نوشتن سناریو، یه فعالیت سرگرم کننده است. پرسوناهایتان را در موقعیت هایی قرار میدهید که نیاز دارن محصول شما رو استفاده کنند. سپس توصیف میکنید که چه تجربهای برا کاربر میخواهید خلق کنید تا در آن موقعیت برایشان مناسب باشد.
قصد شما این نیست که زندگی رو برای کاربرها سخت کنید،بلکه فقط به توصیف اینکه چطور یه روز عادی را با ایدههایی که خلق کردین بهتر میشه کرد می پردازیم. ممکنهاست بخواهید چندین مسئله رو که میدانید مرتب اتفاق میفتد را بررسی کنید تا مشخص شودکه طراحی شما چگونه به اون مسائل خواهد پرداخت. اما قصد نداریم که مانعی رو جلوی راه کاربر بذاریم که بخواد برطرفش کند.
سناریوی نهایی باید عناصر متفاوت تجربهی کاربری که شما قصد ساختشون رو دارین توصیف کند و اثبات کند که چطور تجربهها، اهداف شما رو تامین میکنند.
باید منابعی از اطلاعات کاربر را در دست داشته باشید.
میتونین چندین نفر رو همزمان انتخاب کنبد تا روی یک سناریوی یکسان کار کنند.چون نوشتن سناریو همچنان یک فعالیت خلاقانه است، برداشتهای متفاوت و چندگانه از یک موقعیت یکسان میتواند به شما کمک کنه که دغدغههای مسیر رو حل کنید.
تعدادی کاغذ یادداشت بردارید و شروع به نوشتن همهی مراحلی کنیدکه کاربر باید پشت سر بگذاردتا به نتیجه ایدهآلش برسد. هرکدوم رو روی یه نت بنویسید.
همینطور که پیش میبرید، نیاز به اضافه کردن اطلاعات بیشتر یا مراحل اضافهتر به مراحل اولیه رو درک میکنید. این همون جاییه که کاغذهای یادداشت به دردتون میخورند دوباره مرتب کردن یا اضافه کردن یادداشتها به جهت اضافه کردن مراحلی که اونا رو فراموش کردید، کار آسانی است.
در نهایت، مجموعهای مرتب از یادداشتها رو دارید که هریک مرحلهای از تعاملات رو توضیح میدهند.
باید روند خلق این سناریو رو برای هریک از بخش های تعاملی که دارید وبرایش یک راهکار طراحی میکنید، تکرار کنید. زمانی که مطمئن شدید سناریوی شما همهی وظایف کاربری رو که به حمایتشون نیاز دارید، پوشش میدهدو همهی اهدافتون رو تامین میکند، کار شما تمام شده است.
کمپانی لوازم ورزشی آدیداس بیش از ۵۳٫۷۳۱ نیروی کار در ۱۶۰ کشور دنیا دارد. همچنین این کمپانی سالانه حدود ۶۶۰میلیون محصول تولید و فروشی برابر با ۱۴٫۵میلیارد یورو دارد. این آمار و ارقام به تنهایی گویای عظمت این کمپانی است؛ عظمتی که جز با انتخاب استراتژی های مناسب کسب و کار هرگز برای این شرکت محقق نمیشد.
بخش بندی، تعیین هدف، موقعیت یابی در استراتژی بازاریابی آدیداس
آدیداس به عنوان بزرگ ترین کمپانی تولید کننده لوازم ورزشی اروپا و یکی از بزرگترین کمپانیهای دنیا، در رابطه با استراتژی بخشبندی خود از فاکتورهایی همچون عوامل روانشناختی، جمعیتی و رفتاری بهره میبرد. مجموعه آدیداس چهار برند را در پرتفولیوی قوی خود جا دادهاست. این کمپانی از استراتژی تعیین هدف متفاوتی برای مخاطب قرار دادن نوجوانان، بزرگسالان و کودکان بهره می برد.
