آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

لازمه انعطاف‌پذیری استارت‌آپ‌ها

لازمه انعطاف‌پذیری استارت‌آپ‌ها

ستارت‌آپ‌ها برای حفظ جریان کار و گسترش شرکت، شدیدا به جریان نقدینگی خود وابسته هستند. اما گاهی اوقات، مدیریت هزینه‌های عملیاتی و سرمایه‌های بلااستفاده بسیار دشوار می‌شود و دفاتر را به تعطیلی می‌کشاند. انعطاف‌پذیری محیط کار می‌تواند راه‌حلی برای این مشکل مخرب باشد. در بازارهایی که برای استخدام نیرو با یکدیگر رقابت می‌کنند، استارت‌آپ‌ها هزاران دلار صرف می‌کنند تا افراد بااستعداد را جذب و حفظ کنند. ساعات کاری انعطاف‌پذیر نه‌تنها به شرکت شما کمک می‌کند تا از نظر متقاضیان با استعداد متمایز به نظر برسید، بلکه در کنار فرهنگ سازمانی فوق‌العاده، آن‌ها را متقاعد می‌کنید تا کنار شما بمانند. این کار باعث می‌شود در هزینه‌های سنگین استخدام نیرو صرفه جویی کنید...

در حوزه کسب‌وکارهای اینترنتی، ۳۰ درصد از استارت‌آپ‌ها بیان می‌کنند که بزرگ‌ترین چالش آن‌ها برای استخدام نیرو، رقابت شدید است.

استارت‌آپ‌هایی که محیط کار انعطاف‌پذیری دارند، شکاف موجود میان این افزایش رقابت و نیاز به استعدادهای برتر را برطرف می‌کنند. درواقع ۷۳ درصد از جوانان عقیده دارند که داشتن محیط کار و ساعات کار انعطاف‌پذیر، یکی از مهم‌ترین معیارهایی است که هنگام جستجوی کار در نظر می‌گیرند.

داشتن ساعات منعطف، فقط به جذب و حفظ استعدادهای برتر کمک نمی‌کند، بلکه در موفقیت کلی استارت‌آپ شما نیز نقش اساسی دارد. ولی هنوز هم بسیاری از موسسان استارت‌آپ‌ها به انعطاف‌پذیری در محیط کار اعتقادی نداشته و برخی نیز نمی‌دانند از کجا شروع کنند.

کسب درآمد جالب

با این‌که انعطاف‌پذیری کسب‌وکار تا حد زیادی بستگی به شغل و ویژگی‌های شخصیتی کارمندان دارد، اما مزایای کلی این روش باعث شده است که ریسک آن کم باشد. در این مقاله چهار دلیل برای ضرورت انعطاف‌پذیری محیط کسب‌وکارها بیان می‌کنیم:

۱ـ خداحافظی با عدم تعادل کار و زندگی
بسیاری از مردم هنگام جستجو برای شغل، انعطاف‌پذیری را مهم‌ترین معیار خود می‌دانند، چراکه می‌خواهند وقت بیشتری را با خانواده بگذارند یا به کارهای سرگرم‌کننده مشغول باشند. البته کار برای آن‌ها اهمیت دارد، ولی ازآنجاکه داشتن ساعت کاری انعطاف‌پذیر باعث می‌شود به راحتی و به شکلی کارآمد، هم به کارشان و هم به زندگی‌شان برسند، چنین گزینه‌ای را ترجیح می‌دهند.

دیگر دوره ساعات کاری سنتی، از ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر، به سر رسیده است. فناوری به ما این فرصت را داده تا کارهایمان را به شکلی کارآمد و سریع، در هر زمانی به هر کجا که می‌خواهیم ببریم. کارمندان همواره با یکدیگر در ارتباط هستند. برای مثال اگر کسی در روز تعطیل به دیگری ایمیل بزند، گیرنده می‌تواند از خانه در همان روز به آن پاسخ دهد.

تاثیر انعطاف‌پذیری محیط کار بر تعادل میان کار و زندگی بدیهی است. بنابراین استارت‌آپ‌هایی که این مساله را بپذیرند، می‌توانند شاهد افزایش قابل‌توجهی در بهره وری خود باشند، ضمن آنکه کارمندان هم بهتر می‌توانند فشارهای مربوط به کار و زندگی شخصی‌شان را به دور از محل کار مدیریت کنند.

۲ـ نتیجه‌گرایی
بسیاری از استارت‌آپ‌ها با انعطاف‌پذیری مخالف هستند زیرا عقیده دارند کارمندان همیشه باید در خدمت مشتریان باشند. در اصل این شرکت‌ها به کارمندان پول می‌دهند تا حضور فیزیکی‌شان را حفظ کنند. لیکن این باور که کارکنان باید همیشه جلوی چشم مدیر باشند تا مدیر مطمئن شود کارشان را خوب انجام می‌دهند، مدتهاست که از دور خارج شده است.

خلاصه این‌که استارت‌آپ‌ها باید به‌جای توجه به حضور منظم کارمندان در محل کار، بر نتایج تمرکز کنند. اگرچه این تغییر تفکر ممکن است دشوار باشد، اما پاداش آن ممکن است ورق کسب‌وکار شما را برگرداند. استارت‌آپ‌هایی که استراتژی‌های نتیجه گرا را به کار گرفته‌اند، به نتایجی همچون افزایش وجدان کاری، مشارکت بهتر کارکنان و کاهش استرس آن‌ها دست یافته‌اند. بنابراین به‌جای تمرکز بر کنترل و مدیریت کارکنان و نحوه‌ی کارشان، سعی کنید خود کار را مدیریت کنید و بر اثربخش بودن انجام کار تمرکز داشته باشید.

