رید
هافمن شاید به اندازه بیل گیتس یا مارک زاکربرگ در ایران مشهور نباشد، اما
یکی از شناختهشدهترین کارآفرینهای دنیاست که همانطور که خودش همیشه
آرزو داشت، توانست با یک ایده خارقالعاده به یکی از تاثیرگذارترین افراد
دنیا تبدیل شود.
اگرچه هافمن در ابتدا رویای نویسندگی را در سر
میپروراند، اما خیلی زود فهمید که تجارت الکترونیکی و شبکههای اجتماعی
آنجایی است که میتواند موفقیت را در آن پیدا کند. اگرچه تجربههای اولیه
هافمن در این حوزه با شکست مواجه شد، اما او همانطور که در مصاحبهای با
بلومبرگ گفته است، از این شکستها یاد گرفت که سریع رو به جلو حرکت کند و
هرگز سعی نکند کامل باشد. هامفن با همین رویکرد در حال حاضر یکی از
ثروتمندترین کارآفرینهای دنیاست.
نخبه کوچکی که دنبال استقلال میگشت!
رید هافمن در سال ۱۹۶۷ در کالیفرنیا به دنیا آمد، اما دوران کودکی و
نوجوانیاش را در برکلی گذراند و در تمام طول تحصیل تا دوران دبیرستان مثل
هر دانشآموز عادی دیگری به مدارس دولتی میرفت، اما در دوران دبیرستان پدر
و مادر رید که هر دو وکیل دادگستری بودند، به این نتیجه رسیدند که شاید
درس خواندن در یک مدرسه کوچک با کلاسهای کمجمعیت و جایی نزدیک به خانه
برای رید بهتر خواهد بود. اما او کسی نبود که به این راحتیها استقلالش را
از دست بدهد، بنابراین ترجیح داد به مدرسهای در ورمونت برود و کاملا روی
پای خودش باشد. دبیرستانی که درنهایت مورد تایید رید و والدینش قرار گرفت،
مدرسه پوتنی بود که مسئولانش تاکید زیادی دارند که دانشآموزان باید در طول
تحصیل در زمینههای مختلف تجربهآموزی کنند و مهارتهای مختلفی ازجمله
کشاورزی، هنر و… را بیاموزند. رید دوران دبیرستان را در این مدرسه گذراند و
پس از آن به کالیفرنیا برگشت و رهسپار دانشگاه استنفورد شد.
از فلسفه تا سیستمهای نمادین
نتیجه برنامه استعدادیابی دانشگاه استنفورد که با نام برنامه آموزش و
پرورش لیبرال مشهور است و تازهواردها را برای پیدا کردن استعدادهای
واقعیشان راهنمایی میکند، این بود که رید هافمن جوان در زمینه فلسفه
استعداد دارد، اما این پیشبینی رید را قانع نکرد. او با توجه به شناختی که
از خودش داشت و علایقی که تا آن زمان به آنها پی برده بود، مطمئن نبود که
فلسفه بهتنهایی بتواند تمایل او را ارضا کند. بنابراین با مشورت یکی از
راهنمایان دانشگاه تصمیم گرفت وارد رشته سیستمهای نمادین و علوم شناختی
شود و درنتیجه لازم بود در زمینه فلسفه، زبانشناسی، روانشناسی، منطق
ریاضی و علوم کامپیوتر ماهر شود. هافمن در سال ۱۹۹۰ از دانشگاه
فارغالتحصیل شد و توانست بورس تحصیل در دانشگاه آکسفورد را به دست بیاورد و
در سال ۱۹۹۳ نیز مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته فلسفه از این دانشگاه
گرفت.
