اهمیت پوشش و فضا در افزایش کسب درآمد
دنیای کسب و کار و تجارت همواره در حال تغییر و دگرگونی هست و این دگرگونی تنها در فرم و شکل تجارت نیست فرضا زمانی کالا به کالا بوده و الان اینقدر پیشرفت کرده که وارد تجارت الکترونیکی و کسب درآمد اینترنتی شده است بلکه این تغییر در همه جنبه ها مشهود است . دیگر کمتر آن شکل سنتی وجود دارد و این تغییرات از پوشش تا مکان و فضای کسب و کار را تحت تاثیر قرار داده است . شرکتهای تجاری و فعال در کسب و کار اینترنتی در پوشش به خلاقیت روی آورده و تلاش کردند تا با انتخاب پوشش مناسب و نوآوری در آن خلق و خوی کارمندان خود را تغییر دهند و یا احساس بهتر و راحتی داشته باشند . به دلیل تاثیر فضا، مکان و پوشش در افزایش کسب درآمد و رونق تجارت ، در اینجا قصد دارم تا با نگاه به شرکتهای بزرگ فعال در اینترنت ، به نکات کلیدی پوش در کسب درآمد و دلیل تاثیری گذاری آن در بازار کسب و کار بپردازم.
مدتی است که کنار گذاشتن سنت های حرفه ای در فرهنگ کسب و کار محبوبیت زیادی پیدا کرده است. شرکت ها در حال تغییر دادن فضاهای اداری قدیمی و جایگزین کردن آنها با محیط های کاری غیر سنتی هستند. اتاقک های متعدد از فضای کاری جمع آوری می شوند و جای خود را به میز پینگ پنگ می دهند. گوگل در این زمینه تا آنجا پیش رفته است که برای کارکنان خود تخت های انفرادی مخصوصی قرار داده است که می توانند روی آنها چرت بزنند.
این نگرش، به فضای کاری محدود نمی شود و به طرز پوشش نیز سرایت کرده است. معیار پوشش استارتاپ ها تبدیل شده است به «هرچه می خواهی بپوش»، و شرکت های بزرگی مثل گوگل و اچ پی نیز به طور کامل تصمیم به حذف قوانین و ضوابط مربوط به پوشش گرفته اند.
شاید شما هم جزو طرفداران پر و پا قرص نوگرایی باشید و از نگرش «همیشه همین کار را کرده ایم» خوشتان نیاید. همه ی ما شاید شرکت ها و دفاتری که هنوز ظاهری مثل محل کار والدینمان دارند را نقد کرده باشیم. اما حذف کامل تمام سنت های کاری موجود شاید کمی زیاده روی باشد. بعضی از این سنت ها دلایل وجودی قابل قبولی دارند و مزایای متعددی با خود به همراه می آورند.
یکی از این سنت های یاد شده، ضوابط پوششی ادارات قدیم است. پوشش سنتی و رسمی در محیط اداری می تواند به دلایل متعدد روی تیم شما تأثیر واقعاً خوبی داشته باشد. برخی از این دلایل از این قرار اند:
احتمالاً می گویید مجبور کردن همه به پوشیدن یک نوع لباس استاندارد، چگونه به بالا بردن خلاقیت در میان آنان می انجامد؟
اما پژوهش تازه ای با عنوان «پیامد های شناختیِ پوشش رسمی» نشان می دهد دانش آموزانی که لباس فرم به تن دارند، در امتحانات به نسبت بقیه تفکر انتزاعی بیشتری از خود نشان می دهند. پژوهش یاد شده در حالی انجام شده است که برخی از دانش آموزان، لباس رسمی و برخی دیگر از آنان لباس کاملاً غیر رسمی به تن داشته اند.
در کل، آن دسته از آنها که لباس فرم تنشان بوده، باز تر و جامع نگرانه تر فکر کرده اند، در حالی که آن دسته از دانش آموزان با لباس غیر رسمی و راحتی، بازه ی فکری کوچکی داشته اند و تنها به جزئیات بی اهمیت پرداخته اند.
اینکه نحوه ی لباس پوشیدن روی چارچوب ذهنی انسان تأثیر می گذارد امری ثابت شده است. بنا براین شاید بهتر باشد تی شرت خود را برای خرید سر کوچه نگه دارید و در محل کار لباس رسمی تری بپوشید.
