خرید یک کسب و کار که دارای رشد پایدار است، بسیار بهتر از ایجاد کسب و کار جدید با آینده نامعلوم است. این مدل تأثیر بالایی در آینده کسب و کار دارد.
یکی از مهمترین انتخابهای شغلی که میتوانید داشته باشید این است که بخواهید کارمند شخص دیگری باشید یا برای خودتان کار کنید. نباید خودتان را گول بزنید؛ اگر میخواهید برای خودتان کار کنید، به این معنا نیست که کسبوکار و شرکت خودتان را راهاندازی کنید. رسیدن به ایده خوب و داشتن پول کافی برای کارآفرین یکشبه شدن، آسان نیست. افراد زیادی هستند که میخواهند کارآفرین شوند یا فکر میکنند که میخواهند کارآفرین شوند. ولی نمیدانند که از کجا شروع کنند.
آیا تا به حال به یک راه حل سوم فکر کردهاید؟ یک کسبوکار را بخرید و رئیس خودتان باشید! این مدل کسبوکار «کارآفرینی از طریق خرید یک شرکت» (Acquisition) نام دارد و سالها است در دانشگاههای جهان تدریس میشود. بهعنوان مثال، خرید یک کسبوکار توانسته است باعث گسترش شرکت ایجنت بتا (Agent Beta) شود. اگر این شرکت این کار را نمیکرد، میبایست به رشد کم قانع میشد. همین شرکت از طریق خرید یک کسبوکار دیگر به نام فلیپا (Flippa) توانست در سبد خدمات خود تنوع ایجاد کند.
مدیران هوشمند، به دنبال شرکتهایی هستند که رشد کردهاند و سودده هستند. این نوع کسبوکار دارای درآمد پایدار است. کسب و کار پایدار، کسبوکاری است که بانکها و سرمایهگذاران به آن علاقه دارند و ریسک بسیار کمی برای سرمایهگذاری دارد که باعث جذاب بودن آن میشود.
چه چیز باعث پایداری کسبوکار میشود؟
مشتریان وفادار باعث پایداری یک کسبوکار میشوند. مشتری که بتواند خریدهای مجدد داشته باشد، برای ادامه حیات یک شرکت بسیار حیاتی است. توسعه سریع پایگاه مشتریان ضامن ادامه رشد کسب و کار نیست. بنابراین صاحبان کسبوکار نباید با این مسئله گمراه شوند. برای خرید یک کسبوکار باید به دنبال شرکتهایی بود که هستهای از مشتریان وفادار دارند که همیشه محصولات و خدمات آنها را خریداری میکنند. ولی آیا مشتریان همیشه ثابت هستند یا تغییر هم میکنند؟ تغییرات دورهای در پایگاه مشتریان نشانه این است که کسب و کار نتوانسته بازار خاص خود را پیدا کند. در نتیجه پول، زمان و منابع به دنبال پیدا کردن مشتری خاص هدر رفته است.
رشد آرام بهتر است یا رشد سریع؟
مورد دیگری که باید به آن اشاره کرد، مدل رشد آرام است. چون وقتی که شما وارد یک کسبوکار جدید میشوید، تمایل ندارید وارد بحرانهایی مثل موجودی انبار بالا، مشکلات سرویس مشتریان، حمل و نقل، انبارداری، آموزش و مشکلاتی از این قبیل شوید که نتیجه رشد بالا است. البته فکر نکنید باید برای خرید، به سراغ یک شرکت سطح پایین بروید که احتمالا هیچگونه پایگاه مشتری در آینده نخواهد داشت.
یکی از مشاوران خبره در زمینه خرید کسبوکار میگوید: «به دنبال خرید شرکتی باشید که طی سالیان گذشته رشد پایداری داشته است و محصول یا خدمت آن شرکت در سالهای آتی، تقاضای پایداری از جانب مشتری داشته باشد.» تأسیس یک شرکت، ریسک خیلی بزرگی است و ساعتها کار مدام میطلبد. شما بدون هیچ پولی شروع میکنید و میبایست به دنبال مشتری باشید که کسبوکارتان رشد کند. شما هیچ پایگاه مشتری ندارید و باید از صفر شروع کنید. کارمندان آموزشدیده و باتجربه ندارید که به شما سرنخ بدهند و کارهای مهم شما را انجام دهند. ولی خرید یک شرکت پایدار، به این معنی است که باید جزئیات کوچکی را تغییر دهید تا به سبک دلخواهتان تبدیل شود و بانکها بتوانند با طیب خاطر، اعتبارات بانکی را به شرکت شما سرازیر کنند.
کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت . استارتآپ .بیزینس . پایداری کسب و کار . خریداستارت آپ . رکود کسب و کار . کسب و کار
در اهمیت محتوا و متن تخصصی در رشد کسب درآمد همین بس که گفته شود، زمانی که مردم شما را برای تولید محتوای باکیفیت شناختند، آنگاه بهعنوان یک منبع قابلاعتماد به شما نگاه میکنند و برای گرفتن اطلاعات به وبسایت شما مراجعه خواهند کرد. درنهایت کسبوکار شما تبدیل به برندی میشود که مردم دوست دارند با آن همکاری کنند. مطمئن باشید که بعد از گذشت مدتی هرکدام از کارمندانتان بهنوعی به رشد و توسعهی کسبوکار شما کمک خواهند کرد....
تولید محتوای هدفمند و باکیفیت میتواند شروعی برای راهاندازی کسب و کار جدید شما باشد. برای تولید محتوای خوب چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
همهی بازاریابهای آنلاین معتقدند که یک وبسایت برای افزایش ترافیک خود باید محتوای جذاب داشته باشد. بعضی از آنها معتقدند که استفاده از محتوای تصویری، صوتی و ویدئویی تأثیر بیشتری بر جذب مخاطب دارد. معمولا تولید محتوا کار راحتی به نظر میرسد؛ اما بعد از گذشت ۲ هفته متوجه خواهید شد که تولید کردن محتوای مرتبط و سرگرمکننده، آن هم بهصورت روزانه کار آسانی نیست. کسب درآمد از طریق محتوا فقط به گرفتن آگهی محدود نمیشود. بسیاری از استارتاپها به چیزی فراتر از نمایش تبلیغات برای کسب درآمد فکر میکنند. بهعنوان مثال اکثر ما حداقل یک بار از اپلیکیشنها و وبسایتها برای پیدا کردن بهترین رستوران در نزدیکی محلی که در آن قرار داریم، استفاده کردهایم. این وبسایتها با رستورانهای زیادی برای جذب مشتری در رویدادها همکاری میکنند. دلیل پرطرفدار بودن اینوبسایتها تولید محتوای قوی و جذاب است. در ادامهی این مقاله راههای استفاده از محتوا برای ساخت یک کسبوکار واقعی را به شما خواهیم گفت.
۱- نیازهای مخاطب را در نظر بگیرید
برای تولید محتوای تأثیرگذار باید همیشه مخاطبان خود را در ذهن داشته باشید. درواقع محتوای شما باید به آنها کمک کند که مشکلات خود را از بین ببرند. شما این اطلاعات را باید از خود مردم و با خواندن مطالب کانالهای مختلف به دست آورید. شناخت نیازهای کاربران به شما کمک میکند تا بتوانید محتوای محبوب و مورد نیاز آنها را تولید کنید. برای این منظور میتوانید مستقیما از آنها بپرسید چه چیزهایی دوست دارند ببینند و بخوانند. بسیاری از شرکتها از هشتگها و موضوعاتی که مورد توجه قرار گرفتهاند یا ترند شدهاند، برای تعیین موضوع محتوا استفاده میکنند. انجام این کار برای شناخته شدن خوب است؛ اما برای ساختن یک کسبوکار واقعی جواب نمیدهد. قبل از نوشتن محتوا به خودتان توضیح بدهید که هدفتان از نوشتن این مطلب چیست و آن را برای چه کسانی میخواهید بنویسید. از تولید محتوای بیکیفیت مانند نوشتن اخبار زرد در مورد افراد معروف خودداری کنید و برای مخاطبان خود محتوای جذاب و باکیفیت تولید کنید.
