آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

کسب درآمد با زنان کارآفرین

کسب درآمد با زنان کارآفرین

زنان زیادی در کشورمان هستند که با راه اندازی کسب و کار مختلف اقدام به کسب درآمد و اشتغال کردند . در دنیای مجازی و اینترنت هم کم نیستند خانم های که در کار برنامه نویسی، طراحی ، کارهای هنری و مد و... کارآفرینی کرده و اقدام به کسب درآمد مناسب و استغال زایی می کنند. زنان کارآفرین در زمینه کسب و کار سنتی مثل صنایع دستی، گلیم بافی، هنرهای دستی، گلیم و جاجیم بافی و... فعالیت دارند در اینجا قصد دارم تا یکی از زنان کارآفرین ایران را که در زمینه های مختلف صنایع دستی به ایتکار دست زده و کارآفرین نمونه می باشد را معرفی کنم.

خدیجه حافظی، بانوی سمنانی علاوه بر داشتن کارگاه های صنایع دستی در زمینه های گلیم بافی، جاجیم گلیم بافی، تابلو فرش و فرش واقع در خانه تدین سمنان،در این رشته ها تدریس هم می کند وبانوان علاقه مند زیادی در کارگاه‌های آموزشی او شرکت می‌کنند.
این بانوی کارآفرین علاوه بر داشتن کارگاه آموزشی و تولیدی در خانه تدین، زیر زمین خانه خود را نیز به کارگاه تولیدی صنایع دستی تبدیل کرده است.
گفتگو با این بانوی کارآفرین سمنانی را در ادامه می خوانید:
از چه سالی وارد عرصه تولیدی صنایع دستی شدید؟
حدود۲۵سال است که من کار گلیم بافی،جاجیم بافی، تابلو فرش وفرش شروع کردم که در ابتدا برای خودم کار می کردم ولی کم کم کارم را گسترش دادم و اکنون کارگاهای تولیدی صنایع دستی دارم که بانوان زیادی در آن کار می کنند.
چه شد که وارد عرصه صنایع دستی شدید؟
خب در واقع اولین ومهم ترین دلیل علاقه من نسبت به هنر وصنایع دستی بود ودلیل دوم اینکه من اطرافیانم مثل مادر من هم در این زمینه فعالیت می کردند. دلیل بعدی اینکه حس رضایت و خوبی به من دست می دهد وقتی می بینم علاوه بر من بانوان دیگری را نیز توانسته ام شاغل کنم. آنان در آمد خانواده خود را از آنجا تامین می کنند.
فروش و بازار صنایع دستی به چه شکل است؟
خب در واقع در سال های پیش چندان مساعد نبوده، ولی الان بد نیست، امیدوارم که مردم به سمت خرید کالاهای ایرانی وتولید داخلی روی بیاورند.البته هیچ جا نمی‌تواند با فرش و تابلو فرش ایرانی رقابت کند
چند کارگاه صنایع دستی دارید؟
دوکارگاه صنایع دستی دارم که یکی از آنان در خانه تدین است در آنجا کار آموزش را هم انجام می دهم
شاخه طوبی: حدود چند بانو در کارگاه های شما مشغول به کار اند ودر آمد زایی می کنند؟
در حدود ۳۰خانم مشغول به کار هستند
تمامی این بانوان بیمه هستند؟
متاسفانه خیر، چند نفر از این بانوان بیمه قالی بافی دارند، اما خیلی از آنان تحت هیچ بیمه ای نیستند.
برای راه اندازی کارگاهتان چقدر از طرف بانک ها و مسئولان مربوطه حمایت شدید؟
الحمدلله همکاری آنان به نسبتی خوب بوده است. از سازمان میراث فرهنگی هم تشکر می‌کنم بابت در اختیار گذاشتن همچین مکانی به من .ازطرف بانک هم اتفاقا امروز برای بازدید ازکارگاه های من می آیند امیدوارم که موفق به دریافت وام شوم.
با احتساب اینکه حدود۲۵سال در این کار هستید باید بازنشست شده باشید؟از بازنشستگی و مزایای آن راضی هستید؟
خدارا شکر. حقوق خیلی چشم گیری نیست ولی راه انداز هست .یعنی مزایای آن به قدر خودم مرا کفایت می کند
با آرزوی اینکه امروز وامتان را دریافت کنید،در پایان اگه حرفی دارید بگویید؟
ممنون از شما که باعث می شوید ما وکارهای ما دیده شود .از مسئولان میراث فرهنگی تشکر می کنم و امیدوارم که بیشتر و بیشتر از کارآفرینان حوزه صنایع دستی حمایت کنند.چون واقعا کارآفرینان برای گسترش کارهایشان نیاز ضروری به حمایت دارند دلگرمی که باید داشته باشند تا بتوانند در کارشان موفق شوند.

مطالب مشابه کارآفرین:

دلایل شکست کارآفرین در کسب درآمد

علت شکست کارآفرین در کسب و کار

علت شکست کارآفرین در کسب و کار

نکات فراوانی است که در کسب و کار و افزایش درآمد اعم از اینترنتی و یا تجارت بیرونی باید رعایت شود تا منجر به موفقیت شود. یک کارآفرین که وارد بازار اشتغال و کسب و کار می شود باید مجموعه قوانین حاکم بر بازار اعم از تجارت الکترونیک و واقعی را بداند و بر اساس شرایط مکانی و زمانی با درایت عمل کند. بدون اندیشه و تفکر و همچنین بدون برنامه و مدیریت مالی امکان موفقیت ضعیف است و کسب درآمد نه تنها افزایش نیافته که نتیجه معکوس دارد . انعطاف پذیری بالا، درک شرایط حاکم بر بازار ، متغییر بودن شرایط بازار کسب درآمد و تجارت، ناامید نشدن و نپذیرش شکست ، داشتن هدف و چشم انداز مناسب و درازمدت در کسب و کار و... از دلایل موفقیت و کامیابی یک کارآفرین در کسب و کار و تجارت است .