البته این روش برای تمامی حرفه‌ها عملی نیست و این شما هستید که باید تصمیم بگیرید که آیا می‌توان کاری را از راه دور انجام داد یا خیر. هدفی را برای کارکنان تعیین کنید و به آن‌ها بگویید مادامی‌که بتوانند در زمان تعیین شده به این هدف دست پیدا کنند، می‌توانند از هر جایی که می‌خواهند برای شرکت شما کار کنند. بدین ترتیب هم مدیران و هم کارکنان می‌توانند وقت بیشتری را برای کار واقعی صرف کنند و امکان دستیابی به نتایج موثر بیشتر می‌شود و زمان بیشتری برای فکر کردن در مورد شیوه‌ی بهبود استراتژی برای موفقیت در شرکت باقی می‌ماند.

۳ـ صرفه جویی در هزینه‌ها
استارت‌آپ‌ها برای حفظ جریان کار و گسترش شرکت، شدیدا به جریان نقدینگی خود وابسته هستند. اما گاهی اوقات، مدیریت هزینه‌های عملیاتی و سرمایه‌های بلااستفاده بسیار دشوار می‌شود و دفاتر را به تعطیلی می‌کشاند. انعطاف‌پذیری محیط کار می‌تواند راه‌حلی برای این مشکل مخرب باشد. در بازارهایی که برای استخدام نیرو با یکدیگر رقابت می‌کنند، استارت‌آپ‌ها هزاران دلار صرف می‌کنند تا افراد بااستعداد را جذب و حفظ کنند. ساعات کاری انعطاف‌پذیر نه‌تنها به شرکت شما کمک می‌کند تا از نظر متقاضیان با استعداد متمایز به نظر برسید، بلکه در کنار فرهنگ سازمانی فوق‌العاده، آن‌ها را متقاعد می‌کنید تا کنار شما بمانند. این کار باعث می‌شود در هزینه‌های سنگین استخدام نیرو صرفه جویی کنید.

حتی می‌توانید یک قدم بیشتر بردارید و روی کارکنان قراردادی تمرکز کنید. چراکه استخدام کارکنان قراردادی کمتر از کارکنان تمام وقت هزینه دارد و بااین‌حال، به کار با کیفیت هم می‌انجامد. بدین ترتیب می‌توانید کارکنانی را ابتدا آزمایش کنید و سپس در مورد استخدام تمام وقت آن‌ها تصمیم بگیرید. همچنین با این کار پول بیشتری آزاد می‌شود تا بتوانید آن را صرف توسعه استارت‌آپ خود نمایید و از ادامه موفقیت آن مطمئن شوید.

۴ـ هماهنگی میان کارکنان
اگر ساعات کاری انعطاف‌پذیر را در سرتاسر سازمان خود به اجرا درآورید، و به کارکنان اجازه دهید خودشان ساعات کارشان را انتخاب کنند، به تقویت کار تیمی و هماهنگی بیشتر در استارت‌آپ خود کمک کرده‌اید. ازآنجاکه تمامی کارکنان از امتیاز داشتن ساعات کاری انعطاف‌پذیر برخوردار می‌شوند، هماهنگی آن‌ها نیز با شما بیشتر خواهد شد.

اگر یکی از کارمندان نتواند کاری را که شدیدا در اولویت است به موقع انجام دهد، یا آنکه مجبور شود به خاطر حضور در جایی، زودتر محل کارش را ترک کند، سایر کارمندان می‌توانند ساعات کارشان را تعدیل کرده و در غیاب آن فرد، کارش را انجام دهند. ازآنجاکه این کار به نفع همه است و همه از منافع آن بهره‌مند می‌شوند، ارتباط و پیوند جمعی مستحکم‌تر می‌شود و افراد از یکدیگر بیشتر حمایت می‌کنند.

کارکنانی که ساعات کاری انعطاف‌پذیری دارند ، احساس می‌کنند توانمندترند، زیرا نیازهای فردی و عاطفی آن‌ها برآورده می‌شود، و بدین ترتیب نگرش آن‌ها نسبت به کارشان مثبت‌تر و رضایت آمیز‌تر می‌شود. این مثبت اندیشی باعث می‌شود نیروهای منفی و تنش‌هایی که استراتژی‌های کاری سنتی (که مطابق آن‌ها همه باید همزمان زیر یک سقف کار کنند) بعضاً ایجاد می‌کنند از بین برود.

