هر
فردی در کسب و کار و تجارت و برای افزایش کسب درآمد نیاز به شراکت و جذب
همکارانی است تا توسعه کارش سریع تر و افزایش درآمدش بیشتر باشد. در اینجا
اصطلاح B2B کاربرد عینی پیدا می کند. B2B عبارت اختصاری BUSINEES TO BUSINESS
است و به معنی همکاری و همراهی چند نفر در کار شراکتی جهت کسب درآمد بیشتر
است . این کار علاوه بر همفکری بیشتر در کسب و کار ، موجب افزایش کسب
درآمد و توسعه فعالیت در زمینه مالی می شود . سوال این است که چگونه برای
کسب و کار و درآمد بیشتر، یک شریک B2B مناسب و خوب انتخاب کنیم.
همیشه در ابتدای کار شرایط طوری ست که هر کس (یا هر تیم) فکر میکند که خودش از عهده ی همه ی کارهای خود برمی آید و نیازی به یک شخص یا سازمانی خارج از سازمان خود ندارد. اما عمیق تر اگر نگاه کنیم، (تقریبا) همه ی ما به یک یا چند شریک B2B برای راه اندازی یا توسعه ی کسب و کارمان (حالا یا در بخش تبلیغات یا در بخش تولید محتوا، سئو و…) نیاز داریم و این جاست که اهمیت یک شریک B2B خوب نمایان می شود. ایده آل B2B را از کجا گیر بیاوریم؟ چگونه؟ با چه اصولی؟ دراین مقاله ۱۱ فاکتوری را که در هنگام تصمیم گیری برای همکاری با شرکت ها به صورت B2B نیاز است، بررسی کنیم:
۱) میزان تجربه شما یا شرکتتان در خدمات/کالایی که ارائه میدهید چقدر است؟
شما قبل از شروع همکاری باید از تجربه شرکت رو به رو اطلاعات کسب کنید تا ببینید در حوزه ای که به فعالیت آنها نیاز دارید،تجربه و خبرگی مورد نیازتان را دارند یا نه.شاید یک شرکت قدیمی و باتجربه،از حوزه ای که نیازمند خدمات هستید اطلاعات و تجربه ای نداشته باشد.شما باید مناسب ترین و کارآمدترین شرکت را برای خود انتخاب کنید.این سخنان “گریگ لندر” بنیان گذار شرکت مشاوره ای توسعه کسب و کار CBIZ بود.
۲) آیا قرارداد همکاری بلند مدتی در پرونده خودتان دارید؟اگر جواب بله است،چه شرکت هایی مشتریان بلند مدت شما بودند؟
وجود قرارداد ها و همکاری های بلند مدت نشان دهنده تعهد آن شرکت درقبال مسئولیت هایش است.اگر کسب و کارهای دیگر توانسته اند در بلند مدت با این شرکت کناربیایند،پس احتمال اینکه کسب و کار شما نیز بتواند همکاری موفقی را صورت بدهد نیز زیاد است….شما هم اکنون نظر دارون کوهن مدیر ارشد شرکت B2B matching platform Powerlinx را مطالعه فرمودید.
۳) هم اکنون با چه شرکت هایی همکاری میکنید؟
اشتباه نکنید،بحث تجربه و شلوغ بودن سر یک شرکت متفاوت هستند.شما برای بهتر اجرایی شدن کارتان نیازمند این هستید که شرکت برای شما تمرکز کافی داشته باشد.نه اینکه کارها و خدمات درخواستی شما زیر انبوهی از مشتریان دفن و فراموش شود.
به قول لندرز: «اصلا بعید نیست که شکتی صرفا عطش جذب مشتری داشته باشد و هنگام ارائه خدمات به آنها وابماند و از زیر بار مسئولیتش شانه خالی کند.»