درباره کارآفرینی و موفقیت بسیار صحبت می‌شود و همه درباره راز و رمزهای موفقیت می‌گویند. البته درباره شکست کم‌تر کسی صحبت می‌کند؛ طبیعی هم هست. همه دوست دارند از موفقیت‌هایشان بگویند و مردم هم دوست دارند درباره موفقیت‌ها بشنوند. کم‌تر کسی اسن که حاضر باشد درباره شکست‌هایش صحبت کند. با این حال چند ده برابر کارآفرینی‌های موفق مواردی داریم که منجر به شکست شده است. اتفاقا دانستن این که چگونه ممکن است شکست بخوریم راه خوبی برای موفق شدن است. آن چه که در این یادداشت نوشتم آموزه‌های شخصی من در این سال‌هاست و لزوما علمی نیست و فرد دیگری ممکن است نظر دیگری داشته باشد.

۱.

کارآفرین یادش می‌رود که شرایط تغییر می‌کند

در ایران پیچیدگی خاصی در زمینه شناخت محیط وجود دارد. تغییر در ایران هم‌زمان هست و نیست. برخی در ایران به چاه نفت متصل شده‌اند و توپ هم آنها را تکان نمی‌دهد. اما برخی هستند که چاه نفت ندارند و تغییر شرایط به راحتی آنها را زمین‌گیر می‌کند. شرکت‌های تولیدی فراوانی را می‌شود نام برد که در اثر وارد شدن یک محصول خارجی و جدید و البته کارا و ارزان کاملا از بین رفته‌اند. در ایران تغییر شرایط یا هیچ تاثیری بر کسب و کارها ندارد یا به شدت تاثیر می‌گذارد. همان گونه که تغییر شرایط ممکن است کسب و کار را بالا ببرد به آسانی هم پایین می‌کشد. با این حال بیشتر کارآفرین‌ها یادشان می‌رود که شرایط تغییر می‌کند و خودشان را باید با آن وفق دهند. متاسفانه کارآفرین‌ها هم دچار خطا می‌شوند و موفقیت‌های دیگران را به حساب پول و پارتی می‌گذارند و شکست‌های خودشان را به حساب زیرآب‌زنی!

۲.

کارآفرین یادش می‌رود که پول پیش‌ شرط کارآفرینی نیست

احتمالا شما هم مانند من اطراف خود کسانی را می‌شناسید که منتظرند همه شرایط جور شود و آن وقت یک کار بزرگ بکنند. تا به حال دیده نشده که همه شرایط جور شود و به همین دلیل آنهایی که منتظرند هنوز به انتظار نشسته‌اند تا همه شرایط جور شود. این مشکل در ایران دو چندان است. یک روز بیل نیست. یک روز قیف نیست. یک روز قیر نیست. یک روز تعطیل است. در ایران عواملی که دست به دست هم می‌دهند تا جلوی کار و فعالیت را بگیرند از شماره بیرون است. پول یکی از عواملی است که برخی تصور می‌کنند اول باید پول را جور و بعد کار را شروع کنند. درست است که بدون پول نمی‌شود کار را شروع کرد، اما من نزدیک به ۷ ماه بدون داشتن کوچک‌ترین سرمایه‌ای کارم را جلو بردم. طبیعتا در این ۷ ماه به کسانی که برای من کار می‌کردند هم پولی پرداخت نکردم. گاهی وقت‌ها رابطه و ارتباط قوی مهم‌تر از پول است. دوستانی هم داشتم که بدون این که ظرفیت انجام کاری که می‌خواستم داشته باشند را از من پول‌های بالایی طلب می‌کردند که خب من هم خیلی زود آنها را از کسب و کارمان کنار گذاشتم.

۳.

کارآفرینی که در حال زندگی نمی‌کند یک کارآفرین مرده است

این یکی از سخت‌ترین کارهای دنیاست. در ایران گذشته نقش مهمی دارد. انقدر مهم است که اصغر فرهادی هم فیلمی در نقد این روحیه در فرانسه ساخته است! در مقابل گذشته اما برخی مانند من شدیدا به آینده توجه دارند. گذشته پولی است که خرج شده و آینده چکی است که هنوز نقد نشده. ما فقط حال را داریم. در دانشگاه دوست نازنینی داشتم که دعا می‌کرد امتحان‌ها تمام شود و بعد هوا هم خوب شود و جیبش نیز پر پول گردد و یک عروسی پر و پیمان بیفتد! طبیعی است که این اتفاق آن زمان هرگز نیفتاد. شاید یکی دو بار بیفتد اما این لذت‌ها پایدار نیست. لذت پایدار شادی است و شادی فقط در زمان حال اتفاق می‌افتد. کارآفرینی که بیش از حد در گذشته است یا آینده یادش می‌رود که پایش را روی زمین بگذارد.

۴.

پذیرش شکست و همیشه بازنده بودن

این بدترین اتفاقی است که ممکن است برای یک کارآفرین بیفتد. چیز عجیبی هم نیست. قوی ترین انسان‌ها هم در زمان‌هایی کم می‌آورند و آماده شکست می‌شوند. اما بدترین اتفاقی که ممکن است که برای یک کارآفرین بیفتد این است که از نظر ذهنی خودش را بازنده بداند. دیگر کار تمام است.

۵.

