آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

شخصیت دیجیتالی یا برند اینترنتی در کسب و کار

شخصیت دیجیتالی یا برند اینترنتی در کسب و کار

در کسب و کار و تجارت شناخته شدن و یا برند شدن دارای اهمیت خاصی است برند شدن موجب ایجاد اعتماد و اطمینان در بازار کسب و کار شده و در نهایت، رونق کسب درآمد و افزایش فروش را به همراه دارد. در کسب و کار اینترنتی هم ایجاد اطمینان و رضایت در مشتری و به عبارتی برند شدن در تجارت آنلاین بسیار مهم است چه بسا که مشتریان، خریدهای اینترنتی را بر اساس اطمینان به یک کسب و آنلاین که شناخته شده و معروف است انجام می دهند . لذا در اینجا مانند کسب و کار فیزیکی ، برند و شخصیت دیجیتالی نمود و بروز پیدا می کند. بر این اساس، شخصیت دیجیتالی لازمه ی هر کسب و کار در عصر اینترنت است. در این نوشتار به چیستی و ضرورت  شخصیت دیجیتالی کسب و کار  پرداخته می‌شود. وقتی فردی شما را و کسب و کار آنلاین یا برخط شما  را جست‌وجو می‌کند، چه شخصیت دیجیتالی را پیدا خواهدکرد؟

آدم‌ها دوست دارند از کسانی خرید کنند که به اعتقادات‌شان باور دارند. سخنرانی تد سیمون سینک با عنوان«با چرا آغاز کنید» می‌تواند دیدگاه شما را به جهان کسب و کار تغییر دهد.

 

اگر تاکنون ویدئوی آن را تماشا نکرده‌اید، توصیه می‌کنم حتما آن را ببینید. سخنرانی‌های تد زیادی وجود دارد که فوق‌العاده هستند، اما این یکی از وقتی آن را دیده‌ام در ذهن‌ام حک شده‌است. اما من از موضوع آن کمی فاصله می‌گیرم…

سیمون اشاره می‌کند آدم‌ها خریدار کاری که انجام می‌دهید نیستند، یا به خاطر روش انجام کارتان مشتری شما نمی‌شوند، بلکه به خاطر “چرایی انجام آن” خریدار کارتان هستند.

جمله‌ای که سیمون در نهایت گفت و خیلی عمیق بود این است؛« آدم‌ها دوست دارند از آدم‌هایی خرید کنند که به اعتقادات‌شان باور دارند»

بله، این همان جمله است، اما این واژه‌ها مفهوم گسترده‌ای دارند. این واژه‌ها چکیده‌ی یک رابطه‌ی تجاری هستند. این واژه‌ها به‌طور خلاصه بیان می‌کنند آدم‌ها در نهایت چگونه با آدم‌هایی که دوست دارند تجارت می‌کنند، حتی اگر این تصمیم درست نباشد.

این چیز جدیدی نیست. در واقع، از وقتی آدم‌ها روی دو پا ایستاده‌اند تجارت به همین نحو انجام شده‌است.

چیزی که تغییر کرده‌است روش انجام تجارت، روش برقراری ارتباط و جذب شدن به آدم‌ها، روش ساختن روابط است؛ یعنی چیزی که ما تغییر داده‌ایم روشی است که آدم‌ها به وسیله‌ی آن کشف می‌کنند برندمان بازنمای چه‌چیزی است- یا همان‌طور که سیمون می‌گوید، «باور برند ما چیست! ».

 

قبلا آدم‌ها حضورا جلسه می‌گذاشتند، اکنون به‌صورت برخط جلسه می‌گذارند

پس در واقع یک تغییر وجود دارد، و آن مدل عرضه است. چگونه یک برند را به آدم‌ها بشناسانیم؟

عرضه‌ی یک برند در گذشته از طریق جلسات حضوری با کارشناسان فروش، پیام‌های بازرگانی تلویزیونی، و به‌طور بالقوه اگر سازمانی بودجه‌ی آن را داشت، از طریق تبلیغات انجام می‌شد. این عموما به معنی مواجهه‌ی کم‌تر با برندها، شناخت یک یا تعداد محدودی از برندها توسط هر فرد و قطعا آگاهی بسیار کم‌تری ازهمه‌ی برندهای فعال در یک زمینه به‌استثناء چند برند برتر آن، است. اما امروز کاملا متفاوت است. آدم‌ها به‌صورت برخط با برندها ارتباط برقرار می‌کنند. آنها برای این کار نیازهای‌شان را جست‌وجو می‌کنند و شرکت‌هایی را پیدا می‌کنند که در آن حیطه در دنیای برخط صاحب اعتبار هستند. کاربران به دنبال این هستند که با یک برند ارتباط برقرار کنند و شرکت‌هایی را پیدا کنند که باورهایی مشابه را به اشتراک می‌گذارند و راه‌حل‌های مناسب ارائه می‌کنند.