آیا استارت‌آپ شما محیط انعطاف‌پذیری دارد؟

کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت . استارت آپ  انعطاف پذیر  اینترنت پول یابی  تبلیغات  راز موفقیت . کارآفرین . کسب و کار . نوآوری

منبع مقاله : سایت پول یابی

کسب درآمد با مشتریان متصل

کسب درآمد با مشتریان متصل

بسیاری از کارشناسان مردم‌شناسی دیجیتال مثل «برایان سولیس» این نسل را نسل C (Connected می‌نامند. مشتری متصل امروز، آینه تمام نمای پیام مک‌لوهان است. با حضور گسترده تلفن‌های هوشمند، تبلت‌ها و شبکه‌های اجتماعی، «متصل بودن» به یک حقیقت انکارناپذیر تبدیل شده است. به اشتراک گذاشتن تجربیات در شبکه‌های اجتماعی یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های زندگی در عصر دیجیتال است، عصری که در آن همه ما همواره آنلاین و به یکدیگر متصل هستیم. این سبک زندگی دیجیتال یکی از تغییرات پیش‌بینی‌نشده مک لوهان در عرصه بازاریابی و برندسازی را محقق ساخته است؛ شکافی بزرگ میان مشتریان متصل و سازمان‌هایی که هنوز از روش‌های بازاریابی و برندسازی سنتی استفاده می‌کنند....

 دو هزار سال پیش، زمانی که «انیون»، از مشهورترین بلورسازان روم باستان از خواب بیدار شد، تصور نمی‌کرد که سال‌ها بعد به الگوی بازاریابان جهان تبدیل شود. اما حالا بزرگان بازاریابی او را «نخستین مدیر برند جهان» می‌نامند.انیون احتمالا فقط می‌خواست کسب‌وکارش را گسترش دهد. «چطور می‌توانم با مشتریان ارتباط برقرار کنم و محصول بیشتری بفروشم؟» او به این نتیجه رسید که روی تمام گلدان‌ها و کوزه‌ها این عبارت را حک کند: «ساخته شده به‌دست انیون.» او می‌توانست لوگوی خود را روی شیشه‌ها حکاکی کند اما در عوض، این جمله را نوشت که روی نام سازنده تمرکز کرده باشد.طی این دو هزار سال، انتظارات و رفتار مشتریان به تناسب نیازهایشان تغییر کرده است. برندسازی و استراتژی‌های بازاریابی نیز دستخوش تغییرات بسیاری بوده‌اند. برای آنکه بتوانیم به نیاز مشتری پاسخ دهیم، باید همواره در تغییر و تحول باشیم.

 بازاریابی اینترنتی

رسانه، خود پیام است

مشتریان همواره در تحول و تکامل هستند و مشتری آینده با مشتری امروز کاملا متفاوت است. تکامل، واکنش اجتناب‌ناپذیر ما در برابر تغییراتی است که هر لحظه و هر روز پیرامون ما رخ می‌دهد. امروزه بر همه بازاریابان روشن شده است که برندها و فرآیند برندسازی بیش از پیش مشتری‌محور شده‌اند. بسیاری از برندها از نظر عملیات و کیفیت به همگرایی رسیده‌اند. تنها چالشی که وجود دارد، پیش‌بینی رفتار مشتریان باهوش است. این روزها، مشتریان متصل (Connected Customers) و برندها دقیقا به همان شکلی رفتار می‌کنند که «مارشال مک ‌لوهان» ۵۰سال قبل پیش‌بینی کرده بود. او در کتاب به یاد ماندنی خود به نام «درک رسانه» ادعا کرد که «رسانه، خود پیام است.» در آن دوران، این جمله برای بسیاری غیرقابل درک و بیشتر شبیه غیب‌گویی بود. گرچه مک‌ لوهان این مفاهیم را برای نخستین بار در دهه ۱۹۶۰ میلادی مطرح کرده اما به‌دلیل پیشرفت مداوم تکنولوژی، گفته‌های او قدیمی نشده و هنوز هم کاربرد دارد.

او معتقد بود که مردم، بیشتر روی اختراعات و نوآوری‌های جدید تمرکز می‌کنند در حالی که از تغییرات بنیادینی که این اختراعات و نوآوری‌ها در جامعه ایجاد می‌کنند غافل هستند. او تکنولوژی‌ها و نوآوری‌های جدید را «رسانه» نام نهاد. رسانه یعنی ابزاری که به انسان کمک می‌کند کارهایی را انجام دهد که قبل از اختراع رسانه، انجام آنها غیرممکن بود. هر رسانه، یکسری از ابعاد فیزیکی، اجتماعی، شناختی یا روانشناختی انسان را به فعالیت وا می‌دارد. مک ‌لوهان نام این فرآیند را «توسعه ابعاد وجودی انسان» می‌گذارد. مثلا اتومبیل، پاهای ما را به‌کار می‌اندازد و در نتیجه ما را جابه‌جا می‌کند. تلفن همراه، ما را به استفاده از صدایمان وامی‌دارد و قابلیت دسترسی‌پذیری ایجاد می‌کند و رسانه‌های الکترونیکی مستقیما روی «دستگاه عصبی مرکزی» ما تاثیر می‌گذارند. در حالی که تمام تکنولوژی‌های قدیمی کمابیش یک یا چند عضو از اعضای بدن را به‌کار می‌اندازند، اما گفته می‌شود که الکتریسیته مستقیما روی دستگاه عصبی و در نتیجه روی مغز تاثیر می‌گذارد. رسانه‌هایی که قبل از عصر الکتریسیته اختراع شده بودند، باعث تحریک خارجی اعضای بدن می‌شدند. تکنولوژی‌های الکترونیک اما مستقیما ذهن را هدف می‌گیرند. مک ‌لوهان معتقد بود تحریک هوشیاری، نخستین نشانه «هوشیاری جمعی» دهکده جهانی است. ما به سرعت در حال ورود به آخرین مرحله از توسعه ابعاد وجودی انسان هستیم: تحریک هوشیاری از طریق رسانه‌های الکترونیکی. معنای «پیام» از دیدگاه مک‌لوهان تا حدی مبهم است، درست مثل تعریف او از رسانه. به اعتقاد او، پیام محتوایی نیست که از سوی رسانه به مخاطب منتقل می‌شود، مثل آگهی‌های بازرگانی. از نظر او پیام به تمام تغییراتی اطلاق می‌شود که از طریق رسانه در امور شخصی، میان فردی و اجتماعی انسان ایجاد می‌شود؛ مثل تغییرات در رفتار، گرایش‌ها، روابط و باورهای عمومی. بنابراین، «پیام» مک‌لوهان، تغییر در مقیاس، سرعت یا الگوی رفتار انسان‌ها است که به‌دنبال یک اختراع یا نوآوری جدید ایجاد شده باشد. هر رسانه پیامی به همراه دارد. ما در حال حاضر دریافته‌ایم که «پیام مشتریان متصل»، روی امور انسانی و عرصه بازاریابی تاثیر چشمگیری دارد.

