آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار، کسب درآمد اینترنتی، استخدام ، استخدامی، کنکور و موفقیت در کنکور و دانشگاه

آموزش کسب و کار,کسب درآمد,کسب درآمد از اینترنت , استخدام استخدامی کنکور موفقیت در کنکور و دانشگاه

معرفی بازاریابی اینترنتی

معرفی بازاریابی اینترنتی

بازاریابی اینترنتی به روش های جذب مشتری از طریق اینترنت گفته می شود. روش های بسیاری برای جذب مشتری از اینترنت وجود دارند که معمولا مقرون به صرفه تر و پر بازده تر از سایر روش های تبلیغاتی می باشند. معمولا بازاریابی از طریق اینترنت به شش روش اصلی انجام می گردد که به ترتیب کارایی و بازده شامل موارد زیر می باشد:

  1. سئو و بهینه سازی وب سایت (نمایش وب سایت صفحه اول گوگل برای عبارات کلیدی مرتبط به زمینه فعالیت وب سایت)
  2. تبلیغات کلیکی نظیر گوگل ادوردز (مهمترین آن تبلیغات کلیکی گوگل ادوردز می باشد که با پرداخت مبلغ به گوگل، سایت شما برای عبارات کلیدی مورد نظر، صفحه اول گوگل نمایش داده می شود)
  3. شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام، لینکدین و ... (فعالیت و انجام تبلیغات در شبکه های اجتماعی)
  4. بازاریابی محتوایی (تولید محتوای با کیفیت و مورد نیاز کاربران وب سایت و مشتریان شما)
  5. تبلیغات اینترنتی (تبلیغات در سایت ها و اپ های پر بازدید و مرتبط)
  6. خبرنامه و ایمیل تبلیغاتی (ارسال ایمیل تبلیغاتی)

چگونه بازاریابی اینترنتی کنیم

برای انجام لازم است در ابتدا شرکت بازاریابی اینترنتی را بیابید که بتواند به شما استراتژی درستی برای انجام بازاریابی اینترنتی با توجه به بودجه شما بدهد. دارکوب با سابقه 15 ساله در زمینه طراحی وب، سئو و بهینه سازی وب سایت و همچنین بازاریابی دیجیتال، می تواند انتخاب مناسبی برای انجام امور بازاریابی دیجیتال شما باشد. جهت اخذ مشاوره های بیشتر با شماره تلفن های دارکوب تماس بگیرید.

برای آنکه بهترین نتیجه را از بازاریابی دیجیتالی خود بگیرید اول از همه شما نیاز به یک وب سایت دارید که با توجه به اصول سئو و نیازهای کاربران و مشتریان شما طراحی شده باشد و دسترسی به مطالب آن برای مشتریان شما راحت باشد. کاربر پسند بودن سایت شما می تواند تاثیر بسیار مثبتی بر روی بازاریابی دیجیتال شما داشته باشد.

با توجه به آنکه سئو و بهینه سازی سایت مقرون به صرفه ترین و پر بازده ترین روش تبلیغات اینترنتی می باشد بهتر است تمرکز اصلی خود را بر روی این روش قرار دهید.

امروزه با توجه به افزایش میزان استفاده از اینترنت برای تهیه کالا و خدمات به احتمال قوی تعریف بازاریابی اینترنتی را زیاد شنیده اید و مشاغل بسیاری را دیده اید که با استفاده از این روش کسب و کار خود را رونق داده اند.

این روزها بیشتر شرکتها، صرف نظر از بزرگی و کوچیکیشون، دارن از روشهای بازاریابی اینترنتی یا آنلاین بهره میبرند. علت این امر هزینه بر بودن دسترسی به میلیونها مخاطب هدفشونه. اما این بازاریابی اینترنتی واقعا چی هست؟


تعریف بازاریابی اینترنتی
به تبلیغ برند، محصول یا خدمات از طریق اینترنت بازاریابی اینترنتی، بازاریابی آنلاین یا دیجیتال گفته میشه. حوزه کار این نوع بازاریابی خیلی وسیعه و از بازاریابی ایمیلی گرفته تا مدیریت روابط مشتری الکترونیک و هر نوع فعالیت تبلیغاتی دیگه ای که از طریق رسانه بدون سیم انجام میشه رو شامل میشه.
بازاریابی اینترنتی جنبه های تخصصی و خلاقانه جهان وب، مثل تبلیغ، طراحی، توسعه و فروش رو با هم ترکیب میکنه، تبلیغ میسازه و روی مراحل مختلف چرخه خرید مشتری قرار میده.

توجه داشته باشید که کسب درآمد آنلاین با بازاریابی اینترنتی یکی از مشاغل پرسود محسوب می شود و افراد زیادی از این طریق درآمد مناسبی دارند ضمن اینکه بقای خیلی از فروشگاهها و برندهای تجاری هم به این نوع بازاریابی وابسته است.

بازاریابی اینترنتی به انواع مختلفی تقسیم شده:

  • بازاریابی وابسته

در این نوع بازاریابی، شرکت به یه فروشنده آنلاین یا سایت فروشگاهی یا وبلاگ به ازای هر خریدی که از طریق این سایتها برای محصولات برندش انجام میشه پول میده.

  • نمایش تبلیغات

بنرهای تبلیغاتی که روی سایتها و وبلاگهای دیگه با هدف افزایش ترافیک برای محتوایی خاص به نمایش درمیاد. این نوع تبلیغات میتونه باعث شهرت برندتون هم بشه.

از اسمش مشخصه. این نوع بازاریابی از طریق ایمیل به مشتریانتون دسترسی پیدا میکنه.

  • بازاریابی داخلی

این نوع بازاریابی محتوای رایگانی رو با بازار هدف به اشتراک میذاره تا نظرشونو جلب کنه و به مشتریهای وفادار به برند تبدیل بشن. این کار رو میشه با راه اندازی یه وبلاگ تجاری انجام داد.

  • بازاریابی موتور جستجو

این هم نوعی از بازاریابیه که یه شرکت رو از طریق تبلیغات پولی که روی صفحه نتایج موتور جستجو به نمایش درمیاد تبلیغ میکنه. شامل پرداخت برای جایگاهی خاص، تبلیغات متنی یا بهینه سازی موتور جستجو (سئو) میشه.

  • بازاریابی شبکه های اجتماعی

همونطور که از اسمش پیداست، بازاریابی شبکه های مجازی، سایت رو از طریق شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک، توئیتر، گوگل پلاس، ایستاگرام، تلگرام و غیره تبلیغ میکنه.
حالا با توجه به همه اینها، اصلا چرا بازاریابی اینترنت چیز مهمیه؟
اینترنت قدرت برقراری ارتباط با میلیونها نفر از مردم سراسر چهان رو داره. بنابراین میتونه کسب و کار شما رو به این افراد معرفی کنه. همین مسئله باعث میشه این روش بهترین روش تبلیغاتی برای شرکتها باشه، به خصوص که دیگه نیازی نیست هزینه های زیادی صرف تبلیغات کنند.
به علاوه، اثرگذاری کمپینهای تبلیغاتی که از این طریق راه میندازید به راحتی با ابزارهای تحلیل های وب و حجم سود قیمتها قابل محاسبه است. اما باید جنبه های مختلف بازاریابی اینترنتی رو یاد بگیرید تا بدونید کدوم روشها براتون برگشت سرمایه دارند و کدومها به درد کسب و کارتون میخورن.