۲- یک تیم از افراد مناسب بسازید
شرکت شما بدون کارمندانش هیچ ارزشی ندارد. محتوای شما باید توسط افراد مشتاق و علاقهمند به کسبوکارتان نوشته شود. اعضای تیم شما باید به کاری که انجام میدهند علاقهمند و برای مخاطبان خود ارزش قائل باشند. آنها همچنین با تحلیل محتواهای قدیمی خود، باید ببینند که کدام مطالب تأثیر بیشتری بر مخاطب گذاشته است و از آن روش برای تولید محتوای خود در آینده استفاده کنند. آنها باید هدف از تولید محتوا را همیشه در ذهن داشته باشند و به انتقادات و پیشنهادات کاربران خود گوش دهند.
زمانی که مردم شما را برای تولید محتوای باکیفیت شناختند، آنگاه بهعنوان یک منبع قابلاعتماد به شما نگاه میکنند و برای گرفتن اطلاعات به وبسایت شما مراجعه خواهند کرد. درنهایت کسبوکار شما تبدیل به برندی میشود که مردم دوست دارند با آن همکاری کنند. مطمئن باشید که بعد از گذشت مدتی هرکدام از کارمندانتان بهنوعی به رشد و توسعهی کسبوکار شما کمک خواهند کرد. داشتن کارمندانی که به مخاطبان شما بها میدهند و برای رفع نیازهای آنها محتوا تولید میکنند، میتواند تعداد کاربران وفادار شما را افزایش دهد.
از کارمندان خود بخواهید قبل از انجام هر کاری از خودشان بپرسند که انجام این کار چه نفعی برای مخاطب خواهد داشت. اگر نتوانستند پاسخ قانعکنندهای برای این سوال پیدا کنند، آن کار را انجام ندهند. این طرز تفکر باعث ایجاد رابطهی قوی میان برند شما و مردم در تمام پلتفرمها میشود. شما همچنین باید نحوهی دسترسی مردم به مطالب خود را بررسی و از بهترین شیوه برای نمایش مطالب خود در اپلیکیشن موبایل، تبلت یا لپتاپ استفاده کنید.
۳- با افراد مناسب مشارکت کنید
مرتبط بودن محتوای شما با ماهیت کسبوکارتان میتواند باعث ایجاد همکاریهای قوی میان شما و برندهای معروف در صنعت مرتبط بشود. آنها دوست دارند با شما همکاری کنند؛ زیرا میدانند شما برای کاربران خود ارزش قائل هستید. به یاد داشته باشید که هرگز نباید با برندهای غیر مرتبط با صنعت خود همکاری کنید. عدم همکاری ممکن است باعث شود درآمد زیادی از دست بدهید؛ اما در عوض باعث افزایش اعتماد میان شما و کاربرانتان میشود. اعتمادی که شما با مخاطبان خود برقرار میکنید، ارزش بسیار زیادی دارد و از بین رفتن آن میتواند به معنای از بین رفتن کسبوکار شما باشد.
۴- قبل از نوشتن فکر کنید
قبل از اینکه کار جدیدی شروع کنید یا کمپینی راهاندازی کنید، به خوبی فکر کنید. از خودتان بپرسید آیا واقعا کسی به این محتوا احتیاج دارد؟ اگر پاسخ مثبت بود در مرحلهی بعد باید ببینید چگونه باید با مخاطبان علاقهمند در آن زمینه ارتباط برقرار کنید و سپس سراغ نوشتن محتوا بروید. هیچکدام از برندهای معروف یکشبه به جایگاه فعلی خود نرسیدهاند. بنابراین بهآرامی پیش بروید و به اهدافتان پایبند باشید. اگر نتوانستید از کمک حمایتکنندههای مالی بهرهمند شوید، آنگاه از محتوا برای ساختن یک کسبوکار قوی استفاده کنید.
کسب درآمد . استارتآپ . بازاریابی آنلاین . برند . ساخت محتوا . محتوا . مدیرت محتوا . وب سایت تجاری
دانلود اپلیکیشنها برای مشتریان سرگرمی رایجی است( آمار دانلود اپلیکیشن، تعداد ۳۰ میلیون در روز است). همچنین پرورش ایده برای اپلیکیشنهای عالی و جدید نیز بسیار رایج است.