آینده در شبکههای مجازی نهفته است
تحصیل در رشته مطالعات
نمادین و پس از آن فلسفه باعث شد که رید به موضوع تبادل اطلاعات علاقهمند
شود و در این دوران بهشدت تحت تاثیر نتایج پژوهشها و مطالعات چهرههای
شاخص حوزه رسانه ازجمله مارشال مکلوهان بهویژه جمله مشهور او که «رسانه
خودِ پیام است» قرار گرفت و در نتیجه مطالعاتش به این نتیجه رسید که
بهزودی تغییرات گستردهای در زمینه رسانه ایجاد میشود که آینده بشریت را
بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد. رید در دورانی که در آکسفورد درس میخواند،
به مطالعه در زمینه نفوذ فلسفه تحلیلی بر کشورهای انگلیسیزبان علاقهمند
شد و در این زمینه دست به مطالعه زد و حتی چند وقتی هم بهعنوان مدرس مشغول
به کار شد، اما نه روشنفکری اجتماعی و نه تدریس یا نویسندگی هیچکدام
نمیتوانست اشتیاق او را ارضا کند، بنابراین دوباره به کالیفرنیا، یعنی
جایی که تحصیلاتش را شروع کرده بود، برگشت و با دوستانی که از دوران تحصیل
در دانشگاه استنفورد داشت، وارد کار در زمینه فناوری شد. سرپرستی تولید در
بخش تجربه کاربری شرکت اپل یکی از اولین شغلهایی بود که رید هافمن به دست
آورد و همانجا بود که ایده راهاندازی شبکه اجتماعی eWorld به ذهنش رسید.
هر چند این ایده سرانجام موفقیتآمیزی نداشت، ولی دستکم رید هافمن متوجه
شد که این حوزه آینده بسیار درخشانی خواهد داشت. او ازجمله کسانی بود که
اعتقاد داشتند شبکههای اجتماعی با افزایش سرعت و گسترش اینترنت در دنیا
میتوانند روابط انسانی را بهشدت تحتالشعاع قرار دهند. یکی دو سال بعد او
شبکه eWorld را به AOL فروخت و در همان سال از شغلی که در اپل داشت،
استعفا داد تا ادامه کارش را در فوجیتسو پیگیری کند. هنگامی که هافمن
eWorld را در سال ۱۹۹۶ به AOL فروخت، اپل تازه متوجه برتری این شبکه شد.
در جستوجوی موفقیت بزرگ با سرمایه کم
رید هافمن در این زمان احساس میکرد که طی سه، چهار سال گذشته تنها از
این شاخه به شاخه دیگر پریده و با ادامه این روند هرگز نمیتواند به آنچه
میخواهد، برسد. او در این دوران سرمایه چندانی نداشت و میدانست که با
سرمایه کم احتمال موفقیت شرکتی که برای خودش تاسیس کند، آنقدرها زیاد
نخواهد بود. ولی ریسک کرد و سوشال نت دات کام را راه انداخت و در این زمان
تنها سه سال از ورود او به عرصه فناوری میگذشت. هدف اولیه هافمن این بود
که روی سرویس دوستیابی اینترنتی تمرکز کند، اما بهسرعت متوجه شد که این
تکنولوژی ارتباطی میتواند در زمینه ساخت انواع روابط انسانی ازجمله روابط
تجاری در فضای کسبوکار مفید باشد.
تجربه موفقیتآمیز پیپال و تمرکز بر معاملات اینترنت
راهاندازی سوشال نت دات کام تقریبا همزمان با پیشنهاد پیتر ثیل (از
همکلاسیهای قدیمی رید در استنفورد) برای پیوستن او به استارتآپ تازه
تاسیس پیپال با هدف تمرکز بر پردازش معاملات اینترنتی بود. هافمن با
ورودش به پیپال توانست با آدمهایی همچون ایلان ماسک همکار شود. هافمن با
تجربهای که در سوشال نت دات کام به دست آورده بود، به پیپال کمک کرد تا
به جای تمرکز بیش از اندازه بر پردازش پرداختهای فرد به فرد، روی پردازش
پرداختهای مشتری به فروشنده تمرکز کند.