انعطاف‌پذیری پایین

کارآفرینی از خلاقیت می‌آید. کارآفرین‌ها همیشه یک خلاقیت را به نوآوری تبدیل می‌کنند و نوآوری را به کسب و کاری پایدار. بنابراین همه کارآفرین‌ها روزی از انعطاف‌پذیری بالایی برخوردار بودند. خدا نکند روزی بیاید که یک کارآفرین اسیر ساخته‌هایش شود. روزی که یک کارآفرین تصور کند دستاوردهایش همیشگی است باید خودش را برای ترک صحنه آماده کند.

۶.

کمک نگرفتن از دیگران

کارآفرین‌ها تمایل بالایی به این دارند که همه کارها را خودشان انجام دهند و ا این آفتی است که حتی ممکن است کارآفرین‌هایی با تعداد بسیاری زیادی کارگر و کارمند را هم گرفتار خودش کند. روحیه خودم همه کارها را انجام می‌دهم به شدت خطرناک است. کارآفرین معمولا در هر کاری خوب است و این در هر کاری خوب بودن باعث می‌شود نتواند به کمک دیگران بهترین باشد. هیچ کارآفرینی به تنهایی موفق نیست.

۷.

یادنگرفتن

اگر کارآفرین مدت زمان طولانی چیزی یاد نگیرد و تصور کند به مرحله‌ای رسیده که دیگران باید از او یاد بگیرند این به معنای مرگ کسب و کارش است. یاد گرفتن لزوما به معنای دانشگاه رفتن نیست که تقریبا دانشگاه چیزی به انسان یاد نمی‌دهد. کارآفرین هر روز باید چیزی در مورد دنیا بیاموزد و همیشه برای تجربه‌های نو آماده باشد. به راحتی ممکن است کارآفرین در این تله خطرناک بیفتد و خودش را بی‌نیاز از یادگرفتن بداند.

۸.

بزرگ‌نمایی چالش‌ها

نق زدن طبیعی است. همه دوست دارند نق بزنند. اما کارآفرین نق نمی‌زند. کارآفرین عمل می‌کند و اگر روزی برسد که کارآفرین در برابر انبوه چالش‌ها خودش را ضعیف ببیند یا آنها را بزرگ ببیند حتما شکست می‌خورد. کارآفرینی مانند بندبازی روی بندی است که روغن‌مالی شده. بندبازی که ترس به دلش راه بدهد می‌افتد. درست است؟

۹.

گنگ بودن اهداف

این مهم نیست که اهداف برای خود کارآفرین چقدر روشن است. مهم این است که اهداف برای کسانی که برای او کار می‌کنند چقدر روشن است. اگر کسانی که دور یک کارآفرین جمع شده‌اند او را فردی غیرمعمولی بدانند با خواسته‌هایی عجیب و غریب دچار مشکل می‌شوند. کارآفرین کسی است که دقیقا می‌داند چه چیزی می‌خواهد. او کاری که انجام می‌دهند را به روشنی می‌بیند و علاوه بر این به خوبی به همه همراهانش هم منتقل می‌کند که دقیقا از آنها چه می‌خواهد.

۱۰.

تیم غیرحرفه‌ای

من بزرگ‌ترین آسیب‌ها را در طول کارم از کسانی خوردم که غیرحرفه‌ای بودند و خودشا را پشت کلمات پنهان می‌کردند. افراد زیادی دور و برم بودند که خوب حرف می‌زدند. اما خوب کار نمی‌کردند. آنها با خودشان دعوا داشتند و نمی‌دانستند که چه می‌خواهند. روز و شب این افراد بسیار متغیر است و شما می‌شود کانون توجه آنها. افراد غیرحرفه‌ای بیشتر از این که به خود کار فکر کنند به حاشیه‌ها و روابط فکر می‌کنند. افراد غیرحرفه‌ای که ادعای حرفه‌ای بودن دارند بزرگ‌ترین آسیب برای یک فعالیت کارآفرینانه در زمانی است که کسب و کار هنوز نوپاست. افراد غیرحرفه‌ای با خودشان انبوهی از مسائل را می‌آورند و با رفتن‌شان هم انبوهی از مسائل را باقی می‌گذارند. بنابراین کارآفرین‌ها برای این که دوام داشته باشند باید سیستم جذب منابع انسانی فوق‌العاده حرفه‌ای داشته باشند و پیوسته نیروهای خلاق و جوان و پرانرژی را شناسایی کنند. کسانی که در سیستم‌های دولتی کار کرده‌اند اگر وارد کسب وکارهای نوآورانه شوند، مشکلات فراوانی را در فعالیت‌های کارآفرین ایجاد می‌کنند.

۱۱.

مدیریت مالی ضعیف

بیشتر کارآفرین‌ها مدیران مالی ضعیفی هستند. فعالیت‌های کارآفرینانه فعالیت‌های به شدت خلاقانه است و مدیران مالی قوی به شدت از خلاقیت فراری و دور! البته شاید برای مدیران مالی عزیز این حرف ناراحت‌کننده باشد اما این یک واقعیت است و مدیر مالی که کارش را خوب بلد باشد این را قبول می‌کند و بحثی نمی‌کند! با این حال وقتی کارآفرینی بحث‌های مالی و مالیاتی و حقوقی و قانونی را دست کم بگیرد ممکن است هم دچار مشکلات عجیب و غریب شود و هم این که فرصت رشد را از خودش می‌گیرد. دو دو تا چهار تا کردن و جمع کردن حساب‌ها و رسیدگی به ترازنامه و صورت سود و زیان و ده‌ها فعالیت دیگر حسابداری ممکن است وقت زیادی بگیرند. و مهم‌تر از همه این که اصلا جذاب نیست اما هنوز چاره‌ای نیست. بیشتر جوانانی که وارد دنیای کارآفرینی می‌شوند تصاویری از اتاق‌ها و سالن‌های شیک و رنگی در ذهن دارند، در حالی که بیشترین حجم فعالیت‌های کارآفرین‌های موفق سر و کله زدن با عددهای اعصاب خورد کن است!