اگرچه
آدیداس بیشتر ردههای سنی ۴۰-۱۳ را به عنوان مشتریان هدف خود میشناسد،
اما عمده مصرف کنندگان محصولات این کمپانی را قشر مرفه و رده های سنی ۳۰-۱۵
سال جامعه تشکیل میدهند.
موقعیت یابی براساس کاربران و میزان سوددهی، استراتژی است که آدیداس به کمک
آن تصاویر متمایزی را در ذهن مشتریان آینده خود به وجود می آورد. از طرف
دیگر تاکید برند آدیداس به بالا بودن کیفیت محصولاتش آن را تا به امروز سر
پا نگه داشته است.
ماموریت استراتژی بازاریابی آدیداس
مجموعه آدیداس سعی دارد در صنعت لوازم ورزشی و در رقابت با سایر برند ها حرف اول را بزند. مدیر بازاریابی این شرکت می گوید: «ما متعهدیم به طور مداوم برند و محصولاتمان را قوی تر کرده و جایگاه رقابتیمان را بهبود ببخشیم.»
شعار تبلیغاتی
«غیرممکن وجود ندارد.» این جمله یکی از معروف ترین شعارهای تبلیغاتی کمپانی آدیداس است. این شعار که به اهمیت سلامت جسمانی و تلاش برای رسیدن به هرآنچه افراد آرزو دارند اشاره دارد، یکی از بزرگترین داراییهای آدیداس بوده و احتمالا خلاصه استراتژی بازاریابی این شرکت را نشان میدهد.
مزایای رقابتی استراتژی بازاریابی آدیداس
ازجمله مزایای رقابتی آدیداس، شبکه پخش، کیفیت محصولات و تساوی حقوق برندهای آن است. این شرکت ۲۴۰۰ فروشگاه در سراسر دنیا دارد. آنها برای مطرح کردن نام خود، بسیاری از رویدادهای ورزشی از جمله فیفا، اِن.بی. ای و المپیک را پشتیبانی کردهاند. همزمان با گذشت سالها آدیداس به تولید محصولات ورزشی با کیفیت، راحت و با عمر طولانی شناخته شدهاست. از طرف دیگر روابط قوی با سازمانهایی مثل سازمان بین المللی کار و صندوق بینالمللی پول به این کمپانی فرصت داده به کسب و کار خود ثبات ببخشد.
استراتژی پخش در استراتژی بازاریابی آدیداس
با توجه به تغییرات بازار و رشد سریع مشتریان، آدیداس نیز تمرکز خود را روی پیش بینی این تغییرات معطوف کرده تا بتواند به سرعت پاسخگوی تغییرات باشد. آدیداس بعد از بررسی فرآیند خرید مشتریان به این نتیجه رسید که تعامل با مشتری، قابلیت دسترسی، راحتی و حجم محصولات نقش مهمی در موفقیت استراتژی پخش این کمپانی دارد. این شرکت به منظور گسترش سیستم پخش خود محصولاتش را در فروشگاههای اختصاصی و برند های همکار آدیداس مثل «سی اندام» قرار داده است.
تساوی حقوقی برند ها در استراتژی بازاریابی آدیداس
تسلط بر شبکه های اجتماعی و فعالیت در هرگونه برنامه اجتماعی محور به آدیداس کمک کرده به یکی از بزرگ ترین نقش آفرینان صنعت لوازم ورزشی تبدیل شود. هر برندی موظف است براساس تولید محصولات، خدمات و تجاربی که در آن صنعت به دست آورده، هویت متمایز و مخصوص به خود و نیز جایگاهش را در بازار مشخص کند.
به این ترتیب است که یک برند رشد و سوددهی خود را در طولانی مدت به دست خواهد آورد. در حالی که آدیداس و ریبوک هر کدام هویت، فناوری، طراحی، اعتبار، قوانین استراتژیک و روش های خاص خود را دارا هستند، اما هر دوی این برندها در تلاش برای رشد فروش و سوددهی، با یکدیگر هم جهتاند.