خداحافظی با سوشال نت و تولد لینکدین
تا سال ۲۰۰۰ میلادی رید همچنان درگیر دو پروژه پیپال و سوشال نت دات کام
بود، اما به مرور به این نتیجه رسید که پیپال به حضور دائمی و تمام وقت
او نیاز دارد و از طرف دیگر سوشال نت جایی نیست که بتواند هدفهای بلند او
را تامین کند. بنابراین سوشال نت را رها کرد. همه سرمایهای را که در این
زمان به دست آورده بود، وارد پیپال کرد و به سمت ریاست اجرایی شرکت رسید.
در ۲۰۰۲ شرکتeBay، پیپال را به مبلغ ۱,۵ میلیارد دلار خرید و سهمی که
هافمن از این معامله به دست آورد، به او کمک کرد تا بتواند روی ایده اصلی
خودش کار کند و البته سرمایهگذاریهایی نیز در چند شرکت دیگر انجام دهد.
تجربهای که هافمن در پیپال و سوشالنت به دست آورده بود، به او نشان
داد که هویت حرفهای افراد در اینترنت از اهمیت بالایی برخوردار است و او
در این زمان آماده بود تا لینکدین را بهعنوان تجربهای جدید به جهان معرفی
کند. کلید این کار در سال ۲۰۰۲ و در یکی از اتاقهای منزل مسکونی رید زده
شد و در ماه اول آغاز به کار سایت لینکدین حدود ۴۵۰۰ نفر وارد این شبکه
اجتماعی شدند و به مرور آن را به بزرگترین شبکه اجتماعی با محوریت
کسبوکار تبدیل کردند.
سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون دلاری روی فیسبوک به توصیه هافمن
هافمن شم اقتصادی خوبی دارد و تسلط زیادی روی فضای استارتآپ دارد و دقیقا
به همین خاطر هم هست که او جزو اولین کسانی بود که به اهمیت فیسبوک و
فرندستر پی برد و برای سرمایهگذاری سراغشان رفت. ایدهای که زاکربرگ برای
فیسبوک داشت، بهشدت رید هافمن را تحت تاثیر قرار داد و او خیلی زود قبول
کرد که روی فیسبوک سرمایهگذاری کند، اما با توجه به اینکه لینکدین تازه
شروع به کار کرده بود، حاضر نشد سمت اجرایی در فیسبوک داشته باشد تا
بتواند روی استارتآپ خودش تمرکز بیشتری داشته باشد. او حتی مارک زاکربرگ
را به ثیل، دوست، همکار و همکلاسی قدیمیاش هم معرفی کرد و ثیل هم به
توصیه هافمن با سرمایهگذاری روی فیسبوک ۵۰۰ میلیون دلار پول به آن
تزریق کرد. به گفته هافمن این پرهزینهترین سرمایهگذاری او در طول
زندگیاش بوده است.
فیلسوفی که میلیاردر شد!
لینکدین برای اولین
بار در سال ۲۰۱۱ وارد بازار سرمایه شد. در آن زمان ارزش سهام او را در این
شرکت ۲,۳۴ میلیارد دلار تخمین زدند. در سال ۲۰۱۴ هر ثانیه دو نفر به شبکه
لینکدین میپیوستند و ارزش داراییهای رید هافمن به ۴,۵ میلیارد دلار
رسیده بود. او تاکنون در راهاندازی بیش از ۸۰ استارتآپ و شرکت نوآور
سرمایهگذاری کرده و در هیئت مدیره موزیلا، FWD.us نیز فعالیت دارد. هافمن
در سال ۲۰۱۶ لینکدین را به مبلغ ۲۶,۲ میلیارد دلار به مایکروسافت فروخت تا
عنوان بزرگترین خرید در تاریخ این شرکت ثبت شود.
کسب درآمد .استارتآپ . پول درآوردن . رید هافمن . سرمایه کسب و کار . سوشال نت . شبکه اجتماعی . کسب و کار با سرمایه کم . لینکداین
در حالی که شرکتها در تلاش برای بهینهسازی سایت در گوگل هستند، اکثرا فرصتهای دیگر دیجیتال مارکتینگ را از دست میدهند.