تا به حال برایتان پیش آمده که وقتی از منزل خود خارج می شوید، احساس کنید آنقدر انرژی دارید که هیچ کس جلودارتان نیست؟ همه ی ما هر از گاهی چنین احساسی را تجربه می کنیم، احساسی که به ما می گوید در محل کار از پس همه ی اموراتمان بر خواهیم آمد. اگر برای شما هم پیش آمده احتمالاً آن روزی نبوده که شلوار گرم کن و تی شرت لک دار به تن داشته اید.
پژوهش «پیامد های شناخی پوشش رسمی» نشان داده است لباس مناسب می تواند خلق و خوی شما را بهبود ببخشد و باعث شود در محل کار احساس «قدرت» بیشتر و به واقع عملکرد بهتری داشته باشید. اعضای تیم شما نیز از مزایای این پوشش مناسب بی بهره نخواهند بود. حال و هوای مثبت و تفکر شفاف کسانی که طرز پوشش مناسبی داشته اند در مقابل انتقاد، به واکنش های مثبت تری انجامیده است.
اگر لباس تفریح خود را در محل کار بپوشید، احساس و عملکردتان نیز تحت تأثیر تجربه ای قرار خواهد گرفت که پیش از آن در لباسهای مذکور داشته اید و تبعات طرز پوشش شما به خلق و خویتان نیز سرایت خواهد کرد.
پژوهش دیگری نشان داد افراد وقتی لباس کار آزمایشگاهی به تن می کنند توجه بیشتری از خود نشان می دهند. اما هنگامی که به آنها گفته شده لباسی که پوشیده اند در واقع لباس آزمایشگاه نیست و لباس نقاشی است، توجه کمتری از خود نشان داده اند. دکتر کارن پاین، استاد روانشناسی دانشگاه هرتفوردشایر و روانشناس مُد، علت این امر را اینطور بیان می کند: «وقتی لباس خاصی به تن می کنیم، الگوبرداری از ویژگی های مرتبط با آن پوشش امری بسیار متداول است».
مارک زوکربرگ، تی شرت خاکستری همیشگی اش را از سر تنبلی یا اینکه تازه از رختخواب بیرون آمده باشد به تن نمی کند. او با هدف اجتناب از آنچه روانشناسان آن را «خستگی ناشی از تصمیم گیری» می نامند چنین کاری می کند. اما در نظر داشته باشید که خیلی ها همین کار را با کت و شلوار سرمه ای یا نوک مدادی انجام می دهند.
تعداد تصمیم هایی که در طول روز می گیرید، می تواند بر قدرت تصمیم گیری تان اثر منفی داشته باشد. این شامل انتخاب لباس هم می شود. اگر اعضای تیم شما نیز هر روز لباس یکسانی بپوشند، می توانند روی موضوعات مهم تری متمرکز شوند. از طرف دیگر نداشتن معیاری برای پوشش مناسب می تواند به تصمیم گیری های غیر ضروری در مورد انتخاب لباس مناسب برای محل کار دامن بزند.
مطالب مشابه موفقیت در کسب درآمد از اینترنت:
بهترین شیوه کسب درآمد از اینترنت
افراد موفق در کسب درآمد از اینترنت
عامل موفقیت کسب کار و درآمد از اینترنت
اصول موفقیت کسب درآمد اینترنتی
مدیریت مالی شخصی ، علم مدیریت پول
قبل از پرداختن به اصل موضوع باید بگویم که در کسب درآمد از اینترنت و یا بازاریابی محصولات یک اصل مهم و اساسی به نام مدیریت مالی شخصی وجود دارد که اگر در زندگی خود رعایت نکنید کسب و کار و تجارت حال چه از راه کسب و کار خانگی، یا کسب درآمد از طریق اینترنت ، یا بازاریابی ، یا کسب و کار تجاری و صنعتی و... باشد زیاد نمود و بروز پیدا نمی کند. مدیریت مالی از اول تا آخر بر روی کسب درآمدتان تاثیر داشته و دارد لذا این مقاله را در این قسمت آوردم تا بر تمام مسائل مالی زندگی خود اشراف داشته باشید.
