آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

تعریف کارآفرین و کسب و کار الکترونیک

تعریف کارآفرین و کسب و کار الکترونیک

قبل از آنکه به تعریف کارآفرین بپردازم باید به این نکته توجه کنیم که کشور ما از نظر کسب درآمد یکی از بهترین کشورها و مستعد ترین آنها برای کسب و کار هست . هر طرف از کشور را که بنگریم پتانسیل های کسب درآمد فراوان است تنها کافیست با ایده نوین همراه شود تا درآمدزایی آن شروع شود. کشوری که منابع متعدد و فراوان و زمینه های رشد تجارت را دارد کافیست تا یک کارآفرین این منابع را با ایده همراه کند و شروع به کسب درآمد و اشتغال کند. زمینه های اشتغال در زمینه صنعت ، تجارت، کشاورزی و... وجود دارد یکی از این منابع مستعد کسب درآمد در اینترنت و کسب و کارهای الکترونیک است و یک کارآفرین دارای اندیشه و فکر می تواند از این بستر مناسب تجارت الکترونیک به نحو احسن استفاده کرده و کسب و کار آنلاین و یا بازاریابی اینترنتی موفق راه اندازی کند.

کار آفرین کیست؟

  پولدار شو بدون دیدگاه افراد موفق, اقتصاد, بازار کار, برنامه ریزی, پایان نامه, پول, پولدار شو, تجربه, تولید, درآمد, راهنما, کسب و کار, کارآفرینی, کارآموزی, کسب و کار

 دکتر احمدپور داریانی اولین کسی است که در ایران پایان نامه دکترای خود را در زمینه کارآفرینی ارائه کرد و همچون سایر فعالیت های درخشانش کارآفرینی را چه به صورت علمی در دانشگاهها و چه به صورت عمومی برای آحاد مردم به جامعه معرفی کرد.در گوشه ای از سوابق مدیریتی وی آمده است :عضوهیئت مدیره سازمان صنایع و معادن بنیاد و عضو هیئت مدیره شرکت های ایران خودرو ,نفت بهران ,لبنیات پاک ,صاایران ,پارس ,مینو, نفت پاسارگاد, چوب شمال, زمزم ایران, قند جوین ,سازمان اتکا ,توسعه صنایع لاستیک.

دکتر احمدپور مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد مهندسی صنایع خود را از دانشگاه امیرکبیر و دکترای خود را در رشته مدیریت منابع انسانی از دانشگاه تربیت مدرس اخذ کرده است.راه اندازی مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی امیرکبیر ,خانه کارآفرینان ایران و دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران از دیگر فعالیتهای درخشان وی در جهت توسعه فرهنگ کارآفرینی در کشور است.انتشار ۱۴ کتاب در زمینه کارآفرینی نتیجه سال ها تلاش دکتر احمدپور داریانی در حوزه کارآفرینی است که به نیت ۱۴ معصوم(ع)نوشته ویا ترجمه شده است. همچنین ایشان هم اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و مشاور عالی اقتصادی شهردار تهران هستند.

  • کارآفرین کیست؟

کارآفرین کسی است که دارای ایده و فکر جدید است که با ایجاد فرآیند کسب و کار توام با بسیج منابع و مخاطره مالی و اجتماعی ,محصول یا خدمات جدیدی در بازار عرضه میکند.ویژگی یک کارآفرین امیدواری است و در همه دنیا برخی شرکت های تاسیس شده در فرآیند رقابت شکست می خورند اما آنها از این ورشکستگی درس میگیرند و مجدداً با فکر جدیدتر و تجربه بیشتری وارد کار می شوند.دکتر احمدپور با توجه به سفرهای بسیاری که به خارج از کشور داشته اند معتقد است امروز اگر خواهان ایران آباد هستیم باید به دنبال الگوهای عملیاتی و اجرایی توسعه باشیم.او میگوید:کشوری موفق و توسعه یافته است که قدرت ایجاد شرکتهای برتر در سطح جهان را داشته باشد.

  • چگونه میتوان این شرکت های موفق را تاسیس کرد؟

باید قهرمانان توسعه و خالق ارزش ها یعنی کارآفرینان را تقویت کرد.