۴) شما چطور و چه کمکی به رشد و توسعه کسب و کار مشریان سابقتان کردید؟
درصورت امکان،بنا به توصیه کوهن،از شرکت مقابل درباره فرآیند خدماتی که ارائه داده و کمکی که به مشتریان سابق مرده و راه حل و نوآوری ویژه اش بپرسید،تا بدانید که این گزینه دربرابر دیگر گزینه های پیشروی شما چه ویژگی متمایزی دارد.
۵) میتوانید ما را با مشتریان کنونی یا سابق خود مرتبط کنید تا باآنها صحبت کنیم؟
اریک کاسابوری «خواندن آمارها و نظرسنجی ها میتواند کمک کند به شما هرگز نمیتوانند جای یک ارتباط مستقیم با مشتریان سابق شرکت را بگیرد.ازآنها نظرشان و دیدگاهشان درباره خدماتی که ه آنها ارائه شده را بپرسید تا بیش از پیش بدانید که قرار است با چه نوع شرکت ارائه دهنده خدمات،همکاری کنید.»
برقرای یک ارتباط B2B عالی:
احساس میکنید برای شروع یک همکاری با شرکت خارجی آماده اید؟ این نکات را نیز مطالعه بفرمایید تا کمک حالتان باشد:
۶) به طور واضح درخواست و خدماتی که نیاز دارید را بیان و شفاف سازی کنید:
اولین گام توجیه دو طرفه است.چه خدماتی نیاز است و این خدمات چگونه ارائه میشود.مزیت هایی که این همکاری برای دو طرف معامله دارد چه چیزی است؟
کوهن بیان میکند که: «اکثر همکاری هایی که به شکست منجر میشوند به این خاطر هستند که دوطرف معامله،در ابتدا انتظارات و خواسته هایشان را برای یک دیگر شفاف سازی نکرده اند.اگر شما نتوانید هدفتان را بطور واضح بیان کنید،چطور انتظار دارید که دیگران بتوانند آن را برایتان ایجاد کنند؟»
همچنین لندرز اضافه کرد:«شما باید قبل از عقد قرارداد با شرکت،از هدف و نیاز خودتان به خوبی و بطور کامل آگاهی داشته باشید.و بدانید که اولویت بندی آن شرکت برای رساندن و انجام خدمات به مشتریانش،چه چیزی است.»
۷) طرف دیگر ماجرا را نیز درنظر بگیرید:
برای شروع یک همکاری دوطرفه B2B شما تنها کسی نخواهید بود که حق حرف زدن و بیان نیازها و انتظاراتش را دارد.شما باید انتظارات طرف مقابل را نیز درنظر بگیرید.کوهن پیشنهاد میکند که کسب و کارهای کوچک بطور کامل و واضح از انتظارات شرکت مقابل اطلاعات کسب کنند و بدانند که چطور میتوانند در رهیابی به این اهداف،خدماتشان را ارائه دند.
کوهن می گوید: «روش دستیابی به یک مذاکره برد-برد همین است،شما باید نیازها و انتظارات طرف مقابلتان را نیز درنظر بگیرید. شما موظف هستید که کسب و کار و جتارت خود را برای طرف مقابل توضیح دهید،همانگونه که انتظار دارید او پاسخگوی شما باشد.»
۸) با دیگر کسب و کارهای تازه راه اندازی شده مشورت کنید:
مشورت با شرکت هایی که از لحاظ گستردگی و مدت فعالیت در رده شرکت شما هستند،کمک بسیار مناسبی میتواند باشد.از آنها در مورد نقاط ضعف و قوتی که در تجربه شخصی شرکتشان داشتند بپرسید تا بتوانید بهترین انتخاب و راه حل را برای شرکت خود برگزینید.
کاسابوری: «در اینکه اینترنت منبع عظیمی از اطلاعات را دراختیار شما میگذارید،شکی نیست؛اما بهترین روش تحقیق و دریافت اطلاعات قابل اعتماد پرسش مستقیم از دیگر شرکت هاست.شرکتهایی که کاری که شما میخواهید انجام دهید را انجام داده اند.اگر بطور مستقیم درحال رقابت نباشید،معمولا پاسخ های دریافتی شما،بدون قصد و غرضورزی خاص،و برای کمک به شما خواهد بود.»