۱۲.

نداشتن چشم‌انداز

این داستان را دوست دارم. شخصی از کنار جمعی رد می‌شد. از اولی پرسید چه کار می‌کنی. گفت مگر نمی‌بینی. دارم آجر روی آجر می‌گذارم. از دومی پرسید تو چکار می‌کنی. گفت دارم مسجدی می‌سازم که مردم در آن خدا را عبادت کنند. این داستان یک دنیا حرف دارد و هر کسی می‌تواند یک برداشت از آن داشته باشد. برداشت من این است که این که چه کاری می‌کنیم مهم نیست. مهم این است که به کارمان چگونه نگاه می‌کنیم. ما می‌توانیم آجر روی آجر بگذاریم اما بدانیم که این آجر روی آجر گذاشتن ما به چه معناست. همین!

۱۳.

ترس از شکست

ترس از شکست از خود شکست بدتر است. برخی از کمپانی‌های بزرگ دنیا برای شکستن ترس مدیران ارشدشان آنها را می‌فرستند بانجی جامپینگ. شکست یک اتفاق طبیعی و معمولی است اما ترس از شکست مانند خوره روح را می‌خورد. ترس از شکست مانند این است که کسی کار بدی کرده و می‌داند کسی جای دیگر مدرکی از او دارد و همیشه به او باج می‌دهد. ترس از شکست باج دادن به شکست است. باید گذاشت اتفاق بیفتد. تا زمین نخوریم بلند شدن را یاد نمی گیریم.

۱۴.

عدم تمرکز

ما همیشه زمانی کار دیگران را می‌بینیم که یا دارند روی فرش قرمز راه می‌روند و یا زمانی که پشت تریبون آمده‌اند و همه با خوشحالی و هیجان برای آنها دست می‌زنند. ما هرگز اعصاب خوردی‌های آنها را ندیده‌ایم و مهم‌تر از همه تمرکزی که آنها بر کارشان داشته‌اند را ندیده‌ام. کارآفرین ها زمانی که همه مشغول فعالیت‌های مختلف هستند و خبرهای جورواجور را دنبال می‌کنند و وقت‌شان را پای برنامه‌های بی‌ارزش تلویزیونی هدر می‌دهند، روی کارشان تمرکز کرده‌اند و به شدت به کاری که می‌کنند و بهتر شدن آن فکر می‌کنند. عدم تمرکز بدترین دردی است که به سراغ یک کارآفرین می‌آید و در کسب و کارهای بزرگ زمانی اتفاق می‌افتد که یک کسب و کار ماموریت و فلسفه وجودی‌اش را فراموش می‌کند و پول درآوردن بیشتر از هر راه ممکن هدف می‌شود.

۱۵.

دانش و مهارت کم

شما ممکن است چیز زیادی درباره کارهایی که در مجموعه شما انجام می‌شود ندانید اما هرگز نمی‌توانید چیزی ندانید. دانش و مهارت کم و البته عدم تلاش برای توسعه آن به مرور کارآفرین‌ها را به اعماق می‌برد و او هر روز دور و دورتر می‌شود. رضا قطبی رییس تلویزیون ایران در قبل از انقلاب بود. او یکی از معدود مدیران موفق ایرانی بوده که ما خیلی کم او را می‌شناسیم. می‌گویند بارها پیش می‌آمده که خودش می‌آمده پشت میز تدوین و تدوین می‌کرده. آگیلوی یکی از بزرگ‌ترین تبلیغات‌چی‌های دنیاست. در کتاب معروفش می‌گوید هر چند وقت یک بار خودم همه کارهای یک پروژه را دست می‌گرفتم تا نشان دهم که هنوز هم سرپا ایستاده‌ام. کار عار نیست!

۱۶.

انجام یک باره همه کارها

اگر بنز از روز اول می‌خواست این چیزهایی که الان می‌سازد را بسازد هنوز به پای ایران خودرو هم نرسیده بود. یادتان بیاید محصولات اپل در چند سال پیش را. هیچ کاری هیچ وقت کامل نیست و فقط باید به این فکر کرد که بهترین کار را در بهترین زمان ممکن انجام داد. کسانی که می‌خواهند به سرعت بهترین‌ها و قوی‌ترین‌ها را ارائه کنند باد آنها را خواهد برد.

۱۷.

گرفتن پروژه‌های متعدد و بی‌ارتباط به هم

بیشتر کارآفرین‌ها مشکلی در گرفتن پروژه ندارند. آنهایی که نمی‌توانند پروژه بگیرند را بگذاریم کنار. در ایران همیشه کار هست. آفتی که کارآفرین‌های خوب هم ممکن است دچار آن شوند این است که تصور می‌کنند هر کاری که به آنها پیشنهاد می‌شود را در ابتدای کارشان نباید رد کنند. در حالی که هرگز نباید افسار کسب و کار را دست مشتری داد. این ما هستیم که می‌دانیم می‌خواهیم چه کار کنیم.

۱۸.

کارآفرینی هم‌زمان

هیچ کارآفرینی را ندیده‌ام که هم‌زمان دو کارآفرینی موفق داشته باشد. هرگز نمی‌توان هم‌زمان با یک تیر دو نشان را زد! این غلط است. یک نفر هرگز نمی‌تواند از دو نردبان هم‌زمان بالا برود.