 

پیام مشتریان متصل

به عصر مشتریان متصل خوش آمدید. بسیاری از کارشناسان مردم‌شناسی دیجیتال مثل «برایان سولیس» این نسل را نسل C (Connected می‌نامند. مشتری متصل امروز، آینه تمام نمای پیام مک‌لوهان است. با حضور گسترده تلفن‌های هوشمند، تبلت‌ها و شبکه‌های اجتماعی، «متصل بودن» به یک حقیقت انکارناپذیر تبدیل شده است. به اشتراک گذاشتن تجربیات در شبکه‌های اجتماعی یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های زندگی در عصر دیجیتال است، عصری که در آن همه ما همواره آنلاین و به یکدیگر متصل هستیم. این سبک زندگی دیجیتال یکی از تغییرات پیش‌بینی‌نشده مک لوهان در عرصه بازاریابی و برندسازی را محقق ساخته است؛ شکافی بزرگ میان مشتریان متصل و سازمان‌هایی که هنوز از روش‌های بازاریابی و برندسازی سنتی استفاده می‌کنند.

به اعتقاد سولیس، هر فرد به‌طور متوسط، دست کم با ۱۵۰ نفر در فیس‌بوک یا ۱۴۰ نفر در توییتر در ارتباط است. این رقم تصادفا با «عدد دانبار» مطابقت پیدا می‌کند. این عدد که نخستین بار از سوی «رابین دانبار» مطرح شد، بیانگر یکی از محدودیت‌های شناختی انسان است. بر اساس این نظریه، یک نفر می‌تواند با حدود ۱۵۰ (تا ۲۴۰) نفر رابطه اجتماعی پایدار برقرار کند. مشتریان متصل این پتانسیل را دارند که از طریق رسانه‌های اجتماعی و با به اشتراک گذاشتن تجربیات، ارزش پیشنهادی شما را به میلیون‌ها مشتری احتمالی که دارای سلایق و عقاید مشابهی هستند منتقل کنند. قدرت این مشتریان در انتقال ارزش و جلب مشتریان جدید، بسیار فراتر از توانایی شماست.

استراتژی‌های برندسازی و بازاریابی متناسب با رفتار و انتظارات مشتریان متصل به شما کمک می‌کند تا به کمک جمعی از مخاطبان به طیف بزرگ‌تری از مخاطبان دسترسی پیدا کنید. با نگاهی به نظریه مک‌لوهان می‌توانیم نتیجه بگیریم که در این عصر، فرآیند اتصال یک مشتری با مشتریان دیگر، خود یک رسانه است. این رسانه به شما امکان دسترسی به مخاطبانی را می‌دهد که غیرقابل دسترس هستند یا دسترسی به آنها هزینه‌بر است و این بر جمله معروف «رسانه خود پیام است» صحه می‌گذارد.

در سال ۲۰۱۱، گوگل مفهوم «لحظه صفر حقیقت» یا ZMOT را برای نخستین بار مطرح کرد. لحظه صفر حقیقت همان لحظه‌ای است که هنگام خرید آنلاین، بازدید از یک وب‌سایت یا مرور نظرات کاربران، نخستین ذهنیت شما از یک برند در ذهنتان شکل می‌گیرد. اما نسل C اهل صبر کردن نیستند. از ویژگی‌های اصلی این نسل، جست‌وجوی اطلاعات پیش از خرید آنلاین محصولات و خدمات است.

مشتریان نسل C آگاه‌تر و نکته‌سنج‌تر از آن هستند که در لحظه صفر حقیقت گیر کنند. سولیس با یادآوری این نکته، بازاریابان و نظریات آنها درباره لحظه صفر حقیقت را زیر سوال برد. به اعتقاد او، گرچه محتوایی که ما در قالب تبلیغات به مشتری ارائه می‌کنیم در شکل‌گیری ذهنیت او درباره محصول یا خدمات ما تاثیر دارد، اما مشتریان بیشتر تحت تاثیر نظرات و تجربیات سایر کاربران در شبکه‌های اجتماعی هستند و تصمیم خود را بر اساس تجربیات «واقعی» کاربران می‌گیرند.