۹) تعادل مناسب میان بودجه و خدماتی که قرار است دریافت کنید:
اکثر شرکت های نوپا،با بودجه محدود شکل میگیرند و شاید صحبت هایی که تاکنون داشته ایم،برای بودجه آنان مانند یک رویا بنظر برسد.اما نظر لندرز در این باره را بشنوید:
«شاید انتخاب یک شرکت خارجی و هزینه هایی که ممکن متحمل شیدفبرای شما و شرکتتان حیاتی و بحرانی بنظر برسد.شما باید از بلندپروازی ها دوری کنید.با توجه به بودجه ای که دارید بهترین انتخاب را کنید.حد و اندازه خود و شرکتان را بدانید.با خرج های زیاد شرکت را به خطر نیاندازید.»
۱۰) به زنجیره فعالیت های جانبی خود بطور مداول نظارت داشته باشید:
فرآیندهای یک شرکت،باید با رهنمودهای مدیرش،در یک راستا و هدف باشد واین مهم مختص فعالیت های داخلی شرکت نمیشود.شما باید تمامی فعالیت های مرتبط با کسب و کارتان را تحت نظر داشته باشید تا در راستای هدفی که مدنظر شماست حرکت کنند.بطور مثال طراحی سایت،طراحی برند،و حتی طراحی دکوراسیون داخلی شرکتتان باید در یک سمت و سو باشد.
جوی هووم،مدیر عامل شرکت نرم افزاری Sparta Systems میگوید :«شرکت ها نیازمند یک دید و نمای از بالا دارند تا فعالیت ها و روند تکمیلی شرکتشان را تحت نظر بگیرد.باید نظاره گر فعالیت های مرتبط با خودشان باشند تا مبادا با عملکرد ضعیف یکی از بخش ها،کل فعالیت شرکت کند و نزولی شود.شرکت ها باید با مکالمات شفاف و واضح سطح کیفی مدنظرشان را به تک تک شرکت های خارجی که با آنها همکاری دارند،گوش زد و بیان بدارند.»
۱۱) یک رابطه اعتماد محور بسازید:
در هر کسب و کار و مشارکت،نکته بسیار مهم و عمده،اعتماد دو طرفه است.هر دو طرف قرارداد باید با یک اعتماد(البته اعتماد را با بیخیالی اشتباه نگیرید) دو طرفه وارد همکاری شوند و این اعتماد را حین همکاری حفظ کنند.ممکن است اخلاق یک شرکت در پرداخت هزینه خدماتی که شما به او ارائه میدهید با آنچه که شما تصور میکنید متفاوت باشد،و اندکی عجله کردن و قضاوت سریع به قطع ارتباط کاری بین شما یا خدشه دار شدن آن،منجر شود.
اگرچه نمیتوان به طور قطع آینده برترین شرکتهای طراحی محصول را پیشبینی کرد اما شاخصهای کنونی نشانههای کلیدی را ارائه میدهند که طبق آنها میتوان وضعیت را تا حدودی پیشبینی کرد.
بهترین شرکتهای طراحی محصول انسان و نیازهای او را به خوبی میشناسند. آنها برای شناسایی نیاز کاربران همه چیز را با دقت بررسی میکنند، با همکاری طراحان تحقیقات دقیق انجام میدهند تا رضایت خریداران را هر چه بیشتر جلب کنند و کیفیت کسب و کارها را ارتقاء دهند.
پیشبینی میشود که شرکتهای مشاور در حوزه نوآوری در صورتی به موفقیت برسند که یک گروه تحقیقاتی قوی و باتجربه داشته باشند و روشهایی مانند قومشناسی، مشاهده، بررسی میدانی و سناریو نویسی را به صورت حرفهای انجام دهند. در محیطی که همه چیز به درستی و به بهترین شکل کار میکند، خدمترسانی به مردم، راهی برای رسیدن به موفقیت است.