۱۹.

رویاپردازی نکردن

کارآفرینی ریشه در رویاپردازی دارد و زمانی که یک کارآفرین از منابع رویاپردازی دور می‌شود و دیگر نمی‌تواند رویاپردازی کند مرگش فرارسیده است. کارآفرین باید قدر منابع رویاپردازی‌اش را بداند و همیشه به آنها متصل باشد.

۲۰.

فرهنگ سازمانی

آخرین چیز و البته نه کم‌اهمیت‌تر از باقی موارد. فرهنگ سازمانی عجیت‌ترین پدیده سازمان‌هاست. فرهنگ همه چیز سازمان‌هاست و هرگز نمی‌توان با انگشت آن را نشان داد. فرهنگ زمانی که مورد توجه جدی قرار نگیرد به نقطه آسیب تبدیل می‌شود. حالا این که فرهنگ کجاست و چگونه می‌توان با انگشت نشانش داد داستان مفصلی دارد که انشاالله در متن‌های بعدی درباره‌اش می‌نویسم.

مطالب مشابه کارآفرین:

موفقیت کارآفرینان جوان در کسب و کار

مشکلات کارآفرینی و کسب درآمد

مشکلات کارآفرینی و کسب درآمد

هر کارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغال و کمک به تولید ملی ، به دنبال رونق کسب و کار و افزایش درآمد است تا هم از کار خود منفعت برده و آن را توسعه دهد. ولی کارآفرینی خالی از مشکل و دردسر نیست. حال اگر این کارآفرین جوان باشد ممکن است به دلیل کم تجربگی دچار مشکلات بیشتر شود با این حال نباید ناامید شد یک کارآفرین دارای توان و اراده کافی برای ادامه راه داشته باشد . در اینجا قصد دارم تا بایدها و نبایدهای کارآفرینی و مشکلاتی که ممکن است یک فرد در مسیر کسب درآمد و یا توسعه کسب و کار خود با آن مواجه شود را بیان کنم و اینکه قبل از ورود به بازار کسب درآمد چه ابزار و تمهیداتی را لحاظ کند تا شکست نخورده و امیدوار به آیند کسب و کار خود باشد.