  • ایشان برای تقویت کارآفرینی خانه کارآفرینان ایران را تاسیس کرده است.خدمات این خانه آموزش- پرورش- ترویج و مشاوره است و انواع دوره های آموزشی برای مدیران و کارکنان در زمینه های کارآفرینی- مدیریت- خلاقیت و نوآوری برای شرکت ها و موسسات دولتی و خصوصی, تدوین طرح کسب و کار و کارآفرینی برای دانش آموزان را برگزار میکند.همچنین در خانه کارآفرینان پژوهش در زمینه های کارآفرینی- کسب و کار- مدیریت صنایع- برنامه ریزی استراتژیک و … هم انجام میشود.این خانه پناهگاه کارآفرینان و یک مرجع برای آنان است و از نظر علمی و فنی به آنان یاری میرساند.”معتقدم که باید دولت از کارآفرینان حمایت کند و مشکلات خدمات راه اندازی کسب و کار را مرتفع سازد:

۱٫     از کارآفرینان حمایت مالی شود.

۲٫     از کارآفرینان حمایت حقوقی شود.

۳٫     اطلاعات تاسیس شرکتها و کانون تجاری به کارآفرینان عرضه شود.

۴٫     کارآفرینان نیازمند حمایت های تکنولوژیک هستند و باید این اطلاعات و امکانات در اختیارشان قرار گیرد.

۵٫     مجلس و دولت از کارآفرینان حمایت های قانونی کند.

۶٫     بازاریابی برای کارآفرینان حیاتی است در این زمینه آنها را یاری دهند.

۷٫     حمایت هایی در زمینه تامین انرژی- آب- برق- گاز و … میتواند هزینه ها را کاهش داده و تولید را برای آنان رقابتی کند.

۸٫     دولت امنیت سرمایه را مدنظر قرار دهد و فضا را طوری ترسیم کند که سرمایه داران با اطمینان به سوی تولید بروند و تعرفه ها را نیز در جهتی برقرار کند که به نفع تولید کننده داخلی باشد.”

توصیه دکتر احمدپور به جوانان

کشور ما یکی از بهترین کشورها برای کسب درآمد است.جوانان مستعد نباید فقط به دنبال استخدام باشند.اکنون در فضای کشور ,خانواده ها و حتی رسانه های جمعی تلاش میکنند جوانان تحصیل کنند.گرچه این روند خوب است اما تنها یک بال موفقیت است بال دیگر آن تجربه است و اینکه با کسب و کار آشنا شوند و تجربیات گذشتگان را به کار گیرند.پول مشروع درآوردن باید یک ارزش باشد حتی در دوران تحصیل به صورت نیمه وقت.جوانان باید با اصول کسب و کار آشنا شوند و در مرحله بعدی به دنبال کارآموزی و پول درآوردن بروند.تجربه کار در حین تحصیل تجربه خوبی برای آنها است.

دکتراحمدپور از جوانان میخواهد  زبان انگلیسی – اینترنت و بازاریابی و کارگروهی را یاد بگیرند و از کاری کوچک تجربه زیبای کارآفرینی و شروع یک زندگی جدید را شروع کنند.

به نقل از مجله موفقیت

مطالب مشابه کارآفرینان:

پرورش کودک کارآفرین برای کسب و کار

مسئولیت پذیری در کسب آمد و تجارت

مسئولیت پذیری در کسب آمد و تجارت

اگر چنانچه وارد تجارت الکترونیک و یا هر کسب و کاری شدیم باید اصول و وقوانین آن را دقیق رعایت کنیم و به اصطلاح مسئولیت پذیر باشیم . معروف است که می گویند یا کاری را انجام نده و یا برای انجام دادنش از جان و دل مایه بگذار. واقعا هم اینگونه هست اگر کاری به ما محول شد و یا کسب و کاری را خودمان شروع کردیم باید به جد و با تمام توان آن را به سرانجام رساند مسئولیت پذیری رکن اساسی برای پیشرفت و ترقی در کسب درآمد است . وارد کسب و کاری نشویم و اگر تصمیمی برای کسب و کار گرفتیم و قصد درآمد زایی داریم باید با احساس مسئولیت وارد شده تا کار به پایان و سر منزل مقصود برسد . مسئولیت پذیری یکی از عوامل موفقیت در کسب و کار و مسئولیت نپذیرفتن اساس شکست و ناکامی در کسب درآمد است

کاری ندارم که دون خوان چیست، کارش درست است یا درست نیست. حرف خوب، حرف خوب است؛ حرف بد، حرف بد؛ گوینده حرف خوب هر کس که می خواهد باشد، و گوینده حرف بد نیز.
این دون خوان، که از شخصیت های سیر و سلوکی سرخپوستی بوده و پیروان زیادی هم داشته و دارد، در توصیه هایی که به کاستاندا می کند، جایی که کاستاندا رفتاری دال بر مسئولیت ناپذیری و سپس گفتارهایی دال بر سلب مسئولیت از خودش می زند، و حتی تصمیم می گیرد قهر کند و دون خوان را ترک گوید، با او از اهمیت مسئولیت پذیری می گوید.