تحلیل رقابتی در استراتژی بازاریابی آدیداس
پرتفولیوی چند برندی مجموعه آدیداس مزایا و فواید رقابتی مهمی را برای این کمپانی فراهم آوردهاست. براساس پرتفولیوی این برند، آدیداس بخش ورزش و مشتریان را به طور یکپارچه پوشش داده، چون این قسمت ها از لحاظ استراتژیکی برای پشتیبانی از جاه طلبی مجموعه و همچنین ترغیب و تشویق افراد، به گنجاندن فعالیتهای ورزشی در زندگی روزمره آنها موثر است. آدیداس به دلیل مواضع متغیرش از عهده این مهم برآمده، با این حال با گذشت سالها این شرکت هنوز نتوانسته این شرایط را برای ریبوک نیز فراهم کند.
شرکت های بزرگی مثل «نایکی» و «آدیداس» در دو دهه اخیر رشد قابل توجه داشتهاند. گسترش آنها در قارههای مختلف با تغییر سبک زندگی اقتصادهای روبه رشد، پیدایش اینترنت و نیز گسترش تجارت الکترونیک همراه بودهاست.
تحلیل بازار در استراتژی بازاریابی آدیداس
با توجه به وجود محصولات تقلبی و قدرت چانه زنی مشتریان، کار این برند ها برای ماندن در بازار دشوار شدهاست. اگرچه محصولات این کمپانیها بیشتر برای افراد ورزشکار تولید میشود، اما بخش قابل توجهی از مشتریان و خریداران آنها را افراد عادی و نوجوانانی تشکیل میدهند که هر لحظه ممکن است به هر دلیلی برند مصرفی خود را تغییر دهند. صنعت لوازم ورزشی همزمان با تغییر سبک زندگی افراد و نیز وضعیت اقتصادی آنها در حال تغییر است.
تحلیل مشتری در استراتژی بازاریابی آدیداس
مصرف کنندگان آدیداس طبقه متوسط رو به بالا و طبقه مرفه جامعه را شامل میشوند. برای موفقیت در بخش مشتریان، آدیداس اذعان کرده تولید انبوه یا استراتژی بازاریابی انبوه برای بازار امروز کافی نیست. تنها از طریق شناسایی و درک انگیزه و هدف افراد از انجام فعالیتهای ورزشی، سبک زندگی آنها، وضعیت جسمانی و مکانهایی که در آن به انجام فعالیتهای ورزشی میپردازند، می توان محصولات ورزشی مطابق با عادات آنها را تهیه کرد. این کار در ماندگاری و وفاداری مشتریان آن برند موثر خواهدبود.
شناسایی تهدیدها
رقبای زیادی در حوزه محصولات ورزشی وجود دارند، اما یکی از آنها یعنی نایکی از همه شاخصتر است. نایکی پرچمدار بازار آمریکا بوده و محصولاتی مشابه آدیداس و با همان رِنج قیمت تولید میکند. اما بیشترین خطر از سوی محصولات تقلبی است که در بازار آسیا به فروش میرسد. بازارهای آسیایی محصولات مشابهی را با قیمت و کیفیت پایین تر از آدیداس تولید می کنند. به این ترتیب مشتریان با پرداخت پول کمتر قادر خواهند بود کالاهای تقلبی را خریداری کنند.
درک فرصت ها
آدیداس از فناوری جدیدی به نام «micoach» بهره میبرد؛ برنامه ای جدید که انجام فعالیتهای ورزشی را برای افراد، بهینه و ساده تر می کند. بر این اساس، کمپانی آدیداس با ترکیب لوازم ورزشی و دستگاههای الکتریکی مثل دستگاه سنجش ضربان قلب یا گوشیهای هوشمند به این مهم دست پیدا کردهاست. آدیداس با پیروی از این ایده و توسعه استراتژی بازاریابی مناسب به احتمال زیاد خواهد توانست سهام خود را افزایش دهد.