پیش از آن که با ایجاد یک شغل جدید خود را به مخاطره بیاندازید، وقت خود را برای لذت بردن از آنچه تاکنون انجام داده‌اید، صرف کنید و بدانید آنچه که انجام می‌دهید به طور کامل به موفقیت منتج نمی‌شود و چیزی که در این بین مهم است تجربیاتی است که بدست خواهید آورد.
نگاه بهتری به افراد جوانی که روزانه با آنها ارتباط دارید، بیاندازید؛ و تلاش‌هایی که برای متمایز ساختن خود از آن‌ها انجام می‌دهید و نتایجی را که از این تلاش‌ها بدست می‌آورید،‌ در نظر بگیرید و بدانید که تنها با سعی و تلاش است که شما از افراد همسان موفق‌تر شده‌اید.
شما به عنوان یک کارآفرین جوان، با موانع شخصی و شغلی زیادی روبرو خواهید شد که برای رسیدن به موفقیت باید آن‌ها را متحمل شوید. بعضی از این فاکتورها، موانع واقعی هستند، مثل اینکه چگونه و از چه طریقی برای شغل خود پشتوانه‌‌ی مالی تهیه کنید و اینکه چگونه خانواده، مدرسه و شغل خود را به طور همزمان مدیریت کنید. بقیه فاکتورهایی که در موردشان بحث می‌کنیم،‌ چیزی جز موانعی که خودمان برای خود ایجاد می‌کنیم، نیستند. مثلاً نگرانی در مورد سن و سطح تجربیات‌مان در برخورد با مشتری. این‌ها چیزی جز یک سری بازی‌های فکری که سبب عقب افتادن موفقیت می‌شوند، نمی‌باشند. به عنوان یک کارآفرین جوان شما باید بر این موانع غلبه کنید، تا به موفقیت دست یابید.
در اولین تلاش برای ایجاد یک شغل موفق، بدون شک شما به دفعات با مشکل روبرو خواهید شد. برای جلوگیری از ایجاد حس شکست در این شرایط غیرقابل اجتناب، نگاهی به اطراف خود بیاندازید. افراد زیادی را خواهید یافت که مشغول کارهایی هستند که از آن‌ها لذت نمی‌برند. انجام این گونه شغل‌ها هیچ هدفی بجز تأمین هزینه‌های جاری زندگی را برای آن‌ها تأمین نخواهد کرد.
همچنین افراد مسن‌تری را خواهید یافت که به شغل‌های بی‌جنب و جوش مشغول هستند. آن‌ها هیچ کنترلی بر موفقیت آینده‌ی خود ندارند. صبح از خواب بلند می‌شوند، سرکار خود می‌روند، برمی‌گردند، می‌خوابند و دوباره صبح روز بعد را به همین ترتیب شروع می‌کنند. در حالیکه شما همواره و در طول زندگی خود درگیر کسب تجربیات شغلی پویا هستید. سن شما نباید آسیبی به مسیر موفقیت شما برساند. بلکه باید به عنوان یک مزیت شما را به سوی اهدافتان سوق دهد.
برای یک کارآفرین جوان کاملاً‌ طبیعی است که در ارتباط با افراد مسن‌تر، احساس ناامنی نماید. ولی باید بدانید که نه تنها این طرز تفکر شما را به جایی نخواهد رساند، بلکه مشتریان را نیز به سوی رقبایتان سوق خواهد داد. در ابتدا درخواست عقد قرارداد با افراد مسن‌تر برایم مشکل بود. من شغلی در ارتباط با راه‌حل‌هایی در وب ایجاد کردم و فکر می‌کردم “چرا مردم حاضر می‌شوند برای خلاقیت من پول پرداخت کنند” با این که می‌دانستم طرح‌های من بالاتر وبهتر از طرح رقبایم بود. هر چند دفاع از کار خود در برابر مشتریان و منتقدین یک عکس‌العمل کاملاً طبیعی است ولی باید توجه داشته باشید که در دفاع از موقعیت خود؛ منجر به دعوا با مشتری نشوید. پرورش دادن حس ناامنی در خود،‌ موجب خواهد شد که این نگرانی در فکر افرادی که با آن‌ها سر و کار دارید نیز رشد کند. آن‌ها همواره نگران این موضوع خواهند بود که آیا خدمات شما برای آن‌ها سودمند خواهد بود یا نه. اگر این شیوه‌ی تفکر در شما ادامه یابد،‌ باعث خواهد شد که به جای اینکه توجه‌تان را روی بهبود کارهایتان متمرکز کنید، خود را به خاطر هر گونه خطایی سرزنش نمائید که این یک اشکال کشنده محسوب می‌شود. جوانان باید سرمایه‌های شغلی تلقی شوند و نه محکومان به اشتغال.
جوانی شما باعث می‌شود که بتوانید کارهای متفاوت و ریسک‌های زیادی انجام دهید که افراد مسن‌تر در مقام مساوی با شما نمی‌توانند انجام دهند. شما بر خلاف رقیب خود،‌ جوان و مجرد هستید، شانس‌های زیادی دارید و لزومی ندارد که نگران سیر کردن شکم فرزندان خود باشید.
جوانی شما، ضامن انرژی و قوای فکری شماست. به عنوان یک شخص جوان کارها را از ابتدا شروع کنید و نگذارید تا پایه‌های شغلی که ایجاد می‌کنید، سست بنا شود. و اگر در این جریان نیاز به حقوق پیوسته دارید، در کنار توسعه دادن شغل جدید، شغل قبلی‌تان را که تنها منبع تأمین سرمایه‌ی اولیه‌تان بوده، رها نکنید.
تا اگر شغل جدیدتان عملکرد مناسبی نداشت، دوباره فعالیت‌های خود را در زمینه‌ی شغلی قبلی‌تان افزایش دهید و درآینده دوباره با دقت و آگاهی بیشتری به توسعه و تکامل طرح شغلی‌تان بپردازید.
راه عاقلانه این است که قبل از شروع شغل جدید و به مخاطره انداختن خود، موفقیت شغل خود را ارزیابی کنید. یافتن پشتوانه‌ی مالی اولیه برای شغل جدید دشوار است. لذا شاید کار نیمه وقت، تنها راهی است که شما را در رسیدن به اهدافتان موفق می‌سازد. من موقع شروع کارم خیلی خوشبخت بودم، چون از قبل برنامه‌ریزی داشتم و از کودکی پول‌هایم را پس‌انداز کرده بودم. اگر شما تا به حال این کار را انجام نداده‌اید، همین حالا به بانک بروید و حساب پس‌انداز برای خود باز کنید. نه حساب جاری بلکه حساب پس‌انداز باز کنید و مادامی که برای توسعه‌ی شغل‌تان به آن نیاز نداشته باشید،‌ از آن برداشت نکنید.
سعی کنید پول‌تان را مادامی که طرح شغلی‌تان هنوز جوان است افزایش دهید. با رشد توسعه‌ی شغل‌تان، این پول را به کار گیرید و آن را دوباره جایگزین نمائید. در کنار پرداخت‌ هزینه‌های زندگی‌تان بیشترین مقدار ممکن را پس‌انداز کنید تا موقع توسعه‌ی شغل‌تان این پول را پشتوانه خود سازید،‌ سپس شما باید توجه کامل خود را روی توسعه‌ی شغل‌تان متمرکز سازید. مدرسه و کارهای مربوط به آن موانعی هستند که مختص کارآفرینان جوان می‌باشند. اولویت‌دهی به کارهایتان بسیار مؤثر خواهد بود.
مهم نیست که چقدر موفقیت از شغلتان عاید شما شود و یا اینکه چه زمانی را به آن اختصاص دهید. کارهای مربوط به درس و مدرسه باید در اولین اولویت شما قرار گیرند. خیلی راحت است که برای رسیدن به میلیون‌ها دلار پول، تکالیف مدرسه را انجام ندهید و یا این که در مدرسه توجه‌تان به درس را کمتر کنید ولی باید بدانید که درس چیزی است که در آینده با گسترش و ادامه‌ی شغل‌تان در زندگی به شما کمک خواهد کرد.

وقت خاصی را برای انجام تمرینات مدرسه اختصاص دهید و وضعیت مطلوب نمراتتان را حفظ کنید. هیچ کس حاضر به ارتباط با شخصی که نتوانسته درس خود را تمام کند و در مدرسه شکست خورده است، نمی‌باشد. زمانی که شروع به بالفعل در آوردن طرح شغلی‌تان کردید، بدانید که هم‌اکنون شما به موفقیت رسیده‌اید و این روحیه‌ی کارآفرین و آرزوهایتان شما را در زندگی یاری خواهد داد. حتی اگر نتوانستید به خوبی آن را پیاده کنید بدانید که به تجربیات شغلی فراوانی دست یافته‌اید که دیگر همسن و سال‌هایتان از آن بی‌بهره‌اند.
شما جوانی خود را برای کسب برتری صرف می‌کنید، پس باید همیشه آماده باشید و همواره مثبت فکر کنید که موفق خواهید شد. هرگز از بالا بردن مقام شغلی و ترقی دادن شغل خود بازنایستید و هرگز از موفقیت نترسید.