عدم مسئولیت پذیری؟ خیلی از ضربه ها را از همین جا می خوریم؛ این که مسئولیت هایی را که بر عهده می گیریم، پشت گوش می اندازیم. خیلی از شکست های مالی، کاری، عاطفی و … به خاطر همین عدم مسئولیت پذیری اتفاق می افتد.
دون خوان درباره مسئولیت پذیری و اهمیت آن، معتقد است که:
– «وقتی انسان تصمیم می گیرد کاری را انجام دهد، باید با تمام وجود آن را بپذیرد و انجام دهد و مسئولیت کامل آن را بپذیرد. او باید بداند که چرا آن کار را انجام می دهد و آنگاه باید آنچه را برای انجام آن لازم است، بدون کوچکترین تردید و پشیمانی بپذیرد.»
– «یا هوس دیگری را نپذیر، یا اگر پذیرفتی، بدان که هوس تو هم شده.»
– «مسئولیت عملی را پذیرفتن، یعنی آماده بودن برای مردن در راه آن تصمیم.»
– «چنانچه شخص دیگری تصمیم دیگری برای ما گرفت و ما پذیرفتیم، در واقع آن تصمیم خودمان محسوب می شود. ملاک مسئول بودن انسان، پذیرش وی نسبت به تصمیم است و پذیرش دروغین، معنایی ندارد.»

این روزها خیلی ها خودشان را قربانی دیگران و تصمیم هایی که دیگران در هر لباس و عنوان و قامتی که گرفته اند، می دانند. پس این وسط ما چه کاره ایم؟ می توانیم بنشینیم و هوس های دیگران را اجرایی نکنیم. مگر قرار است چه بشود؟
اگر با این شدت و رویکرد، تصمیم گیری کرده و مسئولیت تصمیم های خودمان را بپذیریم، بلاشک می توانیم آسمان و زمین را تکان بدهیم. اما اگر خودمان را و مرکز کنترل خودمان را، در اختیار دیگران بدانیم، آن وقت است که همه چیز به هم می ریزد.
از این پس،
– تصمیمی نگیریم و اگر گرفتیم، بدانیم که تصمیم ما هم هست.
– اگر مسئولیت کار و عمل و خانواده و جایی را بر عهده گرفتیم، یا این مسئولیت را همان ابتدا زمین بگذاریم، یا آماده باشیم تا در راه آن تصمیم بمیریم.
– باور کنیم که ما استقلال فراوانی داریم و کسی حق ندارد استقلال ما را خدشه دار سازد.

راهکار شکست تنبلی در کسب و کار

راهکار شکست تنبلی در کسب و کار

یکی از مشکلات مهم در کسب درآمد و تجارت و عدم موفقیت افراد ، تنبلی مزمن و دائمی افراد است موضوعی که موجب فرصت سوزی شده و تلاش و کارآفرینی برای کیب درآمد را نابود می کند. افرادی را می شناسم که دارای ایده های بزرگ و جالب در کسب درآمد از اینترنت هستند و زمانی که به آنها می گویند چرا وارد دنیای تجارت الکترونیک و کسب درآمد نمی شوید می گویند حسش نیست ، رمقی برای کار و درآمدزایی ندارم . حال و حوصله کار ندارم . علت این تنبلی مفرط ما در کسب و کار و تجارت چیست ؟شاید ما اینگونه پرورش یافتیم که همیشه لقمه آماده در دهان ما بگذارند و یا همه چیز برایمان فراهم شود و... اصل اول موفقیت در کار و کسب درآمد رها کردن تنبلی و تن پروری و دل دادن به کار و فعالیت است در اینجا قصد دارم تا راهکارهایی برای غلبه بر تنبلی و ایجاد انگیزه در کسب و کار و رونق تجارت ارائه دهم .