آگاهی از ضعف ها
آدیداس در سال ۲۰۰۶، برای کسب سهم بخش بیشتری از بازار ایالات متحده، اداره برند ریبوک را برعهده گرفت. از همان زمان ریبوک به یکی از بخش های مشکل آفرین این کمپانی تبدیل شد. در اثر بحران های مالی که طی سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ برای آیداس به وجود آمد، این کمپانی باید با کاهش درآمد ها مبارزه میکرد. در طول این بحران، ریبوک ۲۹ درصد از تقاضای بازار آمریکای شمالی را از دست داد. یکی دیگر از نقاط ضعف آدیداس، تولیدات این کمپانی بود.
از آنجایی که آدیداس محصولات خود را در کشور هایی با نیروی کار ارزان تولید میکند، تضمین کیفیت این محصولات کار بسیار دشواری خواهد بود. این شرکت ۶۷ درصد از ماشین آلات خود را در آسیا قرار داده، چون بسیاری از کفشهای تولیدی این کمپانی را نمیتوان به صورت مکانیکی تولید کرد. همچنین ۹۰درصد فرآیندهای تولیدی این شرکت به وسیله کارگران انجام میشود.
کسب و کارهای زیادی در اینترنت هر روزه ایجاد می شوند و هدفشان این است که کسب درآمد موفقی داشته باشند. ولی از بین میلیونها سایت و ایده کسب درآمد فقط تعدادی از آنها موفق هستند و بقیه در آغاز و یا نیمه راه دچار مشکل می شوند . موفقیت در کسب درآمد آنلاین بی دلیل نیست و همچنین ناموفق بودن در راه اندازی کسب و کارهای آنلاین هم بی دلیل نیست . در اینجا قصد دارم تا با نگاه به کسب درآمد های موفق در اینترنت ، به دلایل عدم موفقیت و شکست برخی از کسب و کارها در اینترنت پرداخته شود.
ما در دورانی زندگی میکنیم که روزانه بیش از ۳میلیارد نفر به شبکه اینترنت متصل میشوند و این آمار سالانه به میزان ۸درصد رشد میکند. شما به آسانی قادر خواهید بود نحوه کارکردن با وبلاگها، وب سایتها و تولید محتوای صوتی و نوشتاری در زمینههای مختلف را بیاموزید. این موضوع سبب شده است فرصت بسیار مناسبی برای معرفی کسب و کار خود به مخاطبان و کاربران و همچنین راهاندازی کسب و کارهای آنلاین و کسب درآمد ایجاد شود.
با وجود این فرصت ایدهآل و دسترسی به اینترنت، تعداد بسیار زیادی از کسب و کارهای اینترنتی درآمد چندانی از فعالیت تجاری آنلاین خود ندارند. برای درک بهتر این موضوع نیازی به تحقیقات گسترده و استفاده از دادههای آماری نیست، کافی است با یک سرمایهگذار و کارآفرین آنلاین گفت وگو کنید، آنگاه به شما خواهند گفت که درآمدی از فعالیت تجاری اینترنتی خود ندارند.
دلیل اصلی عملکرد ناموفق کسب و کارهای اینترنتی یک مفهوم ساده است که حتی پیش از ایجاد شدن شبکه جهانی اینترنت نیز وجود داشتهاست. کالایی که شما در اینترنت به مردم عرضه میکنید باید کاربردی بوده و آنها به خوبی این موضوع را احساس کنند، در این صورت است که احتمال موفقیتتان افزایش خواهد یافت.
دنیای بازاریابی اینترنتی این روزها یک زبان کاملا جدید را ایجاد کردهاست. این زبان ترکیبی است از مفاهیم قدیمی توسعه شخصی با مفاهیم و آموزههای جدید در حوزه بازاریابی. این زبان جدید سروصدای زیادی به پا کرده و آموزههای آن این روزها به یک نُرم در عرصه بازاریابی دیجیتال بدل شدهاست.