آدم‌ها وقتی تخصص و مهارت یک شرکت را در حیطه‌ی اصلی‌اش می‌بینند، به آن برند جذب می‌شوند تا ساز و کار درونی آن را کشف کنند. محتوا را در وبلاگ‌ها، ویدئوها، همایش‌های برخط، و رویداد‌های زنده می‌خوانند.

شخصیت دیجیتالی چیست؟

شخصیت دیجیتالی، که پیچیده‌تر از چیزی نیست که به نظر می‌رسد، یعنی محتوای برخط برندتان چگونه ساز و کار درونی سازمان‌تان را نشان می‌دهد.

اگر شما هم مانند من باشید، باور دارید برند یک انسان است و این‌که آن برند توسط آدم‌های پشت آن اجرا و هدایت می‌شود، تاییدکننده‌ی این واقعیت است. اگر آن آدم‌ها را حذف کنید، برند هم با آنها حذف می‌شود.

بنابراین حضور برخط شما حرف‌های زیادی درباره‌ی شرکت‌تان می‌گوید. مخاطبان را به داخل دعوت می‌کند، آموزش می‌دهد، اطلاع‌رسانی می‌کند، و به اشتراک می‌گذارد. شاید جالب، طعنه‌آمیز، یا جدی باشد؛ اما به هر حال معرف شما است.

شخصیت دیجیتالی سازمان‌مان می‌گوید ما چه‌کسی هستیم، چه کاری انجام می‌دهیم، و از همه مهم‌تر چرا آن کار را انجام می‌دهیم.

توصیه های کلیدی برای کسب درآمد از فروشگاه‌های اینترنتی

توصیه های کلیدی برای کسب درآمد از فروشگاه‌های اینترنتی

اگرچه برای راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی و پول ساز یکی از ابزارهایش داشتن فروشگاه و یا سایت فروشگاه اینترنتی است ولی بدون برنامه و مطالعه نمی شود فروشگاه جهت کسب درآمد ایجاد کرد. قبل از همه چیز باید طرح اولیه کسب و کار برای راه اندازی فروشگاه اینترنتی را تهیه کرد و بر اساس آنها با در نظر گرفتن جوانب کار( باید ها و نبایدها) اقدام به راه اندازی سایت کرد. سایتها و فروشگاههای زیادی در طول سالیان متمادی ورود اینترنت به ایران اقدام به ایجاد وبسایت و یا فروشگاه اینترنتی جهت کسب درآمد کردند ولی در فضای مجازی و رقابت و کسب درآمد موفق نبودند . با تمام این احوال، در چند سال گذشته وب سایت های فروشگاهی مانند بامیلو، دیجی کالا، شیکسون، ۵۰۴۰، چاره، زنبیل و… سهم بازار مناسبی را در بازار داخلی کسب کرده‌اند و با سودآوری چشمگیری همراه شده‌اند. این موضوع باعث شده کسب و کارهای مختلفی وارد این بازار شوند و هر روزه وب سایت های فروشگاهی مختلفی در فضای مجازی راه‌اندازی شوند و محصولاتی را به مشتریان عرضه کنند، اما در میان رشد چشمگیر این وب سایت‌های فروشگاهی، تنها برخی از این کسب و کارها با سهم بازار مناسبی همراه هستند.

این در حالی است که برخی از کارآفرینان بر این باورند که راه اندازی کسب و کار اینترنتی سرمایه کمی می‌خواهد و از این طریق می‌توانند به سودآوری مناسبی دست پیدا کنند، اما در عمل بسیاری از این افراد، در گام های اولیه راه‌اندازی وب سایت فروشگاهی با چالش‌های جدی مواجه می‌شوند و حتی بسیاری از آنها پس از گذر مدت زمانی، مجبور به تعطیل کردن کسب و کار خود می‌شوند.

در چنین فضای کسب و کاری و بازار رقابتی، وب سایت های فروشگاهی می‌توانند با موفقیت همراه شوند که برنامه‌ریزی مناسبی در خصوص بازاریابی و تبلیغات داشته باشند. برای داشتن برنامه‌ریزی مناسب و تحلیل از این بازار می‌توان Business plan یا طرح مناسبی از این کسب وکار را تدوین کرد که در ادامه به بخش‌های مهمی از Business plan کسب وکار وب سایت‌های فروشگاهی اشاره خواهد شد.