معمولاً در تبدیل اپلیکیشن از مرحلهی ایده به واقعیتی با فنّاوری بالا، مشکلاتی نهفته است، اما متخصصان بیان میکنند که هرکسی میتواند با داشتن رویکردی مناسب و تلاش کافی، اپلیکیشن موبایل موفقی بسازد که بالقوه درآمدزا باشد.
چد مورتا (Chad Mureta) گفته است که : «اگر کارها را بهدرستی انجام دهید، میتوانید از این راه درآمد بسیاری داشته باشید.» او قبل از راهاندازی سه کسبوکار بر اساس اپلیکیشنهای موبایلی، ازجمله Empire Apps، هیچ تجربهای در این حوزه نداشته است.
میکا اولسون (Mikka Olsson)، همموسس شرکت سازنده اپلیکیشن Ebbex، گفته است : « اگرچه داشتن ایده از هر چیزی مهمتر است، اما کارهای بسیار دیگری نیز (از طراحی گرفته تا بازاریابی) برای درآمدزایی و بهرهوری کسبوکارهای مخاطرهآمیز ضروری هستند.»
اولسون گفته است: «داشتن ایدهای فوقالعاده، فقط ۵ درصد از فرایند راهاندازی کسبوکار است. این فرصت بزرگی است، اما باید آماده باشید و از صمیم قلب خواستار تحقق آن باشید.»
نیکولاس آکونا (Nicolas Acuña)، همموسس اولسون در Ebbex، به کسانی که به دنبال ساخت اپلیکیشن هستند، پیشنهاد میکند که ابتدا ایدهی خود را با دوستان و خانوادهی خود در میان بگذارند.
آکونا گفته است: «از آنها بپرسید حاضرند از اپلیکیشن شما استفاده کنند و آیا به نظرشان ایدهی جذابی است؟ برای کسی که ایده را مطرح کرده است، دشوار است که نظری واقعی دربارهی آن داشته باشد، زیرا عاشق ایدهی خود است.
مایک داندل (Mike Rundle)، که خود اپلیکیشنهایی را برنامهنویسی کرده است، گفته است « بررسی رقبا نیز مرحلهی مهمی است و میتواند تعیینکنندهی این باشد که سایر اپلیکیشنهای موجود چهکارهایی را بهدرستی و چهکارهایی را بهاشتباه انجام میدهند.» او پیشنهاد میکند کسانی که تمایل دارند اپلیکیشنی راهاندازی کنند، زمانی را صرف یادداشت ویژگیهای منحصربهفردی که احساس میکنند اپلیکیشنشان باید شامل آنها باشد، کنند.
راندل گفته است: «داشتن یک پاراگراف توصیف از یک اپلیکیشن، کافی نیست. یادداشت شما باید فهرستی چندصفحهای باشد که این موارد را در برمیگیرد: آنچه اپلیکیشن شما ارائه میدهد، دلایل متفاوت بودن آن با سایرین، و اینکه برای جلب رضایت کاربران و تمایز از بقیهی اپلیکیشنها چه میکند.»
بعدازاینکه از ایده رونمایی شد، میتوان اپلیکیشن را ساخت. وبسایتها ممکن است توسط افرادی ایجادشده باشند که تجربهی فنی کمی دارند، اما اپلیکیشنهای موبایلی به داشتن مهارت در دانش برنامهنویسی و توسعهی نرمافزار احتیاج دارند. ازآنجاییکه افراد کمی دارای چنین مهارتی هستند، بیشتر سازندگان اپلیکیشنها برنامهنویسی را به یک شرکت بزرگ یا یک برنامهنویس مستقل میسپارند.
به گفتهی مورتا(Mureta)، هزینهی این کار بسته به اینکه سازندهی اپلیکیشن قصد رسیدن به چه هدفی را دارد، ممکن است از هزارتا یکمیلیون دلار باشد. او معتقد است کمبود مهارتهای فنی برای سازندگان یک امتیاز است.