نوآوری برای شرکتهای طراحی محصول امری کلیدی است و موفقترین آنها احتمالاً همانهایی هستند که امروز نقش یک رهبر را برای شرکتهای دیگر ایفا میکنند. چنین شرکتهایی میتوانند آینده را شکل دهند و خود نیز قسمتی از آن باشند.
زیباییشناسی نقش اساسی در طراحی دارد. همانطور که طراحی عملکرد برای کارایی محصول مهم است، زیبایی محصول نیز باید مد نظر قرار گیرد.
بهترین تصمیمات در مورد زیباییشناسی زمانی گرفته میشود که روند طراحی انسان محور نیز رعایت شده باشد.
تحقیقات نشان میدهد که زیبایی محصول هیجان افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. شرکتهای موفق با طراحان پیشرو همکاری میکنند، کسانی که این نکته را میدانند و به کارمندان و شرکا برای خلق یک اثر زیبا کمک میکنند.
بهترین شرکتهای طراحی محصول در آینده، امروز روش تفکر طراحی را رهبری میکنند. آنها در آینده همکاری بین طراحان جوان و افراد با تجربه، محققین و مهندسین را رواج خواهند داد.
بهترین شرکتها از افرادی با مهارتها و سوابق گوناگون تشکیل شدهاند که برای انجام یک هدف گرد هم آمدهاند. اشخاص با تجربیات و مهارتهای مختلف نقش ویژه و منحصر به فردی را در روند طراحی محصول ایفا خواهند کرد.
در آینده همکاری طراحان، مهندسین و محققین گسترش خواهد یافت و شرکتهایی که فقط در یکی از این زمینهها رشد یافتهاند، باقی نخواهند ماند.
شرکتهای طراحی محصولِ آینده روی افراد عامل سرمایهگذاری خواهند کرد. افرادی که سخت کار میکنند تا محصولی جدید و مبتکرانه خلق کنند. همچنین شرکتهایی که همکاری همه افرادِ یک مجموعه و اشتراکگذاری اطلاعات را در اولویت قرار میدهند، در آینده نیز پیشرو و موفق خواهند بود.
نوشتن سناریو، یه فعالیت سرگرم کننده است. پرسوناهایتان را در موقعیت هایی قرار میدهید که نیاز دارن محصول شما رو استفاده کنند. سپس توصیف میکنید که چه تجربهای برا کاربر میخواهید خلق کنید تا در آن موقعیت برایشان مناسب باشد.
قصد شما این نیست که زندگی رو برای کاربرها سخت کنید،بلکه فقط به توصیف اینکه چطور یه روز عادی را با ایدههایی که خلق کردین بهتر میشه کرد می پردازیم. ممکنهاست بخواهید چندین مسئله رو که میدانید مرتب اتفاق میفتد را بررسی کنید تا مشخص شودکه طراحی شما چگونه به اون مسائل خواهد پرداخت. اما قصد نداریم که مانعی رو جلوی راه کاربر بذاریم که بخواد برطرفش کند.
سناریوی نهایی باید عناصر متفاوت تجربهی کاربری که شما قصد ساختشون رو دارین توصیف کند و اثبات کند که چطور تجربهها، اهداف شما رو تامین میکنند.
باید منابعی از اطلاعات کاربر را در دست داشته باشید.
میتونین چندین نفر رو همزمان انتخاب کنبد تا روی یک سناریوی یکسان کار کنند.چون نوشتن سناریو همچنان یک فعالیت خلاقانه است، برداشتهای متفاوت و چندگانه از یک موقعیت یکسان میتواند به شما کمک کنه که دغدغههای مسیر رو حل کنید.