او با اشاره به محدودیت‌های نظریه ZMOT برای شکل‌دهی تصمیم‌گیری آنلاین مشتریان نسل C، در سال ۲۰۱۳ واژه UMOT یا «لحظه نهایی حقیقت» را معرفی کرد. UMOT فرآیند تکرارشونده به اشتراک گذاشتن تجربیات است. به بیان دقیق‌تر، لحظه نهایی حقیقت، لحظه‌ای است که مردم تجربه‌های خود درباره یک برند را در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند. لحظه‌ای که شما تجربه خود را به اشتراک می‌گذارید، لحظه ZMOT تمام افرادی است که این تجربه را در قالب یک عکس یا نوشته می‌بینند. فرآیند تبدیل UMOT به ZMOT بارها تکرار شده و از محدوده کنترل سازمان‌ها خارج می‌شود.

نتیجه‌گیری: قوانین برندسازی سنتی دیگر پاسخگوی نیازهای مشتریان نیستند. مراحلی که هر مشتری طی می‌کند تا محصولی را خریداری کند، درست مثل یک سفر طولانی است و سفر مشتریان امروز با سفر مشتریان نسل‌های قبل کاملا متفاوت است. همه ما، صرف‌نظر از سن و سال، مشتریان متصل هستیم. همه ما در شبکه‌های اجتماعی مخاطبانی داریم که خود نیز دارای مخاطبانی هستند و همین امر الگوهای برندسازی را دگرگون کرده است.

مشتریان امروز، فرآیند برندسازی را که روزی در حوزه وظایف مدیران برند بود، کاملا تحت کنترل خود در آورده‌اند و مدیران برند تنها در صورتی می‌توانند در این فرآیند به بهترین شکل سهیم باشند که تجربه‌ای خاطره‌انگیز را برای مشتریان فراهم کنند. آدام ریچاردسون از مجله کسب‌وکار هاروارد معتقد است تجربه مشتری یعنی مجموع نقاط تماس یک مشتری با برند (touchpoints) در تمامی مراحل چرخه خرید، یعنی از ZMOT تا UMOT. شما می‌توانید با کمک صدها «نقشه سفر مشتری» که به صورت آنلاین در دسترس عموم قرار دارند، نقشه نقاط تماس مشتری خود را طراحی کنید. هرچند نقاط تماس از هر صنعت تا صنعتی دیگر متفاوت است اما ریچاردسون این نقاط را در چهار گروه کلی جای می‌دهد: ۱. محصول یا خدمات ۲.تعاملات ۳.پیام‌رسانی ۴. محیط یا بستر

هنگام طراحی این نقشه نکات زیر را در نظر بگیرید:

* از زاویه دید مشتریان متصل به مسائل نگاه کنید.

* برای جمع‌آوری داده‌های مشتریان از روش جمع‌سپاری استفاده کنید.

* از پیچیدگی بپرهیزید.

 

خود واقعی‌تان باشید

شرکت بین‌المللی Cohn & Wolfe در سال ۲۰۱۶ در گزارشی اعلام کرد که مشتریان، تشنه صداقت هستند و از دروغ‌گویی بیزارند. از دیدگاه مشتریان متصل، شرکتی دارای صداقت و اعتبار است که قابل اطمینان، معتبر و حقیقی باشد. این سه ویژگی، هفت معیار را شامل می‌شوند: عمل به وعده‌ها، ارائه کیفیت بالا، برخورد مناسب با مشتری، حفظ حریم خصوصی و داده‌های مشتریان، ارتباط صادقانه، حقیقی بودن و پرهیز از جعلی بودن و پایبندی به اصول اخلاقی.

 

داده‌های بزرگ، شخصی‌سازی و برندسازی در نسل C

طبق نتایج تحقیقات، ۶۱ درصد مشتریان می‌گویند که تکنولوژی، رفتار آنها و نحوه تعاملشان با شرکت‌ها را تغییر داده است. برخی از یافته‌های این تحقیقات از این قرارند:

۱) به لطف تکنولوژی، سکان کشتی در دست مشتریان است. تکنولوژی نحوه تعامل افراد با شرکت‌ها را به کلی تغییر داده است. ۷۰ درصد مصرف‌کنندگان موافقند که به لطف تکنولوژی، می‌توانند محصول دلخواهشان را از بهترین تولیدکننده خریداری کنند. ۶۱ درصد می‌گویند تکنولوژی رفتار آنها را تغییر داده است.

۲) مشتریان، خواهان تعاملات بی‌درنگ هستند. هر کجا تکنولوژی حضور دارد، فرهنگ «فوریت و بی‌واسطگی» حاکم است و این فرهنگ، ماهیت تعاملات مشتری با شرکت‌ها را تغییر داده است. ۶۴ درصد مشتریان از شرکت‌ها انتظار دارند که بدون معطلی به آنها پاسخ دهند.

۳) مشتریان اعداد و ارقام نیستند، انسانند. مشتریان این عصر با تکنولوژی کاملا خو گرفته‌اند اما در عین حال، به‌دنبال روابط شخصی با شرکت‌ها هستند. دوسوم مصرف‌کنندگان می‌گویند اگر شرکتی به آنها به چشم اعداد و ارقام نگاه کند، آنها به برند دیگری روی خواهند آورد.

۴) مشتریان، داده‌ها را در ازای شخصی‌سازی به شرکت‌ها ارائه می‌کنند. بسیاری از مشتریان می‌دانند که شخصی‌سازی تنها در حالتی ممکن است که شرکت‌ها به داده‌های مشتریان دسترسی داشته باشند. مشتریان از کسب‌وکارها انتظار دارند از این داده‌ها به‌عنوان اهرمی برای ایجاد یک تجربه بهتر و متناسب با نیاز مشتری استفاده کنند.

۵) مشتریان باهوش به‌دنبال تجربه فروش سفارشی‌اند. مشتریان از شنیدن تعریف و تمجیدهای تکراری فروشندگان از محصولات به ستوه آمده‌اند. آنها کسب‌وکاری را انتخاب می‌کنند که مشتری را درک کند. بیش از سه‌چهارم مشتریان، فروشندگانی را ترجیح می‌دهند که به جای تمرکز بر فروش محصول، روی تامین نیازهای مشتری تمرکز کنند.

 

مشتریان، منبع جمع‌سپاری

مشتریان متصل، در واقع مدیران برند شما هستند که روی آنها کنترل چندانی ندارید. پس چرا برخی از عملیات مربوط به حوزه بازاریابی را به آنها محول نکنید؟ جمع‌سپاری یعنی سپردن بخشی از فعالیت‌های یک سازمان به مشتریان یا افرادی خارج از سازمان که به صورت داوطلبانه، به‌طور رایگان یا با دریافت مبلغی ناچیز، حاضر می‌شوند این فعالیت‌ها را بر عهده بگیرند. با استفاده از این روش، داده‌های واقعی را از مشتریان واقعی دریافت می‌کنید و روی تجربیاتی که به اشتراک می‌گذارند، تاثیر بیشتر و سریع‌تری خواهید گذاشت. الکس کرام، نویسنده وب‌سایت crowdsource.com می‌گوید می‌توانید در این چهار حوزه از عملیات بازاریابی از روش جمع‌سپاری استفاده کنید: تعیین ارزش پیشنهادی برند، پیام‌رسانی به مشتریان، توسعه محصول جدید و طراحی بسته‌بندی

ما تازه در آغاز عصر مشتریان متصل هستیم. تا سال ۲۰۲۰، این انتظار می‌رود که سفر مشتریان یکپارچه‌تر و کل‌نگرانه‌تر باشد. مفاهیم مشتری متصل، سفر مشتری و تجربه مشتری، دیگر فقط دغدغه مدیران ارشد بازاریابی، مدیران ارشد فناوری اطلاعات و مدیران ارشد منابع انسانی نیست. مدیران ارشد اجرایی نیز به مرور به اهمیت این حوزه‌ها پی می‌برند. این متغیرها مرگ و زندگی کسب‌وکارها را رقم می‌زنند. مدیرانی که با حوزه مشتری آگاهانه و هوشمندانه برخورد می‌کنند و تمرکز اصلی استراتژی کسب‌وکار خود را بر مشتریان معطوف می‌کنند، بدون شک موفق خواهند شد.

کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت . سایت پول یابی . استراتژی برندسازی . برندسازی . تصمیم‌گیری . قوانین برندسازی . کسب و کار . مشتری . مشتریان متصل

منبع : سایت پول یابی

مزایای خرید استارتاپ

مزایای خرید استارتاپ
گاهی شاید خرید استارتاپ نسبت به راه‌اندازی کسب و کار جدید بسیار بهتر و مقرون به صرفه تر باشد که در اینجا پایداری مهم تر از هر چیزی است.

خرید یک کسب‌ و کار که دارای رشد پایدار است، بسیار بهتر از ایجاد کسب‌ و کار جدید با آینده نامعلوم است. این مدل تأثیر بالایی در آینده کسب‌ و کار دارد.

کسب درآمد جالب

یکی از مهم‌ترین انتخاب‌های شغلی که می‌توانید داشته باشید این است که بخواهید کارمند شخص دیگری باشید یا برای خودتان کار کنید. نباید خودتان را گول بزنید؛ اگر می‌خواهید برای خودتان کار کنید، به این معنا نیست که کسب‌وکار و شرکت خودتان را راه‌اندازی کنید. رسیدن به ایده خوب و داشتن پول کافی برای کارآفرین یک‌شبه شدن، آسان نیست. افراد زیادی هستند که می‌خواهند کارآفرین شوند یا فکر می‌کنند که می‌خواهند کارآفرین شوند. ولی نمی‌دانند که از کجا شروع کنند.

آیا تا به حال به یک راه حل سوم فکر کرده‌اید؟ یک کسب‌وکار را بخرید و رئیس خودتان باشید! این مدل کسب‌وکار «کارآفرینی از طریق خرید یک شرکت» (Acquisition) نام دارد و سال‌ها است در دانشگاه‌های جهان تدریس می‌شود. به‌عنوان مثال، خرید یک کسب‌وکار توانسته است باعث گسترش شرکت ایجنت بتا (Agent Beta) شود. اگر این شرکت این کار را نمی‌کرد، می‌بایست به رشد کم قانع می‌شد. همین شرکت از طریق خرید یک کسب‌وکار دیگر به نام فلیپا (Flippa) توانست در سبد خدمات خود تنوع ایجاد کند.