خلاصه مدیریتی

این بخش از طرح کسب و کار باید به طور کامل نمایانگر کل طرح کسب وکار باشد و خلاصه مدیریتی از وب‌سایت فروشگاهی آورده شود. از طرفی در این بخش از Business plan باید توصیفی از کسب وکار وب سایت فروشگاهی لحاظ شود. با توجه به این موضوع، وب سایت‌های فروشگاهی فعالیت‌های خود را به صورت B2C پیش می‌برند و معمولا گروه هدف این نوع از کسب و کارها، نوجوانان و جوانان هستند و این گروه هدف نسبت به افراد مسن تر تمایل بیشتری به خرید محصولات به صورت آنلاین دارند.

وب سایت‌های فروشگاهی باید طراحی مناسبی داشته و User Friendly یا کاربرپسند باشند، چون بسیاری از وب سایت های فروشگاهی متاسفانه با باگ هایی همراه هستند که این موضوع برای کسب و کار آنلاین مناسب نیست و دلزدگی را بین مخاطبان ایجاد می کند. از طرفی این نوع از کسب و کارها باید روی SEO که مخفف  Search Engine Optimization است، سرمایه گذاری های جدی را انجام دهند و از متخصصان این امر استفاده کنند و برنامه ریزی های لازم در این راستا را داشته باشند.

در این میان برخی از وب سایت‌های نام آشنا، فعالیت‌های خود را از شبکه های اجتماعی آغاز کرده‌اند و پس از مدتی با توسعه کسب و کار خود وب سایت فروشگاه را راه اندازی کرده‌اند؛ با توجه به این موضوع، حضور این نوع از کسب و کارها در شبکه های اجتماعی بسیار حائز اهمیت است و وب سایت‌های فروشگاهی باید خلاقیت این موضوع را داشته باشند که کمپین‌های دیجیتال مناسبی را برای افزایش آگاهی از برند و تبلیغات راه‌اندازی و درنهایت مخاطبان را ترغیب به خرید محصولات از وب سایت کنند.

از طرفی در این بخش از طرح کسب و کار، باید به سرمایه  و پرسنل مورد نیاز در این کسب وکار نیز اشاره شود و شرح وظایف هر یک از پرسنل وب سایت فروشگاهی در طرح کسب وکار لحاظ شود.

نوع صنعت، محصولات و خدمات

آنالیز و تحلیل رقبا و بازار برای صاحبان وب سایت های فروشگاهی بسیار حائز اهمیت است؛ چون در این بازار سرعت تغییرات بسیار زیاد است و کسب و کارهایی که وضعیت ثابتی داشته باشند، محکوم به فراموشی در ذهن مخاطبان هستند. با توجه به این موضوع بنچ مارک و الگوبرداری از بهترین ها همواره باید جزو برنامه های این نوع از کسب و کارها باشند. در این بخش از طرح کسب وکار باید به این گونه موارد پرداخته و تحلیلی از صنعت و بازار آورده شود و سازمان‌ها برنامه ‌ریزی برای جمع آوری این گونهData ها داشته باشند.

در پایان یکی دیگر از نکاتی که در Business plan  باید به آن اشاره شود، نقاط قوت، ضعف، تهدیدات و فرصت‌های سازمان است. به عنوان نمونه نقطه قوت وب سایت‌های فروشگاهی می تواند پشتیبانی آنلاین ۲۴ ساعته، گارانتی محصولات و برگشت هزینه باشد.

برنامه بازاریابی

برنامه بازاریابی یکی از مهم‌ترین بخش‌های طرح کسب و کار وب سایت فروشگاهی است. وب سایت های فروشگاهی باید براساس ۷ C آمیخته بازاریابی الکترونیک، برنامه بازاریابی خود را تدوین کنند. براساس این موضوع، convenience for the customer  یا سهولت برای مصرف کننده بسیار حائز اهمیت است و وب سایت‌های فروشگاهی باید به سهولت به جنبه‌های کلیدی طراحی وب سایت مانند داشتن عملکرد جست وجو، نحوه چیدمان سایت و سهولت خرید بپردازند. به عنوان نمونه وب سایت فروشگاهی در حوزه پوشاک می تواند امکان نمایش لباس با رنگ ها و حتی سایزهای مختلف برای مخاطبان را مهیا کند.

از طرفی یکی دیگر از بخش های آمیخته بازاریابی، customer value&benefit یا مزایا و ارزش برای مشتریان است که وب سایت های فروشگاهی باید ارزش و منفعتی را برای مشتریان توصیف و بر این اساس آنها را ترغیب به حضور در وب سایت کنند.

