز به مهارت و دانش دارید ولی ما برای کد نویسی و برنامه نویسی به شما یک W3Schools پیشنهاد میکنیم.شما به آسانی برنامه نویسی را با این نرم افزار ، می آموزید
۲- کپی رایترباشید

کپی‌رایتینگ یکی از مشاغل کلیدی تبلیغات است که برای “افزایش اثرگذاری” تبلیغات به وجود آمده. وظیفه‌ی کپی‌رایتر، جستجوی بهترین پاسخ برای این دو سؤال اساسی است: در تبلیغات‌مان چه بگوییم، چگونه بگوییم.
برای انجام این کار شما باید یک نویسنده ی حرفه ای و کار کرده باشید و با کلماتی که در یک تبلیغات می توانند موثر باشند و فروش را افزایش دهند آشنا باشید.


۳- انیمیشن سازی
می توانید انیمیشن های دو بعدی یا سه بعدی بسازید و آنها را به فروش برسانید و یا سفارش کار بگیرید. حتی بعضی از کودکان نیز انیمیشن های خوبی می توانند ایجادکنند .
۴- هنرهای گرافیکی
در این مورد شما با یاد گرفتن فقط Photoshop CS می توانید پوستر های حرفه ای طراحی کنید یا کار صفحه آرایی مجله ها را برعهده گیرید ، بسیاری از انتشاراتی ها هستند که با مشاهده ی نمونه کارهای شما حاضرند پول پرداخت کنند


۵- مدیر رسانه های اجتماعی باشید
بسیاری از شرکت ها هستند که برای مدیریت و ارتقای پیج شرکتی خود در فیسبوک یا توییتر یا هر شبکه ی اجتماعی ، به شخصی مانند شما نیاز دارند که با راهکار های مدیریت یک پیج نیز آشنا باشد و البته مهم ترین چیزی که باید در این زمینه بدانید آگاهی دقیق از هدف اصلی شرکت مورد نظر است تا بتوانید به راحتی کار کنید .

مطالب مشابه کسب درآمد و مالی :

مدیریت مالی فردی،کسب درآمد و مدیریت پول

درآمد زایی بدون سرمایه و پول

راهکار ثروت آفرینی و کسب درآمد بالا

معرفی فقیران میلیاردر ،موفق ترین فقرای ثروتمند

معرفی فقیران میلیاردر ،موفق ترین فقرای ثروتمند

برای انتخاب عنوان این متن کلی فکر کردم قصد دارم تا میلیونر و میلیاردرهایی که در آغاز بسیار فقیر و تهیدست بودند و حتی بارها در کارشان شکست خوردند را معرفی کنم و بگویم این انسانهای موفق هیچ گاه ناامید نشدند و در کارشان استقامت به خرج دادند. در کسب و کارشان تلاش کردند و همواره با امید به آینده علیرغم شکست در برخی مراحل، دست به کار شدند. فقیر و بی پولی را با تمام وجود حس کردند ولی آن را قبول نکردند و با تلاش زیاد ، کسب و کارشان را توسعه دادند و الان به عنوان میلیونرهای بزرگ و ثروتمند، در لیست آدم موفق تاریخ کسب و کار و تجارت شناخته می شوند . به راستی اینها فقیران دارای ثروت زیاد و موفق ترین تهیدستان مالی هستند که فعل خواستن در زندگی و کسب و کارل را برای همه ما صرف کردند و نشان دادند که می توان در کسب درآمد و کسب مال با اراده قوی موفق شد.

sali

سالی کراوچک

از دست دادن شغل ممکن است یکی از دشوارترین تجربه ها و چالش های پیش روی هر فرد در زندگی باشد. اما این رویداد بدترین اتفاقی نیست که احتمال دارد در زندگی حرفه ای ما رخ دهد.
سرنوشت چنین مقدر کرده بود که «مارک کوبان»، سرمایه دار و میلیاردر آمریکایی، باقی سال های عمرش را به عنوان فروشنده یک فروشگاه زنجیره ای نگذارند. «جی کی رولینگ»، یکی از محبوب ترین و موفق ترین نویسندگان معاصر، نیز هرگز به شغل قبلی خود یعنی منشی گری ذره ای هم علاقه نداشت. اما شکست ها و بحران های شغلی به هردو آن ها این فرصت را داد تا راه و هدف اصلی زندگی حرفه ای شان را پیدا کنند.

آگاهی از تجربیات انسان های موفقی که در زندگی خود بحران شغلی را تجربه کرده اند و اکنون با گذر از آن دوران، به الگوی موفقیت در سطح جهان تبدیل شده اند می تواند برای همه ما امیدوارکننده و انگیزه بخش باشد. در ادامه به طور مختصر با شش فردی آشنا خواهید شد که در زندگی حرفه ای خود بارها به بن بست خورده و اخراج و تحقیر شده اند، اما دست از تلاش برنداشته و امروزه تبدیل به نمادهای موفقیت شده اند.

جی کی رولینگ؛ سفری پنج ساله از فقر و افسردگی به ثروت و محبوبیت

جی کی رولینگ که اکنون یکی از محبوب ترین نویسندگان کودکان و حتی بزرگ سالان است، زمانی زندگی کاملا فقیرانه ای داشت و از افسردگی حاد رنج می برد. او که از همسر خود جداشده بود و مجبور بود به تنهای و با تکیه بر کمک های مالی دولتی فرزند خود را بزرگ کند، بعدها به چنان موفقیتی دست یافت که علاقه مندان آثارش از ساعت ها پیش از آغاز فروش کتاب هایش در مقابل کتاب فروشی های سراسر جهان صف می کشیدند.
او پیش از دستیابی به این جایگاه رفیع، مدتی به عنوان منشی در دفتر سازمان عفو بین الملل در لندن کار می کرد و مخفیانه داستان می نوشت. کارفرمای رولینگ پس از مدتی از این موضوع باخبر شد و او را از شغلی که از آن متنفر هم بود، اخراج کرد. رولینگ سال های بعد را به خلق مجموعه داستان های جادویی هری پاتر گذراند و طی فقط پنج سال به ثروت و موفقیتی افسانه ای دست یافت.

والت دیزنی؛ از اخراج و ورشکستی تا تسخیر دنیای انیمیشن
امروزه شرکت «والت دیزنی» درآمدی کهکشانی از فیلم ها، پارک های تفریحی و محصولات خود به دست می آورد. اما چه کسی فکر می کرد در سال ۱۹۱۹ میلادی «والتر الیاس دیزنی»، بنیان گذار این شرکت، به دلیل آنچه سردبیر روزنامه معروف کانزاس سیتی استار «فقدان قوه تخیل و ضعف در ایده پردازی» خوانده بود، اخراج شود؟ والتر پس از این شکست یک استودیوی انیمیشن سازی را راه اندازی کرد که این کسب و کار شخصی هم با ورشکستی پایان یافت. او علی رغم این شکست ها از پا ننشست و همراه برادرش به هالیوود رفت و یک استودیوی کوچک انیمیشن سازی را تاسیس کرد که بعدها به یکی از بزرگ ترین استودیوهای تاریخ هالیوود تبدیل شد.

رابرت رد فورد؛ کارگر ساده خراب کاری که ستاره سینما شد
«رابرت رد فورد» در دوران نوجوانی کارگر ساده و فاقد مهارتی خاص بود که در شرکت نفتی «استاندارد اویل» کار می کرد. روزی یکی از سرپرستان واحد او را هنگام چرت زدن سر کار غافل گیر کرد و تصمیم گرفت به جای اخراج، او را به واحد دیگری با وظایف سخت تر منتقل کند. خراب کاری های ردفورد پایانی نداشت و بنابراین دیری نپایید که به دلیل خسارات متعددی که او به شرکت وارد کرد، با حکم اخراج رو به رو شد.
مواجهه با این بحران، ردفورد را به دنبال کردن آرزوها و رویاهایش ترغیب کرد. او بلافاصله وارد دانشگاه «کلورادو» شد و پس از فارغ التحصیلی به نیویورک نقل مکان کرد تا به آرزویش که بازیگری بود، جامه عمل بپوشاند. موفقیت های او در دنیای فیلم و سینما هم به عنوان بازیگر و هم به عنوان کارگردان تقریبا بی پایان است. ردفورد در سال ۱۹۸۰ میلادی جایزه اسکار بهترین کارگردانی را نیز از آن خود کرد.

لی ایاکوکا؛ رانده شده از فورد و قهرمان در کرایسلر
«لی ایاکوکا» موقعیت شغلی بسیار بالا و خوبی در شرکت خودروسازی فورد داشت، اما اختلاف نظرهای او با هنری فورد که آن زمان مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره این شرکت بود و عدم موفقیت چند طرح پیشنهادی باعث اخراج او از فورد شد.
دیری نگذشت که شرکت خودروسازی کرایسلر که آن زمان در آستانه ورشکستگی و تعطیلی قرار داشت، موقعیت شغلی جذابی را به ایاکوکا پیشنهاد داد و او پس از قبول این پیشنهاد، وام بسیاربزرگی را از دولت گرفت و با کمک این سرمایه، کرایسلر را از خطر تعطیلی نجات داد و احیا کرد. بسیاری از ایده ها و طرح های ایاکوکا که توسط مدیران فورد نادیده گرفته شده و باعث اخراج او شده بودند، در کرایسلر مجال بروز یافتند و در مسیر رهایی این شرکت از بحران تاثیرگذار شدند.
ایاکوکا تا سال ۱۹۹۲ میلادی مدیرعامل کرایسلر بود و همگی او را عامل اصلی نجات کرایسلر از بحران می دانند.