مدیران هوشمند‌، به دنبال شرکت‌هایی هستند که رشد کرده‌اند و سودده هستند. این نوع کسب‌وکار دارای درآمد پایدار است. کسب و کار پایدار، کسب‌وکاری است که بانک‌ها و سرمایه‌گذاران به آن علاقه دارند و ریسک بسیار کمی برای سرمایه‌گذاری دارد که باعث جذاب بودن آن می‌شود.

چه چیز باعث پایداری کسب‌وکار می‌شود؟

مشتریان وفادار باعث پایداری یک کسب‌وکار می‌شوند. مشتری که بتواند خریدهای مجدد داشته باشد، برای ادامه حیات یک شرکت بسیار حیاتی است. توسعه سریع پایگاه مشتریان ضامن ادامه رشد کسب و کار نیست. بنابراین صاحبان کسب‌وکار نباید با این مسئله گمراه شوند. برای خرید یک کسب‌وکار باید به دنبال شرکت‌هایی بود که هسته‌ای از مشتریان وفادار دارند که همیشه محصولات و خدمات آن‌ها را خریداری می‌کنند. ولی آیا مشتریان همیشه ثابت هستند یا تغییر هم می‌کنند؟ تغییرات دوره‌ای در پایگاه مشتریان نشانه این است که کسب و کار نتوانسته بازار خاص خود را پیدا کند. در نتیجه پول، زمان و منابع به دنبال پیدا کردن مشتری خاص هدر رفته است.

رشد آرام بهتر است یا رشد سریع؟

مورد دیگری که باید به آن اشاره کرد، مدل رشد آرام است. چون وقتی که شما وارد یک کسب‌وکار جدید می‌شوید، تمایل ندارید وارد بحران‌هایی مثل موجودی انبار بالا، مشکلات سرویس مشتریان، حمل و نقل، انبارداری، آموزش و مشکلاتی از این قبیل شوید که نتیجه رشد بالا است. البته فکر نکنید باید برای خرید، به سراغ یک شرکت سطح پایین بروید که احتمالا هیچ‌گونه پایگاه مشتری در آینده نخواهد داشت.

یکی از مشاوران خبره در زمینه خرید کسب‌وکار می‌گوید: «به دنبال خرید شرکتی باشید که طی سالیان گذشته رشد پایداری داشته است و محصول یا خدمت آن شرکت در سال‌های آتی، تقاضای پایداری از جانب مشتری داشته باشد.» تأسیس یک شرکت، ریسک خیلی بزرگی است و ساعت‌ها کار مدام می‌طلبد. شما بدون هیچ پولی شروع می‌کنید و می‌بایست به دنبال مشتری باشید که کسب‌وکارتان رشد کند. شما هیچ پایگاه مشتری ندارید و باید از صفر شروع کنید. کارمندان آموزش‌دیده و باتجربه ندارید که به شما سرنخ بدهند و کارهای مهم شما را انجام دهند. ولی خرید یک شرکت پایدار، به این معنی است که باید جزئیات کوچکی را تغییر دهید تا به سبک دلخواهتان تبدیل شود و بانک‌ها بتوانند با طیب خاطر، اعتبارات بانکی را به شرکت شما سرازیر کنند.

کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت . استارت‌‌آپ .بیزینس . پایداری کسب و کار . خریداستارت ‌آپ . رکود کسب و کار . کسب و کار

منبع :سایت پول یابی, کسب درآمد از اینترنت

راههای کسب درآمد و برندشدن در اینستاگرام،گرفتن فالور

راههای کسب درآمد و برندشدن در اینستاگرام،گرفتن فالور

استفاده از هشتگ‌های مناسب در کپشن اینستاگرام یکی از عوامل موثر در پروموت کردن پست‌های اینستاگرامی است. البته نکته‌ی مهمی که در ارتباط با انتخاب هشتگ مناسب وجود دارد انتخاب و استفاده از تعداد محدودی هشتگ مرتبط و تخصصی است. اهمیت هشتگ از آنجا ناشی می‌شود که معمولا مشتریان حرفه‌ای با جستجوی هشتگ‌های تخصصی به پست‌های شما خواهند رسید. بنابراین قبل از انتخاب هشتگ‌های مناسب بهتر است با بررسی پیج‌های رقبا هشتگ‌های پرطرفدار را انتخاب کنید....

کسب درآمد از اینستاگرام


امروزه شبکه‌ی اجتماعی اینستاگرام با بیش از ۶۰۰ میلیون کاربر در ماه، به یکی از محبوب‌ترین و قدرتمندترین شبکه‌های اجتماعی موجود تبدیل شده است. زیرا با توجه به گرایش مردم به رسانه‌های تصویر محور، برندسازی در اینستاگرام به یکی از موثرترین راه‌های جذب مشتری تبدیل شده است. اما ممکن است برای شما نیز این سوال به وجود آید که برندسازی در اینستاگرام چگونه انجام می‌گیرد؟ و برای موفقیت در این رسانه‌ی اجتماعی چگونه باید عمل کرد. در ادامه به بررسی عوامل موثر در موفقیت برندسازی در اینستاگرام می‌پردازیم.