تاثیر بازاریابی گوشه‌ای درکسب‌درآمد تخصصی

تاثیر بازاریابی گوشه‌ای درکسب‌درآمد تخصصی

فقط دانستن اصول اولیه مانند طیف بازار، سطح درآمد آن و وضعیت تاهل، کافی نیست بلکه باید ویژگی‌ها و جزئیات بازار هدف خود را عمیق‌تر درک کنید. هر چه بازار کوچک‌تر باشد، بهتر باید مشتریان خود را بشناسید....

کارآفرینی, کسب درآمد خانگی, بازاریابی

اگر بازاریابی هستید که در یک بازار گوشه‌ای بسیار تخصصی فعالیت می‌کنید، ممکن است این مساله فکر شما را مشغول کرده باشد که چگونه می‌توانید تأثیر بازاریابی خود را به حداکثر برسانید و بازاری را برای خود ایجاد کنید؟ بعضی از بازاریاب‌ها به‌اشتباه فکر می‌کنند که قرار گرفتن در یک بازار گوشه‌ای به ضرر آن‌هاست، درحالی‌که بستگی دارد چگونه به این موضوع نگاه کنید.
ازآنجایی‌که من معمولا نیمه پر لیوان را می‌بینم، فکر کردم که شاید بتوانم چند نکته هوشمندانه و اثبات شده را در مورد بازاریابی گوشه‌ای در اختیار بازاریاب‌های مضطربی که در صنایع بسیار تخصصی فعالیت می‌کنند قرار دهم.

۱ـ بازار گوشه‌ای هدف خود را زیروزبر کنید
درست است که محصول یا خدمت شما فقط برای طیف محدودی از افراد جذابیت دارد، ولی این دلیل نمی‌شود که تنبلی کنید و درباره بازار هدف خود تحقیق نکنید. در واقع، داشتن کسب‌وکاری که محصول آن تنها برای طیف محدودی از افراد جذابیت دارد، کار شما را سخت‌تر می‌کند و نمی‌توانید به آسانی مشخص کنید که مشتری ایده آل شما واقعا کیست.
برای تعریف یک بازار هدف کوچک‌تر برای یک کسب‌وکار گوشه‌ای، بخش‌بندی بازار موضوعی بسیار با اهمیت است. فقط دانستن اصول اولیه مانند طیف بازار، سطح درآمد آن و وضعیت تاهل، کافی نیست بلکه باید ویژگی‌ها و جزئیات بازار هدف خود را عمیق‌تر درک کنید. هر چه بازار کوچک‌تر باشد، بهتر باید مشتریان خود را بشناسید.

نمونه‌ای از بازاریابی گوشه‌ای: اسباب‌بازی‌های چوبی ورمونت (Vermont Wooden Toys)
یکی از شرکت‌هایی که بازار هدفش را به‌خوبی می‌شناسد، شرکت Vermont Wooden Toys است.
شرکت Vermont Wooden Toys، واقع در حومه سرسبز ایالت گرین مانتنز، وب‌سایت پرزرق‌وبرقی ندارد، بلکه بیشتر سفارش‌هایش را از طریق تلفن دریافت می‌کند و تنها گزینه پرداخت آنلاین این شرکت از طریق PayPal است. پس شاهکار این شرکت چیست؟ مشتریان این شرکت کوچک‌ترین توجهی به مواردی که گفتیم ندارند. بلکه انتظار آن‌ها، خوش‌ساخت بودن، تعهد و علاقه به‌روزهای گذشته است، و شرکت هم در برآوردن این انتظار سنگ تمام گذاشته است. تک‌تک قطعات اسباب‌بازی‌ها، کار دست ران رواک، مالک شرکت است، و او می‌داند که مشتریانش به دنبال سوت و زنگوله نیستند، بلکه به دنبال اسباب‌بازی‌هایی هستند که واقعا کار دست هستند و با عشق ساخته شده‌اند.
کسب‌وکار  Voake توانسته است مشتریان گوناگونی را جذب کند که اکثریت آن‌ها را والدین تشکیل می‌دهند، ولی این را هم می‌داند کسی که از او خرید می‌کند، قطعا برای زمان، مهارت و کار او ارزش قایل است و تمایل دارد در ازای خرید محصول باکیفیت، پول خوبی پرداخت کند.
بسیاری از مشتریان Voake ، برای امنیت فرزندانشان هم اهمیت زیادی قائل هستند، به‌گونه‌ای که بعد از مطرح شدن مساله استفاده از رنگ‌های سرب‌دار در اسباب‌بازی‌های کودکان در سال ۲۰۰۷،  مشتریان گروه‌گروه به جمع مشتریان شرکت ورمونت پیوستند. این علاقه‌مندی حتی چشم نیویورک‌تایمز و BBC News را هم گرفت و باعث شد Voake و شرکتش به‌طور رایگان تبلیغ شوند و طرفداران زیادی پیدا کنند و این محبوبیت چیزی نبود که با پول بتوان آن را خرید.

۲ـ مشکلات مشتریان خود را حل کنید
علاوه بر این‌که باید همه اطلاعات لازم را درباره بازار  گوشه‌ای خود بدانید، ضروری است این را هم بدانید که محصول یا خدمت شما چگونه به نیازی پاسخ خواهد داد که در حال حاضر شرکت‌های دیگر در صنعت شما نتوانسته‌اند آن را برآورده کنند. چه عاملی باعث می‌شود کسب‌وکار شما خاص باشد؟ پیشنهاد منحصربه‌فرد شما برای فروش چیست؟ چگونه هوای مشتریان خود را خواهید داشت؟
بازارهای کوچک و پرجمعیت، شاید رقابت‌آمیزتر از بازارهای بزرگ نباشند، اما می‌توانند هم‌سطح آن‌ها باشند. به همین دلیل، ضروری است که ابتدا به‌طور کامل و دقیق به مشتریان خود فکر کنید، و تعهد به توسعه را زیربنای استراتژی بازاریابی گوشه‌ای خود بدانید.

نمونه‌ای از بازاریابی گوشه‌ای: پانسی مایدن (Pansy Maiden)
از بین کسب‌وکارهای کوچکی که در فضای بازاریابی گوشه‌ای فعالیت می‌کنند و من آن‌ها را می‌شناسم، تنها تعداد کمی می‌دانند که چه طور باید مثل شرکت Pansy Maiden هوای مشتریانشان را داشته باشند. شرکت Pansy Maiden در زمینه کیف‌های دست‌ساز و لوازم دیگری از این نوع، در بوستون فعالیت می‌کند.
تمامی محصولات این شرکت، یعنی فاقد فرآورده‌های حیوانی و مورد تایید PETA هستند، یعنی این محصولات، برای نوع بسیار خاصی از مشتریان جذابیت دارند (به نکته‌ی شماره ۱ مراجعه کنید). اما با آنکه این شرکت بازار هدف خود را به‌خوبی می‌شناسد، آن‌چه باعث تمایز این شرکت شده است، رویکرد همواره متعالی آن نسبت به ارائه خدمات به مشتری و در اولویت قرار دادن مشتری است.
شرکت Pansy Maiden در رسانه‌های اجتماعی حضور فعالی دارد و به‌طور مرتب از مشتریان به‌صورت شخصی تشکر می‌کند و با آن‌ها در تعامل است و این باعث می‌شود جایگاه شرکت در چشم مشتریان فعلی و بالقوه شرکت، مستحکم‌تر شود. این شرکت حتی برای پاسخ‌گویی به درخواست‌های خاص هم خود را آماده کرده و می‌تواند سفارش‌هایی را برای مناسبت‌های خاص، دریافت کند و به‌موقع تحویل دهد. درمجموع، کسب‌وکار با Pansy Maiden، فعالیتی لذت‌بخش است و همین باعث شده این شرکت بتواند تنها ظرف چند سال، پایگاه مشتریان وفادارش را گسترش دهد.

۳ـ در مورد شیوه تبلیغ برای کسب‌وکارتان، تجدیدنظر کنید
بازاریابی گوشه‌ای، شبیه بازاریابی معمولی یا نسخه کوچک‌تری از آن نیست، بلکه به رویکردی کاملاً جدید برای تبلیغ محصولی که شرکت عرضه می‌کند نیاز دارد. بنابراین ضروری است نقاط قوت تک‌تک کانال‌های بازاریابی را در رابطه با کسب‌وکار خود ارزیابی کنید.
برای مثال ثابت شده است که تبلیغ از طریق رسانه‌های اجتماعی، برای کسب‌وکارهای کوچکی که در بازارهای گوشه‌ای فعالیت می‌کنند، بسیار مفید و موثر است. اما جزئیات گزینه‌های مربوط به هدف‌گیری در رسانه‌هایی مانند توئیتر، فیس‌بوک و امثال این‌ها، ممکن است لزوما برای کسب‌وکار شما مقرون‌به‌صرفه نباشند، چراکه پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی به‌طور دقیق می‌دانند این گزینه‌ها تا چه اندازه می‌توانند ارزشمند باشند. در چنین شرایطی، شاید جستجوی پرداختی روش بهتری باشد. درهرصورت، باید بازده سرمایه‌گذاری بالقوه را برای تک‌تک استراتژی‌های بازاریابی گوشه‌ای خود بررسی کنید تا مطمئن شوید برای دستیابی به بازار هدف خود، روش مقرون‌به‌صرفه‌ای را انتخاب کرده‌اید.

نمونه‌ای از بازاریابی گوشه‌ای: کتاب‌فروشی پاول (Powell’s Books)
وقتی صحبت از مهارت در رسانه‌های اجتماعی می‌شود، کتاب‌فروشی پاول در پورتلند را می‌توان مثال زد که در زمینه خودترویجی موفق عمل کرده است.
ممکن است فکر کنید کتاب‌فروشی، یک کسب‌وکار گوشه‌ای نیست، اما اشتباه می‌کنید. فروش کتاب به دانش بسیار زیاد و استراتژی‌های بسیار کارآمدی نیاز دارد که کتاب‌فروشی پاول از هر دوی آن‌ها برخوردار است. همه این کتاب‌فروشی را با لقب «کتاب‌فروشی مستقل افسانه‌ای» می‌شناسند.
پاول علاوه بر پشتیبانی فعال از نویسندگان محلی، در بحث‌های آنلاین درباره کتاب و به‌طورکلی ادبیات هم مشارکت می‌کند، در کنار هدایای تبلیغاتی و دیگر روش‌های تبلیغاتی، از هشتگ به شیوه اثربخشی استفاده و حتی آثار کتاب‌فروشی‌های مستقل دیگر در سرتاسر کشور را هم معرفی می‌کند. طرح این کتاب‌فروشی برای بازاریابی از طریق رسانه‌های اجتماعی، در کنار تعهد چشمگیر آن نسبت به کتاب‌ها و مشتریانش، باعث شده است تعداد فالوورهای آن به میزان بی‌سابقه‌ای در سرتاسر ایالات‌متحده امریکا افزایش پیدا کند و جز این هم انتظار نمی‌رود.

۴ـ  روی تبلیغات PPC (پرداخت به ازای کلیک) سرمایه‌گذاری کنید
اگر محصولی خاص و سفارشی را برای بازار کوچکی تولید می‌کنید، جستجوی پرداختی کاملاً ضروری است. شاید قبلا هم با استفاده از مفهوم PPC (پرداخت به ازای کلیک) محصولی را فروخته باشید، اما اگر تابه‌حال این کار را نکرده‌اید، لحظه‌ای صبر و فکر کنید. یک جایی، یک کسی، خواهان محصول شماست.
PPC برای کمپین‌های بازاریابی گوشه‌ای، گزینه فوق‌العاده‌ای است. کلیدواژه‌های دنباله‌دار و کلیدواژه‌هایی که بیشترین پیام تجاری را دارند، انتخاب کنید، کمپین‌های خود را برای تلفن‌های همراه بهینه‌سازی و حتما از روش‌های مناسب برای انتشار تبلیغ استفاده کنید و پیام خود را به گوش افراد مناسب برسانید.

نمونه‌ای از بازاریابی گوشه‌ای: شرکت لفتی (Lefty’s San Francisco)
اگرچه از هر ده نفر، فقط یک نفر چپ‌دست است، اما محصولات مخصوص چپ‌دست‌ها همچنان می‌تواند یک بازار گوشه‌ای برای شما باشد. بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک ادعا می‌کنند که PPC برای آن‌ها بی‌فایده است، یا آنکه نمی‌توانند با فروشندگان بزرگ رقابت کنند، اما در بسیاری از موارد، این ادعاها صحت ندارد. یکی از موارد موفق در این زمینه، شرکت لفتی است که متخصص فروش محصولات مخصوص چپ‌دست‌ها است.
شرکت لفتی، نه‌تنها در جستجوی کلمات و عبارات ارگانیک، رتبه بالایی دارد، بلکه موفقیت خود را مدیون بخت و اقبال نیست و در تبلیغات PPC هم سرمایه‌گذاری کرده و روی کلماتی که افراد چپ‌دست ممکن است جستجو کنند، ازجمله موارد زیر تمرکز کرده است:
لفتی، نمونه بسیار خوبی از کسب‌وکارهایی است که از همه لحاظ عملکرد خوبی دارند. این فروشگاه کوچک که در منطقه Fisherman’s Wharf سانفرانسیسکو واقع شده است، ثابت کرده که PPC می‌تواند برای کسب‌وکارهای کوچک، به‌خصوص آن‌هایی که در بازارهای گوشه‌ای فعالیت می‌کنند، مفید باشد.

۵ـ هنگام بازاریابی گوشه‌ای، مراقب رقبای خود باشید
کسب‌وکارهایی که در بازارهای گوشه‌ای فعالیت می‌کنند باید رقبایشان را کاملاً بشناسند. خوشبختانه برای آنکه بدانید شرکت‌های دیگر در بازار گوشه‌ای شما چگونه عمل می‌کنند، نیازی نیست به روش‌های جاسوسی متوسل شوید. درواقع حتی لازم نیست پایتان را از دفتر کارتان بیرون بگذارید.
چراکه ابزارهای نرم‌افزاری بسیار زیادی (از جمله WordStream Advisor) وجود دارند که می‌توانند اطلاعاتی را در مورد رقبا در اختیار شما قرار دهند. این ابزارها به شما می‌گویند که رقبایتان از کدام استراتژی‌ها برای بازاریابی گوشه‌ای استفاده می‌کنند و کدام‌یک از این استراتژی‌ها کارآیی دارد. بعضی از ابزارهای دیگری که می‌توانید برای کسب اطلاعات در مورد رقبایتان از آن‌ها استفاده کنید عبارت‌اند از Adbeat, MixRank و WhatRunsWhere.

نمونه‌ای از بازاریابی گوشه‌ای: شرکت GetOutfitted
شرکت GetOutfitted که در زمینه کرایه البسه ورزشی زمستانی در کلرادو فعالیت می‌کند، می‌دانست که AdWords می‌تواند باعث موفقیت آن‌ها شود، اما فقط نمی‌دانست شیوه دستیابی به این موفقیت چگونه است. بعدازاینکه شرکت تلاش کرد تا خودش کمپین PPC را مدیریت کند، تصمیم گرفت در مسابقه‌ای که سال گذشته توسط WordStream برگزار شد شرکت کند. درحالی‌که به‌طور دقیق نمی‌دانست این کار تا چه اندازه کسب‌وکار آن‌ها را تغییر خواهد داد.
کریستی اندرسون، مسئول بازاریابی شرکت GetOutfitted، بعد از اجرای برنامه AdWords Performance Grader روی حسابشان در AdWords کشف کرد که کمپین‌های PPC آن‌ها در مقایسه با کسب‌وکارهای مشابه در چه وضعیتی قرار دارد.
کریستی از اهمیت کلیدواژه‌های منفی آگاهی پیدا کرد و فهمید چه طور باید بودجه روزانه‌اش را به‌صورت اثربخش‌تری مدیریت کند و درس‌های ارزشمند دیگری را هم فراگرفت که به GetOutfitted کمک کرد تا امتیاز کیفی‌اش را بیش از دو برابر افزایش دهد و نرخ تبدیلش در مقایسه با زمانی که هنوز برنامه Grader را اجرا نکرده بود ۲۴ برابر بیشتر شود، و همزمان، جایگاه آگهی‌هایش هم ارتقا پیدا کرد.
برای آنکه به‌طور کامل ببینید برنامه AdWords Performance Grader متعلق به شرکت WordStream چگونه به GetOutfitted کمک کرد تا پیشرفت کند، می‌توانید اینجا کلیک کنید و ماجرا را به‌طور کامل مطالعه کنید. همچنین می‌توانید ظرف ۶۰ ثانیه یا کمتر، به‌صورت رایگان، با کلیک روی این قسمت، نقاط قوت حساب AdWords خودتان را ارزیابی کنید.

۶ـ از فرصت‌های جدید استقبال کنید
صرفا این مساله که در یک بازار گوشه‌ای فعالیت می‌کنید به این معنا نیست که نمی‌توانید به فکر توسعه یا روش‌هایی برای بهبود محصول خود باشید. البته ضروری است کاری را  انجام دهید که در آن مهارت دارید، اما احتمال توسعه خط محصول و خدمت‌رسانی به بازارهای جدید را دست‌کم نگیرید.
اما این را هم در نظر داشته باشید که اگرچه فکر کردن به توسعه، بسیار خوب است، اما باید بدانید چنین کاری پایدار خواهد بود یا نه. آیا توانایی آن را دارید که خط تولید جدیدی را امتحان کنید؟ در مورد بازاریابی آزمایشی محصول یا خدمت فعلی خود برای بازاری جدید چه طور؟ آزمایش کردن می‌تواند فرصت‌های جدید و ارزشمندی را پیش روی شما قرار دهد، اما فقط در صورتی این کار را انجام دهید که توانایی ارزیابی دقیق و کامل ایده‌های جدید را بدون به خطر انداختن کیفیت محصولات فعلی یا استاندارد خدمات خود داشته باشید.

نمونه‌ای از بازاریابی گوشه‌ای: شرکت لانگ مید (Long Made)
جمی و کاریسا لانگ، زوج مالک شرکت لانگ مید هستند که در زمینه سیستم‌های روشنایی و نورپردازی در هاستون تگزاس فعالیت می‌کند.
این زوج از زمان راه‌اندازی شرکتشان در سال ۲۰۱۲ همواره محصولات سفارشی را در زمینه نورپردازی در کنار یکدیگر تولید می‌کرده‌اند. اکنون آن‌ها توانسته‌اند کسب‌وکارشان را از طریق بازار پرطرفدار و آنلاین Etsy توسعه دهند و قصد دارند پا را فراتر گذاشته و وارد عرصه دکوراسیون و مبلمان منزل شوند. اما هنوز در حال بررسی بازار برای این محصولات هستند و همچنان، تمام هم‌وغم خود را صرف کسب‌وکارشان می‌کنند و نسبت به ساخت محصولات و ارائه خدمات با کیفیت به مشتری، متعهد هستند.

۷ـ مثل یک شنونده واقعی به مشتریان خود گوش دهید
شاید تصور می‌کنید هیچ‌کس بهتر از خودتان، کسب‌وکارتان را نمی‌شناسد، اما اشتباه می‌کنید، مشتریان شما بهتر از خودتان کسب‌وکارتان را می‌شناسند.
حتی بهترین طرح برای بازاریابی گوشه‌ای هم محکوم به شکست است اگر تعهد نسبت به گوش دادن دقیق به مشتریان در آن لحاظ نشده باشد. از این‌که از مشتریان بپرسید نظرشان چیست، نترسید. چراکه آن‌ها با کمال میل شما را راهنمایی خواهند کرد.
اگر به‌عنوان یک بازاریاب گوشه‌ای، هنوز از رسانه‌های اجتماعی استفاده نمی‌کنید، همین حالا دست‌به‌کار شوید. رسانه‌های اجتماعی برای دستیابی به بازخورد سریع درباره محصول یا خدمت شما و میزان موفقیت شما در جلب رضایت مشتری، بی‌نظیر هستند. اگر مشتری مشکلی دارد، هر کاری که از دست‌تان بر می‌آید انجام دهید تا در اسرع وقت آن را حل کنید. اهمیت این مساله را دست‌کم نگیرید. اگرچه در حوزه عملکرد شما محدود است و محصول ویژه‌ای را بازاریابی می‌کنید، اما این بدین معنا نیست که نمی‌توانید از نظر جلب رضایت مشتری و پاسخگویی به نیازهای او با دیگران رقابت کنید.
بله، حق با شماست، بررسی نظر دیگران در مورد کسب‌وکارتان به‌صورت آنلاین، بسیار وقت‌گیر است. اما هر چه باشد، زحمت آن از جبران خسارت ناشی از نظرات منفی کاربران، مبارزه با موجی از توئیت‌های انتقادی یا تلاش برای متقاعد کردن مشتریان جدید مبنی بر این‌که شما واقعا به آن‌ها اهمیت می‌دهید، کمتر است. بازاریابی دهان‌به‌دهان، بسیار قدرتمند است البته به شرطی که همه‌چیز به وفق مراد باشد. برای بازاریابی گوشه‌ای باید با دقت به حرف‌های مردم گوش دهید و بلافاصله برای جبران اشتباهاتتان اقدام کنید.

نمونه‌ای از بازاریابی گوشه‌ای: Wistia
به‌عنوان یکی از شرکت‌هایی که در زمینه بازاریابی گوشه‌ای عملکرد فوق‌العاده‌ای داشت، می‌توانیم شرکت ویدیو هاستیک Wistia را مثال بزنیم که بعید است روزی ناچار باشد در رسانه‌های اجتماعی به‌پای مردم بیفتد و از آن‌ها طلب بخشش کند. اما این بدین معنا نیست که این شرکت به حرف مشتریانش گوش نمی‌دهد و محصولی را که آن‌ها می‌خواهند در اختیارشان قرار نمی‌دهد.
شرکت Wistia چندی پیش تعداد ویدیوهایی را که اعضای دارای حساب رایگان می‌توانند میزبان آن‌ها شوند، از سه به پنجاه افزایش داد. واکنش به این اقدام در رسانه‌های اجتماعی، بلافاصله مشاهده شد؛ واکنشی بسیار مثبت، و Wistia توانست به‌سرعت بر اساس حسن نیتی که ایجاد شده بود پیشرفت کند.
از دو سال پیش که شرکت، این طرح رایگان را آغاز کرده است، تعداد کاربرانش را از ۳۰۰۰ نفر به بیش از ۱۱۰۰۰۰ نفر رسانده است. دستیابی به این موفقیت امکان‌پذیر نیست، مگر آنکه به حرف‌های مشتریان گوش دهید، محصول فوق‌العاده‌ای به آن‌ها عرضه کنید و نه‌تنها نسبت به موفقیت خود، بلکه نسبت به موفقیت آن‌ها هم متعهد باشید. Wistia می‌داند که رضایت مشتری یعنی همه‌چیز! حتی مشتریانی که در ازای اشتراک، پولی پرداخت نمی‌کنند. این نوع مسئولیت‌پذیری نه‌تنها باعث شده است همه نظرات مثبتی درباره این شرکت داشته باشند، بلکه به شرکت‌هایی که بودجه کمی دارند یا فاقد بودجه هستند کمک می‌کند تا رشد کنند و این یک وضعیت برد-برد برای همه است.

کسب درآمد با بازاریابی یا مارکتینگ متفاوت

کاربرد مدل آیدا (AIDA) در بازاریابی اینترنتی

 کاربرد مدل آیدا (AIDA) در بازاریابی اینترنتی

  فرایند کسب درآمد اعم از فروش یا بازاریابی اینترنتی یک فرایند سیستماتیک و مطبق با مدل خاص بازاریابی است . هر نوع کسب درآمدی از مدل خاصی تبعیت می کند که بیانگر استراتژی ان کسب و کار هم می باشد. لذا در کسب و کار اینترنتی باید به مقوله های : افزایش فروش ، بازاریابی اینترنتی ، شیوه عرصه و فروش اینترنتی، جذب مشتری و.. توجه شود تا کسب و کار با موفقیت همراه باشد. هملن طور که گفته شد مدل کسب و کار شما مشخص کننده نوع بازاریابی و کسب و کار شما در اینترنت هست . مدل های مختلفی برای بازاریابی و مارکتینگ وجود دارد ولی در اینجا قصد دارم مدل کسب درآمد و بازاریابی اینترنتی آیدا AIDA را شرح دهم که هر کدام از حروفش بیانگر یبک مرحله خاص از بازاریابی اینترنتی را شرح دهم.

همان طور که سطور بالا اشاره شد، هر زمان از بازاریابی و مارکتینگ حرف می‌زنیم، وجود استراتژی و پلن بیش از هر چیزی خودنمایی می‌کند. انگار که کل پروسه بازاریابی، همان استراتژی و پس از آن برنامه‌ریزی‌اش است! داشتم این جمله را با خودم می‌گفتم که به این نتیجه رسیدم پیش از ادامه بحث‌هایمان در رابطه با بازاریابی اینترنتی، ابتدا به سراغ یک موضوع مهم در مرحله استراتژی بروم.

aida-sales-funnel

مدل آیدا (AIDA) چیست؟

ما در بازاریابی مدل‌های مختلفی داریم که گاهی اوقات حین صحبت‌ با مشتریان یا دوستان به آن‌ها ارجاع می‌دهیم. یکی از این مدل‌ها، مدل AIDA است. AIDA در واقع یک قیف (Funnel) است که به ما کمک می‌کند تا ببینیم مشتری در چه مرحله‌ای از فرایند فروش قرار دارد و یا مراحل خرید کاربر را راحت‌تر توصیف کنیم.

 قیف AIDA:

۱- Awareness: اگر یک فروشگاه اینترنتی که میوه می‌فروشد را فرض کنیم،‌ کاربرانی که از طریق موتورهای جست‌وجو، یا تبلیغات و یا هرچیز دیگری فقط وارد سایت شده‌اند یا دیده‌اند که می‌شود میوه را هم به‌صورت آنلاین خرید،‌ در این مرحله قرار می‌گیرند.

در واقع مرحله Awareness، مرحله‌ایست که کاربران و مشتریان آینده شما با شما آشنا می‌شوند. اصلا می‌فهمند که شما وجود دارید. این اطلاع‌رسانی می‌تواند از طریق یک پست وبلاگ صورت بگیرد، یک بیل‌بورد، یک بنر در یک سایت خبری و هرچیزی که باعث شود کاربر شما را بشناسد. First Impression و اولین ارتباط شما با مشتری آینده‌تان در این مرحله رقم می‌خورد.

۲- Interest: پس از مرحله اول یعنی Awareness و اطلاع‌یافتن، به مرحله‌ای می‌رسیم که کاربر احساس بهتری به نسبت محصول شما پیدا کرده است. در مرحله اول، کاربر فقط شما را شناخت و هیچ حسی به شما ندارد؛ اما در این مرحله او حس خوبی به نسبت شما پیدا کرده است و احتمال این که وارد بقیه مراحل قیف شود بیشتر است.

ممکن است اگر ۱۰۰۰ کاربر با محصول شما در مرحله قبلی آشنا شده باشند، تنها ۱۰۰ نفر آنها وارد مرحله بعدی شوند. دقت کنید که هرچه به سطوح پایین آیدا نزدیک می‌شویم، تعداد مشتریان کمتر می‌شود.

۳- Decision/Desire: حالا که کاربر با محصول و شرکت شما آشنا شد و به آنها علاقه نشان داد، وارد مرحله تصمیم‌گیری می‌شود. اینجا جاییست که باید به یاری کاربر شتافت! برای او محتوایی در نظر گرفت که او را مجاب به خرید از شما (انجام کار خواسته شده در مرحله اکشن) کند.

در این مرحله کاربر می‌داند که به محصول شما نیاز/علاقه دارد؛ اما هنوز نتوانسته تصمیم نهایی را بگیرد. اینجاست که باید توانایی‌های خود را بیش از هر جای دیگر به کار بگیرید و نگذارید مشتری‌ای که با کلی زحمت به سمت Action قیف کشانده‌اید، از دست برود.

۴- Action: اینجا جاییست که تمامی زحمات شما در مراحل مختلف مارکتینگ و بازاریابی‌تان به نتیجه می‌نشیند و کاربر خرید نهایی (یا عملی که باید انجام می‌داد) را انجام می‌دهد.

چگونه از آن در بازاریابی اینترنتی استفاده کنیم؟

مدل قیف آیدا می‌تواند یکی از رفرنس‌ها و مراجع شما در تمامی تصمیم‌گیری‌های استراتژیک‌تان باشد. در واقع اگر کار بازاریابی و تولید محتوا می‌کنید، باید برای هر چهار مرحله محتوا تولید کنید. در هر مرحله با استفاده از منابع محتوایی مختلف (Asset) به یاری مشتری بشتابید و راه رسیدن به Action را به او نشان دهید. (البته کاربر خودش به سمت Action حرکت نمی‌کند، باید او را جذب کنید.)

۱- Awareness: وبلاگ شما می‌تواند طبقه اول قیف‌تان باشد. تا حد ممکن بالای قیف را پر کنید. مشتریان مرحله به مرحله فیلتر می‌شوند و آن‌هایی که واقعا مشتری کسب‌ و کار شما هستند به مرحله Actionn می‌رسند.

می‌توانید از تبلیغات بنری برای ایجاد آشنایی و Awareness استفاده کنید. یا کمپین‌هایی را آغاز کنید که نام‌تان را به گوش افرادی که تا‌به‌حال از وجود شما خبر نداشته‌اند، برسد.

۲- Interest: سعی کنید با آماده‌سازی محتواهایی که قشر علاقمند به محصول/سرویس‌تان را هدف گرفته است، مشتریان را از این مرحله به سمت action عبور دهید. در واقع این مرحله، مرحله‌ایست که شما باید برروید.

۳- Desire/Decision: نظرات مشتریان را جمع کرده‌اید یا نمونه موفق کارتان را مستند کرده‌اید؟ اینجا محتواهای این‌چنینی به دردتان می‌خورند! دل‌شوره کاربر را از بین ببرید. به او اطمینان بدهید که شما بهترین گزینه هستید و او را تشویق کنید که به سراغ Actionn برود.

۴- ACTION: تا می‌توانید این مرحله را ساده‌سازی کنید. تا می‌توانید به کاربر اجازه دهید با پر کردن تنها چند فیلد محصول شما را تهیه کند یا با شما تماس بگیرد. او هم شما را می‌شناسد؛ هم به محصول شما علاقه نشان داده است و هم مطمئن شده که گزینه مناسبی هستید. او را هرگز با فرم‌های طولانی و بی‌ربط ناامید نکنید.

امیدوارم این نوشته هرچند کوتاه بتواند به شما کمک کند تا بتوانید قیف را برای کسب‌وکار خودتان ترسیم کنید. بدانید که مشتری شما در حال حاضر در چه مرحله‌ای است و چگونه می‌خواهد در قیف حرکت کند.

کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت .افزایش فروش اینترنتی . بازاریابی . بازاریابی اینترنتی . خرید اینترنتی . فرآیند فروش . کاربر . کسب و کار . مدل ایدا . مشتری

بازاریابی تلویحی، تاثیر غیرمستقیم در اعماق ذهن مشتری برای کسب و کار

بازاریابی تلویحی، تاثیر غیرمستقیم در اعماق ذهن مشتری برای کسب و کار

  بازاریابی و تبلیغات در دنیای واقعی و مجازی تغییرات اساسی در ساختار و فرم داشته است. روش های قدیمی و تلویزیونی کمتر جواب می دهد و شرکت ها و برندها به دنبال تبلیغات تاثیر گذار جهت کسب درآمد بیشتر هست. بازاریابان حرفه ای با خواندن ذهن مشتری به روش های مختلف سعی دارند تا آنها را ترغیب به خرید بیشتر کنند. تبلیغات مستقیم جای خود را به تبلیغات غیر مستیقم و تلویحی داده و سعی می کنند تا با روش های مختلف تبلیغات نوین و تاثیر گذار ذهن مشتری را تحت نفوذ در بیاروند. در اینجا انواع تبلیغات نوین با هدف قرار دادن ذهن مشتری به شیوه های مختلف واقعی ، تخیلی و... سعی در رونق کسب و کار خود و افزایش درآمد دارند. در حقیقت استراتژی تبلیغات هر روز در حال تحول اساسی است.

تا به حال بارها برندهای نام آشنای جهانی مانند اپل، کوکاکولا و سامسونگ را در فیلم‌ها و سریال‌ها مشاهده کرده‌ایم. آیا ظاهر شدن لوگوهای این برندها به صورت کاملا تصادفی است؟ امروزه بسیاری از تماشاچیان سینما و حتی سینمای خانگی دیگر حوصله مشاهده بسیاری از تبلیغات تلویزیونی ما بین یا ابتدای سریال‌ها و فیلم‌ها را ندارند، پس چه باید کرد؟

بازاریابان برندها مانند همیشه با روش‌ها و استراتژی‌های جدید به سراغ بازار هدف خود می‌روند، روشی که قدمتی دیرینه دارد و متعلق به قرن ۱۹ میلادی است.

سبکی که شروع آن را «ژول ورن» نویسنده معروف داستان‌های علمی و تخیلی رقم زد.جاگذاری محصول (Product Placement) یا بازاریابی تعبیه شده (Embedded Marketing) از استراتژی‌های بازاریابی تلویحی محسوب می‌شود که سال‌ها است در تمام دنیا به‌ویژه از سوی نام‌های مطرح جهانی جهت شناساندن محصولات و خدمات مورد استفاده قرار گرفته است.

این روش با ایجاد ارزش و برقراری رابطه عاطفی و احساسی عمیق‌تر با برند و بدون آنکه مخاطب را مجبور به خرید کند شرایطی را به‌صورت نامحسوس فراهم می‌کند تا مخاطب هدف، تصمیم به خرید محصول مورد نظر گیرد.

همان‌طور که مشاهده می‌شود، امروزه بسیاری از تماشاچیان سینما و حتی سینماهای خانگی دیگر حوصله مشاهده بسیاری از تبلیغات تلویزیونی مابین یا ابتدای سریال‌ها و فیلم‌ها را ندارند و حتی امروزه به علت استفاده خانگی از محصولات، مخاطب می‌تواند به راحتی از مشاهده تبلیغات صرف‌نظر کند.در واقع این استراتژی‌های بازاریابی تلویحی از قرن ۱۹ میلادی آغاز شد. زمانی که «ژول ورن» نگارش رمان مشهور خود «دور دنیا در ۸۰ روز» را آغاز کرد، شهرت وی باعث شد تا شرکت‌های مطرح کشتیرانی و حمل و نقل آن زمان از او بخواهند تا نام آنان را در داستان خود بیاورد. البته اینکه «ژول ورن» بابت این موضوع مبلغی دریافت کرده است یا نه هیچ مدرکی در دست نیست.با ظهور تلویزیون و جایگزینی آن به جای رادیو، در ابتدا روش بازاریابی تعبیه شده در سریال‌های خانوادگی با حضور برندهای مطرحی همچون یونیلور و پروکتر اند گمبل آغاز شد. از این دسته مشارکت برند‌های مطرح می‌توان به حضور برند خودرو فورد از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۶ در سریال مطرح Hazel نیز اشاره کرد. در دنیای موسیقی نیز در هر زمان ما شاهد استفاده از این نوع بازاریابی هستیم که البته در دنیای موسیقی از آن به‌عنوان «مشارکت برند» (Brand Partnership) نیز یاد می‌شود.

انواع بازاریابی تلویحی

به‌طور کلی می‌توان گفت که در این نوع بازاریابی دو روش استفاده می‌شود: روش اول که از آن به‌عنوان نوع ابتدایی (Basic) یاد می‌شود و در آن لوگو یا محصول برند تنها از سوی تماشاچی دیده می‌شود و شخصیت فیلم هیچ سخنی از برند بر زبان نمی‌آورد، ولی در روش دوم که به نوع پیشرفته (Advanced) مشهور است، شخصیت فیلم نام برند را نیز به زبان می‌آورد.

 

هزینه‌ها و بازخورد

سالانه برندهای آمریکایی مبالغ بسیار قابل توجهی را صرف تبلیغات در رسانه‌های مختلف می‌کنند: ۶۴ میلیارد دلار تبلیغات تلویزیونی و ۱۶ میلیارد دلار تبلیغات رادیویی، تاثیرگذاری و جایگاه این گونه تبلیغات را مشخص می‌کند و نشان‌دهنده آن است که تبلیغات سنتی به‌ویژه تبلیغات تلویزیونی به‌طور قابل توجهی رو به افول است و حتی بیان شده است تاثیرگذاری این گونه تبلیغات تنها ۳۰ درصد است. بر اساس آمار ارائه شده، ۶۶ درصد تماشاچیان برنامه‌های تلویزیونی و ۹۰ درصد تماشاچیان فیلم‌های خانگی دیگر علاقه‌ای به مشاهده تبلیغات در حین برنامه ندارند و از آن می‌گذرند. از این‌رو ۷۸ درصد بازاریابانی که عقیده بر کاهش شگرف تاثیرگذاری تبلیغات تلویزیونی دارند، دست به اقدام جدیدی زدند و رویکرد خود را به سمت بازاریابی تلویحی تغییر داده‌اند. طبق گزارش مجله «تحقیقات بازاریابی و مدیریت»، برندها در سال ۲۰۱۲ مبلغی معادل ۲۵/ ۸ میلیارد دلار صرف تبلیغات غیرمستقیم محصولات خود کرده‌اند و نیز در مقابل مبلغی معادل ۱۴میلیارد دلار افزایش فروش را شاهد بوده‌اند که همچنین در سال ۲۰۱۰ مبلغ یک میلیارد دلار در بازی‌های ویدئویی و نیز در سال ۲۰۰۹ مبلغ ۶/ ۳ میلیارد دلار در موزیک ویدئوها هزینه شده است.

البته درآمد و جایگاهی که برند پس از این گونه بازاریابی در کوتاه‌مدت به دست می‌آورد بسیار قابل توجه‌تر از مبلغی است که به تولیدکننده فیلم یا سریال پرداخت می‌کند. به زبان ساده می‌توان گفت، این نوع بازاریابی روشی کاملا برد – برد محسوب می‌شود، زیرا از طرفی تولیدکنندگان فیلم‌ها و سریال‌ها مبالغ قابل‌توجهی را از برندهای مطرح دریافت می‌کنند و از طرف دیگر برندها نیز در زمانی کوتاه شاهد افزایش قابل توجهی در فروش محصولات خود هستند. به‌عنوان مثال سری فیلم‌های جیمزباند در هر قسمت مبلغی برابر با ۱۰۰ میلیون دلار از برندهای تجاری مطرح جهت استفاده از محصولاتشان دریافت کرده است که BMW افزایش فروش ۵/ ۱۲ درصدی را در یکی از فیلم‌های آن تجربه کرده است. همچنین در سال ۱۹۸۶ و در فیلم Top Gun و با حضور تام کروز که عینک برند Ray Ban را بر چشم داشت، این محصول شاهد ۴۰ درصد افزایش در فروش بود، به علاوه در سال ۱۹۸۳، افزایش ۶۵ درصدی فروش شکلات Hershey به‌دلیل حضورش در فیلم تخیلی E.T بود.

نکته قابل توجه در این است که با توجه به سود و جایگاهی که نصیب برندها می‌شد، آنان مبالغ ناچیزی را می‌پرداختند: شکلات Hershey تنها مبلغ یک میلیون دلار بابت فیلم E.T و اتومبیل BMW جهت نمایش محصولش در فیلم جیمز باند در سال ۱۹۹۵ تنها مبلغ ۳ میلیون دلار پرداخت کردند که BMW در همان سال رشد ۲۴۰ میلیون دلاری را تجربه کرد. البته امروزه نظر به جایگاه ویژه این گونه از تبلیغات، بین ۳ تا ۱۰ میلیون دلار و حتی در برنامه‌های بلندمدت تلویزیونی تا ۵۰ میلیون دلار افزایش یافته است.