این راهکارها متعلق به کتابی از برایان تریسی است در باب غلبه بر تنبلی، ویژگی که ممکن است در لایه های پیدا و پنهان هر کدام از ما وجود داشته باشد.

– یک متر یک متر سخت است اما یک سانت یک سانت مثل آب خوردن است.
– یکی از بهترین راه های غلبه بر تنبلی، این است که به جای تمرکز بر تصویر کلی و عظیم کار، روی یک جزء کوچک آن تمرکز کنید.
– با سیستم بشکه به بشکه برایان تریسی جلو برو می توانی صحرای بزرگی چون صحرای آفریقا را عبور کنی، فقط تمرکز کن روی بشکه جلویی که می بینی. این جمله، یک شرحی دارد. برایان اشاره می کند که صحرای بزرگ آفریقا را، صرفا با روش بشکه به بشکه ای که فرانسوی ها هر چند کیلومتر چند کیلومتر گذاشته بودند تا کسی راه را گم نکند، پیموده است. هر بار هم، فقط باید یک بشکه را می دیده است، همین. به همین راحتی، از بزرگترین صحرایی که سال گذشته اش، صدها نفر در آن ناپدید شده بودند را طی کند.

خوشبین سه ویژگی دارد که با تمرین می تواند آنها را تبدیل به عادت کند:

– اول این که در هر شرایط و موقعیتی به دنبال نکات مثبت است.
آنها صرف نظر از این که چه مشکلی پیش می آید، به دنبال چیزهای مثبت و سودمند هستند و تعجب هم ندارد که همیشه آن را پیدا می کنند
– دوم این که در هر شکست و مشکلی همیشه دنبال گرفتن درس باارزشی هستند.
آنها معتقدند که مشکلات ما را متوقف نمی کنند، بلکه به ما آموزش می دهند. آنها معتقدند که در هر مشکلی، درس با ارزشی هست که اگر یاد بگیریم پیشرفت ما را سریع تر می کند.
– سوم این که افراد خوشبین برای هر مشکلی، دنبال راه حل هستند.
وقتی مشکلی پیش می آید، به جای ناله و شکایت و مقصر دانستن دیگران به دنبال راه حل می گردند و از خودشان سئوالاتی از این قبیل می پرسند: راه حل چیست؟ الان چه کاری می توانیم بکنیم؟ قدم بعدی چیست؟

– بخشی از تنبلی، به خاطر این است که کار مورد نظر بزرگ است و شما می ترسید.
– از روش های بریدن کالباس استفاده کنید. یعنی تکه تکه ببرید تا بتوانید بخورد؛ کار بزرگ را تکه تکه کنید تا بدون ترس، انجامش بدهید.
– تکنیک سوراخ کردن پنیر سوئیسی هم هست. یعنی هر سری، یک قسمت از پنیر را سوراخ کنید؛ مثلا پنج یا ده دقیقه کار کنید بعد تمام.
– من دوستان زیادی دارم که فقط با اراده کردن یا نوشتن یک پاراگراف در روز نویسندگان موفقی شده اند.

علت شکست کارآفرین در کسب و کار

علت شکست کارآفرین در کسب و کار

نکات فراوانی است که در کسب و کار و افزایش درآمد اعم از اینترنتی و یا تجارت بیرونی باید رعایت شود تا منجر به موفقیت شود. یک کارآفرین که وارد بازار اشتغال و کسب و کار می شود باید مجموعه قوانین حاکم بر بازار اعم از تجارت الکترونیک و واقعی را بداند و بر اساس شرایط مکانی و زمانی با درایت عمل کند. بدون اندیشه و تفکر و همچنین بدون برنامه و مدیریت مالی امکان موفقیت ضعیف است و کسب درآمد نه تنها افزایش نیافته که نتیجه معکوس دارد . انعطاف پذیری بالا، درک شرایط حاکم بر بازار ، متغییر بودن شرایط بازار کسب درآمد و تجارت، ناامید نشدن و نپذیرش شکست ، داشتن هدف و چشم انداز مناسب و درازمدت در کسب و کار و... از دلایل موفقیت و کامیابی یک کارآفرین در کسب و کار و تجارت است .