راههای موفقیت برندسازی در اینستاگرام و افزایش فالور 

۱) ایجاد یک پروفایل با مشخصات کامل و شفاف

مشخصات وارد شده در پروفایل هر برند مهمترین دارایی آن محسوب می‌شود. در حقیقت می‌توان گفت عکس پروفایل، توضیحات موجود در بیو پیج و لینک‌های موجود در قسمت بیو مهمترین عامل در جلب اعتماد مشتری است. بنابراین برای برندسازی در اینستاگرام سعی کنید تصویر لوگوی برند خود را به عنوان عکس پروفایل پیج خود قرار دهید. در ضمن بهتر است این لوگو با لوگوی موجود در سایت رسمی برند شما یکسان باشد. زیرا این لوگو کلیدی برای جلب اعتماد و جذب مشتری بیشتر است. توضیحات موجود در بیو پیج در یک نگاه اطلاعات جامعی را در مورد برند و پیج شما در اختیار مشتریان قرار می‌دهد. بنابراین سعی کنید جملات کوتاه و جذابی را برای بیو پیج خود انتخاب کنید. این جملات باید هدف کلی برند شما را برای مشتری آشکار کند.

۲) استفاده از عکس‌های مرتبط و منسجم

در هر زمینه‌ای فعالیت می‌کنید برای جلب اعتماد مشتری بهتر است تصاویر منسجم و یک دستی را برای پیج خود تهیه کنید. به منظور یک دست بودن پیجتان می‌توانید قالب، تمپلیت و یا تمی را مطابق با رنگ سازمانی برند خودتان تهیه کنید. بنابراین هر تصویری که قرار است داخل پیج قرار گیرد را به کمک این قالب به تصویری مرتبط با پیجتان تبدیل کنید. در صورتی که عکاسی محصولاتتان را خودتان انجام می‌دهید بهتر است زمینه‌ی یکسانی را برای این محصولات در نظر بگیرید. این کار سبب می‌شود که مشتریان شما راحت‌تر به شما اعتماد کنند.

استفاده از عکس‌های مرتبط و منسجم روشی برای کمک به بهبود برندسازی در اینستاگرام است.
۳) استفاده از هشتگ‌های مناسب

استفاده از هشتگ‌های مناسب در کپشن اینستاگرام یکی از عوامل موثر در پروموت کردن پست‌های اینستاگرامی است. البته نکته‌ی مهمی که در ارتباط با انتخاب هشتگ مناسب وجود دارد انتخاب و استفاده از تعداد محدودی هشتگ مرتبط و تخصصی است. اهمیت هشتگ از آنجا ناشی می‌شود که معمولا مشتریان حرفه‌ای با جستجوی هشتگ‌های تخصصی به پست‌های شما خواهند رسید. بنابراین قبل از انتخاب هشتگ‌های مناسب بهتر است با بررسی پیج‌های رقبا هشتگ‌های پرطرفدار را انتخاب کنید.

۴) استفاده از محتوای ویدئویی

محتوای ویدئویی سبب افزایش تعامل برند شما با مشتریانتان خواهد شد. به اشتراک‌گذاری ویدئوهای آموزش استفاده از محصول و مراحل تهیه‌ی آن باعث می‌شود که نام برند شما به عنوان یک برند معتبر در ذهن مشتری ماندگار شود. بنابراین سعی کنید گاهی ویدئوهایی از همکاران و کارمندان خود نیز تهیه کرده و در پیج اینستاگرام خود منتشر کنید. استوری اینستاگرام نیز یکی دیگر از عوامل مهمی است که می‌تواند سبب افزایش تعامل با مشتریان شما شود.

۵) انتشار پست در بازه‌های زمانی مشخص

انتشار پست در بازه‌های زمانی مشخص به نوعی احترام به مخاطب تلقی می‌شود. بسته به نوع فعالیت‌های برند خود می‌توانید بازه‌های زمانی روزانه و هفتگی مشخصی را طبق تقویم محتوایی مشخص برای برند خود در نظر بگیرید. داشتن تقویم محتوایی سبب انسجام فعالیت‌های برند شما شده و به دسته‌بندی ذهن مخاطبان شما کمک خواهد کرد.

داشتن تقویم محتوایی سبب انسجام فعالیت‌های برند شما شده و به دسته‌بندی ذهن مخاطبان شما کمک خواهد کرد.
۶) تولید محتوای خلاق

تولید محتوای خلاق یک مزیت رقابتی در عصر دیجیتال است. با توجه به عکس محور بودن اینستاگرام احتمالا تولید محتوای خلاق برای آن دشوار خواهد بود. بنابراین بهتر است با استخدام نیروی گرافیک خلاق پست‌های خلاقانه بیشتری را تهیه کنید و از طریق این پست‌ها مخاطبان خود را به چالش بکشید.

۷) تبادل با سایر پیج‌ها و تاثیرگذاران

تبادل با تاثیرگذاران و سایر پیج‌های مرتبط سبب جذب مخاطبان جدید خواهد شد. زیرا افراد بیشتری با برند شما مواجه می‌شوند. همین مواجه شدن افراد جدید و به اشتراک‌گذاری تجربه‌ی مشتریان می‌تواند وجهه مثبتی به برند شما ببخشد. بنابراین تبادل با پیج‌های پرطرفدار مرتبط با محصولات برندتان را به عنوان گامی موثر برای برندسازی در اینستاگرام فراموش نکنید.

کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت .اعتمادسازی در اینستاگرام . افزایش فالور . اینستاگرام . بازاریابی در اینستاگرام . برندسازی . برندسازی در اینستاگرام . فروش در اینستاگرام

منبع: سایت پول یابی, آموزش کسب درآمد, کنکور, استخدام