تعدادی کاغذ یادداشت بردارید و شروع به نوشتن همهی مراحلی کنیدکه کاربر باید پشت سر بگذاردتا به نتیجه ایدهآلش برسد. هرکدوم رو روی یه نت بنویسید.
همینطور که پیش میبرید، نیاز به اضافه کردن اطلاعات بیشتر یا مراحل اضافهتر به مراحل اولیه رو درک میکنید. این همون جاییه که کاغذهای یادداشت به دردتون میخورند دوباره مرتب کردن یا اضافه کردن یادداشتها به جهت اضافه کردن مراحلی که اونا رو فراموش کردید، کار آسانی است.
در نهایت، مجموعهای مرتب از یادداشتها رو دارید که هریک مرحلهای از تعاملات رو توضیح میدهند.
باید روند خلق این سناریو رو برای هریک از بخش های تعاملی که دارید وبرایش یک راهکار طراحی میکنید، تکرار کنید. زمانی که مطمئن شدید سناریوی شما همهی وظایف کاربری رو که به حمایتشون نیاز دارید، پوشش میدهدو همهی اهدافتون رو تامین میکند، کار شما تمام شده است.
انتقاد سازنده عاملی است که میتواند خلاقیت در کسب و کارها را بیش از پیش افزایش داده و به عنوان یک شتابدهندهی انگیزه عمل کند.
به جرات میتوان گفت که در دههی ۶۰ و ۷۰ میلادی زیراکس در آزمایشگاه تحیقاتی پالو آلتوی خود بهترین مهندسان و متخصصان حوزهی فناوری را گرد هم آورده بود. Xerox PARC ایدههای خلاقانهی بسیار زیادی را توسعه داد که شماری از آنها سنگ بنای انقلابهای بزرگ در حوزهی فناوری شدند. از جملهی ایدههای متخصصان این کمپانی میتوان به رابط گرافیکی کاربر اشاره کرد که توسط استیو جابز و بیل گیتس در اپل و مایکروسافت پیاده شد تا دنیای کامپیوترهای شخصی بطور کامل دچار دگرکونی شود. همچنین باید به اولین پرینتر لیزری جهان اشاره کرد که ماحصل فعالیتهای متخصصان در زیراکس پارک است. البته دو مورد اشاره شده تنها بخشی از ایدههایی است که توسط محققان زیراکس پارک توسعه یافته است. با وجود حجم گستردهی ایدههای توسعه یافته توسط متخصصان این آزمایشگاه، تنها تعداد محدودی پس از پشت سر گذاشتن فرآیند تجاری سازی، درآمدی را عاید این کمپانی کردند.
پرفسور جاناتان بندُر، استاد دانشگاه تجارت و اقتصاد سیاسی در استنفورد دلیل اصلی عدم تجاریسازی و درآمدزایی از تمام ایدههای مطرح شده در زیراکس پارک را نه نبود خلاقیت، بلکه نبود عنصر دیگری در میان مدیران این آزمایشگاه خوانده است. وی انتقاد سازنده را فاکتوری عنوان کرده که باید مدیران زیراکس پارک با دست و دلبازی در اختیار کارمندان خود قرار میدادند. جاناتان بندُر زیراکس پارک را مصداقی بارز از تیم متشکل از متخصصان، ایدهپردازان و مهندسانی خوانده که به اندازهی کافی توسط مدیران خود برای رسیدن به اهداف مشخص تحت فشار قرار نگرفتهاند.
بندر معتقد است در صورتی که فردی عبارات و جملات انتقادی و انگیزشی را در زیراکس پارک استفاده میکرد، شرایط متفاوت از امروز بود.
شما بسیار عالی هستید و ایدههای بسیار نابی را ارائه میکنید، اما ارزش بازار این ایدهها کجا است؟
بندر جملهی فوق را به عنوان یک مثال از جملات انگیزشی برای نقد ایدهها به منظور داشتن ذهنیت تجاری مطرح میکند.