استراتژی بازاریابی که معمولا وب سایت‌های موفق فروشگاهی اتخاذ کرده اند، به این صورت است که در ابتدای فعالیت  روی Niche Marketing یا بازاریابی گوشه سرمایه‌گذاری کرده اند. به عبارت دیگر در این استراتژی، سازمان بازار هدف کوچکی را انتخاب و روی ارائه محصولات خاصی تمرکز می کند و با برند شدن و معرفی وب سایت به مخاطبان، توسعه محصولات را در دستور کار خویش قرار می دهد. با توجه به اینکه در فضای دیجیتال رقبای قوی حضور دارند، وب سایت‌های فروشگاهی تازه  وارد، باید روی بازارهای کوچک که رقبای قوی کمتر رغبت به حضور در آن دارند، سرمایه گذاری کنند.

یکی از اقداماتی که وب سایت های فروشگاهی باید در راستای تقویت ارتباطات خود با مشتریان انجام دهند، راه‌اندازی باشگاه مشتریان مناسب برای این کسب و کار است.

به عنوان نمونه باشگاه مشتریان برای این نوع از کسب و کارها می‌تواند مبتنی بر وب سایت باشد و از این طریق مشتریان گروه بندی شوند و سرویس و خدمات ویژه ای برای هر یک از این گروه‌های مشتریان در نظر گرفته شود. البته راه‌اندازی باشگاه مشتریان مبتنی بر وب سایت، باید روی پلتفرم وب سایت انجام شود که این موضوع نیازمند به کارگیری متخصصان در حوزه برنامه نویسی است.

یکی از خدماتی که وب سایت های فروشگاهی می‌توانند برای این گروه از مشتریان در نظر بگیرند، توزیع رایگان محصولات است. به عبارت دیگر برای گروهی از مشتریان در باشگاه که حجم خرید مناسبی دارند، این خدمات را ارائه کنند.

به صورت کلی جلب اعتماد مشتریان برای خرید آنلاین مقوله ای زمان بر و حساس است و وب سایت‌های فروشگاهی نیز در این راستا می‌توانند گارانتی ویژه ای را برای محصولات خود در نظر بگیرند و در صورت خرابی یا داشتن مشکل برخی از محصولات، برگشت هزینه را برای مشتریان در نظر بگیرند.

از طرفی وب سایت‌های فروشگاهی باید روی Content Marketing  یا بازاریابی محتوایی سرمایه‌گذاری های جدی را انجام دهند تا از طریق تولید محتوای تخصصی و انتشار آن در فضای مجازی، به مشتریان جدیدی دست پیدا کنند. یکی دیگر از اقداماتی که وب سایت های فروشگاهی باید در راستای سهولت دسترسی انجام دهند، طراحی اپلیکیشن مناسب برای خرید محصولات است؛ این اپلیکیشن ها می تواند ارتباط مناسب و ۲۴ ساعته را با مخاطبان برقرار کند.

عملکرد استراتژیست‌ها در کسب درآمد

عملکرد استراتژیست‌ها در کسب درآمد

در کسب و کار اعم از اینترنتی یا سنتی و فیزیکی رفتار مدیران و عوامل با مشتری متفاوت است. در واقع نوع نگاه افراد به کسب و کار و کسب درآمد جایگاه آنها را در رتبه بندی مشخص می کند . به اعتقاد عده ای از کارشناسان و صاحب نظران در کسب درآمد ، افراد را با توجه به نوع رفتار و عملکردشان می توان به سه دسته غیر حرفه ای، حرفه ای و استراتژیست تقسیم کرد هر کدام از این افراد و یا کارفرما در برخورد با مردم و نیز شیوه راه اندازی کسب و کار و توسعه کسب درآمد واکنش ها ی مخصوص به خود دارند که با دیگری فرق دارد در این میان کارفرمای استراتژیست پیچیده ترین نوع رفتار را دارد در اینجا قصد دارم تا عملکرد کارفرمای استراتژیست را در کسب و کار با مقایسه سایر کارفرماها بررسی کنم.

برای درک بهتر تفاوت‌های یک کارفرمای حرفه‌ای با استراتژیست کسب‌و‌کار به واکنش هرکدام نسبت به موضوعاتی که مردم به آنها توجه ندارند، می‌پردازیم.

در هر کسب و کاری، افراد غیرحرفه‌ای بسیاری وجود دارند که قدم برای حرفه‌ای شدن برمی‌دارند. آنها با کسب تجربه، آموزش دیدن و کار کردن در کنار افراد حرفه‌ای می‌توانند روزی به سطح قابل قبولی رسیده و کسب و کار خود را تاسیس کرده یا آن را گسترش دهند.

البته باید بدانید که در کنار افراد غیرحرفه‌ای و حرفه‌ای، افراد دیگری نیز وجود دارند که به آنها استراتژیست‌های کسب و کار می‌گویند. این افراد به قدری پیچیده هستند که تعریف خصوصیات آنها در یک کتاب چند جلدی نمی‌گنجد اما برای یک تعریف مختصر و کوتاه باید ابتدا یک تعریف کلی از افراد حرفه‌ای داشت.