مورتا میگوید: «درواقع بهتر است که برنامهنویس (coder) نباشید، زیرا در این صورت همهی زمان خود را صرف برنامهنویسی نمیکنید و بیشتر بر ساختن اپلیکیشن تمرکز دارید.»
مورتا خود مصداق این است که افراد میتوانند بیهیچ تجربهای نیز اپلیکیشنی را راهاندازی کنند و موفق شوند. این سازندهی اپلیکیشن اهل کالیفرنیاست و ایدهی اولین اپلیکیشنش، Fingerprint Security Pro، زمانی به ذهنش رسید که در بیمارستان بعد از یک تصادف وحشتناک دوره نقاهت خود را میگذراند. او برای ساخت این اپلیکیشن کمتر از ۲ هزار دلار هزینه کرده است و حدود ۷۰۰ هزار دلار سود داشته است.
اولین مرحله برای کسب درآمد از اپلیکیشنتان این است که آن را به مشتریان بفروشید. برای دستگاههای اپل Apple، همهی اپلیکیشنها در iTunes به فروش میرسند، درحالیکه اپلیکیشنهای اندروید در فروشگاههای مختلفی چون Google Play و Amazon موجودند.
سازندگان اپلیکیشنها باید برای اپلیکیشنهای iPhone یا iPad سالانه ۹۹ دلار به اپل بپردازند. مقررات اپل به شرکتها اجازه میدهد ۳۰درصد سود اپلیکیشنها را در اختیار داشته باشند؛ ۷۰ درصد باقیمانده به سازندگان تعلق میگیرد. گوگل و آمازون نیز مقررات مشابهی دارند.
اولسون میگوید: «البته صرف قرار دادن اپلیکیشن بر روی iTunes نیز ضامن موفقیت شما نیست.»
اولسون به سازندگان اپلیکیشنها پیشنهاد میدهد راهاندازی اپلیکیشن را بهمثابهی شروع هر کسبوکار دیگری بدانند.
این بدان معنی است که باید زمانی را به تحقیق دربارهی قیمتها اختصاص دهید، برای روابط عمومی استراتژی داشته باشید و بودجهای برای بازاریابی و تبلیغات کنار بگذارید.
آکونا (Acuña) بیان میکند: «باید آگاهی ایجاد کنید و اپلیکیشن خود را پیش روی افراد قرار دهید.» همچنین چنین تعهدی فرصتی ایجاد میکند تا بعداً بتوانید اپلیکیشنهای بیشتری بسازید.
وی همچنین میگوید که: « فقط برخی از آنها بهخوبی کار خواهند کرد، اما برای موفق شدن بهاحتمال خیلی زیاد بیش از یک اپلیکیشن خواهید ساخت.»
میزان درآمد حاصل از اپلیکیشنها نیز، درست مثل هزینهی ساختن آنها، ممکن است بسیار متفاوت باشد. راندل میگوید موفقیت مالی، به عوامل گوناگونی بستگی دارد؛ ازجمله نوع اپلیکیشن (بازیها معمولاً بیشتر از اپلیکیشنهای دیگر، فروش دارند)، گستردگی راهاندازی آن (جایگاه اپلیکیشن در جدول در پایان اولین روز فروش میتواند تعیینکنندهی میزان درآمد شرکت باشد) و میزان مطلوبیت نظرات کاربران (بسیاری از اپلیکیشنها که ازنظر کاربران پنج ستاره هستند، فروش خواهند داشت، چراکه کاربران دیگر با مشاهدهی این ستارهها به این فکر میافتند که در صورت عدم خرید، شانس بزرگی را ازدستدادهاند.)
راندل گفته است برترین اپلیکیشنها در Apple store روزانه بیش از ۵۰ هزار دلار درآمد دارند، اما میزان درآمد سایر اپلیکیشنها شیب شدیدی دارد، و اکثر اپلیکیشنها درآمدی بسیار کمتر از این دارند.
مورتا گفته است: «نکتهی بینظیری که دربارهی بازار اپلیکیشن وجود دارد این است که کاربران در سراسر جهان متقاضی آنها هستند.»
همچنین او گفته است: «من از کشورهایی درآمد داشتم که قبل از آن حتی اسمشان را هم نشنیده بودم. این حس بسیار جالبی برای من بود.»