برای ارتباط بهتر سایت با رسانههای اجتماعی راههای تاثیر گذار بیشتری علاوه بر قرار دادن آیکون رسانههای اجتماعی در وب سایت و ارتباط مستقیم با آن رسانه وجود دارد.
متاسفانه بسیاری از مدیران اجرایی کسب و کارها، وب سایت و رسانه های اجتماعی را دو بخش مجزا در استراتژی های دیجیتال مارکتینگ لحاظ می کنند، در حالی که این دو می توانند تعامل بهتری با یکدیگر داشتهباشند.
در صورتی که سایت و رسانههای اجتماعی در یک راستا و با یک برنامهریزی مشخص حرکت کنند، نتایج بهتری در افزایش رتبه سایت، جذب مخاطبان بیشتر در رسانههای اجتماعی و بالا بردن فروش به دست میآید.
در زیر سه راهکار برای بهینهسازی سایت در رسانههای اجتماعی را ذکر کردهایم:
۱. ارتباط با رسانههای اجتماعی
قبل از هر چیز به ساخت یک لینک ارتباطی بین وب سایت و حساب کاربری در رسانه ها نیاز است. قراردادن لینک سایت در پروفایل رسانه اجتماعی نخستین اقدامی است که برای ساخت ارتباط باید انجام دهید. تعداد بسیاری از شرکتها تنها به قرار دادن لینک رسانه های اجتماعی در وب سایت اکتفا میکنند.
قرار دادن لینک سایت در پروفایل تان این شانس را به شما می دهد تا ترافیک بیشتری روی وب سایت خود ایجاد کنید، البته برای ایجاد ارتباط از وب سایت با رسانه های اجتماعی، نیاز به قرار دادن کدهایی در صفحات سایت است.
با ایجاد ارتباط دوطرفه می توانید مخاطبان بیشتری را در رسانه های اجتماعی جذب و آنها را ترغیب به انتشار مطالب و محتوای سایت تان کنید.
رسانه های اجتماعی این امکان را به شما می دهد تا با قرار دادن آیکون آن رسانه در صفحات سایت، بازدید کنندگان بتوانند به راحتی مطالب سایت را در رسانه های خود به اشتراک گذارند.
۲. محتوای مفید و ارزشمند تولید کنید
محتوای مفید و ارزشمند برای مخاطبان و مشتریان نقش مهمی در بهینه سازی سایت در موتورهای جست وجو دارد، درصورتی که بخواهید سایت تان ارتباط بهتری با رسانه های اجتماعی داشته باشد، نیاز به تهیه محتوایی ارزشمند و منحصربه فرد برای سایت دارید و هر اندازه این محتوا از کیفیت بهتری برخوردار باشد شانس اشتراک گذاری آن محتوا در رسانه های اجتماعی بیشتر خواهد شد.
محتوا نباید تنها به صورت متن تولید شود، شما می توانید از تصاویر، ویدئو و کلیپ های آموزشی در محتوای خود استفاده و میزان تاثیرگذاری آن را بیشتر کنید.
۳.ساخت ارتباط متقابل
مخاطبان شما در رسانه های اجتماعی متعددی برای ارتباط با دوستان و گسترش شبکه کاری شان فعالیت می کنند. سایت شما می تواند این امکان را به بازدید کنندگان بدهد تا با نوشتن نظرات خود در وبلاگ و انتشار آن در رسانه ها موجب افزایش رتبه سایت و گسترش مطالب شما بین مخاطبان بیشتری شوند.
جهت افزایش بهره وری و ترغیب بازدید کنندگان به انتشار مطالب سایت از مجبور کردن آنها به ثبت نام و تکمیل فرم های پیچیده برای ایجاد حساب کاربری پرهیز کنید.
بسیاری از وب سایت ها به بازدید کنندگان این امکان را می دهند تا با حساب کاربری خود در رسانه های اجتماعی توسط گوگل یا یاهو وارد شوند و اقدام به درج مطالب کنند.
SEO.بهینهسازی سایت. رسانه اجتماعی. سئو.شبکه اجتماعی. کسب و کار.وبسایت کسب و کار. کسب درآمد.