مطالب مشابه کارآفرین:

موفقیت کارآفرینان جوان در کسب و کار

برنامه کارآفرینان موفق در کسب درآمد

برنامه  کارآفرینان موفق در کسب درآمد

کارآفرینان موفق همواره در کسب درآمد و تولید خود را به روز کرده و توانایی های خود را افزایش می دهند . از نظر کارآفرین موفق در جا زدن و عدم ارتقا علم و دانش مساوی با نابودی و از رده خارج شدن در بازار کسب و کار است. با این حال مواردی در کسب و کار وجود دارد که یک کارآفرین نمونه هر روز انجام می دهد و یا باید انجام دهد تا ضمن افزایش کسب درآمد ، در مسیر ترقی و رشد بیشتر قدم بر دارد .

فکر و اندیشه و ایده های یک کارآفرین موفق همیشه ارزشمند و ارزشمند است. کارآفرینان فعال خود را همانند اموال و دارایی های با ارزش می بینند و همواره روی خود و آینده خود از طریق یادگیری و ارتقاء دانش سرمایه گذاری می کنند. اگر شما هم تمایل دارید تا یک کارآفرین بهتر شده و کسب و کار خود را با موفقیت گسترش دهید ، برای تغییر و بهینه سازی عادت های روزانه خود وقت و انرژی صرف کنید.

در این مقاله به ۱۵ کاری که بیشتر کارآفرینان و مدیران موفق بصورت مداوم و روزانه انجام می دهند اشاره شده است تا با مطالعه و تکرار آنها ، گام های بلندتری به سوی موفقیت بردارید.
۱- خوردن صبحانه
حتماً برای اینکه بتوانید با حداکثر توان و قدرت کار کنید و جسم و فکر شما به درستی عمل کنند ، در ابتدای روز صبحانه میل کنید. خوردن عجله ای یک فنجان قهوه یا چای را فراموش کرده و چند دقیقه برای خوردن یک صبحانه هر چند مختصر ، اما مقوی و مفید وقت بگذارید تا پروتئین ها و ویتامین های لازم برای بردن را تامین کنید. حتی اگر در شرایطی هستید که امکان نشستن و خوردن صبحانه را ندارید ، در حین حاضر شدن برای رفتن سر کار از خوردن مواد مغذی و مقوی بهره ببرید.

۲- برنامه ریزی روزانه
روز خود را از همان ابتدا برنامه ریزی کنید. با مراجعه به تقویمتان و مرور یادداشت های روز های قبل ، اولویت و اهمیت کارها را تعیین کرده و سعی کنید دقیقاً مطابق برنامه ریزی در یک زمان مقرر اولویت های تعیین شده را به انجام رسانده و تمام کنید. می توانید پس از اتمام هر یک از این اولویت ها ، اندکی استراحت کرده و با صرف یک میان وعده مناسب ، انرژی خود را افزایش دهید و به سراغ کار بعدی بروید. همه افراد به خوبی می دانند چه زمانی از روز بهترین بازده کاری را دارند ، پس مهمترین کارهایتان را برای آن زمان برنامه ریزی نمائید.

۳- چک نکردن نامه ها و پیام ها در ابتدای روز
هرگز در ابتدای روز پیام ها و ایمیل هایتان را بررسی نکنید. تا حد ممکن این کار را به زمان اتمام اولین و مهمترین کار برنامه ریزی شده خود منتقل کنید و این را بصورت یک قانون در آورید تا دیگران نیز از آن آگاه باشند و برنامه ریزی های شما به دلیل درخواست های غیر مهم و فوری بهم ریخته نشود. زمانی که برای بررسی ایمیل ها و پیام ها گذاشته می شود نیز با توجه به اینکه در ابتدای روز صرف می شود ، بخشی از بهترین و مفیدترین زمان روزانه شما را از بین می برد. در صورتیکه درگیر پروژه مهمی هستید سعی کنید بیش از ۳ بار در روز برای بررسی پیام ها و ایمیل ها وقت نگذارید.

۴- یادآوری اهداف
در ابتدای روز چند دقیقه به اهداف خود فکر کنید و به یاد آورید که قصد رسیدن به چه چیزی دارید و اهداف شرکت شما چیست. به مشتریان و زمینه های کاری خود فکر کنید و اینکه در چه زمینه هایی فعالیت شما بیشترین درآمد و منافع را خواهد داشت. معمولاً بخاطر برخی روزمرگی ها و کارهای تکراری ، اهداف خود را فراموش کرده و دچار نوع سردرگمی می شویم که این سردرگمی ها موجب فراموشی اهداف شده و فعالیت هایی که در این وضعیت انجام می شود ، شما از اهداف اصلی خود دور می کند.

۵- انجام یک کار در آن واحد
ما در دنیایی هستیم که عموما و متاسفانه انجام چند کار در آن واحد مورد پسند بوده و یک ویژگی محسوب می شود. در واقع انجام بیش از یک کار بصورت همزمان از دقت و کیفیت انجام کارها می کاهد و در بیشتر مواقع موجب بروز توقفهای ناخواسته به دلیل تداخل کاری می گردد. بهترین کار این است که اگر چند کار واجب با سطح اهمیت نسبتاً یکسان دارید ، مهمترین آن را انتخاب کرده و با حداکثر تمرکز و دقت ، روی وقت گذاشته و آن را به سرانجام برسانید.