زمانی که از کسب درآمد حرف می زنین باید از کنارش از مدیریت مالی شخصی هم صحبت کنیم که در کسب درآمد بسیار مهم و جزو اصول اساسی محسوب می شود . در حقیقت مدیریت مالی همان علم مدیریت پول و ثروت است و شامل تمام اقدامات یک انسان نظیر کسب درآمد، پس انداز کردن، سرمایه گذاری و خرج کردن و به طور هر انچه که به دست اورده تا خرج کند را دربرمیگیرد. اگر انسان دارای برنامه منظم و مدون نباشد هر چه از کسب و کار و درآمد دارد بدون برنامه خرج کرده و بر باد می دهد لذا باید حتما دارای برنامه مدیریت مالی باشد این برنامه ریزی های مدیریت مالی شخصی بهصورت عمومی شامل تحلیل وضعیت مالی کنونی، پیشبینی نیازهای کوتاهمدت و بلندمدت و اجرای یک برنامهی همهجانبه برای پوشش تمام نیازها، با درنظرگیری محدودیتهای مالی است. این فرایند به درآمد، هزینهها، نیازهای زندگی، اهداف و تمایلات هر شخص بستگی دارد. مدیریت مالی شخصی بهترین راهها را برای بودجهبندی حرفهای و افزایش درآمد در اختیار شما قرار میدهد. در این مقاله نکات و راهکارهایی برای مدیریت مالی شخصی به شما معرفی میکنیم.
مطالب مشابه کسب درآمد و مالی :
راهکار ثروت آفرینی و کسب درآمد بالا
ارزش خالص داراییها (Net Worth) بهصورت حاصل تفاضل مجموع داراییهای نقدی و غیر نقدی از مجموع بدهیها تعریف میشود. این عدد تصویرِ کلیِ جایگاه و وضعیت مالی شما را نشان میدهد. حواستان به این عدد باشد، چرا که شما را از روند پیشبرد اهداف مالیتان مطلع نگه میدارد و زمانی که از مسیر اهدافتان خارج شوید، به شما هشدار میدهد.
اگر دائما نگران فراموش کردن موارد مالی و ضربالاجلهایشان هستید، یک تقویم مالی برای خود ایجاد کنید. این درست مثل تقویمی است که زمان ویزیت یک دکتر یا سرویس ماشینتان را یادآوری میکند. اپلیکشینهایی برای مدیریت مالی شخصی وجود دارند که با نصب و استفادهی پیوسته از آنها میتوانید به امور مالیتان بیشتر مسلط شوید و این موارد مهم را از قلم نیندازید. درصورتیکه استفاده از اپلیکیشنها و نرمافزارها برایتان دشوار به نظر میرسد، یک تقویم کوچک جیبی هم برای این بخش کفایت میکند.
شاید برایتان پیش آمده باشد که ندانید کدام قرض یا وام را باید قبل از بقیه پرداخت کنید یا در بانک و مؤسسات مالی چه نوع حسابی افتتاح کنید. جواب بهصورتکلی و صرفنظر از تأثیر عوامل دیگر، انتخاب گزینهای با نرخ بهرهی بیشتر است. میزان نرخ بهره به شما کمک میکند بدانید روی بازپرداخت کدام وام یا افتتاح چه حسابی برای پسانداز، بیشتر تمرکز کنید.
هدف از بودجهبندی این است که بتوانید دخلوخرجتان را کنترل کنید و روی موارد مالی مهمتر متمرکز شوید. فراموش نکنید که بودجهبندی زمانی معنا پیدا میکند که مدت زمان مشخصی برای صرف هر بودجه در نظر بگیرید.
برای شروع بودجهبندی بهتر است یک دید اولیه و کلی از وضعیت کنونیتان بهدست بیاورید. روند تراکنشهای مالی خود را در طول یک ماه بهدرستی ثبت کنید تا الگوهای مالی مختص خود را بهدست بیاورید. این کار به شما نشان میدهد که هزینههای کم در طولانیمدت به چه مبالغ هنگفتی تبدیل میشوند و همچنین مواردی را به شما یادآوری میکند که در حالت عادی نسبت به آنها بیتوجه بودهاید.
اگر بیش از اندازه خرج میکنید، راهِحل پیشنهادی ما میتواند شما را از این مخمصه نجات بدهد. کارت بانکی خود را در خانه بگذارید و مبلغ موردنیاز و ضروری خود را بهصورت نقد حمل کنید. حتی میتوانید یک کارت بانکی جداگانه داشته باشید تا بهجای حمل پول نقد، همان مقدار را در کارت ذخیره کنید و به همراه داشته باشید. این کار شما را از ولخرجیهای بیرویه نجات میدهد.