درباره کارآفرینی و موفقیت بسیار صحبت می‌شود و همه درباره راز و رمزهای موفقیت می‌گویند. البته درباره شکست کم‌تر کسی صحبت می‌کند؛ طبیعی هم هست. همه دوست دارند از موفقیت‌هایشان بگویند و مردم هم دوست دارند درباره موفقیت‌ها بشنوند. کم‌تر کسی اسن که حاضر باشد درباره شکست‌هایش صحبت کند. با این حال چند ده برابر کارآفرینی‌های موفق مواردی داریم که منجر به شکست شده است. اتفاقا دانستن این که چگونه ممکن است شکست بخوریم راه خوبی برای موفق شدن است. آن چه که در این یادداشت نوشتم آموزه‌های شخصی من در این سال‌هاست و لزوما علمی نیست و فرد دیگری ممکن است نظر دیگری داشته باشد.

۱.

کارآفرین یادش می‌رود که شرایط تغییر می‌کند

در ایران پیچیدگی خاصی در زمینه شناخت محیط وجود دارد. تغییر در ایران هم‌زمان هست و نیست. برخی در ایران به چاه نفت متصل شده‌اند و توپ هم آنها را تکان نمی‌دهد. اما برخی هستند که چاه نفت ندارند و تغییر شرایط به راحتی آنها را زمین‌گیر می‌کند. شرکت‌های تولیدی فراوانی را می‌شود نام برد که در اثر وارد شدن یک محصول خارجی و جدید و البته کارا و ارزان کاملا از بین رفته‌اند. در ایران تغییر شرایط یا هیچ تاثیری بر کسب و کارها ندارد یا به شدت تاثیر می‌گذارد. همان گونه که تغییر شرایط ممکن است کسب و کار را بالا ببرد به آسانی هم پایین می‌کشد. با این حال بیشتر کارآفرین‌ها یادشان می‌رود که شرایط تغییر می‌کند و خودشان را باید با آن وفق دهند. متاسفانه کارآفرین‌ها هم دچار خطا می‌شوند و موفقیت‌های دیگران را به حساب پول و پارتی می‌گذارند و شکست‌های خودشان را به حساب زیرآب‌زنی!

۲.

کارآفرین یادش می‌رود که پول پیش‌ شرط کارآفرینی نیست

احتمالا شما هم مانند من اطراف خود کسانی را می‌شناسید که منتظرند همه شرایط جور شود و آن وقت یک کار بزرگ بکنند. تا به حال دیده نشده که همه شرایط جور شود و به همین دلیل آنهایی که منتظرند هنوز به انتظار نشسته‌اند تا همه شرایط جور شود. این مشکل در ایران دو چندان است. یک روز بیل نیست. یک روز قیف نیست. یک روز قیر نیست. یک روز تعطیل است. در ایران عواملی که دست به دست هم می‌دهند تا جلوی کار و فعالیت را بگیرند از شماره بیرون است. پول یکی از عواملی است که برخی تصور می‌کنند اول باید پول را جور و بعد کار را شروع کنند. درست است که بدون پول نمی‌شود کار را شروع کرد، اما من نزدیک به ۷ ماه بدون داشتن کوچک‌ترین سرمایه‌ای کارم را جلو بردم. طبیعتا در این ۷ ماه به کسانی که برای من کار می‌کردند هم پولی پرداخت نکردم. گاهی وقت‌ها رابطه و ارتباط قوی مهم‌تر از پول است. دوستانی هم داشتم که بدون این که ظرفیت انجام کاری که می‌خواستم داشته باشند را از من پول‌های بالایی طلب می‌کردند که خب من هم خیلی زود آنها را از کسب و کارمان کنار گذاشتم.

۳.

کارآفرینی که در حال زندگی نمی‌کند یک کارآفرین مرده است

این یکی از سخت‌ترین کارهای دنیاست. در ایران گذشته نقش مهمی دارد. انقدر مهم است که اصغر فرهادی هم فیلمی در نقد این روحیه در فرانسه ساخته است! در مقابل گذشته اما برخی مانند من شدیدا به آینده توجه دارند. گذشته پولی است که خرج شده و آینده چکی است که هنوز نقد نشده. ما فقط حال را داریم. در دانشگاه دوست نازنینی داشتم که دعا می‌کرد امتحان‌ها تمام شود و بعد هوا هم خوب شود و جیبش نیز پر پول گردد و یک عروسی پر و پیمان بیفتد! طبیعی است که این اتفاق آن زمان هرگز نیفتاد. شاید یکی دو بار بیفتد اما این لذت‌ها پایدار نیست. لذت پایدار شادی است و شادی فقط در زمان حال اتفاق می‌افتد. کارآفرینی که بیش از حد در گذشته است یا آینده یادش می‌رود که پایش را روی زمین بگذارد.