اپرا وینفری؛ خوشبخت ترینی که بدبخت بود
اکثر ما «اپراو وینفری» را به عنوان یکی از معروف ترین چهره های تلویزیونی و یکی از ثروتمندترین و موفق ترین زنان جهان می شناسیم. اپرا مسیر سخت و پرفراز و نشیبی را برای دستیابی به این جایگا پیموده است. دوران کودکی و نوجوانی او بسیار غم انگیز بود و در این سال ها با فقر نیز دست و پنجه نرم می کرد. علی رغم اتفاقات ناگوار این دوران، اپرا توانست با تلاش و پشتکار خود به دانشگاه برود و در رشته مورد علاقه اش، یعنی هنرهای نمایشی، تحصیل کند.
اپرا بعد از فارغ التحصیلی در شبکه های رادیویی و تلویزیونی متعددی مشغول به کار شد و موفقیت چندانی به دست نیاورد. او مدتی را به عنوان گزارشگر اخبار عصرگاهی در شبکه های تلویزیونی «دبلیوجی زی» کار کرد. مشکل اپرا این بود که نمی توانست خود را از لحاظ احساسی در گزارش هایی که تهیه می کرد، دخیل نکند. تهیه کننده این بخش خبری که نمی توانست این رفتار را از اپرا بپذیرد، او را از گزارشگری کنار گذاشت و از آنجا که از شرایط زندگی نه چندان مناسب او اطلاع داشت، تصمیم گرفت نقشی را در یک برنامه تلویزیونی صبحگاهی به او پیشنهاد دهد.
انتقال از بخش خبر عصرگاهی به یک برنامه تلویزیونی صبحگاهی یک پس رفت بزرگ به شمار می رفت و اپرا از این موضوع بسیار ناراحت و دل شکسته بود. اما با پرطرفدارشدن این برنامه تلویزیونی که «مردم حرف می زنند» نام داشت، ناراحتی و غم اپرا از بین رفت. موفقیت این برنامه باعث شد تا او مسیر حرفه ای مناسب و استعدادهای خود را شناسایی کند و به عنوان مجری برنامه های گفت و گوی تلویزیونی به موفقیت هایی باورنکردنی دست یابد. طبق آمار منتشر شده، اپرا وینفری عنوان ثروتمندترین آمریکایی آفریقایی تبار در قرن بیستم میلادی را هم از آن خود کرده است.

سالی کراوچک؛ شجاعت قدرتمندترین زن وال استریت در مواجهه با بحران
«سالی کراوچک» که در بالاترین رده های شغلی دو سازمان مالی بزرگ آمریکا شامل «سیتی گروپ» و «بنک آو آمریکا» کار کرد، علی رغم موفقیت های چشمگیری که در این مدت به دست آورد، به دلیل اختلاف نظر با مدیران این موسسات و تغییر ساختار سازمانی از کار اخراج شد. موفقیت های او در آن دوران به اندازه ای خیره کننده بود که او را «قدرتمندترین زن وال استریت» نیز می نامیدند. او توانسته بود این موفقیت ها را در محیطی به دست آورد که به مردانگی معروف بود و زنان در آن کمتر مجال پیشرفت و حتی ابراز وجود داشتند.
هر دو مورد اخراج کراوچک که از سوی رسانه ها «صادق ترین صدای وال استریت» نامیده می شد، بازتابی گسترده و پرسروصدا در رسانه ها داشت. اما او تصمیم گرفته بود که خود را پشت پرده پنهان نکند و علنا درباره این رویدادها برای مردم سخن بگوید. پس از این دو بحران شغلی، کرواچک ناامید نشد و سربلندتر از قبل به پا خاست و شرکت ۸۵ «بوردر» را خریداری کرد و آن را به «اِلِوِیت» تغییر نام داد. هدف این شرکت گسترش شبکه های ارتباطی برای زنانی است که می خواهند مسیر شغلی خود را بهبود بخشند

مطالب مشابه موفقیت در کسب و کار :

صفات انسان های موفق در کسب درآمد

افراد موفق در کسب درآمد از اینترنت

عامل موفقیت کسب کار و درآمد از اینترنت

اصول موفقیت کسب درآمد اینترنتی

موفقیت در کسب و کار اینترنتی