سعی کنید روزی یک دقیقه با آرامش بنشینید و تراکنشهای مالی خود را در آن روز مرور کنید. این ۶۰ ثانیه به شما کمک میکند تا مشکلات را سریع شناسایی کنید، جریان اهداف خود را دنبال کنید و برای بقیهی روز، روند مناسبی برای هزینههایتان در نظر بگیرید. باز هم برای راحتی کار میتوانید دریافتها و پرداختهای خود را در اپلیکیشنهای مدیریت مالی شخصی ثبت کنید تا درنهایت تصویر جامعی بهدست بیاورید.
طبق این قانون شما باید درآمد خود را قبل از خرج کردن به سه بخش تقسیم کنید:
شما برای ایجاد عادتهای جدید، نیاز به انگیزه دارید. به همین دلیل تابلوی چشمانداز مالی (Vision Board) به شما یادآوری میکند که در مسیر مطلوب حرکت کنید و اهداف مالی خود را بهدرستی دنبال کنید.
در تعیین اهداف مالیتان نهتنها از کلمات و جملات بلکه از اعداد و روزها نیز استفاده کنید، بهطوریکه با بیان آنها بتوانید کاری را که میخواهید به انجام برسانید، بهخوبی توصیف کنید. بهعنوان مثال چه مقدار بدهی دارید که باید پرداخت شود و مهلت پرداخت آنها چه زمانی است؟ قصد دارید چه مقدار از درآمدتان را پسانداز کنید و چه روزی در ماه این کار را انجام خواهید داد؟
تحقیقی نشان میدهد که هرچه اهداف دورتر به نظر برسند و از زمان تحقق آنها اطمینان کمتری داشته باشیم، احتمال بیشتری دارد که در میانهی راه تسلیم شویم. پس علاوه بر تمرکز روی هدف های مالی بلندمدت مانند خرید خانه یا یک سرمایهگذاری بزرگ، اهداف مالی کوچکی برای خود تعیین کنید، بهعنوان مثال میتوانید مقدار مشخصی پول در هر هفته پسانداز کنید تا در ۶ ماه آینده به یک سفر جانانه بروید. تعیین اهداف مالی کوچکتر با دورهی زمانی کوتاهمدت بسیار انگیزهبخش است، چرا که نتایج آن را سریعتر مشاهده میکنید و درنهایت باعث میشود به تعهدات بلندمدتان هم بیشتر پایبند باشید.
سعی کنید عبارات و آواهایی را نجوا کنید که بار معنایی مثبتی دارند. بهعنوان مثال اگر قبل از شروع فرایند مدیریت مالی شخصی خود، در ذهنتان تکرار کنید «من هرگز نمیخواهم زیر بار بدهی بروم»، مستقیما بهسمت شکست راهی شدهاید. همچنین یک عبارت مثبت انتخاب کنید که مانند یک قاعدهی سرانگشتی کوچک برای نحوهی خرج کردن شما عمل کند. برای مثال از خودتان بپرسید: «آیا این لباس گرانقیمت از سفری که میخواهم سال آینده به بالی بروم، بهتر است؟» این مقایسهها سبب میشوند که تصمیم گیری درست و منطقی انجام بدهید و از اهداف مالیتان منحرف نشوید.
درنهایت بهجای اینکه صرفا تلاش کنید با بهدست آوردن چیزهای بیشتری خوشحال شوید، قدردانِ داراییهایتان باشید.
حتما به افرادی برخورد کردهاید که مدت زمانی است تصمیم گرفتهاند یک برنامهی تمرینی مشخصی را در راستای سلامتی و ورزش دنبال کنند. هر روزی که بگذرد این افراد بیشتر به برنامهی خود متعهد میشوند. مدیریت مالی شخصی نیز مانند ورزش دوی ماراتن است باید پیوسته راهی طولانی را بدوید اما لازمهی آن تمرین زیاد است تا عضلات تفکر مالیتان تقویت شوند و همچنین استمرار آن، پایبندی شما را به تعهدات مالی افزایش میدهد.
تحقیقات نشان دادهاند اگر بدهیهای زیادی داشته باشید، پرداخت بدهیهای کوچک به شما اعتماد به نفس میدهد و باعث میشود راحتتر از عهدهی بدهیهای بزرگتر برآیید. البته این نکته را فراموش نکنید که پرداخت برخی از بدهیها صرفنظر از مقدارشان، با اعتبار یا موقعیت شما گره خوردهاند یا ممکن است نرخ بهرهی بیشتری داشته باشند، در این صورت اولویت پرداخت با آنهاست.