۶- تصور دستیابی به موفقیت
همواره به نتیجه ای که از انجام کار یا تصمیمی خواهید رسید فکر کنید و آن را تا حد ممکن تصویر کنید. به تصویر کشیدن موفقیت و حس حاصل از آن و یا دستیابی به نتیجه دلخواه ، در تصمیم گیری ها و تعیین اولویت ها و نحوه انجام آنها بسیار به شما کمک خواهد کرد و ذهن شما را در راستای رسیدن به آن نقطه مشخص کمک خواهد کرد.

۷- گفتن نه
کارآفرینان و مدیران کسب و کار ها همواره با پیشنهادات متعددی روبرو هستند که تمایل دارند همه آن پیشنهادات را پذیرفته و فرصت ها جذب کنند. اما به یاد داشته باشید که همه فرصت ها و پیشنهادات مطرح شده و پیش رو نمی توانند منافع شما را آنگونه که باید تامین کنند. پس یاد بگیرید به موقع نه بگویید و تنها آن دسته از فرصت هایی که برای شما مناسب هستند و هم راستای اهداف شما هستند انتخاب کنید.

۸- ارزش دادن به زمان
زمان همانند پول تجدید پذیر نیست و به سرعت از دست می رود. پس از زمان به بهترین شکل استفاده کنید و مهمترین کارها را در راستای کسب موفقیت انجام دهید. در جلسات و موقعیت هایی که مکالمه کاری یا دوستانه ای برای شما پیش می آیند بصورت مشخص ، زمان آغاز و پایان آن را برای خود برنامه ریزی کرده و به نحوی به اطلاع مخاطب نیز برسانید.

۹- اعتماد و واگذاری کار به دیگران
در ابتدای شرکت کسب و کار معمولاً تصویر بر این است که با انجام همه کارها توسط خودمان ، هم در وقت و هم در هزینه ها صرفه جویی می کنیم. در حالیکه کارهای بسیار کم اهمیت و وقت گیری وجود دارند که شما را به شدت از کارهای مهم و درآمدزا باز داشته و در نهایت موجب شکست شما می شود. لذا بهتر است از دیگران کمک گرفته و بخشی از کارها را به دیگران واگذار کنید و خودتان مهمترین ، موثرترین و مفیدترین کارهایی که برای کسب و کارتان کسب درآمد و سود می کند را به انجام برسانید.

۱۰- گوش کردن با دقت
به مخاطب یا همکار خود در یک جلسه یا مکالمه ، با دقت توجه کنید و سعی کنید در جلسه حضور واقعی داشته باشید نه اینکه تنها جسم شما آنجا باشد. مدیران موفق اصولا با دقت گوش کرده و به سخنان مخاطب خود توجه می کنند و بعداً نیازی به شفاف سازی در خصوص یک گفته یا جمله ندارند و با این کار احترام بیشتری برای کارمند یا همکار خود گذاشته و نتیجه بسیار بهتری کسب می کنند.

۱۱- شکرگزار بودن
همواره شکرگزار باشید و روزانه برای تشکر از خدا بابت نعمت هایی که در اختیار شماست ، وقت بگذارید. یادآوری داشته ها و موفقیت ها به شما کمک می کند با انگیزه بیشتری رو به جلو حرکت کنید و همواره فرصت ها را ببینید نه کمبود ها را.

۱۲- متحرک و فعال بودن
آیا می دانستید پشت میز نشینی رقیب جدی سیگار است ؟ نشستن بیش از حد پشت میز یا پشت فرمان ماشین علاوه بر اینکه برای سلامتی شما مضر است ، به مروز زمان شما را کم تحرک تر و تنبل تر می کند. همچنین تحقیقات نشان داده زیاد نشستن ، موجب بروز دیابت و برخی بیماری های قبلی و سرطان نیز می شود. بنابراین سعی کنید حتماً حداقل ساعتی یکبار هم که شده از پشت میز بلند شوید و کمی راه رفته و تحرک داشته باشید و در صورت امکان نرمش و حرکات ورزشی نیز انجام دهید تا بدن از حالت خستگی و کرختی خارج شود.

۱۳- تنفس عمیق
بسیاری از مردم تنها نفس های سطحی و کوتاه می کشند و در نهایت مجبور به کشیدن خمیازه می شوند که با کسالت و خستگی همراه است. سعی کنید ساعتی یکبار یا بیشتر ، از پشت میز بلند شده و ۱۰ نفس عمیق همراه با حرکات کششی داشته باشید تا نیروی بدنی شما مجدداً تمدید و بازیابی شود.

۱۴- استراحت در هنگام نهار
حتماً برای صرف نهار وقت بگذارید. اگر کار شما به شکلی است که نمیتوانید برای صرف نهار وقت کافی بگذارید ، برخی جلسه ها یا گفتگوهای کاری را هنگام نهار برنامه ریزی کنید تا به این وسیله بتوانید وقت بیشتری برای خوردن غذای نیمه روز اختصاص دهید. حتی اگر این امکان را هم ندارید و یا کار شما به گونه است که امکان برگزاری جلسات سر نهار میسر نیست ، این وقت را هنگام مرور اینترنت و سایت ها و مشاهده ایمیل هایتان بگذارید.

۱۵- مرتب کردت میز و محیط کار
در پایان روز و پس از اتمام کار ، میز یا محیط کار خود را منظم کنید. لوارم التحریر را مرتب به سر جای خود برگردانده و کاغذهای یادداشت و غیره را منظم و مرتب بچینید. این کار به شما کمک می کند که یک پایان روز بسیار خوب توام با احساس نظم و ترتیب داشته باشید و آغاز روز بعد و حضور در سرکار در ابتدای روز ، پریشانی و درهم ریختگی روز قبل را به شما منتقل نکند.

مطالب مشابه کارآفرین:

موفقیت کارآفرینان جوان در کسب و کار