۴.

پذیرش شکست و همیشه بازنده بودن

این بدترین اتفاقی است که ممکن است برای یک کارآفرین بیفتد. چیز عجیبی هم نیست. قوی ترین انسان‌ها هم در زمان‌هایی کم می‌آورند و آماده شکست می‌شوند. اما بدترین اتفاقی که ممکن است که برای یک کارآفرین بیفتد این است که از نظر ذهنی خودش را بازنده بداند. دیگر کار تمام است.

۵.

انعطاف‌پذیری پایین

کارآفرینی از خلاقیت می‌آید. کارآفرین‌ها همیشه یک خلاقیت را به نوآوری تبدیل می‌کنند و نوآوری را به کسب و کاری پایدار. بنابراین همه کارآفرین‌ها روزی از انعطاف‌پذیری بالایی برخوردار بودند. خدا نکند روزی بیاید که یک کارآفرین اسیر ساخته‌هایش شود. روزی که یک کارآفرین تصور کند دستاوردهایش همیشگی است باید خودش را برای ترک صحنه آماده کند.

۶.

کمک نگرفتن از دیگران

کارآفرین‌ها تمایل بالایی به این دارند که همه کارها را خودشان انجام دهند و ا این آفتی است که حتی ممکن است کارآفرین‌هایی با تعداد بسیاری زیادی کارگر و کارمند را هم گرفتار خودش کند. روحیه خودم همه کارها را انجام می‌دهم به شدت خطرناک است. کارآفرین معمولا در هر کاری خوب است و این در هر کاری خوب بودن باعث می‌شود نتواند به کمک دیگران بهترین باشد. هیچ کارآفرینی به تنهایی موفق نیست.

۷.

یادنگرفتن

اگر کارآفرین مدت زمان طولانی چیزی یاد نگیرد و تصور کند به مرحله‌ای رسیده که دیگران باید از او یاد بگیرند این به معنای مرگ کسب و کارش است. یاد گرفتن لزوما به معنای دانشگاه رفتن نیست که تقریبا دانشگاه چیزی به انسان یاد نمی‌دهد. کارآفرین هر روز باید چیزی در مورد دنیا بیاموزد و همیشه برای تجربه‌های نو آماده باشد. به راحتی ممکن است کارآفرین در این تله خطرناک بیفتد و خودش را بی‌نیاز از یادگرفتن بداند.

۸.

بزرگ‌نمایی چالش‌ها

نق زدن طبیعی است. همه دوست دارند نق بزنند. اما کارآفرین نق نمی‌زند. کارآفرین عمل می‌کند و اگر روزی برسد که کارآفرین در برابر انبوه چالش‌ها خودش را ضعیف ببیند یا آنها را بزرگ ببیند حتما شکست می‌خورد. کارآفرینی مانند بندبازی روی بندی است که روغن‌مالی شده. بندبازی که ترس به دلش راه بدهد می‌افتد. درست است؟

۹.

گنگ بودن اهداف

این مهم نیست که اهداف برای خود کارآفرین چقدر روشن است. مهم این است که اهداف برای کسانی که برای او کار می‌کنند چقدر روشن است. اگر کسانی که دور یک کارآفرین جمع شده‌اند او را فردی غیرمعمولی بدانند با خواسته‌هایی عجیب و غریب دچار مشکل می‌شوند. کارآفرین کسی است که دقیقا می‌داند چه چیزی می‌خواهد. او کاری که انجام می‌دهند را به روشنی می‌بیند و علاوه بر این به خوبی به همه همراهانش هم منتقل می‌کند که دقیقا از آنها چه می‌خواهد.

۱۰.

تیم غیرحرفه‌ای

من بزرگ‌ترین آسیب‌ها را در طول کارم از کسانی خوردم که غیرحرفه‌ای بودند و خودشا را پشت کلمات پنهان می‌کردند. افراد زیادی دور و برم بودند که خوب حرف می‌زدند. اما خوب کار نمی‌کردند. آنها با خودشان دعوا داشتند و نمی‌دانستند که چه می‌خواهند. روز و شب این افراد بسیار متغیر است و شما می‌شود کانون توجه آنها. افراد غیرحرفه‌ای بیشتر از این که به خود کار فکر کنند به حاشیه‌ها و روابط فکر می‌کنند. افراد غیرحرفه‌ای که ادعای حرفه‌ای بودن دارند بزرگ‌ترین آسیب برای یک فعالیت کارآفرینانه در زمانی است که کسب و کار هنوز نوپاست. افراد غیرحرفه‌ای با خودشان انبوهی از مسائل را می‌آورند و با رفتن‌شان هم انبوهی از مسائل را باقی می‌گذارند. بنابراین کارآفرین‌ها برای این که دوام داشته باشند باید سیستم جذب منابع انسانی فوق‌العاده حرفه‌ای داشته باشند و پیوسته نیروهای خلاق و جوان و پرانرژی را شناسایی کنند. کسانی که در سیستم‌های دولتی کار کرده‌اند اگر وارد کسب وکارهای نوآورانه شوند، مشکلات فراوانی را در فعالیت‌های کارآفرین ایجاد می‌کنند.

۱۱.

مدیریت مالی ضعیف

بیشتر کارآفرین‌ها مدیران مالی ضعیفی هستند. فعالیت‌های کارآفرینانه فعالیت‌های به شدت خلاقانه است و مدیران مالی قوی به شدت از خلاقیت فراری و دور! البته شاید برای مدیران مالی عزیز این حرف ناراحت‌کننده باشد اما این یک واقعیت است و مدیر مالی که کارش را خوب بلد باشد این را قبول می‌کند و بحثی نمی‌کند! با این حال وقتی کارآفرینی بحث‌های مالی و مالیاتی و حقوقی و قانونی را دست کم بگیرد ممکن است هم دچار مشکلات عجیب و غریب شود و هم این که فرصت رشد را از خودش می‌گیرد. دو دو تا چهار تا کردن و جمع کردن حساب‌ها و رسیدگی به ترازنامه و صورت سود و زیان و ده‌ها فعالیت دیگر حسابداری ممکن است وقت زیادی بگیرند. و مهم‌تر از همه این که اصلا جذاب نیست اما هنوز چاره‌ای نیست. بیشتر جوانانی که وارد دنیای کارآفرینی می‌شوند تصاویری از اتاق‌ها و سالن‌های شیک و رنگی در ذهن دارند، در حالی که بیشترین حجم فعالیت‌های کارآفرین‌های موفق سر و کله زدن با عددهای اعصاب خورد کن است!

۱۲.

نداشتن چشم‌انداز

این داستان را دوست دارم. شخصی از کنار جمعی رد می‌شد. از اولی پرسید چه کار می‌کنی. گفت مگر نمی‌بینی. دارم آجر روی آجر می‌گذارم. از دومی پرسید تو چکار می‌کنی. گفت دارم مسجدی می‌سازم که مردم در آن خدا را عبادت کنند. این داستان یک دنیا حرف دارد و هر کسی می‌تواند یک برداشت از آن داشته باشد. برداشت من این است که این که چه کاری می‌کنیم مهم نیست. مهم این است که به کارمان چگونه نگاه می‌کنیم. ما می‌توانیم آجر روی آجر بگذاریم اما بدانیم که این آجر روی آجر گذاشتن ما به چه معناست. همین!

۱۳.

ترس از شکست

ترس از شکست از خود شکست بدتر است. برخی از کمپانی‌های بزرگ دنیا برای شکستن ترس مدیران ارشدشان آنها را می‌فرستند بانجی جامپینگ. شکست یک اتفاق طبیعی و معمولی است اما ترس از شکست مانند خوره روح را می‌خورد. ترس از شکست مانند این است که کسی کار بدی کرده و می‌داند کسی جای دیگر مدرکی از او دارد و همیشه به او باج می‌دهد. ترس از شکست باج دادن به شکست است. باید گذاشت اتفاق بیفتد. تا زمین نخوریم بلند شدن را یاد نمی گیریم.

۱۴.