 

بازاریابی تلویحی معکوس

حال صحبت از مفهوم دیگری با نام Reverse Product Placement، که معادل «بازاریابی تلویحی معکوس» است به میان آمده است. این مفهوم تقریبا نو با ظهور دنیای مجازی، بازی‌های کامپیوتری و تصاویر سه‌بعدی پا به عرصه دنیای بازاریابی گذاشت. در این روش به جای اینکه مانند نسخه قدیمی از محصولات واقعی موجود در فیلم‌ها و سریال‌ها استفاده شود، ابتدا تولیدکنندگان برای اولین بار به ارائه یکسری محصولات در دنیای مجازی و بازی‌های ویدئویی می‌پردازند که هیچگاه در دنیای واقعی و قفسه فروشگاه‌ها وجود ندارند و پس از اینکه در بازی ویدئویی توسط مخاطب هدف دیده و شناخته شد، پس از مدتی این محصول در فروشگاه‌ها و دنیای واقعی ظاهر می‌شد.این روش کاملا هوشمندانه و ظریف به‌طور غیر مستقیم مخاطب هدف را به خرید دعوت می‌کند که به‌دلیل ماهیت این روش از آن به‌عنوان برندینگ تخیلی (Fictional Branding) نیز یاد می‌شود.

همچنین امروزه تایید شده است که ارائه محصولات در بازی‌های ویدئویی بسیار تاثیرگذارتر از ارائه در برنامه‌های تلویزیونی و سینمایی است. چرا که در این روش، شخص بازیگر در بازی به‌طور مستقیم و بی‌واسطه با محصول مورد نظر در تعامل و ارتباط است. مثالی از این روش را می‌توان به بازی ویدئویی Final Fantasy و حضور برند ژاپنی نوشیدنی‌های انرژی‌زا «Suntory» یا شکلات مخصوص سری داستان‌های «هری پاتر» مربوط به شکلات Cap Candy اشاره کرد.

البته این نوع بازاریابی تنها محدود به محصولات غذایی و نوشیدنی نیست و می‌تواند طیف گسترده‌ای از محصولات مصرفی همچون: الکترونیک، پوشاک، ساعت و اسباب بازی را نیز شامل شود.به‌طور مثال، برند آمریکایی تولیدکننده شلوارهای جین، محصول جدیدی از شلوارهای خود را چند ماه پیش از ارائه به بازار در بازی ویدئویی Second Life به نمایش گذاشت.

 

عدم جاگذاری محصول

این روش اغلب زمانی استفاده می‌شود که تولیدکنندگان فیلم در نظر ندارند تبلیغ برند را در فیلم خود نمایش دهند، این رویکرد در بسیاری از اوقات به‌دلیل آن است که بابت حضور برند مربوطه مبلغی را دریافت نکرده‌اند. در این حالت، محصول بدون آنکه لوگوی آن دیده شود نمایش داده می‌شود.

 

انواع روش‌های «عدم جاگذاری محصول»

• روش تخیلی: در این سبک، تولیدکننده و کارگردان فیلم یا سریال، محصولی تخیلی را نمایش می‌دهد که چه از لحاظ ظاهر و حتی رنگ‌بندی مشابه محصول واقعی است و اصولا تنها در نام آن تغییرات زیرکانه‌ای صورت گرفته است. از این رو، بیننده با مشاهده این محصول تخیلی که در دنیای واقعی هیچ جایی ندارد تنها یاد محصول واقعی افتاده و برند مورد نظر در ذهن وی تداعی می‌شود.

به‌عنوان مثال در سریال Scrubs ما شاهد حضور برند Coffee Bucks بودیم که دقیقا مشابه استار باکس مشهور بود یا سریال تلویزیونی My Name is Earl و حضور شکلات ساختگی Tit Tat که تداعی‌کننده برند مشهور شکلات Kit Kat بود.

• روش غیر برند: در این روش تولیدکنندگان فیلم و سریال به‌طور کاملا آگاهانه و با وجود استفاده از محصولات برندهای مطرح و واقعی به حذف لوگوی آنها به صورت دیجیتال و یا حتی فیزیکی می‌پردازند. می‌توان گفت بهترین روش جهت بازاریابی تعبیه شده به گونه‌ای است که:

۱- نام محصول توسط بازیگر مطرح شود.

۲- محصول در فیلم مورد استفاده قرار گیرد.

۳- محصول کاملا در فیلم نمایش داده شود.

۴- ارتباط احساسی بین محصول و شخصیت اصلی فیلم برقرار شود.

۵- از محصول به‌عنوان استعاره در فیلم استفاده شود.

بیش از ۱۵ سال است که هر ساله گزارشی توسط سایت Brandchannel با بررسی جایگاه برندها در فیلم‌های سطح اول، به معرفی بهترین و بدترین فیلم‌هایی می‌پردازد که از روش بازاریابی تلویحی بهره برده‌اند. در سال ۲۰۱۵ برند اپل با حضور در یک چهارم فیلم‌های صدر اول به‌عنوان اولین برند لیست قرار گرفت.

یکی از موضوعات مهمی که گاهی اوقات توسط کارگردانان و تهیه‌کنندگان فیلم‌های مطرح در استفاده از برندها نادیده گرفته می‌شود، استفاده بیش از حد و ناشیانه از برندها طی نمایش فیلم است. به همین دلیل سری چهارم فیلم‌های مطرح Transformer با نام Age of Extinction (عصر انقراض) از سوی بسیاری از منتقدان بازاریابی لقب بدترین فیلم از لحاظ استفاده بیش از حد از برندها را به خود اختصاص داد. در انتها می‌توان نتیجه گرفت که به‌رغم برخی جنبه‌های منفی در این روش، این رویکرد همچنان مورد استفاده گسترده برندهای مطرح قرار گرفته و نیز فواید ذیل را برای برند به همراه دارد: دستیابی به دیدگاه، توجه و علاقه قابل توجهی از مخاطب هدف، افزایش آگاهی برند، افزایش ضریب یادآوری و تداعی برند، به رسمیت شناختن فوری برند در رسانه و به‌ویژه فروشگاه در زمان خرید، ایجاد تغییر مثبت در دیدگاه و ارزیابی کلی مصرف‌کننده، ایجاد ارتباط احساسی مناسب بین مصرف‌کننده و برند و نیز تقویت جایگاه برند و ارائه جایگاه بیش از واقعیت از برند در ذهن مخاطب.

استراتژی بازاریابی تلویحی.تصمیم به خرید. جاگذاری محصول. ذهن مشتری. روش تخیلی.روش غیربرند.نفوذ در بازار. نفوذ غیر مستقیم

مطالب مشابه تبلیغات کسب درآمد:

آموزش تبلیغات و بازاریابی با پول کم

تاثیرگذاری تبلیغات آنلاین و آفلاین

آینده تبلیغات دیجیتال و کسب درآمد آنلاین

واقعیت کسب درآمد و تبلیغات ثروتمند شدن

بررسی کسب درآمد کلیکی ، کسب درآمد با کلیک روی تبلیغات

واقعیت تبلیغات کسب درآمد اینترنتی و کسب ثروت

ارتباط هزینه تبلیغات و کسب درآمد از اینترنت