افراد حرفه‌ای در کسب و کار همان غیرحرفه‌ای‌ها هستند که پس از شکست‌های متوالی آموخته‌اند که چگونه باید پیروز شد. آنها به ضربه‌ای که از شکست خوردن به کسب و کارشان وارد می‌شود واقف بوده و سعی می‌کنند در هر زمینه‌ای میزان شکست را کاهش دهند. آنها حتی از متخصصان استفاده می‌کنند تا نقاط ضعف کسب و کارشان را برطرف کنند.

حال که یک تعریف کلی از افراد حرفه‌ای داریم می‌توان دید واضحی نسبت به استراتژیست‌ها داشت. آنها نیز افراد حرفه‌ای هستند با این تفاوت که در کنار تجربه و مهارت در کسب و کار، ویژگی‌هایی مانند نبوغ، فرصت‌طلبی، نکته‌سنجی و ریسک‌پذیری دارند که باعث می‌شود به سطح بالاتری در کسب و کار نسبت به دیگران برسند.

استراتژیست‌های کسب و کار، افراد حرفه‌ای هستند که حاضرند برای رسیدن به موفقیت‌های بزرگ، شکست‌های کوچک را بپذیرند. افراد حرفه‌ای زمانی که اتفاق بدی می‌افتد تنها به کمتر کردن خسارت و بازگرداندن شرایط به حالت عادی فکر می‌کنند اما استراتژیست‌های کسب و کار به دلیل نبوغ و فرصت‌طلبی که دارند حتی در شرایط بد نیز به فکر سود بیشتر بوده و می‌توانند از شرایط بد برای رسیدن به موفقیت بهتر استفاده کنند؛ حتی اگر در زمینه‌ای شکست بخورند سعی می‌کنند این شکست عامل موفقیت در زمینه دیگری باشد.

در مورد نکته‌سنجی اگر بخواهیم مثالی برای استراتژیست‌ها بزنیم باید آنها را هنرمندان کسب و کار خواند. آنها به دل جامعه رفته و نکاتی که غیرحرفه‌ای‌ها و حتی افراد حرفه‌ای قادر به درکش نیستند یا از کنارش به سادگی رد می‌شوند متوجه شده و این نکات را تبدیل به یک فرصت می‌کنند.

اگر می‌خواهید بدانید یک استراتژیست چه چیزی را به یک فرصت تبدیل می‌کند نگاه کنید که مردم عادی چه کاری را تمسخر می‌کنند و افراد حرفه‌ای نیز حاضر به پذیرفتن ریسک آن نیستند. یکی از این فرصت‌ها عذرخواهی است؛ موضوعی که می‌خواهیم با ذکر چند مثال به آن بپردازیم و ببینیم که استراتژیست‌ها چگونه از عذرخواهی می‌توانند یک فرصت بسازند.

کاری می‌کنند که مشتریان همیشه راضی باشد

مشتریان زمانی که اقدام به سفارش محصول یا خدماتی می‌کنند می‌دانند که ارائه محصول بی‌کیفیت یا خدمات ضعیف نه تنها برای آن کسب و کار مضر است بلکه به آنها نیز ضرر می‌زند زیرا هزینه و زمانی که صرف کرده‌اند از بین می‌رود بنابراین سعی می‌کنند به جایی سفارش بدهند که بهترین خدمات یا محصولات را ارائه می‌دهد.

در حالی که افراد حرفه‌ای سعی می‌کنند میزان شکست در ارائه خدماتشان کاهش یابد استراتژیست‌ها فراتر از این اقدام رفته و متوجه شده‌اند که هدف اصلی در کنار ارائه خدمات عالی، رضایت مشتری تحت هر شرایطی است.

اصولا افراد حرفه‌ای وقتی با مشکل ارائه خدمات ضعیف رو به رو می‌شوند سعی می‌کنند هرچه زودتر ایراد را برطرف کنند اما گاهی اوقات استراتژیست‌های کسب و کار از ضعفی که در ارائه خدمات ضعیف وجود دارد استفاده می‌کنند تا مشتریان ثابتی پیدا کنند.

برای توضیح آنچه گفتیم مثالی می‌زنیم. در هر محله‌ای تعداد زیادی رستوران سنتی و فست فود تاسیس شده که یکی از درآمدهای اصلی آنها ارسال غذا به منازل است. به دلیل وجود داشتن تعداد زیاد رستوران و فست فود در محله ما، همیشه در سفارش غذا تنوع وجود داشته و از رستوران‌های مختلف غذا سفارش می‌دادم.