اگر قصد دارید برای خرید خانه، ماشین و … وام بگیرید، اطمینان حاصل کنید میزان اقساط پرداختی درصد زیادی از درآمدتان را شامل نشود و به اصطلاح سر به سر برنامهریزی نکنید. همواره مقداری را برای هزینههای ضروری و غیر قابل پیشبینی در نظر بگیرید تا درنهایت با هر پیشامد کوچکی در بازپرداخت اقساط وام دچار مشکل نشوید.
ممکن است تجربه کرده باشید که یکی از اطرافیانتان برای دریافت وام نیاز به ضامن داشته باشد و از شما کمک بخواهد. ضامن شدن در ایران، دردسرهای مالی برخی کشورهای دیگر (بهخصوص آنهایی که از کارت اعتباری استفاده میکنند) را ندارد اما در هر حال درصورتیکه فرد وامگیرنده نتواند اقساط خود را پرداخت کند، اینجاست که مطابق قانون شما باید آنها را پرداخت کنید. پس قبل از تقبل این مسئولیت، وضعیت مالی فرد وامگیرنده و خوشقول بودن او را بهخوبی بررسی کنید.
تصور کنید تیشرتی مطابق مد روز با قیمت ۱۵ هزارتومان و تیشرت ساده و کلاسیک دیگری با قیمت ۳۰ هزارتومان دو گزینهی نهایی شما برای خرید هستند. در نگاه اول ممکن است بدون هیچ تعللی تیشرت ارزانتر و بهروزتر را انتخاب کنید و بهکلی از تفاوت کیفیت و کارکرد آنها چشمپوشی کنید. در زمینههای مربوط به تکنولوژی، ابزار و اسباب آشپزخانه، پوشاک و مواردی مشابه، سبکسنگین کنید و ببینید چندبار قرار است جنس خریداریشده را بپوشید یا از آن استفاده کنید، درنهایت هزینهی کل را بر تعداد دفعات یا ساعات استفاده از آن تقسیم کنید تا هزینهی پرداختی به ازای هربار استفاده را بهدست بیاورید. در این مثال تصور کنید تیشرت ارزانتر با توجه به کیفیت پایینتری که دارد و اینکه مدل آن مطابق مُدی زودگذر است، نهایتا ۵ بار مورد استفاده قرار میگیرد، پس به ازای هر بار استفاده، ۳۰۰۰ تومان هزینه خواهید کرد؛ اما تیشرت کلاسیک از مد نمیافتد و کیفیت بسیار بهتری دارد که با توجه به تجربهتان تخمین میزنید بهطور متوسط ۳۰ بار میتوانید آن را بپوشید پس بهازای هربار استفاده، ۱۰۰۰ تومان پرداخت میکنید. با این اوصاف، خرید تیشرت گرانتر برای شما گزینهی بهتری است.
تحقیقات نشان دادهاند پول خرج کردن برای مواردی مانند کنسرت، پیکنیک، یک شام فوقالعاده به نسبت خرید کالاهای گرانقیمت، لذت بسیار بیشتری برای شما به همراه دارد. پس باورهای قدیمی را کنار بگذارید و برای آن چیزی خرج کنید که حقیقتا شما را خوشحال میکند و تأثیر عمیقتری دارد.
شاید شما هم دوستی دارید که در هنگام امتحان کردن هر لباسی این عبارت را بیان میکند: «خیلی بهت میاد؛ به نظرم حتما باید بخریش!» دوستان و روابط اجتماعیتان را برای قدم زدن در یک پارک نگه دارید و خودتان بهتنهایی خرید کنید.
طبق تحقیقات انجامگرفته، دوستانی با ویژگیهای مشابه، عادتهایی مشابه هم پیدا میکنند. این موضوع میتواند به موارد مالی نیز بسط پیدا کند. مراقب باشید عادات بد دوستانتان به شما منتقل نشود. اینکه یکی از دوستان شما تمایل دارد در یک رستوران گرانقیمت غذا بخورد یا با عرضهی هر نسخهی جدید، گوشی تلفن همراه خود را تعویض میکند، به این معنا نیست که شما هم باید همان کارها را انجام بدهید. در عادتهای مالی روزانهی خود دقیق شوید و اگر برای انجامشان توجیهی منطقی پیدا نمیکنید، از انجام آنها صرفنظر کنید.