مشکلی که در این بین برای سرمایهگذاران و کارآفرینان ایجاد میشود آن است که تنها افراد شاغل در حوزه بازاریابی دیجیتال با این مفاهیم آشنا بوده و دیگران قادر به درک و آموزش نکات آن نیستند.
شنیدن جملاتی نظیر «طرز فکر قدرتمندی داشته باشید» یا « هدف خود را کشف کنید» و در نهایت «سبک زندگی خود را آنطور که باید باشد انتخاب کنید» چندان نا آشنا و مبهم نیست و شما ممکن است تصور کنید که این جملات موجب افزایش انگیزه افراد خواهد شد، در حالی که این چنین نیست و این اصطلاحات و جملات بسیار گیجکننده هستند.
این عبارات و جملات بسیار مبهم و کلی هستند و شما هرگز قادر نخواهید بود مفاهیم جدید بازاریابی را به آسانی به دیگران بیاموزید چراکه تعریف هرکدام از این عبارات در مورد افراد مختلف متفاوت بوده و کارکرد مشابهی نخواهند داشت.
به یاد داشته باشید که مردم برای محصولات و خدماتی که درک درستی از آن ندارند پولی پرداخت نمیکنند. هنگامی که آنها وبسایت یا صفحه شما در شبکههای اجتماعی را مشاهده میکنند، چنانچه از نحوه عملکرد و کاربرد کالاها و خدمات شما مطمئن نشوند، اقدام به خرید نمیکنند. شما باید برای ترغیب مشتریان به خرید محصولاتتان درمورد کاربرد و منافعی که از خرید کسب خواهند کرد توضیح داده و مخاطبان خود را متقاعد کنید.
با این همه بهتر است خود را در دام نکات متعدد بازاریابی دیجیتال گرفتار نکرده و سعی نکنید از تمامی مفاهیم و تعاریف جدید بازاریابی گرتهبرداری کنید. به مردم کمک کنید تا درک صحیحی از محصولات و خدمات ارائه شده از سوی شما داشته باشند در این صورت خواهید دید که بر تعداد مشتریان افزوده شده و درآمد شما از کسب و کار اینترنتی تان به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
فراموش نکنید که شما میتوانید یک کسب و کار آنلاین راهاندازی کنید، هم درآمدزایی داشته باشد و هم ظرفیت قابل توجهی برای رشد. بنابراین اهداف خود را به صورت واضح ترسیم کرده و فعالیتی پایدار و مداوم داشته باشید. در همین حین از نکات و تعاریف کلاسیک و امتحان شده بازاریابی استفاده کنید. آنگاه خواهید دید شانس موفقیت کسب و کارتان به شکل قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
دنیای اینترنت و کسب درآمد آنلاین پر از جاذبه های متنوع در زمینه پول سازی و یا توسعه کسب و کار هست. یکی از شیوه های کسب و کار و افزایش درآمد گرفتن تبلیغات است تبلیغات به دو صضورت تبلیغات آنلاین و تبلیغات آفلاین است در اینجا قصد است تا چگونگی تاثیر تبلیغات آنلاین و آفلاین در کنار هم و اینکه آیا موجب تاثیر گذاری بیشتر می شود را بررسی کنم
اجرای راهکارهای تبلیغات و بازاریابی در فضای آنلاین، به کسب و کارها کمک میکند تا اطلاعات بیشتری به مخاطب خود ارائه دهند و فرد کاملا از امکانات محصولات و خدمات مطلع گردند. به همین دلیل، خیلی از کسب و کارها سراغ پیشبرد موازی کمپینهای آفلاین با آنلاین میروند. چنین رویکردی، میزان اثرگذاری کمپینهای تبلیغاتی را چندین برابر میکند و به کسبوکارها این مزیت را میدهد که بتوانند در کنار هدفگیری عموم مردم بواسطه تبلیغات تلویزیونی، چاپی و محیطی، مخاطبان هدف کسبوکارها بواسطه راهکارهای آنلاین هدفگیری شوند.