یکی از رستوران‌ها زمان مشخصی برای ارسال غذا داشت و در ۱۵ دقیقه غذا ارسال می‌شد. یک روز ارسال سفارش به ۴۰ دقیقه طول کشید. وقتی پیک رسید به همراه سفارش من، یک سالاد فصل و سیب زمینی سرخ شده اضافه آورد. سالاد و سیب‌زمینی در حقیقت پاداش دیر رسیدن سفارش بودند.

بعد از مدتی متوجه شدم که سفارش من از آن رستوران افزایش یافته است زیرا می‌دانستم که اگر ارسال سفارش طول بکشد یک سالاد فصل و سیب زمینی سرخ شده اضافه خواهم داشت. البته جالبی این موضوع زمانی بود که متوجه شدم این رستوران برای دیگر مشتریان نیز اقدام مشابهی را انجام داده و توانسته با همین کار ساده مشتریان زیادی به دست آورد.

در حقیقت استراتژیست‌های کسب و کار با پذیرفتن ریسک یک شکست کوچک می‌توانند به یک موفقیت بزرگ برسند و مثال بالا نیز اقدام یک استراتژیست موفق را نشان می‌دهد. البته امکان دارد حرکتی که صورت گرفته الگوبرداری از نمونه‌های خارجی باشد. رستوران فست فود زنجیره‌ای دیگری اقدام جالبی انجام داده که اگر سفارش شما از ۲۰ دقیقه بیشتر طول بکشد بابت آنچه سفارش داده‌اید پولی پرداخت نخواهید کرد و جای تعجبی ندارد که رستوران‌های دیگر از این اقدام کپی برداری کنند.

اهداف مشتری را در نظر می‌گیرند

وقتی در ارائه خدماتی شکست بخورید در یک وضعیت بحرانی قرار خواهید گرفت. در این شرایط احتمال آسیب دیدن وجه کسب و کار شما وجود دارد و بدتر از آن نیز از دست دادن یک مشتری و احتمالا مشتریان احتمالی آینده که به دلیل بدگویی‌های مشتری اول از سفارش خدمات یا خرید کالاهای شما منصرف می‌شوند. در نظر داشته باشید که مشتریان در گوشزد کردن خدمات ضعیف یا کالاهای معیوب به دیگران وقت بیشتری می‌گذارند.

استراتژیست‌های کسب و کار در چنین شرایطی در کنار فکر کردن به راضی نگه داشتن مشتری، به هدف او نیز از سفارش خدمات یا خرید کالا فکر می‌کنند. اگر قدرت انجام کاری را داشته باشند حتما انجام می‌دهند.

برای مثال در پروژه‌ی ساختمانی یک بار مصالح اشتباه ارسال شد. در آن شرایط به دلیل اینکه چند روز کار متوقف شد انتظار می‌رفت ارسال کننده مصالح کارشناسی فرستاده و هزینه ضرر وارد شده را تخمین زده و آن را متقبل شود.

اما فروشنده مصالح اقدام جالبی انجام داد. او یک مهندس و چند کارگر فرستاد تا برای یک هفته در شیفت شب کار کرده و عقب ماندن پروژه را جبران کنند. مسئول پروژه نیز از این اقدام راضی بود زیرا در انتهای هفته، پروژه به مرحله‌ای که پیش بینی شده بود رسید.

در این شرایط، تامین کننده مصالح نه تنها باعث جلب رضایت مشتری خود شده بلکه هدف او را نیز در نظر گرفته است. هدف مشتری در شرایط ذکر شده رساندن پروژه به مرحله اتمام در زمان از قبل مشخص شده است و بهترین کار نیز کمک به او در این زمینه با ارسال نیروهای متخصص برای شیفت شب بود.

هیچوقت دیگران را عامل شکست‌هایشان معرفی نمی‌کنند

افراد حرفه‌ای می‌دانند که در صورت کنترل نکردن شرایط، آثار مخربی که یک شکست به همراه دارد می‌تواند روی آینده کسب و کار آنها تاثیر بگذارد. به همین دلیل سعی می‌کنند تا حد ممکن از قبول کردن تقصیر خودداری کنند. آنها در مواجه شدن با مشتریان خود دیگران را مقصر می‌دانند. از تامین کننده مواد اولیه گرفته تا دیگر واحدهایی که با آنها همکاری می‌کنند مقصر دانسته می‌شوند تا این افراد بتوانند کسب و کارشان را بی‌نقص نشان دهند.

این در حالی است که آنها نگه داشتن وجه کسب و کارشان را به قیمت از دست دادن مشتریانشان پرداخت می‌کنند. زمانی که شما دیگران را مقصر شکست‌هایتان می‌دانید در واقع به این موضوع اشاره می‌کنید که دیگران ضعیف هستند و شما نیز با کسب و کارهای غیرحرفه‌ای و ضعیف همکاری می‌کنید یا در تعامل هستید و نمی‌توانید این ضعف را برطرف سازید.