کسب درآمد .کسب و کار اینترنتی . اپلیکیشن . اپلیکیشن کسب و کار . استارتآپ . ایده اپلیکیشن . درست کردن اپلیکیشن . کسب و کار . کسب و کار اپلیکیشنی
مطالب مشابه کسب و کار اپلیکیشن :
شیوه کسب درآمد اپلیکیشن ایرانی هدهد
اپلیکیشن مناسب کسب و کارهای کوچک
اپلیکیشن پینگل رقیب جدی تلگرام
اپلیکیشن ساده موبایل و کسب درآمد میلیاردی ؟
منبع : آموزش کسب درآمد
رید
هافمن شاید به اندازه بیل گیتس یا مارک زاکربرگ در ایران مشهور نباشد، اما
یکی از شناختهشدهترین کارآفرینهای دنیاست که همانطور که خودش همیشه
آرزو داشت، توانست با یک ایده خارقالعاده به یکی از تاثیرگذارترین افراد
دنیا تبدیل شود.
اگرچه هافمن در ابتدا رویای نویسندگی را در سر
میپروراند، اما خیلی زود فهمید که تجارت الکترونیکی و شبکههای اجتماعی
آنجایی است که میتواند موفقیت را در آن پیدا کند. اگرچه تجربههای اولیه
هافمن در این حوزه با شکست مواجه شد، اما او همانطور که در مصاحبهای با
بلومبرگ گفته است، از این شکستها یاد گرفت که سریع رو به جلو حرکت کند و
هرگز سعی نکند کامل باشد. هامفن با همین رویکرد در حال حاضر یکی از
ثروتمندترین کارآفرینهای دنیاست.
نخبه کوچکی که دنبال استقلال میگشت!
رید هافمن در سال ۱۹۶۷ در کالیفرنیا به دنیا آمد، اما دوران کودکی و
نوجوانیاش را در برکلی گذراند و در تمام طول تحصیل تا دوران دبیرستان مثل
هر دانشآموز عادی دیگری به مدارس دولتی میرفت، اما در دوران دبیرستان پدر
و مادر رید که هر دو وکیل دادگستری بودند، به این نتیجه رسیدند که شاید
درس خواندن در یک مدرسه کوچک با کلاسهای کمجمعیت و جایی نزدیک به خانه
برای رید بهتر خواهد بود. اما او کسی نبود که به این راحتیها استقلالش را
از دست بدهد، بنابراین ترجیح داد به مدرسهای در ورمونت برود و کاملا روی
پای خودش باشد. دبیرستانی که درنهایت مورد تایید رید و والدینش قرار گرفت،
مدرسه پوتنی بود که مسئولانش تاکید زیادی دارند که دانشآموزان باید در طول
تحصیل در زمینههای مختلف تجربهآموزی کنند و مهارتهای مختلفی ازجمله
کشاورزی، هنر و… را بیاموزند. رید دوران دبیرستان را در این مدرسه گذراند و
پس از آن به کالیفرنیا برگشت و رهسپار دانشگاه استنفورد شد.
از فلسفه تا سیستمهای نمادین
نتیجه برنامه استعدادیابی دانشگاه استنفورد که با نام برنامه آموزش و
پرورش لیبرال مشهور است و تازهواردها را برای پیدا کردن استعدادهای
واقعیشان راهنمایی میکند، این بود که رید هافمن جوان در زمینه فلسفه
استعداد دارد، اما این پیشبینی رید را قانع نکرد. او با توجه به شناختی که
از خودش داشت و علایقی که تا آن زمان به آنها پی برده بود، مطمئن نبود که
فلسفه بهتنهایی بتواند تمایل او را ارضا کند. بنابراین با مشورت یکی از
راهنمایان دانشگاه تصمیم گرفت وارد رشته سیستمهای نمادین و علوم شناختی
شود و درنتیجه لازم بود در زمینه فلسفه، زبانشناسی، روانشناسی، منطق
ریاضی و علوم کامپیوتر ماهر شود. هافمن در سال ۱۹۹۰ از دانشگاه
فارغالتحصیل شد و توانست بورس تحصیل در دانشگاه آکسفورد را به دست بیاورد و
در سال ۱۹۹۳ نیز مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته فلسفه از این دانشگاه
گرفت.
آینده در شبکههای مجازی نهفته است
تحصیل در رشته مطالعات
نمادین و پس از آن فلسفه باعث شد که رید به موضوع تبادل اطلاعات علاقهمند
شود و در این دوران بهشدت تحت تاثیر نتایج پژوهشها و مطالعات چهرههای
شاخص حوزه رسانه ازجمله مارشال مکلوهان بهویژه جمله مشهور او که «رسانه
خودِ پیام است» قرار گرفت و در نتیجه مطالعاتش به این نتیجه رسید که
بهزودی تغییرات گستردهای در زمینه رسانه ایجاد میشود که آینده بشریت را
بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد. رید در دورانی که در آکسفورد درس میخواند،
به مطالعه در زمینه نفوذ فلسفه تحلیلی بر کشورهای انگلیسیزبان علاقهمند
شد و در این زمینه دست به مطالعه زد و حتی چند وقتی هم بهعنوان مدرس مشغول
به کار شد، اما نه روشنفکری اجتماعی و نه تدریس یا نویسندگی هیچکدام
نمیتوانست اشتیاق او را ارضا کند، بنابراین دوباره به کالیفرنیا، یعنی
جایی که تحصیلاتش را شروع کرده بود، برگشت و با دوستانی که از دوران تحصیل
در دانشگاه استنفورد داشت، وارد کار در زمینه فناوری شد. سرپرستی تولید در
بخش تجربه کاربری شرکت اپل یکی از اولین شغلهایی بود که رید هافمن به دست
آورد و همانجا بود که ایده راهاندازی شبکه اجتماعی eWorld به ذهنش رسید.
هر چند این ایده سرانجام موفقیتآمیزی نداشت، ولی دستکم رید هافمن متوجه
شد که این حوزه آینده بسیار درخشانی خواهد داشت. او ازجمله کسانی بود که
اعتقاد داشتند شبکههای اجتماعی با افزایش سرعت و گسترش اینترنت در دنیا
میتوانند روابط انسانی را بهشدت تحتالشعاع قرار دهند. یکی دو سال بعد او
شبکه eWorld را به AOL فروخت و در همان سال از شغلی که در اپل داشت،
استعفا داد تا ادامه کارش را در فوجیتسو پیگیری کند. هنگامی که هافمن
eWorld را در سال ۱۹۹۶ به AOL فروخت، اپل تازه متوجه برتری این شبکه شد.
در جستوجوی موفقیت بزرگ با سرمایه کم
رید هافمن در این زمان احساس میکرد که طی سه، چهار سال گذشته تنها از
این شاخه به شاخه دیگر پریده و با ادامه این روند هرگز نمیتواند به آنچه
میخواهد، برسد. او در این دوران سرمایه چندانی نداشت و میدانست که با
سرمایه کم احتمال موفقیت شرکتی که برای خودش تاسیس کند، آنقدرها زیاد
نخواهد بود. ولی ریسک کرد و سوشال نت دات کام را راه انداخت و در این زمان
تنها سه سال از ورود او به عرصه فناوری میگذشت. هدف اولیه هافمن این بود
که روی سرویس دوستیابی اینترنتی تمرکز کند، اما بهسرعت متوجه شد که این
تکنولوژی ارتباطی میتواند در زمینه ساخت انواع روابط انسانی ازجمله روابط
تجاری در فضای کسبوکار مفید باشد.
تجربه موفقیتآمیز پیپال و تمرکز بر معاملات اینترنت
راهاندازی سوشال نت دات کام تقریبا همزمان با پیشنهاد پیتر ثیل (از
همکلاسیهای قدیمی رید در استنفورد) برای پیوستن او به استارتآپ تازه
تاسیس پیپال با هدف تمرکز بر پردازش معاملات اینترنتی بود. هافمن با
ورودش به پیپال توانست با آدمهایی همچون ایلان ماسک همکار شود. هافمن با
تجربهای که در سوشال نت دات کام به دست آورده بود، به پیپال کمک کرد تا
به جای تمرکز بیش از اندازه بر پردازش پرداختهای فرد به فرد، روی پردازش
پرداختهای مشتری به فروشنده تمرکز کند.