مطالب مشابه بازاریابی و کسب درآمد از شبکه اجتماعی:
دلیل موفقیت شبکه اجتماعی توییتر Twitter
میزان تلاش در شبکههای اجتماعی برای کسب درآمد
تعداد کاربران تلفنهای هوشمند در سرتاسر جهان هرساله رو به افزایش است. همگام شدن با تغییرات مداوم فناوری برای کسبوکارهای کوچک آسان نیست. گوشیهای موبایلی جدیدی بهطور مرتب وارد بازار میشوند که هر کدام سیستمعامل خاص خود را دارند و به مجموعه ویژگیها و اپلیکیشنهای منحصربهفردی نیاز دارند. با در نظر گرفتن تمامی این تغییرات و شرایط غیرقطعی، استارتآپها چگونه میتوانند استراتژی بازاریابی موبایلی خود را ارتقا داده و بهینه سازند؟ پنج نکته زیر میتواند شما را در این زمینه یاری کند:
خود را برای بازاریابی موبایلی آماده کنید
پیش از آنکه حتی به سرمایهگذاری روی کمپین بازاریابی موبایلی خود فکر
کنید، ضروری است مشخص کنید که آیا آمادگی رویارویی با کاربران موبایل را
دارید یا خیر. اگر کسبوکار شما (یعنی وبسایت یا اپلیکیشنهای شما)
تجربهی فوقالعادهای را برای کاربران موبایل رقم نمیزند، چه لزومی دارد
که آنها را به سمت خودتان جذب کنید؟ اولین موضوعی که باید مشخص کنید این
است که از فناوری موبایلی خود چه انتظاری دارید و سپس اهداف کمپین بازاریابی موبایلی جدید خود را تعیین کنید.
این بدین معناست که اگر کاربران نتوانند در فروشگاه شما وبگردی کنند، خرید
کنند یا همزمان با بررسی صفحات سایت شما از طریق موبایلشان، سوالات خود را
مطرح کنند، کمپین بازاریابی موبایلی شما جز اتلاف وقت و هزینه، تاثیر
دیگری نخواهد داشت.
وبسایتی طراحی کنید که موبایل فرندلی (دارای قابلیت استفاده در موبایل) باشد
وبگردانی که از گوشیهای موبایل استفاده میکنند انتظارات زیادی دارند. اگر
یک مشتری بالقوه از سایت شما بازدید کنند و متوجه شود که سایت برای گوشی
او بهینهسازی نشده، بهاحتمالزیاد از سایت شما خارج خواهد شد. وبسایت
موبایلی شما باید بهگونهای طراحی شود که بتواند با تغییرات مداوم فناوری
موبایل (شامل گوشیهای موبایل و تبلتها) همگام شود و همزمان، کل این
فرایند را سریع و آسان انجام دهد. بدین معنا که شما باید ورود دادههای
لازم را محدود کرده و به حداقل برسانید تا بتوانید زمان لود صفحه را سرعت
ببخشید. استفاده از فرمهای ثبتنام برای دریافت پیامهای متنی برای
برقراری ارتباط با بازدیدکنندگان روش بسیار موثری است.
از رسانههای اجتماعی موبایلی حداکثر استفاده را ببرید
وقتی صحبت از راهاندازی کمپین بازاریابی موبایل میشود، ارزش رسانههای
اجتماعی را از یاد نبرید. این روزها اکثر کاربران فیسبوک از طریق گوشی
موبایلشان از این شبکهی اجتماعی استفاده میکنند. آمار کاربران موبایلی
فیسبوک نشان میدهد که از هر شش کاربر، بیش از یک نفر تنها از طریق گوشی
موبایلش وارد فیسبوک میشود. اگر استراتژی بازاریابی موبایلی خود را با
رسانههای اجتماعی تکمیل کنید، تاثیرگذاری آن را افزایش خواهید داد و
مشتریان بیشتری را جذب خواهید کرد.
طراحی واکنشگرا داشته باشید
یکی از روندهای مداوم بازاریابی موبایلی، استفاده از طراحی واکنشگرا است.