بسیاری از افراد معقتدند که خلاقیت و انتقاد دو عنصری هستند که در یک قاب نمیگنجند. بندر اما این موضوع را از زاویهی متفاوتی مینگرد. به اعتقاد این استاد دانشگاه خلاقیت و انتقاد سازنده را باید به مثابه مفهوم Yin و Yang در فرهنگ چینی خواند. چینیها یین و یانگ را دو نیروی موجود در جهان هستی میدانند که اولی ماهیتی مثبت داشته و تمثیلی از روشنایی است و دیگری با ماهیتی منفی نشان دهندهی تاریکی است. این دو نیرو در شکل یک دایره که نیمی هلالی سیاه و نیمی متشکل از هلالی روشن است، دو نیروی عمده در جهان هستی است. بندر نیز انتقاد و خلاقیت را در عین تضاد ظاهری، مکمل هم میخواند. وی در این خصوص میگوید:
انتقاد و خلاقیت نه تنها در کنار یکدیگر قرار میگیرند، بلکه در کنار هم معنی پیدا میکنند.
در صورتی که یک کمپانی از تیم طراحی و توسعهی خلاق و پویایی برخوردار بوده، اما فرآیند بررسی کارآمدی نداشته باشد، متخصصان تعداد زیادی ایده دریافت میکنند که احتمال وجود چند ایدهی غیرکاربردی نیز در میان آنها با ریسک بالا وجود دارد. در مقابل اگر کمپانی مالک تیم طراحی و توسعه کمی در برابر ایدههای جدید سرسخت باشند، به احتمال زیاد از پیادهسازی ایدههای نامناسب و غیرکاربردی جلوگیری خواهند کرد، اما ایدههای خوب نیز در این فرآیند از چرخه خارج شده و خلاقیت خشک خواهد شد. وی در این خصوص میگوید:
در یک کمپانی بزرگترین چالش تشخیص ایدههای غیرکاربردی و جلوگیری از خطای عملکرد در یک مرز قابل قبول است.
یکی از بهترین روشها برای ارائهی بهترین بازخورد به کارمندان استفاده از یک فرآیند مشخص ارزیابی نظیر یک سیستم امیتازدهی است که ایدههای مطرح شده از ابعاد مختلف نظیر جنبهی فنی و بازاری مورد بررسی قرار گرفته و امتیازهایی را دریافت میکنند. بندر به این موضوع اشاره میکند که برخلاف اغلب صاحب نظران که سیستم امتیازدهی را مناسب نمیدانند، با استفاده از این سیستم یک کمپانی میتواند دلایل سکون خود را پیدا کند.
در صورتی که ایده انعطافپذیر باشد، یک مدیر میتواند با استفاده از سیستم امتیازدهی، ایده مورد نظر را چند بخش کرده و قسمتهای مورد نظر را در مسیر بهبودی نقد کند. با استفاده از سیستم روبریک (سیستم امیتازدهی) میتوان خطر برداشتهای شخصی از رد یا قبول یک ایده را از سازمان دور کرد، بطوریکه دلایل رد یا قبول شدن یک ایده به روشنی مشخص شده و میتوان با استناد به آنها کارکنان را قانع کرد.
وی وجود یک مشکل در سازمان را که ایدههایی برای حل آن مطرح شده را شبیه به بیماری خوانده که راهی اتاق جراحی میشود. بیمار از نظر شخصی اهمیت کمتری نزد جراح دارد، چراکه پزشک در الویت اول به حل مشکل و معالجه بیمار فکر میکند. استفاده از سیستم روبریک توسط مدیران نیز کارکردی مشابه دارد و استفاده از آن برای سنجش عملکرد ایده، برداشتهای شخصی از نتیجه را باطل میکند.
به اعتقاد بندر با توجه به اینکه همگان در معرض انجام خطا هستند، از اینرو این سیستم را میتوان در تمام سطوح سازمان مورد استفاه قرار داد.