خداحافظی با سوشال نت و تولد لینکدین
تا سال ۲۰۰۰ میلادی رید همچنان درگیر دو پروژه پیپال و سوشال نت دات کام
بود، اما به مرور به این نتیجه رسید که پیپال به حضور دائمی و تمام وقت
او نیاز دارد و از طرف دیگر سوشال نت جایی نیست که بتواند هدفهای بلند او
را تامین کند. بنابراین سوشال نت را رها کرد. همه سرمایهای را که در این
زمان به دست آورده بود، وارد پیپال کرد و به سمت ریاست اجرایی شرکت رسید.
در ۲۰۰۲ شرکتeBay، پیپال را به مبلغ ۱,۵ میلیارد دلار خرید و سهمی که
هافمن از این معامله به دست آورد، به او کمک کرد تا بتواند روی ایده اصلی
خودش کار کند و البته سرمایهگذاریهایی نیز در چند شرکت دیگر انجام دهد.
تجربهای که هافمن در پیپال و سوشالنت به دست آورده بود، به او نشان
داد که هویت حرفهای افراد در اینترنت از اهمیت بالایی برخوردار است و او
در این زمان آماده بود تا لینکدین را بهعنوان تجربهای جدید به جهان معرفی
کند. کلید این کار در سال ۲۰۰۲ و در یکی از اتاقهای منزل مسکونی رید زده
شد و در ماه اول آغاز به کار سایت لینکدین حدود ۴۵۰۰ نفر وارد این شبکه
اجتماعی شدند و به مرور آن را به بزرگترین شبکه اجتماعی با محوریت
کسبوکار تبدیل کردند.
سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون دلاری روی فیسبوک به توصیه هافمن
هافمن شم اقتصادی خوبی دارد و تسلط زیادی روی فضای استارتآپ دارد و دقیقا
به همین خاطر هم هست که او جزو اولین کسانی بود که به اهمیت فیسبوک و
فرندستر پی برد و برای سرمایهگذاری سراغشان رفت. ایدهای که زاکربرگ برای
فیسبوک داشت، بهشدت رید هافمن را تحت تاثیر قرار داد و او خیلی زود قبول
کرد که روی فیسبوک سرمایهگذاری کند، اما با توجه به اینکه لینکدین تازه
شروع به کار کرده بود، حاضر نشد سمت اجرایی در فیسبوک داشته باشد تا
بتواند روی استارتآپ خودش تمرکز بیشتری داشته باشد. او حتی مارک زاکربرگ
را به ثیل، دوست، همکار و همکلاسی قدیمیاش هم معرفی کرد و ثیل هم به
توصیه هافمن با سرمایهگذاری روی فیسبوک ۵۰۰ میلیون دلار پول به آن
تزریق کرد. به گفته هافمن این پرهزینهترین سرمایهگذاری او در طول
زندگیاش بوده است.
فیلسوفی که میلیاردر شد!
لینکدین برای اولین
بار در سال ۲۰۱۱ وارد بازار سرمایه شد. در آن زمان ارزش سهام او را در این
شرکت ۲,۳۴ میلیارد دلار تخمین زدند. در سال ۲۰۱۴ هر ثانیه دو نفر به شبکه
لینکدین میپیوستند و ارزش داراییهای رید هافمن به ۴,۵ میلیارد دلار
رسیده بود. او تاکنون در راهاندازی بیش از ۸۰ استارتآپ و شرکت نوآور
سرمایهگذاری کرده و در هیئت مدیره موزیلا، FWD.us نیز فعالیت دارد. هافمن
در سال ۲۰۱۶ لینکدین را به مبلغ ۲۶,۲ میلیارد دلار به مایکروسافت فروخت تا
عنوان بزرگترین خرید در تاریخ این شرکت ثبت شود.
کسب درآمد .استارتآپ . پول درآوردن . رید هافمن . سرمایه کسب و کار . سوشال نت . شبکه اجتماعی . کسب و کار با سرمایه کم . لینکداین