مشتریان با شنیدن اینگونه جملات حتی اگر باور داشته باشند که شما بی‌نقص هستید دیگر از شما خرید نکرده یا خدماتتان را سفارش نمی‌دهند زیرا شما به جای اینکه ضعف آن خدمات یا عیب کالا را توضیح داده و برطرفش سازید خدمات یا کالاهایتان را غیر قابل سفارش می‌سازید. مشتری شما اینطور توجیه شده که اگر بار دیگر به شما سفارش بدهد به دلیل نقص در تامین کننده مواد اولیه یا موارد دیگر قرار است محصولی بی‌کیفیت یا خدماتی ضعیف دریافت کند.

مشکلات را با عادی سازی برطرف می‌کنند

استراتژیست‌های کسب و کار در برخورد با مشکلات به راه حلی فکر می‌کنند که مشتریان با رضایت کامل از محصول یا خدماتی استفاده کنند؛ حتی اگر محصول معیوب باشد یا خدمات ضعیف.

هر محصولی ممکن است ایرادی داشته باشد که از دید مهندسان مخفی بوده و بعد از رسیدن محصول به تولید انبوه خود را نشان دهد. حرفه‌ای‌ها برای اینکه به کسب و کارشان آسیب نرسد این محصولات را جمع‌آوری کرده و ایرادات را برطرف می‌سازند یا فروشش را به طور کامل متوقف می‌کنند اما استراتژیست‌های کسب و کار برای پوشاندن عیوب محصولاتشان، ایرادات را عادی می‌سازند.

برای مثال اگر محصولی بعد از ۸ ساعت کار مداوم با مشکل حرارتی رو به رو شده و آسیب ببیند از نظر یک فرد حرفه‌ای نباید وارد بازار شود اما استراتژیست کسب و کار در چنین شرایطی با عادی سازی موضوع، از شگردهایی مانند برچسب اخطار و فرهنگسازی هوشمند استفاده کرده و کاری خواهد کرد که از محصولش کمتر از ۸ ساعت استفاده مداوم شود.

عذرخواهی استراتژیست‌ها در مورد این محصول به این‌گونه است که وقتی از آنها بپرسید چرا این محصول تنها ۸ ساعت قابل استفاده مداوم است می‌گویند: «ما محصولی ساخته‌ایم که ۸ ساعت کار مداوم داشته باشد و این طبیعی است. شما برای استفاده مجدد از دستگاه باید زمانی را برای خنک شدن آن اختصاص بدهید.» جالب است بدانید کاربران نیز به راحتی این موضوع را قبول می‌کنند.

این استراتژیست‌ها به قدری باهوش هستند که برطرف کردن عیب‌ها را نیز یک مزیت نشان می‌دهند. برای مثال کم بودن میزان دوام باتری تلفن هوشمند یک عیب است اما به قدری هوشمندانه عادی سازی شده که کاربران با این موضوع کنار آمده و وقتی میزان ظرفیت باتری در محصولات جدید حتی برای مقدار کمی افزایش می‌یابد آن را به عنوان یک مزیت می‌پذیرند.

شگردهای موفقیت در کسب و کار خانگی و افزایش درآمد

شگردهای موفقیت در کسب و کار خانگی و افزایش درآمد

یکی از کسب و کارهای مهم در اقتصاد ملی توجه به کسب درآمدهای کوچک و تاثیر گذار مانند کسب و کار خانگی است . کسب و کار خانگی خواه به صورت انفرادی یا خانوادگی علاوه بر اشتغال زایی و رفع مشکلات بیکاری جامعه، موجب تقویت اقتصاد خانواده و افزایش قدرت خرید خانوارها می شود. رشد کسب درآمد خانواده و رونق کسب و کار زمانی همراه با موفقیت است که با شناخت و ایده مناسب همراه باشد و اینکه شگردها و ترفندهای کمک رسان که موجب موفقیت در کسب و کار خانگی می شود را بشناسیم و از این ترفندها در رشد بهتر کسب و کار خانگی و افزایش درآمد خانواده استفاده کنیم. همانطور که پیشتر بیان شد، داشتن یک کسب و کار خانگی موفق می‌تواند راه فوق‌العاده‌ای برای ایجاد درآمد از کاری باشد که واقعا دوست دارید انجامش دهید. خیلی چیزهاست که قبل از شروع باید در نظر بگیرید. اگر طرح بی‌نقصی بچینید و آن را دنبال کنید می‌توانید صاحب یک کسب و کار خانگی موفق باشید. مهمترین شگردها و ترفندهای موفقیت در کسب و کارخانگی عبارتند از:

 

۱.اگر کسب و کار خانگی تان ایجاب می‌کند برای ملاقات با مشتریان‌تان سفر کنید، املاک و اموال را بازرسی کنید، یا خریدی انجام دهید، مطمئن شوید که اسناد همه‌ی هزینه‌های سفر را نگه می‌دارید. ۱۰۰ درصد مخارج سفر و ۵۰ درصد مخارج غذای سفر مالیات‌پذیر هستند. پس مطمئن شوید که برای همه چیز رسید می‌گیرید و اطمینان حاصل کنید که این رسید هزینه‌ی نهایی پرداخت شده را نشان می‌دهد.

درآمد

۲.همه چیز را درباره‌ی محصول‌تان بدانید. شما باید یک خبره باشید. می‌توانید مقاله‌هایی بنوسید که نشانی وبگاه و ایمیل کسب‌و‌کارتان را داشته باشد. توجه کنید که سخنرانی درباره‌ی محصول‌تان در برابر عموم، برای هر قشری می‌تواند جذاب باشد. مدرسه‌ها می‌توانند جای خوبی برای معرفی برخی محصولات باشند، ولی وقتی یک خبره شوید بهترین جاها برای سخنرانی درباره‌ی محصول‌تان را خودتان خواهید شناخت.

۳.مطمئن شوید که نام کسب‌و‌کار خانگی‌تان و نشانی اینترنتی وبگاه‌تان را به‌عنوان امضای تمام ایمیل‌های ارسالی‌تان قراردهید. همین کار را برای وبلاگ یا دیگر جاهایی که می‌نویسید انجام دهید. افرادی که دوست دارند بدانند چه حرفی برای گفتن دارید احتمالا روی پیوست‌تان کلیک خواهند کرد.

 

۴.برای کاهش مزاحمت‌ها در خانه، رفت‌و‌آمد بچه‌ها را به اتاق کارتان محدود کنید. ساعات کاری مشخصی داشته ‌باشید، تا بتوانید هم برای کسب‌و‌کار هم برای خانواده وقت بگذارید. بچه‌های بزرگ‌تر باید درک کنند که در هنگام کار مزاحم شما نشوند. برای موفقیت کسب‌و‌کارتان، خانواده باید حمایتگر باشد و به زمان کاری شما احترام بگذارد.

۵.شروع کسب‌و‌کارتان در خانه‌ی خودتان می‌تواند تجربه‌ای عالی باشد ولی باید محوطه‌ی کاری خاص خودتان را از بقیه‌ی خانه جدا کنید. این‌گونه احساس می‌کنید که سر کار می‌روید و می‌دانید که وقتی در این محدوده هستید زمان تمرکز بر کارتان است. هم‌چنین به جلوگیری از مزاحمت‌های خانواده و دوستان کمک خواهد کرد.

۶.این مهم است که کارت ویژه‌ی کسب‌و‌کارتان را داشته باشید. هم‌چنین با چند جست‌و‌جوی اینترنتی می‌توانید کارت‌های کسب‌و‌کارتان را به‌طور رایگان تهیه کنید. مشتریان متوجه نمی‌شوند که آن‌ها رایگان هستند و هنوز خیلی از کارت‌های رایگان توسط حرفه‌ای‌ها طراحی می‌شوند. این مهم است که مطمئن شوید این کارت‌ها اطلاعات تماس کسب و‌ کار دارند.

 

۷.شما باید وب‌گاهی داشته باشید که محصولات کسب و کار خانگی تان را تبلیغ کند. شروع یک کسب و کار خانگی از طریق اینترنت راه بسیار خوبی برای به دست‌آوردن سود بیشتر است چرا که دیگر نیازی به اجاره‌ی مکانی برای کارتان نخواهید داشت.

۸.قبل از شروع کسب و‌ کار خانگی‌تان باید کاملا مطمئن شوید که واقعا به کاری که می‌کنید علاقه‌مندید. اگر علاقه‌ی کمی دارید یا اصلا علاقه‌ای ندارید رسیدن به موفقیت برایتان خیلی سخت خواهد بود. خیلی از مردم به این باور رسیده‌اند که اگر عاشق کاری باشند که انجام می‌دهند به موفقیت‌های بی‌نظیری می‌رسند.

مطالب مشابه کسب درآمد در منزل:

 معرفی مشاغل پر درآمد خانگی

ایده کسب درآمد اینترنتی و خانگی: راه اندازی آموزشگاه موسیقی

اصول رقابت و احترام در کسب درآمد اینترنتی و خانگی

کسب درآمد خانگی

راههای کسب درآمد در منزل