طراحی واکنشگرا در درجهی اول بدین معناست که سایت شما بتواند بهصورت
اتوماتیک محتوا و چیدمان صفحه را بر اساس اندازهی صفحهی نمایش و نوع گوشی
یا ابزار کاربر، تنظیم کند. وقتی صحبت از بهترین فعالیتها در زمینهی
طراحی وب میشود، وجود طراحی واکنشگرا بسیار ضروری است و حتی میتواند در
وقت بازاریابها صرفهجویی کند، چراکه امکان تطابق با تعداد بیشتری از
مخاطبان را فراهم میسازد، بدون آنکه نیازی باشد سایت یا اپلیکیشن
جداگانهای برای موبایل طراحی شود.
بازاریابی در گوشیها و ابزارهای جدید
باید تلاش کنید تا از ابزارهای متعدد و گوشیهای جدیدی که مردم در فصلهای
مختلف خریداری میکنند نهایت استفاده را ببرید. سری به ثبتنامهای IOS یا
Google Play بزنید تا به مالکان این ابزارها و گوشیهای جدید دسترسی پیدا
کنید. بسیاری از برندهای باسابقه، پیامهایی را برای مالکان گوشیهای جدید
ارسال میکنند و این روش برایشان کارآیی بسیاری دارد. میتوانید بازاریابی
موبایلی خود را با همکاری آنها انجام دهید.
آخرین نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است که تا آنجا که
میتوانید استراتژی خود را آزمایش کنید. از ابزارها برای تجزیهوتحلیل
استفاده کنید تا متوجه شوید تاثیرگذاری کمپین شما تا چه اندازه بوده است.
کمپینی موفق است که بهطور مداوم بهروز شود.
مطالب مشابه استارت آپ :
توییتر نوعی سرویس شبکه اجتماعی آنلاین است که به کاربرانش امکان میدهد با ۱۴۰ کاراکتر، پستهای متنی بفرستند. جک دورسی خالق این شبکه اجتماعی در مارس ۲۰۰۶ آن را ابداع و چند ماه بعد راهاندازی کرد. امروزه توییتر کاربرد جتماعی و ارتباطی پیدا کردهاست و دومین شبکه اجتماعی پرطرفدار پس از فیسبوک است.
ممکن است او را به عنوان بنیانگذار سریالی توییتر(Twitter) و اسکوئر(Square) بشناسید. اما آیا میدانستید دورسی یک ماساژور دارای مدرک بود که به صورت تفننی کار طراحی و مد انجام میداد؟
شرکتهای دو میلیارد دلاری جک دورسی موفق و پررونق هستند. اما دورسی هنوز هم از اتوبوس برای رفتن به سرکار استفاده میکند. هرکاری که دورسی انجام میدهد از کارهایی روزمره صبحگاهی بدون تغییرش گرفته تا اصرار او به داشتن یک مدل موی جالب و همچنین عادات و نگرشهای وی همگی ستونهای اصلی موفقیتهای پی در پی او هستند. اما ببینیم از نظر جک دورسی، بنیانگذار توییتر و اسکوئر رمزهای موفقیت کارآفرینان در چیست:
دورسی میگوید تصور غلطی که وجود دارد این است که کارآفرینان موفق کاری میکنند که رئیس خودشان باشند، و بعد به دنبال ایده میگردند. به استدلال وی اغلب کسب و کارها زمانی موفق میشوند که بنیانگذاران آنها معکوس عمل کنند.