عدم تمرکز

ما همیشه زمانی کار دیگران را می‌بینیم که یا دارند روی فرش قرمز راه می‌روند و یا زمانی که پشت تریبون آمده‌اند و همه با خوشحالی و هیجان برای آنها دست می‌زنند. ما هرگز اعصاب خوردی‌های آنها را ندیده‌ایم و مهم‌تر از همه تمرکزی که آنها بر کارشان داشته‌اند را ندیده‌ام. کارآفرین ها زمانی که همه مشغول فعالیت‌های مختلف هستند و خبرهای جورواجور را دنبال می‌کنند و وقت‌شان را پای برنامه‌های بی‌ارزش تلویزیونی هدر می‌دهند، روی کارشان تمرکز کرده‌اند و به شدت به کاری که می‌کنند و بهتر شدن آن فکر می‌کنند. عدم تمرکز بدترین دردی است که به سراغ یک کارآفرین می‌آید و در کسب و کارهای بزرگ زمانی اتفاق می‌افتد که یک کسب و کار ماموریت و فلسفه وجودی‌اش را فراموش می‌کند و پول درآوردن بیشتر از هر راه ممکن هدف می‌شود.

۱۵.

دانش و مهارت کم

شما ممکن است چیز زیادی درباره کارهایی که در مجموعه شما انجام می‌شود ندانید اما هرگز نمی‌توانید چیزی ندانید. دانش و مهارت کم و البته عدم تلاش برای توسعه آن به مرور کارآفرین‌ها را به اعماق می‌برد و او هر روز دور و دورتر می‌شود. رضا قطبی رییس تلویزیون ایران در قبل از انقلاب بود. او یکی از معدود مدیران موفق ایرانی بوده که ما خیلی کم او را می‌شناسیم. می‌گویند بارها پیش می‌آمده که خودش می‌آمده پشت میز تدوین و تدوین می‌کرده. آگیلوی یکی از بزرگ‌ترین تبلیغات‌چی‌های دنیاست. در کتاب معروفش می‌گوید هر چند وقت یک بار خودم همه کارهای یک پروژه را دست می‌گرفتم تا نشان دهم که هنوز هم سرپا ایستاده‌ام. کار عار نیست!

۱۶.

انجام یک باره همه کارها

اگر بنز از روز اول می‌خواست این چیزهایی که الان می‌سازد را بسازد هنوز به پای ایران خودرو هم نرسیده بود. یادتان بیاید محصولات اپل در چند سال پیش را. هیچ کاری هیچ وقت کامل نیست و فقط باید به این فکر کرد که بهترین کار را در بهترین زمان ممکن انجام داد. کسانی که می‌خواهند به سرعت بهترین‌ها و قوی‌ترین‌ها را ارائه کنند باد آنها را خواهد برد.

۱۷.

گرفتن پروژه‌های متعدد و بی‌ارتباط به هم

بیشتر کارآفرین‌ها مشکلی در گرفتن پروژه ندارند. آنهایی که نمی‌توانند پروژه بگیرند را بگذاریم کنار. در ایران همیشه کار هست. آفتی که کارآفرین‌های خوب هم ممکن است دچار آن شوند این است که تصور می‌کنند هر کاری که به آنها پیشنهاد می‌شود را در ابتدای کارشان نباید رد کنند. در حالی که هرگز نباید افسار کسب و کار را دست مشتری داد. این ما هستیم که می‌دانیم می‌خواهیم چه کار کنیم.

۱۸.

کارآفرینی هم‌زمان

هیچ کارآفرینی را ندیده‌ام که هم‌زمان دو کارآفرینی موفق داشته باشد. هرگز نمی‌توان هم‌زمان با یک تیر دو نشان را زد! این غلط است. یک نفر هرگز نمی‌تواند از دو نردبان هم‌زمان بالا برود.

۱۹.

رویاپردازی نکردن

کارآفرینی ریشه در رویاپردازی دارد و زمانی که یک کارآفرین از منابع رویاپردازی دور می‌شود و دیگر نمی‌تواند رویاپردازی کند مرگش فرارسیده است. کارآفرین باید قدر منابع رویاپردازی‌اش را بداند و همیشه به آنها متصل باشد.

۲۰.

فرهنگ سازمانی

آخرین چیز و البته نه کم‌اهمیت‌تر از باقی موارد. فرهنگ سازمانی عجیت‌ترین پدیده سازمان‌هاست. فرهنگ همه چیز سازمان‌هاست و هرگز نمی‌توان با انگشت آن را نشان داد. فرهنگ زمانی که مورد توجه جدی قرار نگیرد به نقطه آسیب تبدیل می‌شود. حالا این که فرهنگ کجاست و چگونه می‌توان با انگشت نشانش داد داستان مفصلی دارد که انشاالله در متن‌های بعدی درباره‌اش می‌نویسم.

مطالب مشابه کارآفرین:

موفقیت کارآفرینان جوان در کسب و کار