شاید این جمله عجیب به نظر برسد چون معمولا ما برای استفاده از خدمات یا خرید کالاها بودجه در نظر میگیریم، اما مسئلهی پسانداز بهقدری اهمیت دارد که باید هنگام بودجهبندی درآمد ماهیانهتان، قسمتی را بهعنوان پسانداز کنار بگذارید. اگر به این امید بنشینید که تا آخر ماه خرج میکنید و هرچه را که باقی بماند پسانداز میکنید، هیچگاه به نتیجهی مطلوبی دست پیدا نمیکنید.
صرف نظر از اینکه در چه کشوری به دنیا آمدهاید و چه فرهنگی برای مدیریت مالی شخصی خود دارید، این یک حقیقت جهانی است: «اگر ببینید در حساب خود به مقدار کافی پول دارید، برنامههایی را که برای آن در نظر گرفتهاید نادیده خواهید گرفت یا فراموششان میکنید و پولتان را خرج میکنید» درنتیجه با باز کردن حساب پسانداز جداگانه کمتر احتمال میرود پولی را که برای سفر در تعطیلات در نظر گرفتهاید اشتباها در یک فروشگاه اینترنتی بر باد بدهید.
حتی میتوانید حساب پساندازتان را در بانک دیگری باز کنید تا بیدردسر و بدون کارمزد نتوانید دائما بین حسابهایتان تراکنش انجام بدهید همچنین میتوانید بعد از مدتی آن را بهصورت سپردههای مدتدار در بیاورید تا قید خرج کردنش را بزنید.
در ایران اکثر افراد از بیمهی بازنشستگی استفاده میکنند به این صورت که در طول سالهایی که کار میکنند قسمتی از درآمدشان صرف پرداخت حق بیمه میشود. اما آیا دریافتیهای ناچیز دوران بازنشستگی برای شما کافی است؟ در صورتی که خدایی ناکرده نیاز به تأمین هزینههای درمانی داشته باشید، آیا بهراحتی میتوانید آنها را پرداخت کنید؟ یا اصلا اگر بخواهید در دوران بازنشستگی به سفرهایی بروید که در سالهای قبل هیچگاه فرصتش را نداشتهاید، از پس هزینههای آن برمیآیید؟ با توجه به چشماندازی که از زندگی خود در این دوران در نظر دارید، مدیریت مالی شخصی خود را بهگونهای تنظیم کنید که در آن زمان دغدغه و نگرانیهایی از این دست نداشته باشید.
تنها در موارد زیر میتوانید سراغ پسانداز اضطراری خود بروید و حواستان باشد عروسی و هزینههای مربوط به آن جزئی این موارد محسوب نمیشود:
میتوانید براساس اطلاعاتی که از سال قبل بهیاد دارید، هزینهی هرکدام از این پیشامدها را تخمین بزنید و مجموع آنها را تقسیم بر ۱۲ کنید تا متوجه شوید هر ماه باید چه مبلغی برای این موارد کنار بگذارید. با توجه به قانون ۲۰-۳۰-۵۰، این هزینهها را در دستهی انتخابهای سبک زندگی (۳۰٪) قرار بدهید.
اگر برای بیش از ۶ تا ۹ ماه پسانداز کافی در حساب خود دارید، پس میتوانید اهداف مالی کوچکتان را تأمین کنید، حالا زمان آن رسیده است که به سرمایهگذاری فکر کنید. اگر با وجود این پسانداز، اقساط و بدهیهایی دارید که باید پرداخت شوند، آنها را در اولویت قرار بدهید. سرمایهگذاری مقولهای بسیار گسترده است که نیازمند یادگیری، تحقیق و بررسی و درنهایت تجربه است. بعد از طی این مراحل بهطورکلی هر سال مجموعه انتخابهای خود را برای سرمایهگذاری مرور کنید تا اطمینان یابید همچنان پورتفولیوی شما در بهترین حالت ممکن قرار دارد، ریسک آن افزایش نیافته و سود موردنظر شما را پوشش میدهد.
نیازی نیست درجهی بالایی در زمینههای مالی کسب کنید یا پیشزمینهی خاصی داشته باشید تا بتوانید مدیریت مالی شخصی خود را به دست گیرید. با توجه به موارد بالا و کمی تمرین میتوانید بر روندهای مالیتان نظارت داشته باشید و بهجای اینکه اجازه بدهید مخارج و هزینهها شما را مدیریت کنند، خودتان آنها را مدیریت کنید.