در طول تمام جلساتی که در ادارات مرکزی اسکوئر برگزار میشود، برخیهای یادداشتبرداری میکنند و بعد این یادداشتها را برای تمام کارمندان این شرکت میفرستند. دورسی میگوید:” این یادداشتها اطلاعات همه را در یک سطح نگه میدارند، اما مزایای دیگری هم دارند. این که تمام دیدگاهها و نظرات جدید و گوناگون را دریافت میکنیم و کاری میکنیم آدمها به روشهای مختلف فکر کنند و خلاقیتهای بیشتری را در سازمان ایجاد نمایند. “
در ابتدا ایده توییتر در سال ۲۰۰۰ به ذهن دورسی رسید. اما ارسال پیام کوتاه هنوز کار بزرگی نبود. آمریکاییها به طور متوسط تنها ۳۵ متن در ماه ارسال میکردند. دورسی میگوید:” به سرعت فهمیدم …هیچ کس دیگری دستگاه پست الکترونیکی موبایل ندارد، بنابراین این سیستم به نوعی بلااستفاده بود. در سال ۲۰۰۶ روزی که منتظرش بودم فرا رسید. آمریکاییها هر ماه بیشتر از آن که تماس تلفنی بگیرند، پیام متنی ارسال میکردند.” جک دورسی سرویس شبکه اجتماعی توییتر را در ماه مارس آغاز و در ژوئیه همان سال راهاندازی کرد. وقتش رسید، زمان مناسب بود و توییتر گل کرد.
۴- مسیرهای شغلی همیشه مسیرهای مستقیمی نیستند
درست قبل از راهاندازی توییتر، دورسی در دانشکده طراحی مد، مشغول طراحی لباس بود. کارهای معین و جدی همچون تصویرگری و ماساژ درمانی داشت. پس چرا تصمیم گرفت به سراغ برنامهنویسی و کارآفرینی برود؟ وی میگوید:” آنها ابزارهای مورد نیازم بودند تا آنچه را دلم میخواست، بسازم.” او امیدوار است روزی شهردار نیویورک شود.
دورسی هر روز صبحاش را به یک شکل آغاز میکند: او صبحها دو تخممرغ آبپز با سس سویا و یک برش توت فرنگی میخورد. وی تمام هفتهی خود را با دقت برنامهریزی میکند. دوشنبه روز مدیریت است. در شرکت اسکوئر یک جلسه فکری و عملی داریم و در توییتر یک جلسه کمیته عملیاتی. سه شنبه روز محصول، مهندسی و طراحی است. چهارشنبه روز بازاریابی، رشد و توسعه و ارتباطات است. پنجشنبه روز مشارکت و توسعهدهندگان است. جمعه هم روز مصاحبت و فرهنگ.
۱۴۰ حرف، تمام آن چیزی است که از توییتر نصیبتان میشود.هیج جایی برای هجاهای غیرضروری وجود ندارد. دورسی دوست دارد ایدههای پیچیده را دریافت و بقایای مفهومی آن را حذف کند، بنابراین فقط میتوانید روی چیزهای بسیار مهم تمرکز کنید. جک میتواند در یک کلمه هدف شرکتها را عنوان کند. در مورد توییتر این کلمه ارتباط است و در مورد اسکوئر این کلمه تجارت.
همه تاریخگذاریها به دوره دبیرستان باز میگردد، مدتها پیش از آن که دورسی شرکتهایش را بسازد، یادداشتهای خود را نگه میداشت و حالا میگوید این بهترین کاری است که تا به حال در زندگی خود انجام داده است.
دورسی میگوید اگر دو بخش اداری دارید که با هم ارتباط ندارند، یا دو نفر که نمیتوانند با هم همراه باشند، این اختلاف نظر در محصولی که عرضه میکنید خودش را نشان میدهد و مشتریان شما این اختلافنظر را میبینند. شما مشکلات شرکتتان را به میان مشتریانتان میبرید، که کاری گستاخانه و خودخواهانه است. ” ما از طراحی و مهندسی شرکت و سازمان به اندازه محصول و سرویسی که میسازیم، مطمئن هستیم.”
برخیها تصور میکنند که آخر هفتهها بهترین زمان برای انجام اضافه کاریست تا در کارها پیش بیافتند. اما بسیاری از افراد موفق عادت به انجام این کار ندارند. روزهای پایانی هفته روز بازتابها، بازخوردها، استراتژی و آماده شدن برای بقیه هفته است.
مطالب مشابه کسب درآمد از توییتر: